هدایت شده از
" ڪیفیت #شهادت مسلم و هانے "
ابن زیاد گفت : مسلم به من بگو چرا به این شهر آرام آمدی و باعث تشتت امور و اختلاف نظر اهل آن شدی ؟
مسلم گفت: من برای چنین کاری نیامدم ، این شما بودید که زشتی ها را آشکار و نیکی ها را پنهان کردید، بدون رضایت مردم بر آنان حکمرانی کردید، و آنان را بر امور خلاف اوامر الهی مجبور کردید، چون کسرا وقیصر [ امپراتوران ایران و روم ] رفتار کردید.
ما سراغ آنان آمدیم تا میان آنان امر به معروف و نهی از منکر کنیم، و آنان را به حکم قرآن و سنت نبوی فرا خوانیم .
شایستگی چنین کاری را نیز داشتیم، همان گونخ که رسول خدا (ص) فرمودند
ابن زیادشروع کرد به دشنام دادن به علی
(ع) حسن وحسین (ع) .
مسلم به او گفت :تو و پدرت به دشنام سزاوراترید، هرچه تصمیم داری انجام ده ای دشمن خدا!.
ابن زیاد به بکر بن حمران فرمان داد مسلم را به بالای کاخ برده، او را بکشد.
او نیز مسلم را بالا برد و در این حال مسلم به تسبیح خدای متعال ، استغفار و و صلوات بر پیامبر (ص) مشغول بود.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتچهاردهمنشردهید🏴
#محرم
.