♨️ حضرت آیتالله خامنهای در پیامی شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی رئیسجمهور اسلامی ایران، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، حجتالاسلاموالمسلمین آلهاشم نماینده ولیفقیه در آذربایجان شرقی، دکتر رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند.
متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انا لله و انا الیه راجعون
🔹️با اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونهی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادمالرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم.
🔹️این حادثهی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.
🔹️رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثهی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.
🔹️در این حادثهی سنگین شخصیتهای برجستهئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعهی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجهی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند.
🔹️اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوهی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.
🔹️در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانوادههای محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۴۰۳/۲/۳۱
امام رضا ع:
مَنْ زَارَنِي فِي غُرْبَتِي كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ صِدِّيقٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ وَ حُشِرَ فِي زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجَنَّةِ رَفِيقَنَا.
هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداى عز و جل برايش ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حج کننده و عمره كننده و صد هزار مجاهد بنويسد و در زمره ما محشور شود و در درجات عالى از بهشت رفيق ما باشد.
📚 الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص63.
حکایت
چگونه صاحب الزّمان را نمی توان دید در حالی که دست او در میان دست توست
علاّمه حلّی شب جمعه ای به زیارت سیّد الشّهداء (ع) می رفت. ایشان تنها بر روی الاغی سوار شده بود و تازیانه نیز در دستش بود.
در بین راه شخص عربی پیاده به همراه علاّمه راه افتاده و با هم به صحبت مشغول شدند. وقتی مقداری از راه رفتند علاّمه متوجّه شد که این شخص مرد دانایی است بنابراین در مورد مسائل علمی با هم صحبت کردند و علاّمه بیشتر متوجّه می شد که این مرد صاحب علم و فضیلت بسیاری است.
علاّمه مشکلاتی که برایش در علوم پیش آمده بود را یکی یکی از آن شخص سؤال می کرد و آن شخص همه آنها را جواب می فرمود تااینکه به مسئله ای رسیدند که آن شخص پیاده فتوایی داد ولی علاّمه آن فتوا را ردّ کرد و گفت: «حدیثی در مورد فتوای شما نداریم».
آن مرد گفت: «حدیثی در این مورد شیخ طوسی در کتاب تهذیب بیان کرده است و شما از اوّل کتاب تهذیب فلان قدر ورق بزنید در فلان صفحه در فلان سطر این حدیث را مشاهده خواهید نمود».
علاّمه تعجّب کرد که این شخص چه کسی است؟! آنگاه علاّمه از آن شخص پرسید: «آیا در زمان غیبت کُبری می توان امام زمان (علیه السلام) را زیارت کرد یا نه؟!»
در این هنگام تازیانه از دست علاّمه افتاد و آن شخص بزرگوار خم شد و تازیانه را از روی زمین برداشته و در دست علاّمه گذاشت و به علاّمه فرمود: «چگونه صاحب الزّمان را نمی توان دید در حالی که دست او در میان دست توست».
پس علاّمه خود را از روی حیوان به پایین انداخت که پای آن حضرت را ببوسد و از هوش رفت. چون به هوش آمد کسی را ندید، به خانه برگشت و به کتاب تهذیب مراجعه کرد و آن حدیث را در همان صفحه و سطری که حضرت نشان داده بود ملاحظه نمود».
📚 قصص العلماء.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه حدیث کسا
🎙 حاج آقا فرحزاد.
پیامبر صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:
قِرَاءَةُ اَلْقُرْآنِ فِي الصَّلاَةِ أَفْضَلُ مِنْ قِرَاءَةِ اَلْقُرْآنِ فِي غَيْرِ الصَّلاَةِ وَ قِرَاءَةُ اَلْقُرْآنِ فِي غَيْرِ الصَّلاَةِ أَفْضَلُ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ وَ الصَّدَقَةُ أَفْضَلُ مِنَ الصِّيَامِ وَ الصِّيَامُ جُنَّةٌ مِنَ اَلنَّارِ .
1. قرائت قران در نماز برتر از قرائت قران در غیر نماز است.
2. قرائت قران در غیر نماز برتر از ذکر خدا است.
3. ذکر خدا برتر از صدقه است.
4. صدقه برتر از روزه است.
5. روزه سپری در برار آتش است.
📚 جامع الأخبار، صفحه: ۴۱.
امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمودند:
إِنَّ الشَّيَاطِينَ أَكْثَرُ عَلَى الْمُؤْمِنِ مِنَ الزَّنَابِيرِ عَلَى اللَّحْمِ.
