📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هشتادُچهار
شب که از راه رسید، علی قربانپور از نیروهای دانشگاه که حالا هممنطقه بودیم گفت که شبها باید از ساختمان چهارطبقه آرد بالا برویم، دائم با دوربین منطقه را زیرنظر بگیریم و همه تحرکات دشمن را رصد کنیم.
کارِ شبهایم همین بود. سرِ شب میرفتم به پشت بام آن ساختمان و تا خودِ صبح دوربینکشی میکردم. از آن بالا، برخی از نیروهای سوری را میدیدم که در منطقه خوابیدهاند؛ برخی را هم میدیدم که سیگار میکشیدند. دیدن این چیزها آزردهخاطرم میکرد. همان صبحِ اولِ پس از دوربینکشی شبانه، به علی گلایه کردم. میگفت شبها مسئولیت نیروها سنگینتر است اما گاهی میزنند به درِ بیخیالی...
میخواستم از فرصت روزهایم بهتر استفاده کنم. به علی گفتم میشود برای نیروهای عراقی آموزش تکتیراندازی بگذاریم؟ موافق بود. ایستادیم و با هم عکس گرفتیم. در این یکی دو روزه آنقدر عکس گرفتیم که به شوخی گفتم حالا اینقدر عکس بگیرید که شهیدم کنید!
فردای آن روز گفتند که باید به مرکز آموزش بروم و آموزشهای تکتیراندازی را آغاز کنم. دوست نداشتم از علی جدا شوم. میخواستم آموزشها را همانجا که او هست برگزار کنیم اما ناگزیر بودم؛ به اکراه پذیرفتم و رفتم به مرکز آموزش در نزدیکی شیخ نجار.
یک هفتهای را در منطقه شیخ نجار گذراندم؛ بیشترین کاری که داشتم، آموزش بود...
۸۴
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
در دیدار امام زمان عج💐 با سید رشتی از شیعیان گله کردند که چرا نافله نمیخوانند سپس 3بار تکرار کردند نافله نافله نافله
💎 نافله صبح و آن دو ركعت است
1⃣ در ركعت اوّل بعد از حمد سوره ((قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ))
2⃣در ركعت دوّم بعد از حمد سوره توحيد بخواند و سلام دهد
🔹پس سه مرتبه بگويد:
سُبْحانَ رَبِّ الصَّباحِ فالِقِ الاِْصْباحِ
منزه است پروردگار بامداد و شکافنده صبح
🔸در کتاب من لایحضره الفقیه است که روایت شده هر که صلوات بفرستد بر محمد و آل محمّد صد مرتبه مابین دو رکعت نافله صبح و نماز صبح نگاه دارد حق تعالى روى او را از حرارت آتش،
🔹و کسى که بگوید صد مرتبه ((سُبْحانَ رَبّىِ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ)) بنا کند خداوند تعالى از براى او خانه اى در بهشت و کسى که بخواند بیست و یک مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ بنا کند حق تعالى براى او خانه اى در بهشت،
مداحی آنلاین - با هر نفس با هر تپش یاد تو میفته دلم - احمدنیا.mp3
4.39M
🍃با هر نفس با هر تپش
🍃یاد تو میفته دلم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
@ienamontaghem9999🕊
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩#هجرت ۱۱۴ ▫️مهاجر اِلیالله باید مقام توكّل، مقام رضا، مقام تسليم، مقام تفويض و همه مقا
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🚩#هجرت ۱۱۵
▪️در مقاتل مينويسند: «فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً»؛ وقتی حضرت خسته شد، ايستاد تا استراحتي كند. «إذْ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ»؛ سنگي آمد، به پيشاني امام حسين علیه السلام خورد؛ خون جاري شد.
▫️ «فَأخَذَ قَمِیصَهُ لِيَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ وَجْهِهِ»؛ دامن پيراهن را بالا آورد تا خون را از صورتش پاك كند. «فَأتَاهُ سَهْمٌ مُحَدَّدٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِي صَدْرِهِ أو فِي قَلْبِهِ»؛ تير سه شعبهاي آمد و به قلب او اصابت کرد.
🌟امام حسين علیه السلام از مَركب به زمين افتاددر آن لحظات اين جملات را ميگفت: «بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ عَلَي مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ».
▪️سيّد بنطاووس مينويسد حضرت با سمت راست صورت به زمين آمد؛ «عَلَي خَدِّهِ الأَيْمَن». مرحوم شیخ صدوق مينويسد: «عَلَي خَدِّهِ الأَيْسَر»؛ يعني حضرت با سمت چپ صورت به زمين خورد. بعضي هم ميگويند حضرت با پيشاني به زمين آمد. امّا بعضي از اهل معرفت میگویند هر سه نقل صحيح است؛
▫️✨امام حسين(علیه السلام) كه به زمين آمد، با سمت راست صورت آمد؛ بلند شد، امّا دوباره زمين خورد، ولی اين بار با سمت چپ صورت. باز سر را بلند كرد، و اين بار با پيشاني به زمين خورد. چون ميخواست بگويد: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»؛[سوره مبارکه انعام، آیه 79] یعنی تمام چهرهام به سوي خدا است.
▪️آن خبيثهای منافق اطراف امام حسين(علیه السلام) را گرفتند. حضرت زينب(سلام الله علیها) از خيمه بيرون آمد؛ ديد اطراف برادرش را گرفتهاند. وقتي صداي برادر را شنيد که استنصار ميكند، رو کرد به عمرسعد و گفت: «أ يُقْتَلُ أبُو عَبْدِ اللهِ وَ أنْتَ تَنْظُرُ إلَيْه»؛ حسين را ميكشند و تو نگاه ميكني؟ آن خبيث صورتش را برگرداند.
