🔵⇦قاطعیت در برخود با مخالفان
✔⇦سیره حضرت در حکمرانی و تحقق عدالت جهانی
⚪️امام صادق علیه السّلام فرمودند: « اى بسا مردى بالاى سر مهدى (علیه السّلام) ایستاده و منتظر امتثال امر و نهى اوست.پس به او نگاه مى کند و دستور مى دهد که گردن او را بزنند، براى اینکه عمل زشتى را در دلش پنهان ساخته است.»[۱]
🔷ممکن است گروهی تنها با خواندن این روایت، وجود ذی جود حضرت را شخصی بی منطق و دارای خشونت تصور کنند اما با توجه به توضیحات بخشهای قبل معنای این روایت و روایات نظیر آن روشن می شود. این روایت مصداقی از «قضاوت بر پایه علم» است؛ آری حضرت هنگامی که به علم غیب خود «عامل مخل غیر قابل هدایت» را تشخیص دهد که از تحقق اهداف او جلوگیری می نماید با قاطعیت تمام از صحنه هستی بیرون می کند.
🔷این روایات حتی هرگز به معنای «اجبار در همراهی با امام» نیز نیست زیرا پیشتر گذشت که حتی صاحبان سایر ادیان نیز در حکومت حضرت در زندگی مسالمت آمیز به سر خواهند برد و با آنها بر پایه کتاب آسمانی خودشان رفتار خواهد شد. بنابراین گویا شخصی با هدفی شوم (مثل ترور شخص امام) داخل در سپاه امام شده است و حضرت از طریق علم غیب خویش در حق او حکم نموده و حکم را اجرا کرده است آری سایر انبیا و اولیا چنین سیره ای نداشتند زیرا مامور به تشکیل حکومت جهانی نبوده اند.
[۱] بیان الأئمّه، ج ۳، ص ۲۰۶
#پس_از_ظهور ۹۲
#حکومت_مهدوی
@ienamontaghem9999🕊
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩#هجرت ۷۹ ▪️غرض اينكه بايد كمي فكر كنيد كه اين دين چگونه به دست ما رسيده است! اين دين هم
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🚩#هجرت ۸۱
▪️آیا دُرست است که ما ـنعوذ باللهـ بيتفاوت باشيم؟ اين خیلی قدرنشناسي است! اولیای خدا براي حفظ دين فداكاري كردند.
▫️من نميگويم که تو هم فداكاري كن؛ امّا فقط يك مقدار جلوي شهوت و غضبت را بگير! چهقدر ميخواهي اسير دنيا باشي؟! براي حفظ آنچه كه در ارتباط با بُعد انساني است بايد از آنچه كه مربوط به بُعد حیوانی است، دست كشيد.
▪️نميشود كه دست از تعلّقات ماديام بر ندارم و تعلّقات معنويام هم سر جاي خودش باقي بماند!
▫️پس بين اسلام و هجرت با مراتبي كه دارد رابطة مستقيم هست. آنگاه كه انسان از نظر دروني هجرت ميكند ـبه هر مقدار كه هجرت كرده استـ بايد در كنارش هجرت بيروني هم داشته باشد، وگرنه آن هجرت درونی از بين ميرود.
▪️حفظ هجرت دروني وابسته به هجرت بيروني است؛ یعنی همانطور كه اِحداثش وابسته به اين بود، بقائش هم به همين است، كمالش هم به همين است.
▫️همچنین عرض كردم که هجرتها يك وجه مشترك دارند و آن «انقطاع» است. در هر چهار محيط زندگي كه انسان غالباً با آنها سر و كار دارد، بايد دست از تعلّقات برداشت. راهي جز اين نيست.
▪️بايد «خروج از بيت» باشد، بايد هجرت «اليالله و رسوله» باشد تا انسان به آن اجری که خدا وعده داده است برسد.
ادامه دارد..
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
📚 معرفی کتاب:
خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر به روایت پدر
.
📗 نام کتاب: آخرین نماز در حلب
🖊 به کوشش: مومن دانشگر
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: 176 صفحه
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
📗 ادامه ی مقدمه ی کتابِ آخرین نماز در حلب : ...شهيد مدافع حرم پاسدار شهید عباس دانشگر یکی از روی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#آخرین _نماز _در _حلب :
1⃣ بخش اول - اهميت به يك مستحب مؤكد
باغچه اي در حياط خانه ما بود سرسبزي درخت انار و انگور بر طراوت و شادابي آن مي افزود. در اواخر فروردين هر سال شكفته شدن گل محمدي و ياس فضاي حياط خانه را عطرآگين مي كرد. يك تخت چوبي كنار حياط گذاشته بودم گاه گاهي براي تنوع و تفريح گوشه حياط مي نشستم و مطالعه مي كردم.
عصرها كه مي شد چاي را آماده مي كرديم خانوادگي اطراف تخت مي نشستيم و مي نوشيديم صداي جيك جيك گنجشكان و كبوتراني كه روي درخت انار بودند يك آهنگ روح نواز همراه با شور و شادي خاصي در فضا بوجود مي آمد. در گوشه حياط ته مانده نان هاي ريز سفره ريخته مي شد. تعدادي از گنجشك ها براي برچيدن و خوردن نان ها به اين سو و آن سوي حياط مي پريدند. مي رفتند و دوباره بر مي گشتند. اين صحنه ها باعث لذت روح و جان بود. آن زمان عباس سوم يا چهارم ابتدايي بود گاهي به حياط خانه مي آمد روي تخت مي نشست از فضاي دلپذير حياط خوشش مي آمد. و تكاليفش را در حياط انجام مي داد.
يك روز به ذهنم خطور كرد كه عباس از هوش و استعداد خوبي برخوردار است. در سنين كودكي ظرفيت رشد و بالندگي را در او بارها ديده بودم. مناسب است وقتي به حياط خانه مي آيد يك نصيحتي به او داشته باشم. تا با شكوفايي طبيعت شاهد شكوفايي رشد و ترقي او باشم.
روزها و شبها در فكر بودم كه چه بگويم گاهي مطلبي را در ذهن پرورش مي دادم تصميم مي گرفتم به او بگويم ولي بعد مي ديدم او هنوز نوجوان است بايد نكته اي بگويم كه از پس آن كار برايد. و ايجاد زدگي و نااميدي او فراهم نشود.
دنبال فرصت مناسبي بودم.