eitaa logo
گــــاندۅ😎
344 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
41 فایل
گاندو‌صداےماست🗣 ما همان نسل جوانیم ڪہ ثابت کردیم در ره‍ عشـق جگـر دار تر از صد مردیـم...🙃🙌🏻 🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨ ادمین : @r_ganji_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از • سربازان‌ِسیدعلے | 𝚜𝚊𝚛𝚋𝚊𝚣 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و چه بی مقدمه...🙂💔 @Sarbaz_Seyed
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مِثلِ آن شیشه کِه دَر هَیاهویِ باد شِکَست ناگَهان باز دِلَم یاد تو اُفتادُ و شِکَست...(: . . . 📓 🌾 🔘 ⌚️⇦ 💙💦 『 https://eitaa.com/joinchat/714997874Ccf196ed6c8
دوستان ان‌شاءالله درآمار ۴۳۰ پرداخت داریم به نیابت مادر مون و حاج قاسم سلیمانی😔🖤
هدایت شده از لبیک یا مهدی(عج)
22569575434240.mp3
8.5M
زیارت عاشورا با صدای شهید حاج قاسم سلیمانی💚 به نیت شهدای مقاومت بخونیم 🌿
💔🍃 ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام شخصیت هم وزن قاسم سلیمانی و ابومهدی است ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرت میشخص میکنه فرق بچه مسلمون بایه بی دینو ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رجزخوانی پسر چهار ساله برای دشمنان اسلام👊 سردار این دلها💔 غیرت فقط غیرت این پسر چهارساله✌️ @RRR138
پویش ترند کردن ! -هرجامیتونی‌فور‌کنید‌ هرجا‌میتونید‌بزارید بسم‌الله!🚶🏿‍♂✌️
هدایت شده از  گاندو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوان گیتاریست گفت: «مگه فقط حاج قاسم مال شماهاست؟ توی قبرستان ساز می‌زدم یهو حاج‌قاسم رو دیدم اون روز نمی‌شناختمش... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
حاج‌قاسم‌سلیمانی🌿: خداوندا..! پاهایم جرأت عبور از صراط را ندارد، من آنها را در بین‌الحرمین برهنه دواندم... در سنگرها خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خندیدم و گریستم افتادم و بلند شدم... امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها آنها را ببخشی..♥️ 🇮🇷 @ghasem_solaymani
هدایت شده از  گاندو
📲💭 دیشب پیامک های انبوهی برای اسراییلی‌ها ارسال شد: ما در جایی هستیم که فکرش را هم نمی‌کنید... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
💔 ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ماه بی تکرارمن🥺 ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
اصلااسمش‌قاسم‌بود.. معنیش‌میدونۍ‌‌چیہ؟ یعنۍ‌تقسیم‌مۍڪࢪد: میگفت‌،غم‌وغصہ‌ها‌مال‌من): شاد؎هامال‌شما(: قاسم‌بود‌دیگہ...!🖤 🥺 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
دلها🥀 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
【🖤🔗】 مینـِویسـَم‌تـٰایـآدم‌نـَرود تـَمـٰام‌اقتـِدآرمیهـَنـَم‌را،ازپـَروآزشمـٰادارم!:) _قاسم💔 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🍃 قسـٰم‌بہ‌عشـٖق‌ڪہ‌نامش‌همیشہ‌پابرجاست نرفتہ‌قآسم‌مـا،اۅهنوزهم‌اینجاست! روایت‌دلتنگی ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ 🖤 کپـــی با ذکـــر صلوات حلالت رفیق🙃🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
گــــاندۅ😎
💫💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫 💫💫💫💫 💫💫💫 💫💫 💫 #رمان_امنیتی_گمنام2 #قسمت_59 رسول: _داووودد جانمممم خوبی؟ _عالی
💫💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫 💫💫💫💫 💫💫💫 💫💫 💫 رسول: _اقا مجید همون موقع که داشتید واسه من نقشه می کشیدید باید به عواقبش فکر میکردید.. الکی نیست با رسول در افتادن... نزدیک جعبه دارو ها شدم.. _اقا بگو چی میخوای بدم خب... _نه بابا‌؟به خیال خودت بچه زرنگ تهرونی؟؟ با خنده گفت _هرجور راحتی استاد.. _یه نوع داروی اسموتیک میخوام داداش... با چشمان گرد نگاهم کرد.. درحالی که داشت از خنده منفجر میشد گفت. _این کار اوج بی رحمیه رسوللللل... یه شب داره میره مهمونی.. گند نزن به حالش.. به نظرم درجا شهیدش کنی عذابش کمتره.. _مجیدددد...داری یا... _تهدید نکن...دارم... رفت سمت کمدش.. شیشه ای را بیرون اورد. سریع از دستش قاپیدم و نگاهی به اسمش کردم.. بی هیچ حرفی از در بیرون رفتم... مجید بلند گفت.. _رسوللللل...زیاد ندی به خوردششش....کممممم... در دلم گفتم _اگه به خیال کم بودم که اینهمه خودم رو به اب و اتش نمیزدم. محمد: تلفنم زنگ خورد.. به دست ماهورا بوسه ای زدم و دادامش دست عطیه.. سعید بود.. _به به سلام..یادی از ما کردی برادر.. _سلام آقا خوبید؟ _الحمدلله.. کاری داشتی؟ _راستش میخواستم بگم امکانش هست امشب نیام؟ _سعید جان اگه کار مهمی داری اشکال نداره ولی دلم میخواد همتون رو ببینم.. در مورد پرونده هم مواردی هس که باید بدونید. _زیاد مهم نبود.. _پس منتظرم.. راستی.. به رسول بگو که محل قرارها و جشناشون رو پیدا کنه.. امشب لازمشون دارم. _چشم... سعید: مهمانی امشب جور شده بود. راه فراری نداشتم.. اماده بودم یک کتک حسابی از رسول نوش جان کنم.. برای رساندن خبر به رسول یک کاغذ نوشتم و روی میزش گذاشتم.. ترجیح دادم پست را از فاتح تحویل بگیرم و خودم دنبال فلورا وردی باشم... ............. فرشید: _رسول جان کارا رو سپردی به علی سایبری؟ _سپردم... نگاهی به داوود کردم.. _مطمئنی میخوای بیای؟ _نگران نباش..خوبم. _آقای عبدی نمیاد؟ _نه..امشب قرار داشتن...اقا ابراهیمم بعد شام میاد.. می دانستم رسول یک نفس راحت کشید. رسول:_سعید کجاست؟ _رفته جای فاتح.. پست رو تحویل میده میاد. خب بریم دیگه.. _ بریم.. لینک ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/16412343824516