💬 #گزارش_هفته | بسیج جهانی «مرگ بر آمریکا»
👈🏻 تشدید شرارتها و جنایتهای امریکا، سرعت افول و اضمحلال نظامسلطه را افزایش دادهاست
🔹نطفه شوم استعمارگری و مداخله
🔸از آن روز که استعمارگران انگلیسی به قول خودشان قاره جدیدی را کشف و در واقع آن را اشغال کردند و بومیان آن منطقه را قتلعام کردند و نام «آمریکا» را بر آنجا گذاشتند، نطفه ناپاک استعمارگری و مداخله در دیگر نقاط جهان، شکل گرفت! این تولد شوم، سرآغاز شکلگیری نظام سیاسی جدیدی مبتنی بر اشغالگری و استعمارگری شد که حالا چند قرن است به اشکال مختلف همچنان ادامه دارد.
این سودای مداخله و اشغالگری آمریکاییها، وقتی شدت بیشتری یافت که متوجه شدند، با دستاندازی به امنیت و منابع دیگر ملتها، میتوانند دوام و بقای خود را تضمین کنند؛ «سیاست کلی آمریکا این است که امنیت داخلیاش را به وسیلهی دستاندازی به کشورهای جهان و تصرف مناطق نفوذ فراوان تأمین کند.» ۱۳۹۵/۸/۱۲ و این سیاهه اشغالگری و مداخله چندصدساله، نه بهصورت اتفاقی ، بلکه مبتنی بر یک طراحی حساب شده و شوم بوده است که همان اشغالگران سرزمین بومیها یا آمریکای امروزی، آن را ترتیب دادهاند و نقطه تمرکز آن را بر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا قرار دادهاند تا منابع خدادادی آن را تصاحب کرده و فرصتهای انسانی و فرهنگی آنها را به نفع بنیانهای فکری باطلِ خود، مصادره کنند. «فاتحان جنگ بینالملل اول و دوم که عمدتاً چند کشور اروپائی و آمریکا بودند، اینها برای این منطقه مهم خاورمیانه یک سیاست تثبیتشدهای داشتند؛ چون این منطقه، هم از لحاظ موقعیت سوقالجیشی مهم است، منطقهی اتصال آسیا و اروپا و آفریقاست، هم یکی از بزرگترین انبارهای نفت عالم است - که نفت، شریان حیاتی همه قدرتهای صنعتی است که بر دنیا مسلطند - هم از لحاظ ملتها، اینجا دارای ملتهای کهن، ریشهدار و با سوابق تاریخی است؛ لذا برای این منطقه یک سیاستی را اتخاذ کردند. آن سیاست عبارت بود از اینکه در این منطقه باید کشورهائی، واحدهای سیاسی وجود داشته باشند که این خصوصیات را داشته باشند: اولاً ضعیف باشند؛ ثانیاً با یکدیگر دشمن باشند، مخالف باشند، با هم کنار نیایند، نتوانند اتحاد بکنند - لذا دیدید سیاست تقویت ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیسم ترکی، ناسیونالیسم ایرانی در طول سالهای متمادی دنبال شد - ثالثاً حکامشان از لحاظ سیاسی، دستنشانده باشند، مطیع باشند، زیر بار قدرتهای غربی بروند، حرف گوشکن باشند؛ رابعاً از لحاظ اقتصادی مصرفکننده باشند.» ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ و طنز تلخ ماجرا اینجاست که در این مداخله و استعمارگری، حتی نام منطقه مورد طمع خود را هم در ادبیات سیاسی بینالمللی تغییر داده و عنوان «خاورمیانه» را بر آن گذاشتهاند! «تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاورمیانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر جائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائیها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقهی ما اسمش منطقهی غرب آسیاست، نه منطقهی خاورمیانه» ۱۳۹۱/۵/۲۲
🔹ایران؛ نوک پیکان اهداف مداخله و استعمار
🔸در منطقه غرب آسیا، ایران عزیز و سرافراز همواره یکی از نقاط مورد طمع برای اشغالگری مستقیم یا مداخله غیرمستقیم و استعمار سیاه بوده است. ذخایر خدادادی فراوان و جغرافیای متنوع و کمنظیر و نیز قرارداشتن در مسیر ترانزیتی شرق و غرب عالم در دریا و خشکی، باعث شده است تا در چند قرن اخیر دولتهای اروپایی سیاستهای پیدا و پنهان دستاندازی به این مرزوبوم را در پیش بگیرند؛ این رفتار شرارتبار در یک قرن اخیر، به دولتهای مختلف ایالات متحده آمریکا انتقالیافته و با شدت و حدت بیشتری نسبت به ملت ایران اجرا شده است.
🔍 ادامه در صفحه خط حزب الله
#غزه
#فلسطین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN