eitaa logo
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
179 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
772 فایل
⚘من به فدای عزیز فاطمه زهرا(س)⚘ ⚘اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهمُ⚘ خُداوندا! گُذران عُمرمرادرراه هدفی که برای آن خَلقم نِمودی، قرارده ⚘ مناجات حضرت زهرا(س)⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۶۹) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍خانم سارا - عضو کانال شهید دانشگر دختري هفده‌ساله هستم. پیش از این زندگی‌ام تا حدی به سوی تباهی و تاریکی کشیده شده بود و انگیزه و امید از وجودم رفته بود و در گناه غرق شده بودم. عکس هر شهیدی را كه مي‌ديدم به سادگی از كنارش می‌گذشتم. اما با دیدن عكس شهيد عباس و آن لبخند زیبا و چشمان معصومش دلم لرزید. اسم او را جستجو کردم. تمام یادداشت‌ها، عکس‌ها و فیلم‌هایش را بارها و بارها مرور کردم. مدت‌ها غرق در زندگي او بودم. ياد او آرامشی عجیبی به من می‌داد. حالا او را ناظر بر اعمال خود می‌بینم و از گناه کردن خجالت می‌کشم. من برادر ندارم. خوشحالم که در نجواهایم او را برادر خطاب می‌کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۷۰) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍آقاي عبدالرضا جعفری- خادم امامزاده علی اشرف (ع) احساس ‌کردم که غریب هستند. ساعاتی از حضورشان در امامزاده علي اشرف (ع) گذشته بود. سه نفر بودند. دور مزار عباس حلقه زده بودند و دعا می‌خواندند. جلو رفتم و از آن‌ها سوال کردم از کجا آمده‌ايد؟ گفتند از اصفهان. پرسیدم این‌جا را چطور پیدا کردید؟ یکی از آن‌ها گفت خود شهید نشانی امامزاده را در خواب به من داده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۷۱) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍آقاي سالار کندی – استان مركزي خيلي به عباس وابسته بودم. خبر شهادتش را که شنیدم، رمق از جانم رفت. پاهایم بی‌حس شده بودند. انگار همه غم هاي عالم را ریخته باشند در دلم... حالِ غذا خوردن را هم نداشتم. از عمق جانم گریه می‌کردم. حالم آن ‌قدر بد بود که مادرم می‌گفت کاش عباس را نشناخته بودی... به مادرم گفتم دلم می‌خواهد به سوریه بروم. دستش را بوسیدم و گفتم هرطور شده باید به سوریه بروم. سکوت کرد؛ از آن سکوت‌هایی که نشانه رضایت‌است. امیدوار شدم. صبح روز بعد به يگان ارتش رفتم، پیش فرمانده‌ام. و گفتم برادرم شهید شده است! تعجب کرد گفت: برادرت؟! گفتم برادری که از برادر تنی‌ام بیش‌تر دوستش داشتم، عباس دانشگر. عکسش را نشان فرمانده دادم و گفتم که از دوستان صمیمی من بود. و اصرار کردم برای رفتن. فرمانده در برابر اصرار من کوتاه آمد و موافقت کرد. چند روز بعد راهی سوریه شدم. به منطقه خلصه شهر حلب رفتم. همان‌جایی که عباس شهید شده بود. در قسمت ادوات مشغول به خدمت شدم. برای اینکه موشک ها دقيق تر به هدف اصابت کند نام ائمه اطهار(ع) و گاهی به عشق رفیق شهیدم نام شهید عباس دانشگر را روي آن می نوشتم و از آن ها كمك مي خواستم و بعد شلیک می کردم. یک بار نام عباس دانشگر را روی یکی از موشک‌ها نوشتم و به ماشینی که شماری از تکفیری ها داخلش بودند شلیک کردم. روز بعدش هم که جمعه بود موقعی که تردد به داخل یکی از خانه هاي روستاي خلصه زیاد شده بود و تکفیری ها به داخل خانه رفتند مجددا با ذکر یاصاحب الزمان(عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و نوشتن نام عباس دانشگر بر بدنه آن موشک، خانه را مورد اصابت قرار دادم. بعد از پنجاه روز به ايران برگشتم ولي دلم راضی نشده بود. مدتي بعد دوباره راهی سوريه شدم. به شوق ديدن رفيق شهيدم به دنبال شهادت بودم. افسوس كه در ماموريت دوم هم از رسيدن به کاروان شهدا جا ماندم. اما به تقدیر الهی راضی‌ام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۩؎ویژگی یاران امام زمان ارواحنافدا پس از ظهور؎۩ ۞﴿عبادت رابطه عاشقانه بندگان الهی با خداوند است.﴾ 🌷۩؎خضوع و خشوعی پر از شوق و شور که در قالب رکوع و سجده و مناجات و … ظهور و بروز می نماید. 🌷۩؎ بندگان خوب خدا از این صفت حسنه بی بهره نیستند و در طول روز همواره ساعاتی از وقت خود را به تقویت این رابطه می پردازند. موسی بن جعفر علیه السلام توصیه می کند تا هر مومنی بخشی از ساعات روز خود را به «مناجات» اختصاص دهد.[۱] 🌷۩؎ گویا این بخش از حیات آدمی به منزله «نرم افزار زندگی مومنانه» است و آمادگی روحانی لازم را برای او ایجاد می کند تا بتواند عاشقانه به انجام تکالیف و وظایف شرعی خود اقدام نماید. 🌷۩؎در روایات، یکی از صفات برجسته اصحاب امام زمان (عج)، همین مساله مناجات و شب زنده داری است. امام صادق علیه السلام فرمود: «در دل شب، از خشیت خداوند، ناله‏ هایى دارند مانند ناله مادران پسر مرده» و «شب‏ها را با عبادت به صبح مى‏ رسانند و روزها را با روزه به پایان مى ‏برند».[۲] 🌷۩؎«گویا من نظر مى‏ کنم به قائم و اصحاب او در نجف و کوفه، سجده‏ ها به پیشانى‏ هاى آنها اثر گذاشته است؛ شیران در روز و راهبان در شب ‏اند …»[۳] [۱] تحف العقول، ص ۴۰۹ [۲] یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۲۴ [۳] بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶ ۳۲ @ienamontaghem9999🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
#هجرت ۲۷ ▫️باز می­روم سراغ نهج البلاغه، خطبة قاصعه؛ علی(علیه السلام) می‏فرماید: ▪️ «وَ اعْلَمُوا أ
۲۸ ▪️حالا می­رویم سراغ انبیای الهی؛ پیغمبر اکرم(صل الله علیه و اله و سلم) چرا از مکّه به مدینه هجرت کرد؟ برای حفظ هجرت کبری بود که هجرت صغری را انجام داد. ▫️چرا به آن تازه‏مسلمانان فرمود به حبشه بروید؟ چون می­خواست مسلمان­ها دینشان را حفظ کنند. کفّار قریش سخت‏گیری می­کردند و نمی‏گذاشتند، لذا حضرت فرمود بروید حبشه تا بتوانید آنجا دینتان را حفظ کنید. ▪️پس همیشه در کنار هجرت کبری، باید هجرت صغری را داشته باشیم. ▫️آنچه در آیات و روایات داریم، یک مفهوم وسیع است و من نسبت به آیات و روایات جمود نمی­کنم. 📖«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّه». هجرت صغری داریم، هجرت کبری داریم، هجرت صغری هم به جهاد اصغر برای حفظ دین منتهی می­شود. 🔻پایان هجرت صغرای امام‌حسین(علیه السلام) ✨(علیه السلام) هم همان کار پیغمبر اکرم(صل الله علیه و اله و سلم) را کرد. لذا برای حفظ اسلام از مدینه به مکّه هجرت کرد و از مکّه به کربلا. ▪️البته این هجرت صغرای امام‌حسین علیه السلام است؛ در جلسات آینده به هجرت کبرایش هم می‏رسیم. روز دوم محرّم، هجرت صغرای امام‌حسین(علیه السلام) به پایان رسید. ▫️از مکّه که راه افتاد، تا کربلا 28-2(علیه السلام) روز طول کشید. از مدینه به مکّه رفت و از مکّه به کربلا. اما امام‌حسین(علیه السلام) از کجا فهمید که این هجرت به پایان رسیده و آخر کار است؟ ادامه دارد.. آیت الله آقا مجتبی تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا