دانشجویی را گفتم موهات بپوش
ناراحت شد
گفتم با تعجب که ناراحت شدی؟
شما جای دختران من دارید،از سر دلسوزی گفتم.جای تعجبه که ناراحت شدی🧐
سینجیلش کردم که چرا ناراحت شدی،من که برای خوبیت گفتم
گفت از نظر من این فحش هست.
درهم برهم بود.اونم دو روز.منم اون دو روز به روم نیاوردم.خطایی نکرده بودم،بلکه کار درستی هم کرده بودم.
گفتم بله😳فحشه؟شروع کردم به گفتن اینکه من از دلسوزی براتون چیزی میگم
چون قبل از این مساله با دلسوزی بهشان مطالب عملی کار را گفته بودم،سکوت و گوش میدادند.
یک روز حرف نمیزد.
روز اخر درسشان موهاشو پوشید و صمیمیترین دانشجو شد.
https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar
هدایت شده از امیری Amiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تذکر پشت تذکر به کشف حجاب ها توسط #دختران_انقلاب در تهران.....
📢رهبری:در نهى از منکر بگویید: «آقا، نکن.» این #تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، #شکننده است.....
#بی_تفاوت_نباشیم
https://eitaa.com/joinchat/4184080571C4ce50fb8c2
هدایت شده از ماساژ مهر (طالبی)
🌸🍃🌸🍃
#موهبتهای_الهی
شغل مردی تمیز کردن ساحل بود. او هر روز مقدار زیادی از صدفهای شکسته و بدبو را از کنار دریا جمعآوری میکرد. و مدام به صدفها لعنت میفرستاد چون کارش را خیلی زیاد میکردند. او باید هر روز آنها را روی هم انباشته میکرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام میداد.
روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدفهای بدبو درست کرده بود، خلاص کندو آنها را به او بدهداو با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.
یک سال بعد، آن دو مرد، در جایی یکدیگر را دیدند. آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود. وقتی به آنجا رسیدند مرد نظافتچی نمیتوانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید چطور توانسته چنین ثروتی را بدست بیاورد.
مرد ثروتمند پاسخ داد: "من هدیهای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو میداد و تو قبول نمیکردی! در تمام صدفهای نفرتانگیز تو، مرواریدی نهفته بود"
اکثر مواقع هدایا و موهبتهای الهی در بطن خستگیها و رنجها نهفتهاند، این ما هستیم که موهبتهایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار میدهد، ندانسته رد میکنیم!
هدایت شده از مرنج و مرنجان
🔸️مشاهدات میدانی سوم دی ماه از تذکرلسانی درمترو تئاترشهر
#مترو_تئاتر_شهر
#تذکر_لسانی
هدایت شده از قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
🔆 بازار رفته بودم. هوش و حواسم به این بود که چه جوری بین خرید و قیمتها و موجودی کارت بانکی تعادل برقرارکنم. خانم شل حجابی کنارم ایستاد و گفت: ببخشید حاج آقا انتقادی از شما روحانیون داشتم، گفتم: بفرمائید، میشنوم.
💬 گفت:چرا اینقدر به حجاب ما خانمها گیرمیدید و ایرادی به مردان هوسران و چشمچران ندارید که با دریدگی و مزاحمتهای کلامی و بالاترش برای خانمهایی مثل من مزاحمت ایجاد میکنند؟
🗣 گفتم: ببخشید، منظورتون از خانمهایی مثل من، چیه؟ ویژگی خاصی مدنظرتون هست؟
💬 گفت: یعنی چادری نیست و برای لباس پوشیدن راحته و به خودش سخت نمیگیره؟
🗣 گفتم: از شما سوالی بپرسم؟ گفتم: چرا از بین این همه جمعیت، مستقیم اومدید سراغ من و به من گفتید؟
💬 گفت: خب معلومه لباس روحانیت دارید و هرکسی سوأل و مطلب مرتبطی با دین داشته باشه سراغ شما میاد.
🗣 گفتم: حالا با همین منطق؛ یعنی لباسم پیام خاصی داشت و بر اساس پیام لباسم به سراغم اومدید، فکر نمیکنید نوع پوشش و لباس شما برا هوسرانها هم پیامی داره که شما را برای آزار کلامی و حرکتی انتخاب میکنن و سراغ کسایی دیگه نمیرن؟
دیدم حسابی رفت توی فکر و سبک و سنگین کردن حرفهای من که ادامه دادم:
خواهرم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، پوشش من و شما در فضای عمومی [برای بقیه پیام داره] و قضاوت افراد را بدنبال داره و بر اساس آن رفتار و گفتار متفاوتی را برای برخورد با ما انتخاب میکنند.
خود من بارها به جوانهای[بیمار دل] تذکر دادم که چرا سر مسیر ناموس مردم قرار گرفته و مزاحمت ایجاد میکنید و جواب شنیدم که حاجی مزاحمت چیه، اگه خود این خانوما طالبش نبودن، اینجوری توی خیابون نمیاومدند.
✍ سیدحسن هاشمی جزی
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
📡 #قرارگاه_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات
@GhararGahShayeat
هدایت شده از تکلیف بزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه
😱 مواظب باشیم به شکل خوک و میمون محشور نشویم!
❌ این کلیپ را نه یکبار، بلکه چندین بار تماشا کنید و اگر در شما تاثیر گذاشت حتماً آن را برای دیگران هم بفرستید.
🔶پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): خوکهای امت مرا بشناسید!
✍️ عنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ و سَلَّمَ قَالَ:
«و الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيَخْرُجَنَّ مِنْ أُمَّتِي نَاسٌ مِنْ قُبُورِهِمْ، فِي صُورَةِ الْقِرَدَةِ و الْخَنَازِيرِ، بِمَا دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي، و كَفُّوا عَنْ نَهْيِهِمْ و هُمْ يَسْتَطِيعُون
📚 معرفة الصحابة (لأبي نعیم)، جلد۳، صفحه ۲۶۱
📌حالا بازم بیتفاوت رد میشی؟!
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
هدایت شده از کمیته سعادت و صیانت از انقلاب اسلامی تهران- منطقه ۲
💠 یک درس و نکته مهم در مورد موفق بودن طرح تذکر درباره حجاب
🔹اخبار و گزارش ها، از موفق بودن طرح تذکر گروه های مردمی به مکشفه ها و بی بند و بارها حکایت دارد.
⏪ در حقیقت، تذکرات گروهی و پشت سر هم این افراد، برای مکشفه ها و بی بند و بارها یک حالت ناامنی ایجاد کرده است.
👈 اما این، بخش کوچکی از قضیه است. بخش های دیگر این ناامنی باید توسط نهادها و دستگاه ها کشور برای مکشفه ها و بی بند و بارها ایجاد شود.
⚠️کسانی که حقوق مردم و جامعه را زیر پا می گذارند، حرمت احکام الهی را در ملأعام نگه نمی دارند و قانون رسمی کشور را زیر پا می گذارند، نباید احساس کنند که به حال خود رها شده اند.
اگر برای آنها ناامنی ایجاد نشود، مطمئن باشیم که آنها با رفتارهای خود ناامنی اخلاقی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به جامعه تحمیل می کنند.
https://eitaa.com/komiteh_tehran_2
🔥 ماجرای امر به معروف و نهی از منکر آیت الله شیخ محمدتقی بافقی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
✍نوروز سال ۱۳۰۷ ش. هنگامیکه تاجالملوک، همسر رضاخان به همراه دخترانش و تعدادی از زنان دربار ظاهراً به بهانه گذراندن لحظات تحویل سال در حرم حضرت معصومه(س)، اما درواقع برای عادی کردن ظاهر غیراسلامی و ترویج کشف حجاب به قم رفت و بدون حجاب مناسب در حرم مطهر حاضر شد، آیتالله شیخ محمدتقی بافقی به آنها پیام فرستاد که باید این مکان مقدس را ترک یا حجاب را رعایت کنند.
اما همسر رضاخان به این اعتراض بیاعتنایی کرد. مرحوم بافقی به همراه جمعی از مردم در صحن اجتماع و صدا به اعتراض علنی بلند کرد. همسر رضاخان که چنین دید، به خانه فرماندار قم رفت و با تلفن، شاه را در جریان ماوقع قرار داد.
رضاخان با یک واحد موتوریزه نظامی خود را به قم رساند، وارد حرم مطهر شد و شیخ را زیر مشت و لگد گرفت؛ آنگونه که یکی از دندههای آن فقیه مجاهد شکست؛
اما مردم از خوف، دم نزدند. آیتالله شیخ محمدتقی بافقی را به تهران و زندان لشکر منتقل کردند. چند ماه بعد با تلاش آیتالله حائری، آیتالله بافقی را به ری تبعید کردند.
او تا سقوط رضاخان در این شهر ماند و در شهریور ۱۳۲۰، پس از فرار پهلوی اول، در میان استقبال گسترده مردم به قم بازگشت و روزگار پایانی عمر خود را در این شهر گذراند؛
اما تا آخرین دم از امربهمعروف و ایستادن در برابر منکرات شانه خالی نکرد. شیخ در ۲۶فروردین ۱۳۲۵ دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد. درود خداوند بر او باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗝این دو نفر ،ضربه های زیادی به این انقلاب و کشور زدن.
👌دم سازنده این کلیپ گرم..
بهتر از این نمیشد روشنگری کرد
سلام علیکم عیدی همگی مبارک
شهادت مظلومانه عزیزانمان تسلیت
از بانوی دو عالم حضرت زهرا س یاد گرفتیم بی تفاوت در جامعه نباشیم
در واقع بی تفاوتی مردم باعث شد که یزید دست به شهادت امام حسین ع بزند ظالمان عالم از فرد دین دار مذهبی اما بی تفاوت نسبت به اوضاع جامعه خوششان میاید ، مثلا فرد نماز اول وقت وحجاب را دارد اما اگر تو محل کارش توهین به مقدسات شود بی تفاوت رد می شود وحتی کوچکترین کار هوشمدانه برای رفع اوضاع نمی کند توقع دعوا ونزاع در محیط کار نیست اما می شود در شرایطی که مهیا شود تذکر محترمانه مستقیم وگاهی غیر مستقیم داشته باشیم .
ان شا ء الله همگی از یاران با وفای امام زمانمان باشیم .
برشی از سخنرانی استاد سوری
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
دیروز تو یه مراسم مذهبی بودیم طرف زنانه دختر خانم حدودا 17 ساله ای بود که حجاب درستی نداشت تو دلم گفتم شاید چادرش رو در اورده اما پایان مراسم دیدم میخواد همین جور بره داخل کوچه صداش کردم ویه گیره دادم دستش گفت بلد نیستم ببندم از دوستم خواهش کردم براش ببنده وبهش گفتم دختر خوب جوراب کوتاه وشلوار کوتاه پوشیدن درست نیست میدونی که حد حجاب چیه؟سرش رو تکون داد.گفتم" فقط گردی صورت ودستها تا مچ میتونه در دید نامحرم باشه بقیه بدن را باید پوشاند".امیدوارم حرفم تاثیر گذار باشه.ضمنا برای تجمع ودرخواست انتقام سخت رفته بودیم دیدیم چند شل حجاب ویک مکشفه از نزدیک جایگاه پلیس رد شدن به مکشفه گفتیم "خانم روسریت رو بپوش" پوشید.بعدم گفتم خانمها شما باید با پوشش کامل از خونتون بیرون بیایید.یکیشون گفت"به توربطی نداره "چیزای دیگه ای هم گفت که توجهی بهش نکردم رفتم سراغ پلیس وگفتم ."چرا کاری نمیکنید ؟گفتن"تذکر دادیم".گفتم"تذکر که وظیفه ماست شما به قانون جرایم حجاب عمل کنید وظیفه شما اینه." چیزی نگفت در هر صورت خوشحالم که کاری که از دستم براومد رو کردم.
💠 یک درس و نکته مهم در مورد موفق بودن طرح تذکر درباره حجاب
🔹اخبار و گزارش ها، از موفق بودن طرح تذکر گروه های مردمی به مکشفه ها و بی بند و بارها حکایت دارد.
⏪ در حقیقت، تذکرات گروهی و پشت سر هم این افراد، برای مکشفه ها و بی بند و بارها یک حالت ناامنی ایجاد کرده است.
👈 اما این، بخش کوچکی از قضیه است. بخش های دیگر این ناامنی باید توسط نهادها و دستگاه ها کشور برای مکشفه ها و بی بند و بارها ایجاد شود.
⚠️کسانی که حقوق مردم و جامعه را زیر پا می گذارند، حرمت احکام الهی را در ملأعام نگه نمی دارند و قانون رسمی کشور را زیر پا می گذارند، نباید احساس کنند که به حال خود رها شده اند.
اگر برای آنها ناامنی ایجاد نشود، مطمئن باشیم که آنها با رفتارهای خود ناامنی اخلاقی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به جامعه تحمیل می کنند.
#فرهنگسازی_حیا
هدایت شده از فــــ......
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، شامگاه چهارشنبه در نشست خبری خود اظهار کرد: طی نظر سنجی که مرکز پژوهش ستاد امر به معروف کشور انجام داده است بیش از ۸۵ درصد از مردم ایران قائل به پوشش اعم از حجاب شرعی و عرفی هستند و فقط پنج درصد هیچ اعتقادی به حجاب ندارند و ۱۰ درصد در موضوع حجاب کم حجاب محسوب میشوند.
وی افزود: طی یک بازه زمانی یک ماه از آبان تا آذر ماه جاری بیش از ۲۸۵ هزار مورد تذکر لسانی در خیابان ولیعصر(ع) تهران صورت گرفته که از این تعداد ۴۰ مورد منجر به تنش شده که ۳۶ مورد آن حل و فصل و برای چهار مورد آن پرونده قضایی تشکیل شده است.
https://irna.ir/xjPqMd
1402.04.03-Panahian-TalarGhadir-TasirMehrvarziHeiathaVarAfzayeshHejab...-32k.mp3
9.41M
🔉 تأثیر مهرورزی هیئتیها بر افزایش حجاب و عفاف در جامعه
🗓 یک جلسه | ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
🔻 وزارت کشور، تالار غدیر
👈 کیفیت بهتر:
📎 panahian.ir/post/7940
@Panahian_ir
@Panahian_mp3
#خاطراتانه
یکبار #اسماعیل رفته بود مشهد وقتی بازگشت، گفت:
مادرمن در صحن ایستاده بودم و به #زنان #بدحجاب گوشزد میکردم، مواظب #حجاب خودشان باشند و حرمت آنجا رانگه دارند. بعضی ها گوش می کردند و خودشان را جمع و جور می کردند و بعضی هم انگار نشنیده باشند، عکس العملی نشان نمی دادند. یکدفعه دیدم عالمی آنجا ایستاده است. او رو کرد به من و گفت: پسرجان چه کار میکنی؟
گفتم: ببین چقدر مردم گستاخ شده اند؛ حرمت #حرم آقا را هم نگه نمی دارند.
در همین اثنا آوای #اذان بلند شدو من سریع رفتم داخل صف جماعت و به نماز ایستادم. دیدم باز هم آن عالم جلیل القدرجلویم سبز شد .نماز که تمام شد، رفتم پیش آن #آقا و گفتم: ببخشید من آنطور که شایسته بود، به شما احترام نکردم. از شما عذر میخواهم.
آن عالم رو کرد به من و گفت: پسرجان من شمارا ببخشم؟! *شما برای ما تبلیغ کردید، شما حدیث مارا برای مردم بیان کردید، من چرا از شما ناراحت باشم؟*
سپس آن عالم دور شد و من دیگر اورا ندیدم.
#شهید_اسماعیل_قهرمانی
منبع: #کتاب #کجایند_مردان_مرد ص ۶۹
#بی_تفاوت_نباشیم
https://eitaa.com/joinchat/4184080571C4ce50fb8c2 پویش سفیران معروف مشهد
خانمی در اتوبوس موهایش از روسری بیرون بود اما تندتند مشغول ذکر بودراننده اتوبوس در مسیر هشدار حجاب را پخش کرد،من هم گفتم واقعا حجاب واجب خداوند است، حیف این زنان عفیف جامعه است که کورکورانه بی حجابی میکنند، خانم تمام موهایش را پوشاند.
امروز به حدود ده نفر کاشت ناخن در حرم مطهر تذکر دادم فقط یک نفر جبهه گرفت،حتی چند نفر گفتند میخواهیم برداریم
سلام. بعضی روزها با خودرو، اسنپ کار میکنم و خانمهای کشف حجاب و یا کم حجاب را که مسافر هستند قبل از سوار شدن بسیار مؤدبانه تذکر میدم و در صورت قبول حجاب در خدمتشان میشوم. و الا از دادن خدمت به آنان عذر میخوام و علت کنسل سرویسشان را به اسنپ اعلام میکنم . تا بحال اسنپ هم همکاری خوبی کرده .
یک راه امربه معروف و نهی از منکر همین کار است .
سه دختر نوجوان دو تا شل حجاب یکی کشف حجاب داخل پاساژ بودن رفتم جلو سلام کردم با روی خوش☺️
بدون اینکه حرفی بزنم دخترخانم کشف حجاب خواست شالشو سر کنه گفتم با چادر زیباتری!
هر سه لبخند زدن و شل حجاب ها هم دست به شالشون بردن.
گاهی میتونیم با یک جمله ی دوستانه حتی به یک کشف حجاب، حجاب برتر را یادآور شویم.
سلام✋
به خدمتگزارن ویاوران امام زمان عج💐
شب شما مهدوی
روز جمعه بود و حرم بودیم ظهرهمراه یکی از همکارانم🧕
سوار اتوبوس شدیم تا بریم به سمت خونه 🏠وطبق معمول آخر اتوبوس 🚌انتخاب کردم برای نشستن چون اشراف👀 کامل داشته باشم
برای انجام وظیفه امربه معروف💪🤝
خلاصه درگیر کارهای روزمره🥱 وصحبت با دوستم بودم که یهو🤯 دیدم 👀یه خانمی که حدود ۲۷سال سن داشت با شال روی گردن 👩🦳وارد اتوبوس شد😤
من چشام دودو👀👀 میزد که ببینم شال سرش میکنه 🤔؟کسی امربه معروف میکنه یا نه🤔
نکته🔴
خب توی این زمان به این فکر🧐 کردم الان بهترین کار چیه ؟من چطور میتونم موثر واقع بشم 🤔تا حجابش 🧕درست کنه روش اشاره؟خب پشتش به من بود نمیشد
تذکر لسانی با محبت 🤝و همراه با اقتدار🗣 هم چون چندین ایستگاه فاصله بود تا مقصدم واحتمال درگیری👊 هم میدادم
این هم منتفی شد 🤦♀
نکته🔴
کار اولم حفظ آرامش بود ☺️بعد به دوستم گفتم من کد 📋اتوبوس یادداشت کردم تا ببینم وقتی تذکر میدم به راننده 👨✈️آیا کاری میکنند یان؟
دیدم راننده👨🦰 بلند شد به قسمت خانم ها نگاهی👀 انداخت حالت نگاهش مضطربانه🤔 و انگار دنبال کسی بود ولی مجدد نشست و به رانندگیش ادامه داد
من نزدیک مقصد بادوستم خداحافظی کردم👋
رفتم👣 سمت خانم کشف 👱♀حجاب به آرومی گفتم عزیزم شالت افتاده👌
دیدم عکس العملی نشون نداد😖😩
نکته 🔴 نیاستادم هی بحث🤕 کنم باهاش و تذکر هی تکرار کنم .به قول رهبر عزیزمان❤️ تذکر بدهیدو بروید👣 👏
بهترین کار دیگه توی اون لحظه این بود😍که
قدم هام🦶🦶 سریع تر برداشتم تا اتوبوس حرکت نکرده خودم به راننده👨✈️ برسونم
و انجام وظیفه کنم✌️
دیدم👀 اطراف راننده خیلی شلوغ شاید تا دم درب اتوبوس پراز آقایونی 👨🦰👴🧔♂بود که سوارشده و
ایستاده بودن
بین خودمون بمونه😓😥
یکی 👺تو دلم خالی کرد که نگو شاید برخی آقایون بهت بی احترامی کنند(باتوجه به اینکه پوشیه هم داشتم)
و اون صدا هی بهم میگفت تو تحمل این بی احترامی نداری🤕😰
ولی یک ندای قوی تر جای این اضطراب گرفت😍👏👏
تو تذکر بگو خدا هست💪
خدا میبنه😍
خدا مراقبته❤️
سریع قدرت گرفتم و گفتم،🗣
آقای راننده یک خانومی🙎♀ داخل اتوبوس کشف حجاب کردن تذکر نمیدید؟😠🤨
آقای راننده سریع پاشد بهم گفت من خیلی داخل اتوبوس نگاه👁 کردم تا پیداش کنم ولی ندیدمش
راست میگفت یادتونه گفتم راننده به حالت کنجکاوانه 🧐دنبال کسی میگشت سمت خانوم ها
اتوبوس خاموش کرد👏✌️ و سریع 👣رفت سمت خانم ها
نکته🔴
کار من تمام شد دیگه نباید خیلی دخالت میکردم
فقط تا دم درب البته کمی عقب تر همراهی🦶🦶 کردم راننده رو ومنتظر شدم ببینم شالش سر میکنه 😤
دیدم راننده رفت بالاسر اون خانوم وتذکر داد 🤨مجدد باز راننده با گوشی 📱که تو دست داشت به حالت اشاره به سمت اون خانوم گفت شالتون سر کنید🧕 دیگه مجبور شد شالش سر کرد😍👏✌️
یک مورد دیگه یک آقایی👱♂ هم کنار خانومش🧕 سمت خانم ها نشسته بود🤦♀آقای راننده اون اقارو هم تذکر داد اون آقا پاشد رفت سمت آقایون😍
بله کاری که داخلش توکل به خدا باش
همینجوررر تغییرات مثبت😍 داخلش رخ میده🤲👏
هرچند دوستم گفت اون آقا بعدی اینکه بلندش کردن هی به راننده توهین میکرد🤨 ولی راننده جوابش نداد وبع رانندگیش ادامه داده😄👏 و مردم هم از راننده دفاع کردن😍
آفرین به این مردم👌👏
آفرین به این راننده👨✈️👏
آفرین به شما آمران فداکار و پرتلاش😍💐
حالا برای تشویق این راننده که کلی کار خوب کرد کد میفرستم ازشون تشکر کنید با زنگ زدن به ۱۳۷ شهرداری یا هر مکانی که میشناسید که کمال تشکر 🙏💐از این راننده با وجدان انجام میدن
تا بازم امثال این راننده ها حال جامعه رو بهتر کنند وچهره شهر رو با تذکراتشون زیبا تر کنند😍👏👏
کد۵/۳۸۸۷ اتوبوس سمت طبرسی
وقتی که صرف نوشتن این متن شد تقدیم به ظهور وسلامتی امام زمان عج .🤲
اللهم عجل لولیک الفرج🌺
به نام خدا
سلام، ایام فاطمیه تسلیت🖤
(یک امربه معروف انجام دادم،یک امر به معروف شدم😐😅)
ماجرا از این قرار که همیشه نباید تو فضای حقیقی امر به معروف کرد☺️
یک نمونه
دیشب داخل کانال های مذهبی وعلما رو داشتم نگاه👀 میکردم یهو چشمم افتاد به پروفایل یکی از مخاطبینم بعد اینجوری شدم😳😵💫
یکی از مخاطبینم که چادری ومحجبه🧕 هستند
دیدم کنارشون یک خانومی که لباس آسیتین 👚کوتاه بدون دامن ،در کل پوشش مناسب نداشت🤦♀ عکس گرفتن همراه کیک تولد 🎂
راستش من خیلی با این خانم صمیمی🤝 نبودم
نمیدونستم چجوری🤔😓 سر صحبت باز کنم🤕
نکته🔴 از روش اشاره که نمیشد از پشت گوشی استفاده کرد
یا اخم🤨؟ خیلی پیام نمیرسوند☹️
خب موثر ترین راه انتخاب کردم
رفتم پیویش حال و احوال🤝🤗 بعد شروع کردم به تعریف وشمردن ویژگی های مثبتش واینکه به به چقدر خوبه که شما ومحجبه 🧕و...فقط عذر میخوام😅 من اتفاقی پروفایل شمارو دیدم
فکر میکنم ناخواسته بدون اینکه بدونید دارید مهر تایید به شل حجابی و عادی سازی اینکه یک خانم محجبه🧕 میتونه با آرامش و صلح تمام کنار یک خانم شل👱♀ حجاب زندگی کنه ومشکلی ایجاد نمیشه؟! میزنید😫
بعد منتظر 👀شدم پیویشون چک کنند
بین خودمون بمونه یکمم استرس گرفته بودم 😥که نیاد بگه به تو مربوط نیست😅
بعد یهو یاد حرف استاد تقوی که باید طلا گرفت افتادم
کدوم؟حرف؟🤔یه به تو مربوط نیست یا یه ناسزا نمیخوایی خاطر امام زمانت بشنوی😞تحملش نداری؟
یهو دیدم جواب دادن🧐 که این خانوم یکی از دوستان خوب من هست همیشه تو تنهایی ها کنارم بوده نمازخوان و رهبر دوست دارن و...فقط یکم حجابش مشکل داره😑
یه آخیش ازته دلم گفتم 😍😅
نه خاطر حرفاش خاطر اینکه ایشون با احترام جوابمو داد😁
منم سریع اومدم تیر🎯 خلاص زدم گفتم
وایییی خدا الهی برای هم حفظتون کنه😍🤲
من حتما این ویژگی های خوب از دوستتون یاد میگیرم👌👌👏 و همیشه گفتم منکه امربه معروف میکنم دلیل ندارن خودم بهترین بدونم نسبت به امر شونده
فقط یه پیشنهاد داشتم☺️
شما میتونید اینبار که عکس مشترک گرفتید به دوستتون با محبت بگید عزیزم بیا یه حجاب 🧕کن عکس بگیرم ازت ببینم چه شکلی میشی😍
بعد که انجام داد بگید وایی تو محشر هستی🧕😍👏👏
وهی تعریف از حجابش کنید وبگید چقدر بهت میاد و..وهمون عکس هی نشونش بدی که خیلی قشنگ شده☺️ و میتونید چاپ کنید و..
اینجور تشویق 😍👏 میشن به حجاب🧕 الان اینطور که عکسشون گذاشتید ناخواسته دارید تشویق میکنید به همین که این پوشش (نادرست )شمارو دوست دارم وتایید میکنم🤦♀
دیدم برام یه استیکر نگاه امام زمان روزیتون ارسال کردن وتمام
نکته 🔴تا الان پروفایل تغییر ندان☹️
اما یه حرف در گوشی بگم؟؟👂
اگر تعداد ما آمران به معروف زیاد🧕🧕🧕🧕🧕 باشه
تا شب چندین نفر برن پیویش واین جمله تکرار کنند که پروفایلتون مناسب ⛔️⛔️❌نیست
آیا تو فکر فرو نمیره که حتما کارم ایراد داره؟🧐
دوم، این تذکر اثر داشت هم برای خودم که ترسم ریخت😃 وتونستم راحت امریه معروف کنم💪وهم اینکه ایشون متوجه شد این کار مورد پسند همه افراد نیست وکارشون نادرست
خب امر به معروف بعدی
تذکر یکی از نزدیکانم به بنده😓
حقیر خیلی مقید بودم که نماز رو باید اول وقت 🕐اما چند وقتی هست که درگیر کارهای روز مره🪡🧵👩🍳 خونه خودم شدم و از نماز اول وقت غافل شدم😓
اون آشنای نزدیک که اومده بود خونمون بهم گفت 🧐 توکه خودت اونقدر مومن میدونی!😳چرا نمازات اول وقت نمیخونی🤨خب یه حرف درگوشی بگم؟👂 من توی اون لحظه از اینکه یکی داره ایراد کارم بهم میگه ناخود آگاه بهم برخورد😐
نکنه 🔴
یک لحظه رفتم تو فکر گفتم واقعا سخته آدم مورد انتقاد قرار بگیره وسریع بپذیره اشتباهش رو یکجورایی حق دادم🤔 به کسانی که امر به معروف میشن پس توقع نداشته باشیم همون اول بگن چشم👀 وتشکر 🙏کنند کمی بهشون زمان بدید یا همون لحظه یا بعد رفتن شما سعی به اصلاح رفتار خودشون میکنن👌 البته بستگی به نحوه بیان شخص آمر هم داره👌مثلا برای من سنگین بود که با طعنه بهم گفت☹️ تو خودت مومن میدونی! درحالی که خودشون خودشون نماز نمیخونن!
