eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
74 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ جواد عربانی: عدلیه رضاخانی سعی در تحکیم حکومت مطلقه داشت ، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر، سخنران دیگر همایش سخنان خود را با عنوان «عدلیه نوین: چارچوب تثبیت و تداوم قدرت مطلقه رضاشاه» آغاز کرد و در صحبت‌هایی درباره عدلیه دوره رضاخانی گفت: پژوهشگرانی که بیشتر در عرصه دفاع از سلطنت پهلوی مطالبی نگاشته‌اند، عدلیه را یک برگ زرینی در دوره پهلوی به‌شمار می‌آورند. در برابر این دیدگاه باید پرسید: اگر عدلیه برگ زرین بود، چرا ما پس از شهریور 1320 با انبوه عریضه‌ها و تظلم‌خواهی‌هایی که به مجلس و دولت وقت ارسال شده بود، مواجه هستیم؟ بعد از شهریور 1320، دادگاه‌هایی نمایشی برای بررسی زمین‌خواری رضاخان تشکیل شد، اما ناکارآمدی آنها هم مشخص است. وی در ادامه افزود: البته عده‌ای دیگر از پژوهشگران هم با بازخوانی عدلیه آن دوره، ناکارآمدی این نظام و انفعالی را که در برابر احقاق حق مردم داشته است نشان داده و به این موضوع اشاره کرده‌اند که دیکتاتوری رضاخان باعث ناکارآمدی عدلیه شده است. حال سؤال این است که چرا عدلیه نوین با توجه به تغییر ساختاری که علی‌اکبر داور انجام داد، نمی‌تواند در قبال مردم احقاق حقی داشته باشد؟ عربانی در پاسخ به این سؤال اظهار کرد: عدلیه نوینی که در دوره رضاخان شکل گرفت یک نهاد مستقل نبود، بلکه به نوعی یک حلقه و زنجیره‌ای بود که به مثابه ارتش و نهادهای بروکراتیک و قانون‌گذار فقط سعی در تحکیم حکومت مطلقه داشت. حال ما قبل از اینکه به عدلیه و علی‌اکبر داور بپردازیم، به ساخت فکری او باید توجه کنیم. او قبل از اینکه وارد عدلیه شود، یک روزنامه داشت به نام «مرد آزاد» که صراحتا اندیشه‌هایش را در آن نشر می‌داد. در خلال سال‌های ابتدایی دهه 1300، او بحث توسعه را در این روزنامه مطرح می‌کرد. وی در‌این‌باره افزود: در این روزنامه، داور در بحث از توسعه ایران می‌گفت باید کسی را پیدا کرد که به ضرب شلاق مردم را تربیت کند و برای ایران راه آهن بکشد و نسل هوچی را وربیندازد. اگر این حاکم در ایران زیرساخت‌ها را درست کرد در آن زمان می‌توانیم مخالفان توسعه را از زندان آزاد کنیم و بگوییم که ببینید می‌شود توسعه ایجاد کرد. همین مطالب نشان می‌‎دهد که داور به یک دیکتاتوری کوتاه‌مدت باور داشت. با این نگاه داور وقتی به عدلیه رسید کوشید با ساختاری که ایجاد می‌کند به نوعی رقبای سنتی حاکمان ایران و بزرگان‌مالکان و روحانیت و ایلات را تهدید کند. عربانی در بحث تدوین قوانین گفت: او در ابتدای کار سعی می‌کرد اختیارات تام و تمامی را از مجلس شورای ملی دریافت کند و بالاخره در مجلس ششم توانست این خواسته خود را محقق کند و به نوعی مجلس را از قانون‌گذاری منع کرد. این گونه بود که مجلس از قانون‌گذاری و نظارت خلع صلاح شد؛ چراکه ضعف مجالس در این دوره زیاد است. موضوع دیگر هم بحث تفسیری است که او از اصل 82 متمم قانون اساسی ارائه می‌دهد که در آن صراحتا به نوعی استقلال قضات زیر سؤال می‌رود. در این دوره قضات به خاطر خطوط قرمز محتاط رفتار می‌کنند. متن کامل خبر روز دوم این همایش را در لینک زیر بخوانید؛ https://b2n.ir/f87327 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ متجددین عصر رضاشاهی و زمینه‌سازی فرهنگی در جهت تثبیت حکومت مطلقه ، به‌عنوان پژوهشگر دیگر این همایش، درخصوص «واکاوی جایگاه متجددین در سمت‌وسوبخشی به عرصه فرهنگ عمومی در دوره پهلوی اول» بیان کرد: افزون بر مسائل سیاسی ـ نظامی، تحولات بین‌المللی و حمایت‌های پیدا و پنهان انگلستان از رضاخان بایستی در پژوهش‌های تاریخی به نقش متجددین در بسترسازی فکری و فرهنگی جامعه ایرانی در برکشیدن و نشاندن رضاخان بر سریر قدرت در ایران توجه نمود. وی در ادامه به این نکته پرداخت که اگر ما بخواهیم دوره‌بندی برای فعالیت‌های متجددین در برکشیدن به قدرت تا دورانی که وی از سلطنت خلع می‌شود داشته باشیم بایستی به سه دوره زمانی اشاره کنیم. او در این زمینه افزود: دوره اول فعالیت‌های متجددین برای زمینه‌سازی سلطنت رضاشاه با فعالیت مطبوعاتی روشنفکران داخل و خارج از کشور مخصوصا حلقه برلین در زمینه طرح دیکتاتوری منور در دوره پیشارضاشاهی آغاز می‌شود و این دوره تا سال ۱۳۰۴ ادامه می‌یابد. دوره دوم فعالیت‌های متجددین از ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۳، یعنی تا پیش از سفر رضاشاه به ترکیه، ادامه می‌یابد. در این دوره متجددین که برخی از آنها به عنوان کارگزاران حکومت و برخی دیگر در کسوت روزنامه‌نگاران و اصحاب فرهنگی به تنویر افکار عمومی جامعه می‌پرداختند در واقع در مقام توجیه‌گری و تبلیغ اقدامات رضاشاهی در زمینه نوسازی ارتش و دیوان‌سالاری اداری گام بر می‌داشتند. عربانی در ادامه غرب‌گرایی افراطی و توجه به باستان‌گرایی با هدف مبارزه با مذهب و سنّت را از دیگر مؤلفه‌های متجددین در این دوره دانست. وی در ادامه سخنان خود، به دوره سوم فعالیت‌های متجددین اشاره کرد و این دوره را به دو برهه زمانی، یعنی از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ و برهه دوم از ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ تقسیم‌بندی نمود. او در این تقسیم‌بندی به این موضوع تأکید کرد که در برهه اول، تمرکز حکومت و متجددین بر تسریع روند رسوخ فرهنگ غربی و در واقع تغییر سبک زندگی ایرانیان با استفاده از قوه قهریه است. او اضافه کرد در این دوره حکومت در تلاش بود تا با تکیه بر قوه قهریه منویات خویش را پیش برد، اما با قیام مسجد گوهرشاد منورالفکرانی چون احمد متین‌دفتری با پیش کشیدن موضوع تأسیس سازمان پرورش افکار کوشیدند با تغییر تاکتیک، منویات رضاشاهی را در زمینه تسریع در متجدد ساختن جامعه ایرانی را این بار با شیوه اقناع‌گرایانه در پیش گیرند که این موضوع نیز نتوانست تجدد آمرانه در این دوره را جامعه عمل پوشاند. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir