eitaa logo
ھـور !'
970 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
568 ویدیو
109 فایل
ـــــــ ــ بِنام‌خدای‌نوروامید؛🤍 رسته‌هور، گوشـه‌ی‌دنجی برای‌برقراری‌حال‌خوب‌دلِ‌شما:).. عکاس‌هور Https://Instagram/Same.graph.Com گوش‌جان @Majnonemadar شروط‌‌وادمین‌تبادل @Hur_Tab @G0NAHKAR به پیام پین شدھ سربزنید* هور:نور،خورشید،روشنایی✨
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
« مردان خاندان » و چون با آن حضرت کسی جز خانواده نماند ، علی بن حسین علیه السلام ( علی اکبر) که زیباترین و خوش خلق ترین بود پیش آمد و از پدر اذن جنگ خواست. حضرت نیز اذن داد، سپس نگاهی مأیوسانه به او انداخته چشمانش را به زیر انداخت و گریست ، سپس فرمودند: خداوندا شاهد باش : پسری به جنگ آنان می رود که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه ترین مردم به رسول تو بود. سپس فرباد کشید فرمودند : ای پسر سعد! خدا نسل تو را قطع کند ، همان گونه که نسل من ( از جانب علی اکبر را قطع کردی‌). علی اکبر به سوی دشمن رفت ، و به شدت جنگید، و جمع بسیاری را کشت‌، سپس به سوی پدرش بازگشت و عزض کرد: تشنگی مرا کشته و سنگینی سلاح آهنین مرا به رنج افکنده آیا برای نوشیدن جرعه ای آب راهی هست‌؟ حسین علیه السلام گریست و فرمودند: ای امان ،فرزندم از کجا آب بیاورم؟ قدری دیگر بجنگ، به زودی جدت را ملاقات می کنی و از آبی سرشار تو را سیراب خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنه نشوی. ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
هدایت شده از 
« مردان خاندان » دشمنان اندکی درنگ کردند، سپس به سوی آن حضرت بازگشتند و دور تا دور او جمع شدند. در این هنگام نوجوانی کم سن به نام عبدالله بن علی از نزد زنان بیرون آمد. تا این که کنار حسین علیه السلام ایستاد، زینب دختر علی علیه السلام خود را به او رسانیده تا از این کار بازش دارد، ولی او نپذیرفت و خودداری کرد و به شدت کوشید و گفت : به خدا سوگند ! از عمویم جدا نمی شوم . بحر بن کعب ( و برخی گفته اند: حرمله بن کاهل ) با شمشیر به سوی حسین علیه السلام آمد،آن نوجوان به او گفت: وای برتو ای فرزند زن ناپاک ! آیا می خواهی عمویم را بکشی؟ دشمن شمشیری براو وارد کرد و نوجوان با دست جلوی آن را گرفت. دستش پوست بریده و آویزان گشت . ناگهان صدا زد ای عمو! به فریادم برس . حسین علیه السلام او را به بغل گرفت و به خود چسباند و فرمودند: ای برادرزاده ! بر آنچه بر سرت آمد شکیبا باش، و آن را خیر بشمار ، چرا که خداوند تو را به پدران شایسته ات ملحق خواهد کرد. راوی می گوید: حرمله بن کاهل ( لعنه الله علیه ) تیری به سویش انداخت که گلویش را شکافت در حالی که در دامان عمویش حسین علیه السلام بود. ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .