هدایت شده از روزنه
پاسخ #شهید #سیدمصطفی_خمینی به اظهارات اخیر آقای #سیدمحمدجواد_علوی!
#جامعیت_اسلام و پاسخ به شبهات #حکومت_دینی در نگاه یک #فقیه_مجاهد/ آیا پیامبر(ص) فقط #مرشد_معنوی است یا متکفل تمام شوون اجتماعی؟!
💥اختصاصی/پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹 شهید سیدمصطفی خمینی در زمره فقیهان مبارز معاصر است که به حق می توان او را از اسوه های #حوزه_انقلابی نام برد؛ به رغم تلاش های قابل تقدیر در یادکرد ایشان، همچنان منزلت علمی، معنوی و سیاسی آن فقیه مجاهد، مغفول مانده است.
بعد از طرح برخی مباحث مناقشه برانگیز پیرامون جایگاه رسالت و فروکاهی نقش نبی اکرم(ص) به مرشد معنوی، بازخوانی بخشی از اندیشه عالمان مبارز، بسیار بایسته است.
🔹علامه شهید وظیفه الهی پیامبر(ص) را منحصر هدایت معنوی(امور اخروی) نمیداند بلکه با تمسک به برخی روایات معتقد است آن حضرت همزمان به امور مادی و معنوی اهتمام داشتهاند و در هیچ کدام از امور دنیوی و اخروی، به صورت یکجانبه ممحض نبوده است.
🔹در مباحث ایشان، به #شبهات سه گانه در باب《انحصار اسلام به امور أُخروی》پاسخ داده شده است.
🔻شبهه نخست اینکه انسان و غریزههای او، برای اصلاح امور آنها کافی است و با در نظر گرفتن مدنی الطبع بودن انسان، نیاز به پیامبر برای تصدی امور سیاسی ندارد.
شهید این شبهه را سست و واهی دانسته، و بخاطر وضوح این مطلب، بر این باور است که محال است یک مسلمان برنامه اسلام را در امور اخروی و معنوی منحصر بداند و محال است فرد مسلمانی پیامبران الهی را تنها طبیب جان و عهدهدار امور معنوی بداند و #پادشاهان و حکام #منحصرا عهدهدار اداره امور دنیوی و نظم در جامعه باشند!
ایشان میپذیرند که گرایش ذاتی و طبیعی انسان به امور دنیوی و مادی موجب تذکر و نیاز به تنبه بیشتر در امور معنوی و آخرت است اما این مطلب را ملازم با این معنا نمیدانند که خاتم پیامبران(ص) قابلیت رهبری جامعه بشری در امور دنیوی را نداشته و یا اینکه #مأمور به این کار نبودهاند.
🔻دومین شبهه اینکه فلسفه تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص) و غرض از رهبری ایشان گسترش و معرفی اسلام در عصر نزول وحی، و رساندن پیام الهی به جامعه بشری تا روز قیامت بوده، تا با رحلت پیامبر(ص)، دین از جامعه رخت بر نبندد. و اگر اسلام با نظر موافق حکمرانان، در سرزمینهای مختلف نشر مییافت، چه بسا پیامبر(ص) در عرصه تأسیس حکومت و امر رهبری وارد نمیشدند.
🔹شهید سیدمصطفی خمینی این شبهه را با این بیان بیوجه میداند که اسلام در بردارنده قوانینی فراگیر، برای عرصههای گوناگون حیات بشری (اعم از فردی و اجتماعی) است و به تمام موضوعات خرد و کلان زندگی بشری التفات داشته است. این قوانین عهدهدار سعادت بشر در همه شئون و ابعاد انسانی هستند.
🔻 سومین شبهه در مورد انحصار دین در امور معنوی و أُخروی است که کلمه دین فقط شامل آنچه که انسان را منحصراً متوجه آخرت نماید، میشود.
ایشان در پاسخ به این شبهه معتقد است که این معنا یک تبادر ابتدائی بوده و دین یک حقیقت بلندمرتبهای است که عهدهدار تمام جهات سعادت زندگی بشر در امور جزئی، کلی، دنیوی و أُخروی و دربردارنده همه مسائل روحی، مادی، فردی و اجتماعی است.
🔹در ادامه بخشی از متن مباحث ایشان در پاسخ به شبهات مذکور خواهد آمد:
[خاتم] الأنبياء و الرسل إذا كانت وظيفته الإلهية، غير محصورة بسور الشريعة و الهداية إلى دار الآخرة، و كان يجمع بين [الروحية و المادّية] و لا يكون حسب بعض الأخبار متمحّضاً في أمر الآخرة و لا في أمر الدنيا، كبعض الأسلاف من الرسل و الأنبياء (عليهم السّلام)، بل هو الحدّ الوسط و الميزان المقتصد ....
🔻 أنّ الزعامة و تشكيل الحكومة كان لبسط الإسلام و تعريفه إلى المجتمع في ذلك اليوم، و إصغاء الآخرين إلى يوم القيامة؛ حتّى لا يزول بزوال النبي (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، فهو (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) قد تكفّل بهذه الأُمور السياسية لحفظ الديانة من الاندراس، و لو كان الإسلام يمشي في البلاد بموافقة ملوك الأمصار، لما كان (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ينظّم الحكومة و يُشكّل الزعامة و السلطنة، فإنّ هذا التوهّم باطل غير سديد جدّاً؛ لما نجد في القوانين الإسلامية ما يفي بسعادة البشر في جميع شؤونه و في كافّة أُموره؛ ضرورة أنّ الإسلام له قوانين في شتّىٰ المراحل و المنازل، و في مختلف الجهات المرتبطة.
🔻و ليس كلمة الدين كما يتبادر منه بدواً ما كان يوجّه البشر إلى الآخرة محضاً، بل الدين هي السياسة العظمى الكافلة لجميع أنحاء السعادات الجزئية و الكلّية، الدنيوية و الأُخروية، و لذلك نجد أنّ الإسلام جامع شتات المسائل الروحية و المادّية و الفردية و الاجتماعية؛ #بخلاف #سائر_القوانين_و_الملل، فإنّ #قوانينهم_الأساسية #قاصرة عن الأحكام الفردية و الروحية، بل هي قواصر حتّى في أُمور دنياهم، و التفصيل يطلب من مواقف أُخر.(ولايةالفقیه، صص 5 - 3)
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
امام زاده ای که #آقازاده نبود!
دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیتالله #سیدمصطفی_خمینی
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
《یکذرّه نشانههای آقازادگی در #حاجآقا_مصطفیٰ نبود.》
(مقام معظم رهبری)
وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد.
از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند.
از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند.
این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را #وقف_انقلاب و #امام کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند.
از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند #نفوذ کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند.
او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند!
سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانهای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی.
او به حق اسوه تمام عیار #حوزه_انقلابی است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه #بایکوت و #تحریف و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است.
تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است.
وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از #تجمل و #تبرج مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر #شهادت امضا گردد.
اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود.
در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم #مدعیان_دروغین، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد.
حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند.
باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست...
یکم آبان ۱۳۹۹_قم المقدسه
@rozaneebefarda