ازخدا که پنهون نیست از شماهم چه پنهان
که میخواستم صدام ببرم بالا🗣 وبلند بگمم تو خودت نماز نمیخونی اومدی منو امر به معروف کنی هاااان🤨😤😡
ولیییی گوش شیطون 👺گرفتم واز👣 تو قلب وذهنم انداختم بیرون👊 وپذیرفتم حرفشو🙏
نکته🔴 سریع به خودم اومدم💪 ویاد این سخن از پیامبر ص افتادم که
سخن حق را از هر که شنیدى بپذیر اگر چه دشمن و بیگانه باشد و ناحق را از هر که شنیدى نپذیر اگر چه دوست و نزدیک باشد.
مهم 🔴خب ایشون نماز نمیخوانن ولی حرف درستی به من زدن وباید پذیرای حرف درست باشم👏👏و همیشه هم که نباید امر به معروف بکنم منم انسانم وممکن الخطا ونیاز به هدایت دارم حتی ازجانب یک انسان شل حجاب که خودش قانون خدا رو رعایت نکرده دیگه از اون روز الحمدالله مجدد شروع کردم به خواندن نماز اول وقت😍
واینکه چندین بار ایشون به خواندن نماز تشویق کردم
ونا امید هم نیستم 🤝
عجل لولیک الفرج🤲
امروز به یه دختره مثل اینایی که زمینا رو می خوان تمییز کنن و طی بکشن یا ... پاچه های شلوارشو بالا داده بود
تو مغازه روبروی حرم در حالی که قصد خرید داشت تذکر حجاب دادم
حرفای تکراری رو باز تکرار کرد !
با این مضمون گفت که به فکر حجابم هستی به فکر فــــــــــقــــــــــــــــــــــرم باش !
گفتم فــــــقــــیــــــــــــــــــــــــــــــــــری داری خرید می کنی ؟!😒😜
موند چی بگه 😏😅
یه بار دیگه هم اونجور که یادمه به یه دختره که حسابی به تیپش رسیده بود
تذکر حجاب دادم
اونم باز حرفای تکراری رو تکرار کرد😒
و ادعای به فقرا برسین و اینا کرد 😬
گفتم اگه فقیری به خیریه معرفیت کنم😜
موند چه بگه 😶
یه بارم تو مترو تو یه واگن زن و مرد قاطی پاتی بعد تذکرم به چند تا کشف حجاب
از آقایوون گفتن از فقره !!!
گفتم کشف حجابای تو بلوار سجاد، تو راهنمائی و... فــــــــــــــــــــــقیرند ؟!!!
فکر کنم خودش متوجه حرف تکراری نامربوطش شد 😏
بابا این کشف حجابایی که ادعای فقر می کنن عجب رویی دارن !
با اون همه دک و پز و خرج و اسراف برای آرایش و خود آرایی و لباس و تیپ زدنشون
حرف حجاب که می شه یاد فقر می افتن و سنگ فقرا رو به سینه می زنن!
مسخره است واقعا !
✍🏻 خاطرهی مهدوی
✅ با یاد شما! همه جا!
در مترو نشسته بودم، بسم الله گفتم، توسّلی کردم و کنار جوانی که هدفون در گوشش بود نشستم.
کاغذ سفیدی را که از کیفم بیرون آوردم، روی کیف گذاشتم و شروع کردم به نوشتن! جوان، زیر چشمی خطوط آبی نوشتههایم را دنبال میکرد.
"میخواهم با شما صحبت کنم، اّما آنقدر از شما فاصله گرفتهام که خجالت میکشم! آنقدر هوای من را داشتهاید که بدعادت شدهام!"
را نوشتم و او خواند!
جوان کنجکاوانه نوشتهام را دنبال میکرد:
"چقدر نوشتن نامه راحتتر است! زیرا رو در رویتان نیستم و خجالت میکشم توی رویتان نگاه کنم!
من تنهای تنهایم! و فقط شما را دارم و میدانم من را رها نمیکنید!
و
شما همیشه و در تمامی مشکلات، دستم را گرفتهاید و میدانم به شما بد کردهام!
من را ببخشید ....
جوان تاب نیاورد و ناگهان هدفون را از گوشش در آورد و کنجکاویش را به زبان آورد و گفت:
ببخشید من به طور اتفاقی متن شما را خواندم، از نظر شما اشکالی نداشت؟
گفتم:
خیر!
گفت:
شما به چه کسی آن قدر بدی کردهای؟
و آن فرد کیست که با آن همه بدی هنوز هوای شما را دارد؟
مگر یک نفر آنقدر با معرفت تو این دنیا وجود دارد؟
متن، اثر خودش را گذاشته بود و ارتباطی که در ذهن داشتم، برقرار شده بود و جوان سردرگم و مشتاق به جوابش رسیده بود.