▫️✨حضرت زينب به هر طرف ميدويد و فرياد ميزد «أمَا فِیكُمْ مُسلِم»؛ آیا در بین شما یک مسلمان پیدا نمیشود؟ يك زن در بين اين همه دشمن اينسو و آنسو ميدود تا يك نفر را پيدا كند، امّا كسي نيامد.
🌟حضرت زینب سلام الله علیها برگشت و آمد تا خودش از برادرش حمایت کند. دور امام حسين علیه السلام ميگشت و نميگذاشت كسي جلو بيايد. اینجا بود که امام حسين(علیه السلام) رو كرد به خواهرش و گفت:
▫️ «أُخْتِي لَقَدْ كَسَرتِ قَلبِي»؛ خواهرم، دلم را شكستي. «إرْجِعِي إلَي الْخِيْمَة»؛ برگرد به خيمه و اینجا نایست. حضرت زينب(سلام الله علیها) به خيمهها برگشت؛ طولي نكشيد که ديدند صدای مَركب امام حسين علیه السلام ميآيد...
ادامه دارد..
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
Shab18Ramazan1400[03].mp3
2.68M
⬆️⬆️⬆️
#بند8⃣4⃣
📝#بند_48استغفار امیرالمؤمنین (ع)
(از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام")
🎤 حاج میثم مطیعی
#استغفار_70_بندی_امیر_المؤمنین
#شبسوم_رمضان۱۴۰۰
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
⬆️⬆️⬆️ #بند8⃣4⃣ 📝#بند_48استغفار امیرالمؤمنین (ع) (از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام") 🎤 ح
استغفار هفتادبندی امام علی(ع):
بند 8️⃣4️⃣
🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تَجَهَّمْتُ فِیهِ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِکَ مُسَاعَدَهً فِیهِ لِأَعْدَائِکَ أَوْ مَیْلًا مَعَ أَهْلِ مَعْصِیَتِکَ عَلَى أَهْلِ طَاعَتِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹
ترجمه🔽
🌸بارخدایا! و از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در آن به جهت کمک به دشمنانت، یا خوشامد گناهکاران و مقدم داشتن آنها بر اهل طاعتت، با یکی از اولیایت، رو ترش و اخم کردم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸
#استغفار_70_بندی_امیر_المؤمنین
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
📗 ادامه ی کتابِ آخرین نماز در حلب : ... مرداد سال ۱۳۹۵ بود. يك مشكل و گره اي در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه ی کتابِ
🌟 آخرین نماز در حلب
(بخشِ رفاقت آسمانی) :
...
بعد از شهادت عباس ، عكس او را در اتاقم نصب كردم. اربعین سال ۱۳۹۵ نزديك بود. روز حرکت رو به عكس عباس كردم و گفتم امسال به نیت مرحوم پدرم و شما در اربعین شرکت می کنم و ثواب آن را به شما دو نفر هدیه می کنم.
باتفاق برادر عباس رحمانیان (همرزم شهید عباس دانشگر) با وسیله نقلیه ایشان به خرمشهر رفتیم. بین راه خرمشهر و آبادان خوب پذیرایی شدیم و استحمام کردیم و بسیار سرحال به سمت مرز شلمچه رفتیم. از مرز بدون مشقت و معطلی عبور کردیم.
در خاک عراق یک وسیله نقلیه گرفتیم و به نجف اشرف رفتیم. وارد حرم مطهر امام علی(علیه السلام) شدیم. جای سوزن انداختن نبود. در آن شلوغي و ازدحام، به اين فکر بودم که براي استراحت چه کار کنیم، ناگهان دیدم یک نفر دست به شانه ام زد. گفت آقا رضا اینجا چکار می کنی.
او دوستی بود که از سالها قبل می شناختمش و چند سال بود که او را ندیده بودم. اگر در ایران می خواستم او را پیدا کنم بسیار سخت بود. به من گفت من یک کارت مهمان ویژه به شما می¬دهم. ما خادم مهمان های حضرت امام علی(علیه السلام) هستیم. مي توانيد در زیرزمین حرم استراحت کنید. یک سیم کارت عراقی هم به ما داد. گفت هر مشکلی دارید با من تماس بگیرید.
ما آن شب در نجف اشرف استراحت کردیم صبح آن روز به سمت کربلا پیاده روی کردیم روز سوم به عمودهای آخر کربلا رسیدیم، گوشی ام زنگ خورد. یک نشانی در کربلا به ما داده شد. گفتند شما را معرفی کردیم آنجا ناهار آماده است. برای استراحت و ناهار به اونجا بروید. وقتی به آن مکان رفتیم دیدیم دانشجویان سراسر کشور آنجا هستند. حضرت حجت الاسلام پناهیان هم است. در آن موکب پذیرایی ویژه شدیم بعد از سه روز یک وسیله نقلیه جور شد تا مرز اهواز بدون دغدغه آمدیم. شب در یک هتل استراحت کردیم...
از مرز ایران با یک وسیله نقلیه به تهران، محل ستاد مشترک سپاه رفتیم و اونجا یکی از همکاران ما برادر امیر قرالو (همرزم شهید عباس دانشگر) با وسیله نقلیه آمده بود، ما را سوار کرد و جلوی در خانه ما پیاده کرد.
در این سفر به عراق لطف و عنایت شهید عباس را مثل روز دیدم گویا ما مهمان عباس بودیم و عباس خوب مهمان نوازی کرد. در هر مرحله از سفر که طی می کردیم مرحله بعد شهید زمینه سفر و استراحت ما را مهیا می کرد.
🖊رضا حاجی بیگلو- همکار شهید
#رفیق_شهیدم