eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
614 ویدیو
206 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺خوانش امیدوارانه از آشفتگی‌های معاصر 🔻پست مدرنیسم و مهدویّت چه نسبتی با هم دارند؟ ✍️محمدامین امامی در نگاه نخستین، وضعیت جهان معاصر، با سیطره‌ی ظاهری تفکرات پست‌مدرن، رنگ و بوی ناامیدی و انحطاط به خود گرفته است. گسترش بی‌سابقه‌ی جریان‌های الحادی و انکار ماوراءالطبیعه، رواج بی‌بندوباری‌های اخلاقی و فروپاشی بنیان‌های سنتی خانواده و اجتماع، و از همه مهم‌تر، سرگردانی و فقدان معنا در زندگی بسیاری از انسان‌ها، همگی نشانه‌هایی از یک سراشیبی تند به نظر می‌رسند؛ اما در دل این تاریکی‌ها، بارقه‌ای از امید نهفته است همان‌گونه که خداوند متعال می‌فرماید: «عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم» (بقره: 216)- چه بسا چیزی را ناخوش بدارید، و آن برای شما نیک باشد. بررسی عمیق‌تر انگیزه‌ها و ویژگی‌های این نسل جدید نشان می‌دهد که ریشه‌ی بسیاری از آشفتگی‌های رفتاری و فکری آنان، صرفاً ناشی از انکار خدا یا بی‌اعتنایی به ارزش‌های اخلاقی نیست، بلکه فراتر از آن، به یک میل بنیادین به ساختارشکنی و عبور از چارچوب‌های کهنه بازمی‌گردد. به نظر می‌رسد که در عصر پست‌مدرن، یک زلزله‌ی عظیم در ساحت ادراک و شناخت بشر در حال وقوع است. این تکانه‌های عمیق، تمامی ساختارها، باورها، و پیش‌فرض‌های پیشین را به چالش کشیده و هاله‌ای از تردید را بر آن‌ها افکنده است. دیگر هیچ چیز به سادگی پذیرفته نمی‌شود و هر ادعایی، نیازمند بازبینی و اثبات مجدد است. 🔗متن کامل در مجله مجازی نویسندگان تهران 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
. ✔️ خط به خط با روح‌الله ✍️ نجمه صالحی در مجله مجازی افکار بانوان حوزوی نوشت: این روزها، در ایام فراغت از کار، مطالعه‌ی کتاب روح‌الله نوشته‌ی هادی حکیمیان برایم به اولویتی شیرین و جدی تبدیل شده است. سطر به سطر این کتاب را که می‌خوانم، احساس می‌کنم در حال زیستن در دل صفحات تاریخم. نثر روان و دلنشین نویسنده، مرا بی‌اختیار با خود می‌برد؛ به ژرفای دهه‌ی سی هجری شمسی، به روزگاری که امام خمینی (ره) در اوج شکوفایی فکری و مبارزاتی‌اش بود. همراه با روایت کتاب، قدم به فضای مدرسه‌ی فیضیه می‌گذارم، در کنار علما و بزرگان می‌نشینم و لحظه‌به‌لحظه‌ی آن روزگار را زندگی می‌کنم. بی‌آن‌که احساس خستگی کنم، دریچه‌ای نو به گذشته پیش رویم گشوده می‌شود؛ گویی زمان از حرکت ایستاده و من، همسفر با روح‌الله، در میان حوادث آن دوران تنفس می‌کنم. بی‌تردید اگر کسی بخواهد با تاریخ شفاهی معاصر و انقلاب اسلامی آشنا شود، کتاب روح‌الله از بهترین گزینه‌هاست. مطالعه‌ی این اثر، به‌ویژه برای جوانان، ضرورتی دوچندان دارد؛ نه‌تنها برای شناخت تاریخ، که برای فهم روحی که در کالبد آن انقلاب جاری بود. با روح‌الله زندگی کنید؛ این کتاب صرفاً خواندنی نیست، تجربه‌ای زیسته است. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