از آن روز مدت زیادی نمیگذرد و جوان که با امام زمانش آشنا شده مشتاقانه سؤالهایی را که در ذهن دارد به وسیلهی تلگرام از من میپرسد.
آخرین سؤالی که پرسید، این بود که من چگونه میتوانم امام زمانم را یاری کنم؟
#خاطره #تبلیغ #مترو #یاری #نصرت #شناخت
بازار رفته بودم. هوش و حواسم به این بود که چه جوری بین خرید و قیمتها و موجودی کارت بانکی تعادل برقرارکنم. خانم شل حجابی کنارم ایستاد و گفت: ببخشید حاج آقا انتقادی از شما روحانیون داشتم، گفتم: بفرمائید، میشنوم.
گفت:چرا اینقدر به حجاب ما خانمها گیرمیدید و ایرادی به مردان هوسران و چشمچران ندارید که با دریدگی و مزاحمتهای کلامی و بالاترش برای خانمهایی مثل من مزاحمت ایجاد میکنند؟
گفتم: ببخشید، منظورتون از خانمهایی مثل من، چیه؟ ویژگی خاصی مدنظرتون هست؟
گفت: یعنی چادری نیست و برای لباس پوشیدن راحته و به خودش سخت نمیگره؟
گفتم: از شما سوالی بپرسم؟ گفتم: چرا از بین این همه جمعیت، مستقیم اومدید سراغ من و به من گفتید؟گفت: خب معلومه لباس روحانیت دارید و هرکسی سوأل و مطلب مرتبطی با دین داشته باشه سراغ شما میاد.
گفتم: حالا با همین منطق؛ یعنی لباسم پیام خاصی داشت و بر اساس پیام لباسم به سراغم اومدید، فکر نمیکنید نوع پوشش و لباس شما برا هوسرانها هم پیامی داره که شما را برای آزار کلامی و حرکتی انتخاب میکنن و سراغ کسایی دیگه نمیرن؟
دیدم حسابی رفت توی فکر و سبک و سنگین کردن حرفهای من که ادامه دادم:
خواهرم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، پوشش من و شما در فضای عمومی [برای بقیه پیام داره] و قضاوت افراد را بدنبال داره و بر اساس آن رفتار و گفتار متفاوتی را برای برخورد با ما انتخاب میکنند.
خود من بارها به جوانهای[بیمار دل] تذکر دادم که چرا سر مسیر ناموس مردم قرار گرفته و مزاحمت ایجاد میکنید و جواب شنیدم که حاجی مزاحمت چیه، اگه خود این خانوما طالبش نبودن، اینجوری توی خیابون نمیاومدند.
سیدحسن هاشمی جزی ✍
#حجاب
✍🏻 خاطرهی مهدوی
✅ با یاد شما! همه جا!
در مترو نشسته بودم، بسم الله گفتم، توسّلی کردم و کنار جوانی که هدفون در گوشش بود نشستم.
کاغذ سفیدی را که از کیفم بیرون آوردم، روی کیف گذاشتم و شروع کردم به نوشتن! جوان، زیر چشمی خطوط آبی نوشتههایم را دنبال میکرد.
"میخواهم با شما صحبت کنم، اّما آنقدر از شما فاصله گرفتهام که خجالت میکشم! آنقدر هوای من را داشتهاید که بدعادت شدهام!"
را نوشتم و او خواند!
جوان کنجکاوانه نوشتهام را دنبال میکرد:
"چقدر نوشتن نامه راحتتر است! زیرا رو در رویتان نیستم و خجالت میکشم توی رویتان نگاه کنم!
من تنهای تنهایم! و فقط شما را دارم و میدانم من را رها نمیکنید!
و
شما همیشه و در تمامی مشکلات، دستم را گرفتهاید و میدانم به شما بد کردهام!
من را ببخشید ....
جوان تاب نیاورد و ناگهان هدفون را از گوشش در آورد و کنجکاویش را به زبان آورد و گفت:
ببخشید من به طور اتفاقی متن شما را خواندم، از نظر شما اشکالی نداشت؟
گفتم:
خیر!
گفت:
شما به چه کسی آن قدر بدی کردهای؟
و آن فرد کیست که با آن همه بدی هنوز هوای شما را دارد؟
مگر یک نفر آنقدر با معرفت تو این دنیا وجود دارد؟
متن، اثر خودش را گذاشته بود و ارتباطی که در ذهن داشتم، برقرار شده بود و جوان سردرگم و مشتاق به جوابش رسیده بود.
از آن روز مدت زیادی نمیگذرد و جوان که با امام زمانش آشنا شده مشتاقانه سؤالهایی را که در ذهن دارد به وسیلهی تلگرام از من میپرسد.
آخرین سؤالی که پرسید، این بود که من چگونه میتوانم امام زمانم را یاری کنم؟
#خاطره #تبلیغ #مترو #یاری #نصرت #شناخت