همانا شياطين در اطراف مؤمن بيشتر از زنبورانى است كه بر اطراف گوشت جمع مىشوند.
📚 المؤمن، صفحه: ۱۶.
حکایت
راجع به تقلید از مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی، رضوان الله علیه
آقای سیّد هاشم هندی(حداد) نقل کرد که:
یکی از سادات محترم هند به نام سیّد علی نقی هندی برای تحصیل علوم دینیّه به نجف اشرف میآید و در آن وقت مقارن میشود با فوت مرحوم سیّد محمّد کاظم یزدی و سپس آقای میرزا محمّد تقی شیرازی؛ و میبیند که رسالههای بسیاری چاپ شده است و از طرف افراد بسیاری، آن رسالهها را در هنگام خروج مردم از صحن مطهّر کربلا به مردم مجّانی میدادهاند.
این منظره برای سیّد علی نقی دچار اشکال و شبهه میگردد و امر تقلید بر او سخت میشود و نمیداند که از چه شخصی تقلید کند؟ بالأخره با خود قرار میگذارد به حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه متوسّل گردد و برای حلّ این معضل از ایشان راهنمائی بخواهد که شخصی را برای تقلید او معرّفی کنند.
و برای این مهمّ با خود قرار میگذارد که یک اربعین در مسجد سهله اقامت کند و به عبادت مشغول باشد تا کشف مطلب شود؛ هنوز چهل روز به پایان نرسیده بود که ناگاه دید یک نور بسیار قوی در مقام حضرت حجّة ارواحنا فداه ظاهر شد که آن نور، نور امام زمان بود و آن نور اشاره کرد به سیّدی که تنها در مقام نشسته بود و گفت: از این سیّد تقلید کن!
سیّد علی نقی نگاه کرد و دید این سیّد، حاج میرزا علی آقای قاضی هستند و آن نور ناپدید شد؛ ولی میگوید: من با خود گفتم این معرّفی این سیّد به من بود و این تنها کافی نیست، باید خود این سیّد هم نزد من بیاید و بگوید: «حضرت امام زمان امر تقلید تو را به من ارجاع نمودند.»
و لذا از مسجد سهله بیرون آمدم و به مسجد کوفه در آمدم و در آنجا معتکف شدم تا زمانی که این امر تحقّق یابد و حضرت ولیّعصر به آن سیّد بگویند: برو به نزد سیّد علی نقی و او را از این امر مطّلع گردان!
یک روز که در مسجد کوفه نشسته بودم مرحوم قاضی به نزد من آمد و فرمود: در احکام دین هر چه میخواهی از من بپرس و بدان عمل کن! ولی این قضیّه را نزد احدی فاش مساز!
سیّد علی نقی میگفت: از آن به بعد من از سیّد علی قاضی تقلید میکردم و هر مسألهای پیش میآمد از او میپرسیدم تا زمانی که مرحوم قاضی فوت کرد؛ از آن به بعد نسبت به هر مسألهای که پیش میآید و من حکمش را نمیدانم در خواب مرحوم قاضی به سراغ من میآید و حکم آن را به من میفرماید.
📚 مطلع انوار، ج1.
امام صادق ع:
إِنَّ إِبْلِيسَ رَنَ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ أَوَّلُهُنَّ يَوْمَ لُعِنَ وَ حِينَ هَبَطَ إِلَى الْأَرْضِ وَ حِينَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ ص عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ حِينَ أُنْزِلَتْ أُمُّ الْكِتَابِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين.
ابليس لعين در جميع عمر خود چهار نوبت ناله و افغان نموده:
1. زمانی كه طوق لعنت بگردن او فرود آمد.
2. زمانى كه او را از بهشت اخراج كردند و به زمین فرستاده شد.
3. زمانی كه پیامبر اکرم «ص» به رسالت مبعوث گشت.
4. زمانی كه فاتحة الكتاب نازل شد.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج89، ص237.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر زیبای سید هاشم حداد رحمه الله
خداوند متعال به عیسی بن مریم – علی نبینا و آله علیه السلام- فرمود :
«یا عیسی کَم اُطیلُ النّظَر و اُحسِنُ الطَّلَبَ و َ القَومُ لا یرجعُونَ»
ای عیسی ! چه قدر دیده به راه بدوزم و حسن طلب نشان دهم و باز این مردم برگشت نکنند(به سوی من) ؟
📚 سوخته ص5.