. 💐 حیا، عنصر اساسی عشق زمینی در آثار نظامی 🔅استاد آتشین صدف، عضو ارشد هیأت تحریریه شبکه نویسندگان حوزوی در گفت‌وگو با خبرگزاری شبستان: 🔸 اساساً بخشی مهمی از ادبیات عاشقانه‌ی ما مخصوصاً در عشق زمینی محصول کار نظامی است؛ در حالی که در آثار سنایی یا مولانا بیشتر عشق آسمانی را می‌بینیم. البته در آثار نظامی هم از عشق آسمانی و هم از عشق زمینی صحبت شده است. 🔗 متن کامل در خبرگزاری شبستان 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔅 درخشش تشیع در دوران امام باقر(ع) ✍️ طاهره موحدی شب بود و ماه در دل شب می درخشید و پیش پای رهگذران را روشن می کرد.كميت وارد مدينه شدو به حضور حضرت باقر (عليه السلام ) شرفياب گرديد. قصيده ميمیه خود را كه در مدح اين خانواده سروده بود به عرض رسانيد تا پايان شعر رسيد: و قتيل بالطف غودر منهم / بين غوغاء امة و طغام حضرت باقر (عليه السلام ) از شنيدن اين قسمت شعر گريست . فرمود كميت اگر مالى در نزد ما بود به تو مى داديم ولى آنچه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) درباره حسان بن ثابت گفت من نيز درباره تو مى گويم لازلت مويدا بروح القدس ماذببت عنا اهل البيت پيوسته تا زمانيكه از ما خانواده دفاع كنى در حمايت روح القدس باشى. از خدمت آنجناب خارج شد و پيش عبدالله بن حسن رفت اشعار خود را نيز براى او خواند. عبدالله گفت مرا باغستانى است كه به چهار هزار دينار خريده ام اين سند آن است ، قباله مالكيت را به كميت داد و زمين را به او بخشيد. كميت گفت پدر و مادرم فدايت باد اگر براى غير شما خانواده شعرى بسرايم منظورم رسيدن به آمال مادى و دنيوى است ولى به خدا سوگند آنچه براى شما بگويم نظرى جز خدا ندارم . عبدالله آنقدر اصرار ورزيد تا كميت ناچار قبول كرد قباله را برداشته رفت . پس از چند روز پيش ‍ عبدالله آمده گفت مرا در خدمت شما نياز و حاجتى است . عبدالله گفت هر حاجت باشد برآورده است . 🔗 متن کامل در مجله مجازی نویسندگان قم 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔺عدالت گزینشی؛ دینداری دوگانه و متناقض ✍️ حسن یونسی در مجله مجازی نویسندگان البرز نوشت: در روزگاری که نفاق و تلبیس نقاب بر چهره برخی از دینداران دوچهره و ظاهرگرا نهاده است، هجمه به حاج آقا قاسمیان تنها به سبب نقدی مؤدبانه و دلسوزانه نسبت به مدیریت حرمین شریفین، نشانه ای تلخ از واژگونی معیارهاست. عجبا از کسانی که در داخل کشور بر قوانین می تازند و خود را معترض و منتقد می خوانند، اما همین که سخن از انتقاد به مدیریت برون مرزی دین به میان می آید، ناگهان در نقش مدافعان نظم و قانون ظاهر می شوند. این عدالت نیست؛ این همان عدالت گزینشی است که بوی هوا و هوس می دهد، نه دیانت. اگر در عاشورا نیز حضور داشتند، چه بسا به حسین بن علی علیه السلام خرده می گرفتند که وحدت را شکسته است. اینان همیشه با نصیحت در خلوت آغاز می کنند و با اتهام زنی علنی و غیرمنصفانه نسبت به دیگران در محافل عمومی پایان می دهند. حقیقت گویی را برنمی تابند؛ زیرا در فرهنگ آنها دینداری یعنی مصلحت اندیشی، نه شجاعت و روشن گری. امیرالمومنین علیه السلام این جماعت را خوب می شناخت: کسانی که لباس حق را بر قامت باطل می پوشند؛ ظاهری آراسته و باطنی فاسد دارند. دینداری آنها برای تزیین موقعیت است، نه بندگی خدا. زمانی سکوت را فضیلت می دانند و زمانی فریاد را وظیفه؛ بسته به اینکه مخاطب چه کسی باشد و نفع در کدام سو. ما در دفاع از شخص نیستیم؛ سخن درباره راهی است که حاج آقا قاسمیان نمایندگی می کند: دینداری بی ریا، نقد مشفقانه و غیرت ایمانی. نه افراط و نه تسلیم؛ بلکه فریاد مؤمنانه ای که ریشه در عمق باور دارد. امروز، همانگونه که در مکه و مدینه زبان منتقدان صادق بسته می شود، در داخل نیز کسانی هستند که با تابلوی دین اما با ذهنیت سکولار، راه نقد مؤمنانه را می بندند. این روند اگر بی پاسخ بماند، نه تنها دینداران مخلص را منزوی می سازد، بلکه مشروعیت گفت و گوی درون دینی را نیز خدشه دار می کند. اکنون زمان آن است که دینداران واقعی با جرأت و حکمت پرده از چهره دینداری دوگانه بردارند؛ دینداری که به کار قدرت می آید نه به کار هدایت. دفاع از حاج آقا قاسمیان، دفاع از عدالت است؛ دفاع از حقی که اگر به فراموشی سپرده شود، جای خود را به تزویر و خودکامگی خواهد داد. این ایام، موسم تمیز حق از باطل است؛ یا در صف اهل صداقت می ایستیم یا با لباسی از دیانت صوری بر دوش باطل بار توجیه می نهیم. انتخاب با ماست. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔅 آنچه از «خمینی» می‌فهمم! ✍️ علی‌ خسروی در مجله مجازی نویسندگان همدان نوشت: 🔻امام را می‌توان جواهرفروش معنا و گنجینه‌دار عزت و شرف انسانی و اسلامی و ملی توصیف کرد. 🔻عارفی مفتون اسرار که پیش از سیاست، مروارید زیبای مجاهدت را در نیمه‌شب احساسش خلق کرده، الماس خیره کنندۀ خداباوری و خودباوری را در دست‌های لطیف‌اش تراش زد. 🔻«سید روح‌الله خمینی» - این شاگرد مجهز «حکمت‌» صدرایی- در سلوک عرفانی و در اَسفار اربعه‌اش به فطانت آشکار کرد که نه تنها با دعای نیم‌شبی و گریۀ سحری مأنوس و متنعم بود که پای در وادی عشق و رندی نهاده، دست از عافیت شسته بود تا با تلفیق حماسه و عرفان بر صدر مجلس عالمانِ عارف و فقیهان فیلسوف و سیاستمدار زمان بنشیند. 🔻خمینی باران رحمتی است که بر همه مظلومان و پابرهنگان می‌بارد و سیلابی می‌شود علیه همه پلیدی‌ها و خط تمایزی است بین دین گوشه‌نشین سکولار و معنویت در صحنه. او بزرگترین آموزگاری است که آدمی را از خود محوری حیوانی به اندیشه‌ورزی جهانی می‌رساند. 🔻گرمای محضر و ابهت ظاهر و غرش رعدوارش علیه زشتی‌ها با خنکای رفتارش در همنشینی با آحاد ملّت، رزمندگان، خانوادۀ شهدا، خردسالان و حتی با غنچۀ گلی که در باغچۀ حیات خانه در حال شکفتن است، شهد و شکر بود که کام امّت را شیرین می‌کرد؛ آن چون عشق خروشنده و فوّار و این چون نسیم سحری لطیف و گره‌گشا. 🔻«خمینی» دریائیست از تفکر و طوفانی‌ست از حماسه، هر برگ زندگی‌اش دفتر تصنیفی و هر بیت غزلش قفسۀ تألیفی و هر اخم‌ و لبخندش بِه از صد رساله است. 🔻او تمام قد، نیستان سوخته‌ترین احساس تاریخی بشر است. بشری که در آزادگی و شرف به خمینی اقتدا می‌کند و در دیوان محبت، دست در گردن او می‌اندازد. 🔻خمینی جلوه‌ایست از جمال رب و روحی‌ست خدایی در کالبد زمان؛ حال عارفانه‌‌ای که تا سپیده دم جهان ادامه دارد. 🔻و اکنون، در عصر های‌و‌هوی لیبرالیسم و عربدۀ اومانیسم و خودبنیادی شیطانی این مرام امام است که آتش تحقیق در خرمن ارباب نظر می‌اندازد تا بسیاری از فرزندان روحانی‌اش بی مزاج آب و گل، در چهارگوشۀ جهان کتاب احوال او را جرعه جرعه بنوشند و قطره قطره در کام بریزند و صهبای مرامش را به دیدۀ منت بگذارند تا در هر بار آب لطف تازه‌ای به سر و روی و روان خود بزنند. 