eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
614 ویدیو
205 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 اسلام که آمد... ✍️ میر عبدالرحمن، دانشجوی دینی اهل سنت با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان حوزوی پیوست: وحدت و یکپارچگی دریچه‌ای است که رهروان از ورای آن شمیم معنوی عالم لاهوت را استشمام می‌کنند؛ زندگی در سایه‌سار این چتر رحمت و فضیلت قدسی، روح پژمرده اجتماعات انسانی را شکوفا و قامت خمیده‌ی بی‌تفاهمی‌ها را استوارتر می‌سازد. بی‌تردید مفهوم «وحدت» در اعماق خود مکتبی بزرگ، نیکو سرشت و مسیر متعالی دارد که از مشکات نبوت چکیده شده است. وحدت امت اسلامی جان مایه وحی الهی و سلوک عملی مسند نشینان معنوی (اصحاب) پیامبر صلوات الله علیه بود. زین رو شجره طیبه«وحدت» از سپیده دمِ طلوع فاخرانه‌ی اسلام عزیز در صحنه‌ی جزیره‌العرب، رنگ و بویی انسانی و اسلامی گرفت و جامعه جاهلیت را از چارچوب وحدت اقوام و مذاهب آن عصر که فقط در نام و نشان منحصر شده بود و هیچ جنبه‌ای عملی و انسانی نداشت، رهایی بخشید. پیش از اسلام، از همه نامیمون‌تر، برای قدرت‌طلبی و گسترش اقتدار قدرت خود، بر همدیگر می‌تاختند و عزت و شرف خویش را نقش بر خاک سیاه می‌کردند؛ اما این آواز رسایی اسلام بود که بر کوی و برزن ندای وحدت و انسجام مذاهب و ملیت‌های متنوع را بانگ عظیم زد و همه را با جرس قدسی خویش، بر خوان گسترده‌‌ی حبل المتین الهی دعوت گسترده و این پیوند اسلامی را نیکوترین احتفال انس و محبت خواند و به این طریق بذر ایمان و محبت اسلام در سرزمین وجودی مسلمین بهتر و شایسته تر نشو و نمو یافت. اسلام که آمد فاصله‌های مؤمنان را کوتاه، و کوتاه اندیشیدن‌های عصر جاهلیت را ویران و ضمیر مسلمین را با آب طهارت خلوت نبوی شستشویی خالصانه داد. وحدت اسلامی منبعث از ریشه عشق‌آفرین شریعت محمدی و مضمون ظاهری و باطنی کلام رب العالمین است. اهل سنت و تشیع از این نعمت عظمای برادری و برابری از برکت انفاس پاکیزه‌ی نبوی و تعالیم حرارت‌آفرین رسول الله به شکل احسن بهره‌مند هستند. پیوند الفت و عشق‌ورزی این دو جریان مواج بحر اسلام چنان عمیق و وسیع است که در حقیقت برخاسته از یک اقیانوس کبیرند. قرن‌های متوالی است که اهل تشیع و سنت مراودات اجتماعی و سرشت برادری و فرهنگ و خرده فرهنگ‌های مذهبی خویش را باکمال دیانت و صداقت اسلامی محفوظ و خدعه‌ی توطئه‌هایی دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی را با سینه باز لمس کردند. در برهه‌های در هم ‌کوبیدن تبلیغات زهرآگین انشقاقِ امت، دست وحدت خویش را به پهنای زمین وسعت دادند و بر چهره‌ی ابلیسانِ آدم‌روی کوبیدند. دشمنان اسلام از هر مجرایی که چه با عناصر وهابیت و غیره مجریان سیاست‌های دین‌ستیز خود، بخواهند که شکافی در ساختمان مذاهب اسلامی ایجاد کنند، در میانه‌ی مسیر به دشت و هامون پر خار مغیلانی برخورد خواهند کرد که امکان پیشروی وجود ندارد. شکی نیست که در حریم عزتمند و فرهمند مذهبی و با طراوت برادرانه‌ی اهل تشیع و سنت، نقوش مخرب‌آور هر ناکس، محو و زایل‌شدنی است. این فضای همدلی و متین مذهبی ایران، در قدم نخست از برکت اندیشه متعالی و بینش عارفانه‌ی مقام معظم رهبری و ملت شکوهمند و پراحساس ایران اسلامی است. @HOWZAVIAN
✔️ پشتیبان فراموش‌شدهعلی‌رضا مکتب‌دار 🔶به مناسبت ۲۶ رجب، سالروز رحلت ابوطالب علیه السلام همه ما در گپ و گفتهای خانوادگی و در جمعهای خویشاوندی، گاهی نام برخی افراد را گویا اولین بار است که می شنویم. اگر آن فامیل دور انسانی معمولی باشد، نامش مانند رعدی سبک می آید و می‌گذرد اما اگر انسانی شاخص و اثرگذار باشد، ردپای یادش برای مدتی طولانی و یا همیشه بر صفحه ذهن و جانمان باقی خواهد ماند. از ابوطالب کمتر شنیده ایم، کمتر برایمان گفته اند، ما نیز کمتر این نام را برای فرزندانمان بر زبان رانده ایم. اما نام فرزندش؛ علی علیه السلام، نمک زندگی مان شده است. گویا ابوطالب فامیل دوری است که چندان تاثیری در مسیر زندگی خویشاوندان و دوستان خود برجای نگذارده است! اما خوب است به عنوان یک مسلمان بدانیم، مهمترین پشتیبان پیامبر اکرم (ص) ابوطالب بود. از تلاشها و پایمردیهای حکیمانه او در دفاع از اسلام و پیامبرش بدانیم و برای فرزندانمان بگوییم تا با شنیدن نامش، بی‌تفاوت از کنارش نگذرند. (ع) (ص) @HOWZAVIAN
. . 💐 او که آمد، دخترها زنده ماندند و زن به زندگی رسید. @HOWZAVIAN
🔷 مدیریت فرهنگی پیامبرانه ✍️ احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه مهمترین راهبردها و راه‌کنش‌های پیامبر اکرم(ص) برای اصلاح‌گری اجتماعی و فرهنگی عبارتند از: ✔️اصلاح باورها و بینش‌ها؛ ✔️ آموزش‌ ارزش‌ها و ضوابط اسلامی به صورت مصداقی و عینی و کاربردی؛ ✔️ ساختار سازی های مبتنی بر باورها و ارزش‌های الهی؛ ✔️برخورد جدی، قاطع، سریع و بدون تبعیض با فساد و ناهنجاری و قانون‌شکنی ✔️امیدآفرینی و برجسته‌سازی خوبی‌ها. (ص) @howzavian
▫️فهم عمیق در معنای «مروت» و «همت» ✍ محمد صدرا مازنی سحرگاه امروز _روز وفات حضرت رسول اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)_، روایتی از امام حسن(ع) را در یکی از کانال‌های فضای مجازی دیدم. روایت دربارۀ «همت» و«مروت» بود: «آن که مروّت ندارد، همت ندارد (منْ لا مرُوَّةَ لَهُ لا هِمَّةَ لَه). در بادی امر اینگونه به‌نظرم آمد: لازمۀ دستیابی به مقام مروت، همت است. یعنی تا همت و سعی و کوشش نباشد، ملکۀ مروت بدست نمی‌آید و این شعر سعدی به‌یادم آمد که همت بلنددار که مردان روزگار/ از همت بلند به‌جایی رسیده‌اند. و نیز این شعر صائب تبریزی: همت بلنددار که با همت بلند/ هر جا روی به توسن گردون سواره‌ای در اینکه بهرحال مروت با تهذیب نفس بدست می‌آید و تهذیب نفس نیز بدون ریاضت و جد و جهد حاصل نمی‌شود، امری بدیهی است. اما می‌طلبید تا به واکاوی معنای این دو واژه پرداخته تا به‌فهم عمیق‌تری از این کلام نورانی برسم. این تلاش مرا به نتایج جالبی رساند. «فتوت» از مفاهیم اخلاقی_عرفانی است. عرفا آن را «ظاهر شدن جلوۀ رحمانی در شخص، که پس از آن تمام فضایل الهی در انسان ظاهر شود»، معنی کرده‌اند. همچنین گفته شد: «فتوت آن است که (خویش را) بر کسی فضیلتی نبینی». از عارفی دربارۀ جوانمردی پرسیدند، گفت: «آن است که با درویشان تفاخر نکنی و با توانگران معارضه نکنی». کلمۀ «همت» نیز در معنای عرفی به سعی و کوشش برای انجام کاری معنی شده است. در معنای این کلمه، قصد کردن، عزم جزم، و بلندنظری نیز آمده است. یعنی همت همان قصد و عزم و آهنگ کاری کردن است. مرد بلند همت یعنی مرد دارای عزم و اراده‌ای قوی. انسان بلند همت یعنی انسان بلندنظر. بلند نظری خود یک صفت ارجمندی است که در آن حزم و دوراندیشی نهفته است. سعه صدر نیز از معانی همت است و همچنین دلیری و شجاعت. این معانی همان است که از شعر سعدی و صائب فهم شده بود، اما اینها همۀ حق مطلب را دربارۀ واژۀ همت ادا نمی‌کنند و همچنان کلمۀ همت با معنای عمیق‌تری همراه است. آن معنا «کمال مطلوب» است! همت یعنی کمال مطلوب. یعنی مرد بلند همت شخصی است که در مسیر کمال مطلوب قرار دارد و بسا بتوان گفت: «مرد بلند همت به کمال مطلوب رسیده باشد». این معنا چیزی است که می‌تواند برای کلمه همت بکار رود تا مروت با بلندی مفهوم و ارجمندی‌اش، لازمۀ آن دانسته شود. بنابر این روایت را این‌گونه می‌فهمم: کسی که در مسیر تعالی قرار نگیرد، جلوه‌های رحمانی در او ظاهر نشود، خلق را از خود کوچکتر نبیند و بر آنها تکبر نورزد و در یک کلمه فضیلت‌ها را در خویش تقویت نکند، به مقام بلندنظری و بلند همتی و کمال مطلوب نمی‌رسد‌. (ص) (ع) @HOWZAVIAN
🔍 تاملی بر لایه‌های دشمن شناسی در آغاز اسلام ✍ رضا سعیدی پور، پژوهشگر و استاد حوزه 1. بنیان عقاید شیعه بر پنج اساس و محور با این مفاهیم معرفی می شود: 1. بعثت 2. هجرت 3. غدیر 4. عاشورا 5. ظهور 2. بعثت در آیاتی (آل عمران /164) به عنوان منّت معرفی شد. هجرت بستر شکل گیری حکومت اسلامی، غدیر به همراه اتمام و اکمال دین(مائده /3)، عاشورا احیاء دین، و ظهور تحقق تمام آرزوهای انبیاء و اولیا و اوصیا و حاکمیت دین الهی(توبه/33-فتح/28-صف/9) در گستره ی زمین است. 3. بعثتی که به همراه منّت در قرآن مطرح شد، چه ارمغان و رهاوردی برای بشریت داشت؟ می‌توان ارمغان بعثت را این گونه فهرست کرد: - هدایت به سمت نور و خروج از ظلمات(257/بقره- 16/ مائده) - تزکیه(آل عمران/164- جمعه/2) - تعلیم(آیات پیشین) - اقامه عدل - رحم و مهربانی - نفی خرافه پرستی(یضع عنهم اصرهم... - تحقق مکارم اخلاق در بین مردم( بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) - جایگزین کردن ارزش های الهی انسانی بجای ارزش های جاهلی و... پیامبر با چنین ارمغانی حتما دشمن خواهد داشت. لایه‌های دشمنی دشمن 1. با معرفی پیامبر خاتم در عهدین(عهد عتیق، تثنیه،باب 18، ش18-20) لذا برخی از دسیسه ها بر این قرار گرفت تا اصلا وجود پیامبر اکرم در عالم وجود تکوبن پیدا نکند، لذا بر اساس اسناد اجداد پیامبر و پدر عزیزشان ترور شدند. 2. بعد از تولد وجود حضرت، نقشه دشمنان در ترور او در کودکی دنبال شد. از این رو برای در امان ماندن حضرت به دایه سپرده شد تا دور از مکه در میان قبیله ای حضرت رشد کنند.(اسناد دو لایه اول ترور ر.ک تبار انحراف، طائب) 3. ترور شخصیت پیامبر در گذشته بعد از بعثت به عناوینی چون دروغگو، شاعر، مجنون، ساحر،کاهن و امروزه با عنوان کاریزما(این واژه بار معنایی منفی به همراه دارد) 4. امروزه هم این وجود نازنین با کاریکاتور، و پیام او در کتاب الهی با سوزاندن مورد خشم و کینه دشمنان قرار می گیرد، چون آن پیام بلند امروز هم برای انسان های در بند جاهلیت، ارمغانی نو و روح افزا و جذاب است و لذا دشمنان در صدد جلوگیری از نشر آن هستند. 5. تخریب حقیقت بعثت و معنای نبوت و پیامبری و تحلیل غلط از خاتمیت از یک سو پیامبری به عنوان نقطه ی مرکزی دین اگر مورد تخریب قرار بگیرد، به گونه ای که قول، فعل و تقریر او دیگر حجیتی نداشته باشد، دیگر چیزی به نام دین معنا نخواهد داشت.(یک لایه از تخریب در بعد پنجم) بعد دیگر تخریب در این لایه، تغییر مفهوم نبوت است که نبوت را یک تجربه روحانی-روان شناختی یا فراروان شناختی و امری شخصی قابل دست یابی برای همه معرفی می کنند. بُعد دیگر تخریب آن است که بگویند در عالم واقع خبری نیست.( نفی مقام نبوت) بعد دیگر این است که می گویند اگر در واقع خبری باشد، آن خبر مبهم است و می توان از آن برداشت های مختلفی داشت.( نفی در مقام اثبات) هر کدام از نکات فوق نیاز به تبیین تفصیلی دارد که باید در جای خود در کتاب یا مقالاتی شرح آن بیاید. بشریت امروز در سوگ چنین شخصیت الهی عزادار و در انتظار خلف صالح او در تحقق حاکمیت الهی در سرتاسر گیتی خواهد ماند. @HOWZAVIAN
🟢 آگاهی و انتشار آگاهی ✍️ حجت الاسلام احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم یکی از ارزش‌های اسلام‌پسند، «انتشار آگاهی» است. بر اساس معارف اسلامی: از یک طرف، نشر و انتشار علم به مثابه پرداخت «زکات آگاهی» معرفی شده است؛ و از طرف دیگر، «کتمان آگاهی» و عدم انتشار آن به شدت مورد نهی قرار گرفته است. تا جایی که می‌توان از مجموع آیات و روایات «قاعده حرمت کتمان علم» را اصطیاد کرد. (ص) می‌فرماید: مَنْ سُئِلَ عَنْ عِلْمٍ يَعْلَمُهُ ثُمَّ كَتَمَهُ أَلْجَمَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَار «کسی که علم و دانسته خود را کتمان کند، خدای متعال در روز قیامت، افساری از آتش بر دهان او خواهد زد.» در جایی دیگر فرمود: مَنْ كَتَمَ عِلْماً نَافِعاً أَلْجَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ؛ «کسی که علم سودبخشی را از دیگران کتمان کند، خداوند در روز قیامت، افساری از آتش بر دهان او خواهد زد.» @HOWZAVIAN
❤️ پیامبر غزه ✍️ محسن مهدیان در روزنامه همشهری نوشت: 🔻فرمودند روز قدس امروز با یک خروش بین المللی مواجه خواهیم شد. همین هم شد. هم ایران و هم دیگر کشورها حتی در دل اروپا و آمریکا. اما این خروش ثمره پیامبر غزه است. 🔸ابتدا دو مقدمه؛ 1️⃣یکم. یک وقت پیام قدرت تاثیر بر مخاطب دارد. یک وقت فراتر از مخاطب، قدرت اثرگذاری بر جامعه دارد. اما یک زمان پیام چنان ارتقا می یابد که قدرت در نوردیدن تاریخ دارد. پیام در کربلا چنین بود. از فرد و جامعه عبور کرد و از دل تاریخ دست ما رسید. از انسان سازی و جامعه سازی فراتر رفت و امروز تمدن ساز است. 2️⃣دوم. یکبار قدرت پیام در سطح افکار عمومی است. یک زمان هم قدرت پیام در سطح تغییر رفتار است. اما یک زمان چنان ارتقا پیدا می کند که قدرت پیام به سطح ایمان می رسد. خون شهدای کربلا چنین بود. خون مظلوم، ذهن ها را رشد می دهد و با ساخت رفتار، عمق می بخشد و در نهایت ایمان ساز می شود. 🔻هرزمان در جبهه حق انسداد پیام ایجاد شد، خون مظلوم "پیام بر" می شود. پیام بر غزه نیز همین خون مظلوم است. خون کودکان و زنان غزه نه صرفا به مثابه یک رسانه، بلکه در قامت یک معلم و پیام بر چنین نقشی داشت. نقش بیدار کننده وجدان ها. نقش آگاه کننده ذهن ها. نقش خروشان ساز انسان ها. ظلم به مردم مظلوم فلسطین داشت به فراموشی سپرده می شد که خون مظلومان غزه پیام بر شد و انسداد را شکست. 🔻ثمراتش را ببینید. 🔸قدرت نهایی در تغییر جهان، قدرت توده هاست. امروز به برکت خون های ریخته شده در غزه مردم دنیا بیدار شدند. یک ثمره اش تغییر محاسبات در منطقه. امروز هم جایگاه مقاومت ارتقا و تثبیت و توسعه یافته است و هم دولت های منطقه مثل گذشته نمی توانند پشت ظالم بایستند. 🔸امروز بیداری مردم دنیا حتی دولتمردان غربی و آمریکایی را هم دچار چالش کرده است. آمریکا ناچار می شود مقابل قطعنامه شورای امنیت سکوت کند. غرب ناگزیر می شود به قطعنامه عدم فروش تسلیحات به اسرائیل تن دهد. 🔸از همه مهمتر افتادن نقاب اهریمنی رژیم اسرائیل باعث شده است این رژیم قوه عاقله اش را از دست بدهد و مثل یک مجنون خود را به در و دیوار زندان خودساخته بزند بلکه رهایی پیدا کند. یک روز زن و بچه ها را می زند و یک روز بیمارستان و یک روز تیم های امدادجهانی و یک روز کنسولگری و هرچه بیشتر تقلا می کند بیشتر فرو می رود. 🔻اما ثمره خون مظلوم تنها روشنگری نیست. سطح اثرش تنها در سطح افکار عمومی نیست. خون مظلوم ایمان ساز است. بیدار کننده فطرت ها و رشددهنده معنویت ها است. 🔻راه پیمائی روز قدس مردم ایران یک نمونه اش. در خبرها آمده بود رشد 50 درصدی داشته است. مردم سالاری حقیقی را باید در روز قدس دید. دفاع از مظلوم و خروشان علیه ظالم؛ آنهم با زبان روزه و زیر گرمای طاقت فرسا. هم آرمانخواه و هم اهل مقاومت. این مردم انقلابی اند یعنی همین. 🔻"آرمانخواهی" و "مقاومت" درسی است که "پیام بر" غزه به تاریخ داد...واپسین درس خون های به ناحق ریخته شده.... @HOWZAVIAN
🖍 آیا «اُمی» بودن پیامبر(ص) به معنای بی‌سوادی است؟ مسئله‌ «اُمی» بودن رسول خدا صلی الله علیه و آله از جمله موضوعات مهم و چالش‌برانگیز در میان مسلمانان بوده است که همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مسئله نه تنها در میان مفسران و اندیشمندان اسلامی، بلکه حتی در زمان حیات ائمه معصومین علیهم‌السلام نیز مطرح بوده است. ائمه علیهم‌السلام در مواجهه با این پرسش‌ها، تفسیرهای دقیق و روشنی ارائه کردند تا ابهامات پیرامون این موضوع را برطرف کنند. در یک نگاه کلی، از دیدگاه اندیشمندان «اُمی» بودن پیامبر صلی الله علیه و آله به معنای عدم توانایی ایشان در خواندن و نوشتن پیش از بعثت است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است. این ویژگی به عنوان یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن و حقانیت رسالت ایشان مطرح می‌شود، زیرا ثابت می‌کند که قرآن نمی‌تواند ساخته ذهن بشر باشد. با این حال، پس از بعثت، برخی روایات و شواهد تاریخی نشان می‌دهند که پیامبر صلی الله علیه و آله توانایی خواندن و نوشتن را به صورت اعجازین یا از طریق تعلیم الهی کسب کردند. این موضوع به ایشان کمک می‌کرد تا به تعلیم و تبلیغ دین بپردازند، هرچند نوشتن را به دلایلی مانند جلوگیری از شبهات، به ندرت انجام می‌دادند. در نتیجه، مسئله «اُمی» بودن پیامبر صلی الله علیه و آله نه تنها نشان‌دهنده اعجاز قرآن است، بلکه بر عظمت و علم ایشان نیز تأکید می‌کند. 🔗 متن کامل https://tn.ai/3244663 (ص) 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
کاش‌ باشد عیدیِ‌ مبعث‌ همین! کربلا، پایِ‌برهنه، اربعینطلبه هنرمند (ص) 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
◻️شُکر و شادمانی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] خدای متعال به صورت علنی و آشکار اعلام کرده است: وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديد (ابراهیم، ۷) به یاد آورید آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد: «اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، حتماً [نعمت‌] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» در این آیه یک قانون قطعی و لایتغیر خدای متعال بیان شده است که «شکرگزاری» موجب «زیادت نعمت» می‌شود و بی‌توجهی به خدا و «ناسپاسی نعمت‌های الهی» موجب «تنگنا» و سختی و گرفتاری‌های شدید دنیوی و اخروی می‌شود. در روایتی از (ص) چنین نقل شده است: مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُكْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ‏ بَابَ الزِّيَادَةِ؛ خداوند دَرِ شكر را بر روى بنده‌اى نگشود كه دَرِ فزونى [نعمت ] را بر روى او ببندد [دو] یکی از آثار روحی و روانی شکرگزاری، شادمانی است. انسان شاکر، شادمان و بانشاط است. بنابراین شکرگزاری متوقف بر شادمانی نیست؛ بلکه شکرگزاری عامل شادمانی است. حتی شکرگزاری نسبت به ناداشته‌ها. یک انسان موحد چون همه امور را به دست خدا می‌داند، حتی نسبت به ناداشته‌هایش نیز از خداوند سپاسگزاری می‌کند؛ زیرا خدای متعال را خیرخواه محض و حکیم می‌داند و به همین دلیل مطمئن است که خیر و حکمتی در محروم شدن او از نعمتی هست که خداوند آن را از او بازداشته است. به همین دلیل در هر حالتی شاکر خداوند است. علیه السلام در دعای سی‌ و پنجم صحیفه سجادیه چنین دعا می‌کنیم: وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي؛ پروردگارا، شکرم را بر آنچه از من بازداشته‌ای افزون‌تر از شکرم بر آنچه به من عنایت کردی قرار ده. [سه] می‌دانیم که شکر هم انواع دارد: شکر زبانی و شکر عملی دو نوع از انواع آن هستند: بهتر شکر زبانی، آنگونه که امام صادق علیه‌السلام به ما یاد داده است، این است که به هنگام یادآوری نعمت‌های الهی این ذکر را بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» و شکر عملی هم، به تعبیر امام صادق علیه السلام، پرهیز از نافرمانی خدای متعال و دوری از گناهان است: «شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ» [چهار] در دیوان شمس، در غزل ۷۱۲ همین مضامین را به زیبایی منتقل می‌کند. این غزل در مجموع حاوی ۷ بیت است که مضمون سه بیت اول آن است که هر گاه نعمتی دیدید، شاکر باشید؛ تا در اثر شکرگزاری شما، آن نعمت و خوشی افزون شود. و مضمون چهار بیت بعدی نیز این است که حتی اگر تلخی و غمی هم دیدید، باز هم شاکر باشید. و آن را با هیچ کس در میان نگذارید. رضایت و شاکر بودن شما موجب می‌شود که آن تلخی و غم، نه تنها در جان شما اثر نکند بلکه به دیگران هم سرایت نکند. خوش باش که هر که راز داند/ داند که خوشی خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر/ شاکر همه دم شکر ستاند شکر از شکرست آستین پر/ تا بر سر شاکران فشاند تلخش چو بنوشی و بخندی/ در ذات تو تلخیی نماند گویی که چگونه‌ام؟ «خوشم من»/ گویم «ترشم»، دلت بماند گوید که نهان مکن و لیکن/ در گوشم گو که کس نداند در گوش تو حلقه وفا نیست/ گوش تو به گوش‌ها رساند @howzavian_hamedan
رحمتِ درد ✍️ سعید احمدی امروز نشستم پشت میز. سالروز رفتن آخرین پیامبر به معراج ابدی بود. خواستم چیزی بنویسم از رحمت مردی که آمده بود خارهای پای آدمیان را بکشد. دست بردم به قلم. دندانم تیر کشید. همه کلمه‌هایم شد نقطه‌ای میان لثه. یاد دیروز افتادم؛ نماز میت، صف‌های پرپشت. رسیدم به «و صل علی جمیع الأنبیاء» که ناگهان دردی برق‌آسا از ریشه دندان تا کاکل سرم دوید. خواستم ادامه ندهم؛ اما خواندم تا آخر: «و ارحمه برحمتک یا ارحم الراحمین»؛ با دندانی که مرا می‌جوید. آدم با یک دندان پوسیده کم می‌آورد؛ جامعه با هزار فساد و هرزگی خیال می‌کند سینه‌اش صاف است؟ دندان ریز آدم را به ستوه می‌آورد؛ اما بعضی دم‌و‌دستگاه‌های کرم‌خورده، ستون بزرگ می‌کنند. جامعه هم مثل بدن است: یک عضو چرک کند، بویش همه جا می‌رود. ما گمان می‌کنیم فسادِ بزرگ، یک‌باره از آسمان می‌افتد؛ نه! از همان حق‌کشی ریز، از بی‌اعتنایی به ارباب‌رجوع و ضعیفانِ جامعه، از امضای ناحق کارمندی در پایین‌دست یا مدیری در بالادست، شروع می‌شود که رشوه را مثل قند می‌غلتاند توی چای و هورتی سر می‌کشد. از جایی که تنی نامستور در بازار جلوه کند و غیرت در چشم‌ها کور شود. از لحظه‌ای که ولنگاری جای آزادی می‌نشیند. درد، اگر علاج نشود، استخوان را می‌جود؛ آدم را می‌خورد؛ آدمیت را می‌بلعد. پیامبر آمده بود همین را بگوید؛ رحمتش تنها دست نوازش نبود، هشدار بود: غده چرکی می‌تواند گند بزند به همه‌ی تن. ما چه کرده‌ایم؟ بیت سعدی را قاب می‌کنیم: «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند.» یا در گوشی‌ها بازفرست می‌کنیم. استوری‌های «من چه انسانم!» می‌گذاریم و همان‌دم، دست می‌کنیم در جیب یتیم؛ ارث بالا می‌کشیم؛ رشوه می‌گیریم؛ نان کسی را می‌بُریم. خیال می‌کنیم رحمت پیامبر هنوز بالای سرمان است. من با یک دندان خراب حتی نمی‌توانم درست بنویسم؛ اما جهان انسانی، با هزار پوسیدگی هر روز خطابه می‌سازد و شعار می‌دهد و پشت واژه‌ی حقوق بشر، شرارت می‌پزد. این‌ها آواز یا جیغ دندان پوسیده‌‌ی من بود. نگاهش کردم و گفتم: تو نعمتی بودی که ندیدمت؛ حالا با دردت خودت را نشانم دادی و با من حرف زدی. به جایی رسیده‌ای که نه مسکن جواب می‌دهد، نه پر کردن. باید تیغ و انبر بیاید: کندن و پرت کردن. نکنی، کناری‌ها هم می‌پوسند. جامعه هم همین‌طور؛ محلش ندهی، خودنمایی جای عبادت می‌نشیند، عشق هرز می‌شود به شهوت و عدالت بازیچه‌ی مهر و امضاهای متعفن. جامعه با خارهای خلیده در دست و پا، راه به بهشت نمی‌برد. پیامبر رحمت یعنی طبیب، طبیبی که هیچ نقطه‌ی سیاهی را شوخی نمی‌گیرد؛ چون هر زخمی اگر به‌موقع علاج نشود، فردا زبان، اراده و حیات را فلج می‌کند. زیر لب همان ذکر دیروز را خواندم: «…و ارحمه برحمتک یا ارحم الراحمین». درد یک ضرب، عقب نشست و کاغذ کلمه‌ای دیگر تحویل گرفت. رحمت پیامبر همین است: تلخی درد را بهانه می‌کند برای بیداری من. دنیا از نگفتن خراب می‌شود، از بی‌توجهی به خارهای کوچک در پای انسان‌ها و از چشم فروبستن به فسادهای ریز و درشت. @howzavian_qom