هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🗞روایت یکطرفه #شرق از یک کودتاچی
🔸روزنامه شرق؛ یکشنبه 24 آذر عکس #صادق_قطبزاده را در صفحه اول چاپ کرد. ظاهرا مسئولین و نویسندگان شرق میخواهند در قالب یادداشتهایی حوادث و چهرههای دهه 60 را بررسی کنند و اعترافات صادق قطبزاده را به همین منظور منتشر نمودهاند.
آیا هدف #روزنامه_شرق بررسی صادقانه و جامع شخصیتهای دهه شصت است؟
🔹شاید هدف این نباشد چراکه مسئولین این روزنامه به صورت یکطرفه تنها سخنان قطبزاده را منتشر کردهاند و طبیعی است یک مجرم که خطر اعدام را نزدیک خود حس میکند همه حقایق را بازگو نمیکند و چه بسا برای حفظ جان خود دروغ هم بگوید. در هنگام ورود به عرصه تاریخ باید بدانیم که تاریخنگاری عملی بسیار دقیق و ظریف است که با #ژورنالیسم حزبی و احساسی جمع نمیشود.
🔸قطبزاده سالها قبل از پیروزی #انقلاب_اسلامی شخصیتی منافق و منحرف بود و این انحراف قطبزاده برای شخصیتهای بابصیریتی همچون مرحوم #آیتالله_سیدمصطفی_خمینی پیدا بود و ایشان در برملا كردن نقشهها و نيرنگهای قطبزاده و دارودسته او در ميان روحانيان مبارز نجف و پيشگيری از فريب طلاب نقش بسزايی داشت و رخصت نمیداد كه قطبزادهها و ديگر عناصر و گروههای مرموزی كه به قصد #شكار به نجف ميآمدند و بر آن بودند در ميان طلاب، عناصر سادهلوح و خامی را بيابند و آلت دست كنند، كاميابی داشته باشند و با دست پر برگردند.
🔹اين هوشياری و آگاهی آن شهيد برای عناصر مرموزی چون قطبزاده و عوامل او سخت و شكننده بود و آنان را بر آن میداشت كه چهره او را مخدوش كنند و بكوشند كه او را از سر راه مطامع خود كنار زنند.(فصلنامه پانزده خرداد، ش30، ص2154)
🔸برخورد قاطع مرحوم آیتالله سیدمصطفی خمینی با قطبزاده در مقاطع دیگر هم ادامه داشت.حجتالاسلام و المسلمین #سید_حمید_روحانی در کتاب نهضت امام خمینی مینویسد:
🔹در تاريخ خردادماه 1349 آقاي صادق قطبزاده براي نخستينبار به نجف آمد و در شب يكشنبه 31خردادماه در منزل برادر سيد مصطفي به سر برد. بايد تأكيد كنم شناختي را كه ملت عزيز ايران امروز از آقاي قطبزاده پيدا كرده است، برادر شهيد در همان يك شب از او به دست آورد و به راستي دريافت كه او چه عنصر خطرناكي براي انقلاب ايران خواهد بود. گويا وضع امروز و سوءاستفادههايي را كه آقاي قطبزاده و #باند او از انقلاب و رهبر آن به عمل آورده و سپس توطئههايی را كه عليه انقلاب و جمهوري اسلامي به كار گرفت با چشم دل ميديد و از اين رو به شدت رنج ميبرد.
🔸بارها به من و ديگر برادران روحاني توصيه ميكرد كه از هر گونه همكاري و حتي ديدار با قطبزاده بپرهيزيم و خود نيز از آن شب كه قطبزاده در منزلش بود تا روزي كه به #شهادت رسيد ديگر حاضر نشد كه با او روبهرو شود و تلاشهاي همهجانبه آقاي قطبزاده براي تنها يك ساعت ديدار و گفتوگو با آن شهيد آگاه با شكست روبهرو شد و جالب آنكه آقاي قطبزاده در سال 1350- كه بار ديگر راهي نجف شده بود- پس از ورود، ساك دستي خود را به دست يكي از افرادي كه در منزل امام كار ميكرد- به نام غلامرضا- داد تا به منزل شهيد مصطفي خميني ببرد و به او خبر دهد كه آقاي قطبزاده به آنجا وارد خواهد شد!
🔹در حضور شهيد مصطفي خميني بودم كه غلامرضا ساك او را آورد و پيام او را به آن شهيد رسانيد؛ ليكن او با عصبانيت ساك را به بيرون افكند و به غلامرضا گفت از قول من به او بگو كه حق آمدن به منزل مرا نداري! فرداي آن روز آقا سيد مصطفي در بيروني منزل امام نشسته بود، آقاي قطبزاده وارد شد و به او سلام كرد، شهيد سلام او را پاسخ داد و روي خود را از او برگردانيد و پس از لحظهاي از جا برخاست و از مجلس بيرون رفت.
🔸اين برخورد قاطع و انعطافناپذير آن شهيد با آقاي قطبزاده براي بسياري از افراد كه از ماهيت او آگاهي نداشتند شگفتآور بود و برخي نيز به حاج سيد مصطفي اعتراض ميكردند كه شما چگونه افراد ماركسيست را به حضور ميپذيريد و با آنان به گفتوگو مينشينيد ليكن از پذيرش و گفتوگو با آقاي قطبزاده سر باز ميزنيد؟
🔹او پاسخ ميداد كه «فرق يك ماركسيست با صادق قطبزاده، فرق كافر و منافق است. وقتي كه با يك ماركسيست روبهرو ميشوم ميدانم كه طرف حساب چهكاره است اما در برخورد با افرادي مثل قطبزاده نميدانم طرف حساب من كيست و چهكاره است و از اين آمد و رفت چه نقشهاي در سر دارد. آنچه برايم مسلم است اين است كه قطبزاده و قطبزادهها در راه خميني نيستند و به روحانيت ايمان ندارند و خلاصه آدمهاي مرموزي به نظر ميآيند و لذا ترجيح ميدهم كه اصلاً از هر گونه تماس و مذاكرات با اينگونه افراد پرهيز كنم تا از شرشان در امان باشم». (نزديك به اين مضامين)( سيد حميد روحاني،نهضت امام خمینی ج2 ص591-590)
🔸🔸🔸
http://bonyadtarikhbook.ir
🔹🔹🔹
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⭕️ نگاه قبیله ای ❗️❗️
چه کسی اولین بار به احزاب، #قبیله گفت؟
🔻کسی که برای اولین بار، دو گروه موسوم به جامعه روحانیت و مجمع روحانیون را دو #قبیله و دو #باند و دو جناحِ حزبی، نامیدند امام خامنه ای عزیز بودند .
برخی ادعا دارند که مقصود حضرت آقا، مشخصا روحانیت و روحانیون نبوده؛ در جواب این افراد باید گفت که دعوای مدّ نظر حضرت آقا در حزب جمهوری اسلامی، بین کسانیست که از سال ۶۱ تا کنون با اسم و رسم مشخص فعالیت دارند و شهرت دارند و موسس و شکل دهندگان روحانیت و روحانیون بوده اند و تا امروز تقریباً به غیر از فوت شدگان، این افراد در جبهه های سیاسی خود مانده اند و این موضوع، امری مشخص است.
🔻حضرت آقا سال ۶۴ که دبیر حزب جمهوری اسلامی بودند، همین تعبیر را خطاب به این دو گروه به کار می بردند، البته این دو جریان کم کم بعد از انحلال حزب، راه و کار خود را درقالب اصولگرایی و اصلاح طلبی دنبال کردند.
🔻امام خامنه ای معتقدند این دو، به جای تولید اصول و عقاید و بالا بردن آگاهی مردم، احساسات و #عواطف_قبیله_ای درست می کردند.
🔻معظّم له می فرمایند:
چیزی که در باب این دو باند نه امروز، از سابق معتقدم این است که آنچه این دو باند، درست میکنند، معتقدات و اصول نیست؛
عواطف و احساسات قبیلهای است!
این اعتقاد من است ...گفتم شما دو قبیله هستید، به اصطلاح دو جناح حزبی، به هیچ وجه از این تعبیراتِ مثل دو ایدئولوژی ، نگذارید، که من قبول نخواهم کرد،
من این اختلاف را مثل اختلافات قبیلهای می بینم، دو قبیله اند.۲۲ تیر۷۳
🔻ایشان در تعریف قبیله ای فکر کردن می فرمایند:
قبیله ای فکر کردن یعنی چه؟ یعنی در قبایل سابق، فردی از این قبیله فرد دیگری از آن قبیله را میکشت. قبیله مقتول کار به این نداشت که قاتل چه کسی است! اصلاً بحث قاتل نبود! لذا این قبیله می رفت یک نفر از قبیله قاتل را هر کس که بود میکشت... نگاه نمی کرد که بین ما چه کسی خوب است، و چه کسی بد است؟ بحث سر این بود که از قبیله ماست یا از قبیله ما نیست. اصلا مسئله این است، مثل بحث های فامیلی و مثل تعصب های قومی. ۳۲ اردیبهشت ۷۵
🔻بنا بر فرمایشات حضرت آقا، اشکال کار وانحراف این دو قبیله، فقط در حوزه سیاست نیست، ایشان از جمله عوامل ضربه به فضای فرهنگ را هم دوگانه روحانیت و روحانیون معرفی می کنند.
🔻ایشان می فرمایند:
این دوگانگی در محیط هنری و روشنفکری انقلابی و خودی هم پدید آمد عدهای بیهوده شروع به دادن شعارهاى آن دعواگرها كردند؛ در حالى كه هيچ وجه و دليلى نداشت. البته اينجا تقصير از سياسيون بود. ۲۹ بهمن ۷۹
🔻 معظّم له در ترسیم فضای حاکم بر این دو جریان، اینگونه می فرمایند:
#هر_دو_خط بلاشک در حدی #جرم_داشتند هردو خط، هم آدمهاى بسيار خوب داشتند، هم آدمهاى ناباب داشتند، هم آدمهاى متوسط داشتند.
سالها بیهوده با هم دعوا کردند،
لکن چیزی که در باب این دو باند نه امروز، از سابق معتقدم این است که آنچه این دو باند، درست میکنند، #معتقدات_و_اصول_نیست؛
عواطف و احساسات قبیلهای است!
این اعتقاد من است؛
ما در حزب جمهوری اسلامی کنگره دوم را تشکیل دادیم، به نظرم سال ۶۴ بود ، اوج اختلافات گروهی هم این #دو_باند بود ،
هر دو طرف تعصبات شديد داشتند. مظهر و به اصطلاح آن آيينه صحنه درگيرى هم، از همه جا بيشتر، حزب جمهورى اسلامى بود؛
چون از هر دو جناح افرادى در اين حزب بودند؛ از ِچپ چپ تا ِ راست راست.
بنده آن زمان دبیر حزب بودم هر هفته که می شد روز جلسه هفتگی مان بود، یکی دو ساعت مانده به جلسه خدا میداند #دلم_را-غُصّه می گرفت که حالا باز باید بروم در جلسه پر ملامت و پر دعوا...
🔻بنده در آن کنگره سخنرانی ای کردم انشاءالله خدای متعال این سخنرانی را از ما قبول کند؛ من آنجا هم این تعبیر قبیله را کردم؛
گفتم شما #دو_قبیله هستید،
به اصطلاح #دو_جناح_حزبی،
به هیچ وجه از این تعبیراتِ -مثل دو ایدئولوژی- ، نگذارید، که من قبول نخواهم کرد،
من این اختلاف را مثل اختلافات قبیلهای می بینم.
دو قبیله اند ، عجيب اين است، در قبيله الف گاهى حرفهايى هست بسيار شبيه حرفهاى قبيله ب. در قبيله ب هم حرفهايى هست بسيار شبيه حرفهايى كه در قبيله الف معروف است. اين واقعا چيز عجيبى است!
جز تعبير قبيله اى هيچ تعبير ديگرى ندارد.
این دو قبیله همینطور رشد کرد. حزب جمهوری اسلامی که قالب انداخت، اینها طور دیگری در جامعه حضورشان را نشان دادند چه در مجلس و چه در بیرون از مجلس
🔻آیا انتخابات۱۴۰۰ هم غالب داوطلبان به جای ملاک قرار دادن ارزشهای اسلامی، بنا می کنند دفاع از هم قبیله های خود و با تولید احساسات و عواطف قبیله ای، از احساسات پاک جامعه متدینین نسبت به انقلاب سوء استفاده می شود؟
آیافقط همدیگر را متهم می کنند یعنی اگر اشتباه، ضعف، خطا و یا انحرافی از سوی هم قبیله ی اینها بود بازگو نشود؟
▪️ رحمت الله معظمی
🆔@howzehenghelabi