فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواستی...
از علی افشار ( داوود) و مجید نوروزی(رسول)
#آسمانی
هدایت شده از پشتصحنھ گاندو😎
سلام عزیزم..رمانت خیلی قشنگه ممنون..فقط من شرایط عضو شدن در کانال رو ندارم ولی رمانت و میخونم..شما راضی هستی؟ لطفا در کانال بگو که راضی هستی یا نه؟ اگر راضی هستی که دستت درد نکنه رمانت واقعا جذابه..اگرم نیستی که من دیگه رمانت و نمیخونم..حلالم کن..شرمنده.. یاعلی
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::
من راضی راضی عزیز😁🌺
هدایت شده از اکیپ سربازان گمنام
29.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹دلم گریه میخواد، کجاست شونههات…
🏴 ۲۴ روز تا دوّمین سالگرد 💔
https://eitaa.com/mokq2h ☫
هدایت شده از اکیپ سربازان گمنام
29.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹دلم گریه میخواد، کجاست شونههات…
🏴 ۲۴ روز تا دوّمین سالگرد 💔
https://eitaa.com/mokq2h ☫
برحسب ماه تولدت😍
فروردین: شهید حاج قاسم سلیمانی❤️
اردیبهشت: شهید بابک نوری💜
خرداد: شهید احمد مشلب💟
تیر: شهید محسن حججی💙
مرداد: شهید جهاد مغنیه💚
شهریور: شهید حامد جوانی💓
مهر: شهید صادق عدالت اکبری🧡
آبان: شهید محمود رضا بیضایی💗
آذر: شهید محمد هادی ذوالفقاری❤️
دی: شهید حمید سیاهکالی مرادی💚
بهمن: شهید مصطفی صدرزاده💙
اسفند: سهید محمد رضا دهقان💜
برحسب عدد اخر شارژ گوشی📱
صفر: یه تسبیح صلوات✨
۱و۲: زیارت عاشورا🤲
۳و۵: دعای عهد😭💔
۶و۴: دعای کمیل😔💫
۹و۷: زیارت امام حسین😭😢
۸: زیارت خاصه امام رضا💔
بخون و ثوابش رو هدیه کن به شهید بزرگوار💔
#فاطمه_زهرا
@RRR138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس دلش گرفته بهش پیشنهاد دانلود میدم 😢
ساخت خودم ، کپی؟؟ مجاز عزیزم 🌹
#آسمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا چرا انقدر رسول رو ضایع میکنه؟ 🤔
#آسمانی
هدایت شده از گاندو↯ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ✊️
فَقَط یہ بَسیجے میتونہ ݪَحظہ جَنگ هَمزَمان
شُجا؏ و دَݪیر،جِدے و دَࢪ عین حاݪ شوخ طبع باشہ و هَمزمان هَم به تُفنگ هَم به شَهادَٺ هَم بہ خانوادہ فِڪࢪ کُنہ
یعنے بسیجے هیچوَقت کَم نمیارہ
@RRR138
گــــاندۅ😎
💫💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫 💫💫💫💫 💫💫💫 💫💫 💫 #رمان_امنیتی_گمنام2 #قسمت_42 عطیه: تسبیح فیروزه ای رنگ... یادگا
💫💫💫💫💫💫💫
💫💫💫💫💫💫
💫💫💫💫💫
💫💫💫💫
💫💫💫
💫💫
💫
#رمان_امنیتی_گمنام2
#قسمت_43
فرشید:
هربار که قصد داشتم خودم را کنترل کنم یاد فیلم ضبط شده دوربین می افتادم که چگونه چاقو را پشت سر هم داخل شکمش فرو می کرد و در می اورد، خونم به خروش می افتاد...
سعی داشتم خودم را ارام کنم...
او که تقصیری نداشت..
تاثیر ان داروهای لعنتی بود...
قطعا اقا محمد چنین رفتاری با رسول نمی کرد.
پس من هم نباید با او خشک رفتار می کردم.
بعد از عذرخواهی از رسول تصمیم گرفتم به سعید زنگ بزنم.
راستش از خستگی حال رفتن به طبقه بالا را نداشتم.
_علیک سلام جناب فداکار..
_سلام فرشید جان...چرا زنگ زدی؟ مگه بیمارستان نیستی؟
با خنده گفتم
_چرا...ولی موقعیت حساسه..
به خاطر وضعیت جسمی نمی تونم موقعیتم رو ترک کنم...
_داداش مارو باش...
دو قدم راهو نمی تونی بیای؟
_ماشالله همتون هم شدید مثل داوود...
هم تیکه می ندازید...
هم از وقتی تیر خوردید خشن شدید..
همم دهقان فداکار شماره یک رو رد کردید..
یک لحظه از گفته ام پشیمان شدم.
داوود...
دهقان فداکار شماره یک گروه..
رفیق و برادر کوچکمان...
ناراحتی و گرفتگی از صدایش مشخص بود.
_اقا محمد چطوره؟
_خبر ندارم..
یعنی بعد عمل هنوز نتونستم ببینمش.
سعید:
_میتونی یه کار برام بکنی؟؟
_اره حتما..
وسط حرف هامان تلفنش زنگ خورد...
_سعید جان پشت خطی دارم....
_بله؟
_.......
_یاخدااااا....باشه سریع میام.
_الوو..
_چته فرشید؟؟ چرو دمغی؟؟؟ داوود چیزیش شده؟؟
_محمددددد....
من...
من برم پایین...
_محمد چی؟؟؟ د حرف بزن..نصفه عمر شدم...
_ایست قلبی کرده...عطیه خانمم حالش بد شده..
بردنش اتاق عمل..
نگران نباش.. میرم پایین ببینم چه خبره..
فرشید:
_یعنی چی اخه...
برا چی ایست قلبی دکتر؟؟؟
_ به خاطر قلبش و خونریزی شدید فعالیت قلب کم شده..
کم کار شدن قلب هم اسیب شدید زده به بدن..
ایست قلبی تو این موارد خیلی شایعه..
_خب الان چطوره حالش؟؟
................
سعید:
دلشوره و ترس ام تبدیل به واقعیت شد..
با صدای لرزان مقابلم ایستاد و گفت
_محمد...
خب...
چطور بگم...
حالش خوب نبود..
نتونست..
رفیق نیمه راه شد...