گــــاندۅ😎
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 بِسْﻤِه ࢪَبِّ ﺧٰالِق ؏ِشق هاۍِ ﻏَ
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
بِسْﻤِهْ ࢪَبِّ ﺧٰالِقْ ؏ِشق هاێِ ﻏَࢪق دَࢪ ﺧون🖤💔🥀
رمان: #شنادرخون
نویسنده: #محمدزاده
پارت: #یازدهم🔗
#اقامحمد
#گاندو
#محرم
-------------------------------
حامد زنگ زد به داوود...
حامد: سوژه اومد جای تو
داوود: آره دیدمش
خانمی که حامد دنبالش بود رفت جای دخویچ وباهم شروع به گپ زدن کردن،بعد دخویچ رفت و اون زن رفت سمت اتاق مدیر کافی شاپ وبعد از نیم ساعت از اونجا خارج شد.
حامد رفت برای ت. میم دخویچ داوود هم برگشت سازمان. رفت جای رسول،
داوود: سلام، اینو شناسایی کن🏃🏿♂
رسول: سلام، باشه، چ باعجله بده ببینم😳😗
.... ۲دقیقه بعد
رسول: بفرمایید، هیلدا مِکسی متولد انگلیس، سه ساله سکونت در سفارت خونه شون داخل ایران داره، بقیه اطلاعاتش هم کد شده، نمیده، باید به علی بگم ببینم میتونم هک اش کنه یانه🔥
داوود: هه.. بد شد... ولی میگم رسول به نظرت چرا این خانم ۳سال پیش که اومده توی ایران از اون موقع تا به حال خونه نگرفته ؟!
رسول: نکته همین جاست... به نظر من برای جاسوسی وارد ایران شده! 😟
داوود: حالا یه سوال... برای چی خونه نگرفته؟
رسول: من که گفتم چرا نگرفته... 🙄🤦🏿♂
داوود: نه... این دلیل خوبی برای خونه نگرفتن نیست! به نظر من مطمئن بوده که ما از اومدنش به ایران بویی نبردیم.
رسول: واینگونه با خیال راحت به جاسوسی پرداخته و با جاسوس روسی ارتباط گرفته است🙇🏿♂😗😀
داوود: کتاب زیاد میخونی یا فیلم زیاد میبینی؟ خودت باش😂🤭
رسول: برو وقت دنیارو نگیر، همه اینا میشه یه گزارش عالی واسه دادن به اقا محمد🤓😎😼
داوود: 🤧😊
-----------
رسول رفت پیش محمد.
رسول: سلام اقا😊😃
محمد: سلام رسول
رسول: اقا یکسری اطلاعات جدید ومهم از بلاروس دخویچ پیدا کردیم!
محمد: 🤨
رسول عکس رو فرستاده بود روی ایمیل محمد و بازش کرد وگفت: آقا این خانم میاد دنبال احمد لطفی طی راه. بااون صحبت میکنه وبعد اونو میبره به کافی شاپی که لطفی دفعه قبل با دخویچ رفته بوده!
محمد: پس یعنی میخوای بگی این خانم و دخویچ هردو جاسوس روسی اند و به نوبت با لطفی قرار ملاقات میذارن.
رسول: نه اقا! 😊
محمد: پس چی؟ 🤨
رسول: نه اقا یعنی اینکه این خانم لطفی رو میرسونه وبعد خودش میره پارک نزدیک همون کافی شاپ، اینم عکسش، وبعد دخویچ میره داخل و با لطفی ملاقات میکنه.
ملاقات لطفی و دخویچ ۱۵دقیقه طول میکشه، که عین این ۱۵دقیقه رو این خانم داخل پارک بوده و به محض خارج شدن لطفی از کافی شاپ این خانم وارد کافی شاپ میشه،وطبق این عکس با دخویچ ملاقات میکنه و دخویچ میره و این خانم به دفتر مدیریت مراجعه میکنه وبعداز نیم ساعت اون هم از کافی شاپ خارج میشه.
محمد: عجب... این خانم شناسایی کردین؟
رسول: بله اقا
محمد: کیه؟
رسول: هیلدا مِکسی
محمد: سوابقش...؟
رسول: کد شده و پشتیبانی نمیشه علی سایبری داره روش کار میکنه...
ولی ۳ساله که وارد ایران شده و از اون موقع تا به حال داخل سفارت فعالیت داشته.
اقا من و داوود حدس میزنیم که این خانم جاسوس انگلیس هست و ازاون جایی که مطمئن بوده ماازحضورش در ایران هیچ اطلاعی نداریم برای عادی سازی خونه نگرفته...
محمد: احسنت به این هوش بالا ودقت👏
گزارش همه اینارو کتبی میخوام(😂)
'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
ادامه دارد...🌿
@RRR138
@NASHNAST
کپی پیگرد قانونی والهی!