🔻آری، داستان من و معشوق مرا پایان نیست: تا قیامت گر بگویم زین کلام صد قیامت بگذرد وین ناتمام 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔅 از قاب کودکی تا صلابت تاریخ ✍️ نجمه صالحی، سردبیر مجله افکار بانوان حوزوی نوشت: او را نخستین‌بار در کودکی شناختم. نه از دل کتاب‌های تاریخ، که از قاب‌های ساده‌ی تلویزیون؛ در آن لحظه‌ها که با نوه‌هایش نشسته بود، آرام، با لبخندی مهربان، گویی تمام جهان در نگاهش جا می‌شد. برای ذهن کودکانه‌ام، او چهره‌ای آشنا و دوست‌داشتنی بود؛ پدربزرگی مهربان که خشم و فریاد را نمی‌شناسد؛ اما کلماتی که خطاب به دشمنان انقلاب بر زبان می‌آورد، دیگر صدای آرامِ پدربزرگانه نبود؛ صلابتی داشت که جان‌ها را تکان می‌داد. طنین صدای او، صدای مردی بود که ایستاده بود؛ با تمام قامت، در برابر ظلم، در برابر سلطه. آن‌جا بود که فهمیدم امام، تنها یک چهره‌ی مهربان نبود؛ او اراده‌ای بود تجسم‌یافته، ایمانی که در سخن موج می‌زد و در عمل معنا می‌یافت. امام برای من نماد کامل «جاذبه و دافعه» یک مؤمن بود. مهربانی‌اش دل می‌ربود، و صلابتش امید و ایمان می‌آفرید. در کنار نوه‌هایش، تصویر پدری آرام بود، و در مقابل دشمنان اسلام، طوفانی خاموش‌نشدنی. او نه‌فقط رهبری سیاسی، که معلم اخلاق بود؛ هم عارف شب‌های تار و هم فریادگر روزهای انقلاب. چهره‌اش هنوز در ذهنم مانده؛ نه‌فقط از قاب عکس‌ها، که از عمق آن تجربه‌ی انسانی و تاریخی که نامش را «امام» گذاشتیم. او مردی بود که ایمان را زندگی کرد؛ با قلبی آرام و صدایی که جهان را لرزاند. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
. . 💠 رقبای تبلیغ دینی را نباید ساده انگاشت رئیس دانشگاه قم می‌گوید: صحنه تبلیغ دین در همه اعصار مخالفین و رقبایی داشته است. پر از رقیبان پر تلاش و خستگی‌ناپذیر بوده و هست که در این میان وظیفه «بلاغ مبین» از فلسفه‌های وجودی حوزه‌های علمیه است. متن کامل در خبرگزاری تسنیم👇 https://tn.ai/3323180 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
📮از شباهت تا حقیقت مسیری از ارادت تا ایمان ✍️ میلاد حسن زاده در مجله مجازی نویسندگان البرز نوشت: ▫️در پرده‌های محو و لطیف کودکی، چهرهٔ پدربزرگم همچون طرحی جاودانه بر دل خاطراتم حک شده است؛ چهره‌ای که مهربانی و وقار را در خطوطش می‌شد خواند. نرم‌خویی نگاهش، لبخند همیشه‌اش، و آن چین‌های عمیق که گویی از قصه‌های دور با خود آورده بود، برایم مأمنی بود از آرامش. اما در کنار این همه، چیزی شگفت‌تر وجود داشت؛ شباهتی عجیب میان سیمای او و تصویر امام خمینی، که بر دیوارهای خانه و صفحه‌های روزنامه‌ها دیده بودم. این همسانی ظاهری، برای کودک خیال‌پردازی چون من، نخستین جرقهٔ ارادت بود؛ ارادتی که بعدها، با فهم و آگاهی، ریشه دواند و به درختی تناور بدل شد. 🔹پدربزرگم کم سخن می‌گفت، اما هر واژه از دهانش به شیوه‌ای بر جان می‌نشست که گویی از پیش، سال‌ها در دل خاک وجود آدمی آرمیده و فقط منتظر لحظه‌ای برای شکفتن بوده است. دربارهٔ امام که سخن می‌گفت، صدایش رنگی دیگر می‌گرفت؛ گرم‌تر، عمیق‌تر، و لبریز از احترامی که به‌سادگی در کلمات نمی‌گنجید. او از روزگاری می‌گفت که مردی استوار، در برابر طوفانی از تردیدها ایستاد و ملتی را همراه خود کرد. از امیدی می‌گفت که مانند جویباری آرام، از دل کوه‌های سختی و هراس سرازیر شد و به رودی خروشان بدل گشت. من، در آن لحظه‌ها، از دریچهٔ نگاه او به امام می‌نگریستم؛ تصویری که کم‌کم از قاب چهره‌ها بیرون آمد و در اندیشه و باورم جای گرفت. من از روزهای انقلاب چیزی به یاد ندارم. تا چشم گشودم، جهان، شانزده سال از آن لحظه‌های پرآشوب فاصله گرفته بود. اما گویی پژواک آن سال‌ها هنوز در صدای پدربزرگم زنده بود. در هر روایت، در هر مکث، می‌شد لرزش دوردستی را شنید که از جایی در گذشته آغاز شده و تا امروز کشیده شده است. او نه در پی آن بود که مرا شیفتهٔ نامی کند و نه می‌خواست با شور سخن بگوید؛ تنها روایت می‌کرد، آرام، بی‌شتاب، بی‌آنکه بخواهد حقیقت را بر کسی تحمیل کند. اما همین روایت‌ها، همین جمله‌های کوتاه و گاه حتی سکوت‌هایش، مرا به آن جهانِ دور اما نزدیک پیوند زد. 🔸امروز که در آیینهٔ خاطرات، چهرهٔ او را مرور می‌کنم، می‌بینم که بیش از شباهت ظاهری، این طنین صدا و سادگی حضورش بود که مرا به امام خمینی نزدیک کرد. او، در سکوت‌هایش، در نگاه‌های طولانی و تأملاتش، از ایمانی سخن می‌گفت که در کلمات نمی‌گنجید. ایمان به چیزی بزرگ‌تر، به حقیقتی که از انسان فراتر می‌رود و در جان تاریخ جریان می‌یابد. پدربزرگ عزیزم، اگر هنوز این کلمات به جایی در هستی می‌رسند، بدان که چراغی که در جانم برافروختی، خاموش نشده است. به یاد تو، فاتحه‌ای می‌خوانم؛ باشد که آرامش آن نگاه و گرمای آن لبخند، در جهانی دیگر نیز همراهت باشد. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔖وحدت ملی، آنتی‌تز توطئه‌های تفرقه‌افکن ✍️آمنه عسکری منفرد ‌در بررسی سیره نظری و عملی رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز مسئله انسجام و وحدت چه در سطح ملی و چه در دنیای اسلام امری مهم به‌شمار می‌رود، چنانچه ایشان استمرار وحدت را عامل پویایی و ثبات نظام می‌دانند. می‌توان برخی از مؤلفه‌های اتحاد و انسجام امت اسلامی در حاکمیت اسلامی را از دیدگاه رهبر انقلاب که منطبق با سیره نظری و عملی امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز هست، چنین برشمرد: ۱) مبارزه با خوی خودخواهی و دنیاطلبی مسلمانان؛ ۲). تسلیم نشدن در برابر نظم باطل جهانی؛ ۳) استفاده از موقعیت جغرافیایی جهان اسلام؛ ۴) مواظبت در برابر خطر قومیت، مذهب و طایفه‌گری؛ ۵) درک اهداف دشمن از جنگ شیعه و سنی؛ ۶) مبارزه با توطئه عمال تفرقه‌انگیز دشمنان در دنیای اسلام ۷)تضعیف و مبارزه با ناسیونالیسم افراطی در کشورهای مسلمان؛ ۸) ایجاد اتحاد در مقابله با صهیونیسم و… 🔗 متن کامل در مجله مجازی افکار بانوان حوزوی 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔅 تندیس قیام ✍️ حجت الاسلام عباس بابایی ۱۴ اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۳ یعنی حدود ۲۰ سال قبل از قیام ۱۵ خرداد، اولین بیانیه‌ی سیاسی امام در دفتر آقای وزیری یزدی نگاشته شد؛(بسیار خواندنی است؛ حتماً بخوانید!) ابتدای آن نوشته، امام در کنار «بسم الله الرحمن الرحیم» در بین‌الهلالین نوشتند:(بخوانید و بکار ببندید!) و بعد امام همان آیه‌ای را نوشتند که گویا همه‌ی باورشان بود؛ همان آیه‌ای که امام قبل از خروشش علیه پهلوی و آمریکا و اسرائیل، آن را سردست گرفتند و تا روزهای آخر حیات مبارک‌شان فراوان و فراوان آن را خواندند و عمل کردند و ترویجش نمودند؛ همان آیه‌ای که امام از بس آن را خوانده بودند، بعضی از شاگردان‌شان به مزاح می‌گفتند ما فکر می‌کردیم ایشان از قرآن فقط همین آیه را بلدند! عجب آیه‌ای؛ عجب آیه‌ای: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید.» او «امام قیام» بود و «تندیس تمام‌قامت قیام». تمام عمر او قیام بود علیه: آمریکا و تمام عوامل استکبار؛ اسرائیل کودک‌کش ِجنایتکار؛ خاندان پهلویِ فاسد و تبهکار؛ متحجرینِ سطحی‌نگرِ گناهکار؛ منافقان ناجوانمرد و نابکار؛ سرمایه‌داران زالوصفت خرابکار؛ لیبرال‌ها و غرب‌پرستان همیشه طلبکار. 🔗 متن کامل در مجله مجازی نویسندگان تهران 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
💠 خمینی چه کرد؟ ✍️ مجید ابطحی در مجله مجازی نویسندگان آذربایجان شرقی نوشت: ✅امام خمینی که بود؟ چرا اینقدر تجلیلش می‌کنید ؟ عالم خوبی بود ؟ خدا رحمتش کند، هزاران عالم خوب از دنیا رفته‌اند، ساده زیست بود؟ عالم ساده زیست هم کم نداشتیم؛ درس فلسفه و فقه و اصول میداد؟ خیلی از مراجع همینها را هم داشتند، مگر امام چه کرد؟ برای فهم عظمت کار امام خمینی همین روایت کافیست👇 ابوبصیر می‌گوید با امام باقر (ع) در مسجد بودم که عمر بن عبدالعزیز وارد شد در حالی که لباس زرد ملایم بر تن کرده و بر غلامی تکیه داده بود. امام (ع) فرمود به زودی این جوان به ریاست و امارت خواهد رسید و اظهار می‌کند و چهار سالی زنده می‌ماند و بعد از آن می‌میرد. پس از مرگ او اهل زمین بر او خواهند گریست و اهل آسمان بر او لعنت خواهند فرستاد. ابوبصیر می‌گوید: پرسیدیم یا ابن رسول الله این امر چگونه ممکن است درحالی که شما از عدالت و انصاف او یاد کردید؟ امام فرمود: زیرا در جایگاه و منصب ما نشسته است در حالی که هیچ گونه حقی بر این منصب ندارد. 📔الخرائج و الجرائح ج ۱، ص ۲۷۶ ✅در این روایت امام معصوم می‌فرماید امامت و حاکمیت در جامعه اسلامی، جایگاه ماست که اشغال شده؛ این جایگاه ۱۴ قرن اشغال شد و اجازه حاکمیت به معصوم داده نشد! ➖کار امام خمینی این بود که تلاش کرد جایگاه معصوم را از قبضه‌ی طاغوت بگیرد و به معصوم برگرداند، این کار آرزوی تمام انبیاء و اولیاء بود، عظمت این کار با هیچ کار دیگری قابل قیاس نیست، نه افزایش رفاه، نه از بین بردن فساد و نه هیچ عمل خیر دیگری، البته اگر جامعه‌ی اسلامی محقق شود اینها هم در پی‌اش می‌آیند، چون که صد آمد نود هم پیش ماست! ➖حالا کار او هنوز تمام نشده و نسلی که سیدعلی تربیت کرده باید راهش را ادامه دهد، هنوز مردم طعم حاکمیت فقیه را هم نچشیده اند چه رسد به حاکمیت معصوم ، چرا؟ چون ولی فقیه نیاز به دهها حاج قاسم و دهها رئیسی دارد تا اسلام را بتمامه و کماله اجرا کند، به امید آن روز! 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی