✳️ عباس #سلیمی_نمین و نقد نقد کتاب «ایران برآمدن #رضاخان» (بر افتادن قاجار و نقش انگلیسیها) ؛ در شهریور 1320، انگلیسیها رسما کودتا را برعهده گرفتند
نقد کتاب «ایران برآمدن رضاخان» (بر افتادن قاجار و نقش انگلیسیها) نوشته #سیروس_غنی موضوع سخنرانی عباس سلیمی نمین، پژوهشگر و نویسنده حوزه تاریخ معاصر، بود که این گونه آغاز شد: ضرورت بررسی و نقد کتاب آقای سیروس غنی به دلیل آن است که از آن استفادههای تبلیغاتی بسیاری شده و از محتوای آن به عنوان ابزاری برای دلالت کردن بر حمایت نشدن کودتا و رضاخان از سوی بیگانگان استفاده و دستمایهای برای کار تبلیغاتی شده است. برخی از کسانی که در مسیر جعل تاریخ معاصر ید طولایی دارند این گونه میگویند که این کتاب تحقیقاتی و مستند بر اسناد انگلیس است که در آن اثبات شده بیگانه هیچ دخالتی در کودتای 3 اسفند 1299 نداشته و هرآنچه که رخ داده به توان شخص رضاخان متکی بوده است.
وی در ادامه افزود: آنچه تبلیغات میشود با خود کتاب تفاوت فاحش دارد. خود کتاب یک اثر تبلیغاتی برای تبرئه پهلویهاست، منتها چون کتاب ابتدا به انگلیسی و بعد به فارسی برگردانده شده، طبیعتا نویسنده نمیتوانست به همه اسناد بیتوجهی کند یا در ارتباط با خوانش اسناد کوتاهی جدی به خرج دهد.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه سیروس غنی تحلیل شخصی خود را در این کتاب وارد کرده است، گفت: این خانواده گرایش مشخص به پهلویها دارند، منتها بحث، نگاه هوشمندانه اوست که در استفاده از اسناد آمریکا محدودیت به خرج داده، اما به اسناد انگلیس بسیار زیاد توجه کرده است؛ چرا که در آن ایام قطعا آمریکاییها با انگلیسیها هم حوزه نبودند؛ بنابراین به عنوان یک منبع تنها میتوانند آگاهیبخشی بیشتر به مخاطب دهند.
وی همچنین توضیح داد: آنچه مبتنی بر کتاب سیروس غنی مطرح میشود این است که گویا انگلیسیها هیچ اطلاعی از طرح کودتای 3 اسفند 1299 نداشتند؛ درحالیکه نویسنده در جای جای کتابش به اطلاع انگلیسیها از کودتا و نقش هماهنگکننده آنها در اجرای این طرح اذعان کرده است. ما در ارتباط با اسناد کار جدی نکردیم. خود سیروس غنی هم به این موضوع اذغان دارد که اسناد در برخی جاها حذف شده است.
در این کتاب، اسناد مکاتبات بین سفارت انگلیس در تهران و لندن بین ده روز اول تا هفدهم اسفند بسیار اندک است؛ مشخص است با توجه به آنچه انگلیسیها آرزو داشتند ــ یعنی سلطه انحصاری بر ایران ــ و سالها برایش تلاش کردند، درباره کودتا بین سفارت انگلیس در تهران و لندن اطلاعاتی منتقل شده است، اما این کتاب اسنادی دراینباره بهدست نمیدهد.
سلیمی نمین با بیان اینکه دیکسون چند روز بعد از کودتا از ایران اخراج شد یکی از اتهامات او برای اخراج از تهران را چنین عنوان کرد: چون اول اینکه او اعتقادی به کودتا نداشت و دوم اینکه در این زمینه به سفارت آمریکا اطلاعات داده است؛ البته سفارت آمریکا این موضوع را نقض میکند.
وی اظهار داشت: امروز در بحث کودتا هم ما اسناد زیادی داریم و هم انگلیسیها. سیروس غنی هم در کتاب خود اذعان کرده است که بعدها پس از شهریور 1320، انگلیسیها به اقداماتی دست زدند که بعضا علیه خودشان بود؛ مثلا اطلاعات مربوط به چگونگی غارت نفت ایران توسط خودشان را منتشر کردند و این اطلاعات در اختیار برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت؛ البته آنها با هدف اینکه منافعشان در جاهای دیگری تأمین شود، علیه خود فضایی ایجاد کردند. نکته دیگر این است که در شهریور 1320، انگلیسیها اطلاعیههای مختلفی صادر کردند و در آنها رسما کودتا را برعهده گرفتند و این هم از جمله مواردی است که عرض کردم.
وی در پایان گفت: در جامعه امروز ما مطرح میشود که رضاخان به خاطر داشتن قابلیتهایی توجه بعضی کانونهای قدرت و حتی انگلیسیها را به طرف خود جلب کرد. این موضوع به نظر من خلاف واقع است و اسناد هم ثابت میکند که چنین چیزی درست نیست؛ چراکه رضاخان برای یک دوره طولانی انتخاب شد نه یک دوره مقطعی کوتاه تا انگلیسیها براساس توانمندیها او را انتخاب کرده باشند. خود اسناد آمریکاییها هم این موضوع را نشان میدهد.
https://b2n.ir/r99223
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ سلیمی نمین: ملت ایران در نهضت مشروطه به هیچ وجه به دنبال تغییر بنیادین در کشور نبود
عباس #سلیمی_نمین ، پژوهشگر، در روز سوم همایش بیان کرد: موضوع سخنرانی من این است که چگونه خیزش بسیار پراهمیت تاریخ ایران، که یک گام بلند در مسیر توسعه سیاسی بهشمار میآمد، نه تنها خنثی شد، بلکه موجب شد ملت ایران دو گام به عقب بردارد. درباره نهضت مشروطه، که از نام آن برمیآید بهمعنای مشروط کردن قدرت و مشارکت مردم در امور خودشان است، سخن میگویم.
وی افزود: شرایط سرکوب مردم در این جریان اینطور نبود که به قبل از مشروطه برگردیم؛ آنچنان تیغ این سرکوب برنده بود که ملت ایران نتوانست گامی در بحث سیاسی بردارد و استقلال خود را حفظ کند.
سلیمینمین با طرح این پرسش که با چه ساختاری مطالبه ملت ایران اینگونه سرکوب شد، گفت: ملت ایران در نهضت مشروطه به هیچ وجه به دنبال تغییر بنیادین در کشور و انسداد سیاسی نبود؛ چراکه میتوانست در قدرت تأثیر داشته باشد. اگر انسداد سیاسی وجود داشت، مطالبه ملت حداکثری میشد و تغییرات بسیاری مطالبه میکرد، اما وقتی در حد مشروط کردن قدرت مطالبه میکند؛ یعنی میتواند بر روند قدرت تأثیر گذارد.
این پژوهشگر بیان کرد: ما هزینه چندانی چون قتلعامهای گسترده برای میل به خواستهها و دستیابی به #مشروطه پرداخت نکردیم. این مطالبه یک مطالبه حداقلی و تأثیرگذاری در قدرت و تقویتکردن آن است. نهضت مشروطه نخواسته است که تمام پایههای قدرت را تغییر بدهد، اما یک گام بزرگ در حوزه سیاسی محسوب میشود و اگر مردم میتوانستند قدرت پادشاه را مهار کنند، نگرانی جدی از مردم گرفته میشد.
وی ادامه داد: آنچه محور تحرکات مردم است، نگرانی از سلطه بیگانه است؛ یعنی اهدای امتیازات پادشاه به بیگانگان، نگرانیهایی را از بحث استقلال و صیانت از شئون خود مردم ایجاد کرد.
سلیمینمین تأکید کرد: البته در این میان، جریاناتی را شاهد هستیم که به دنبال برهم زدن تعاملات در کشور است؛ یعنی با اینکه شاه مشروطه را امضا کرده است، اما حرکتهایی در جامعه صورت میگرفت که تلاش میکرد تعاملات سازنده را به بن بست بکشاند و جامعه را با هرجومرج یکی کند.
وی بیان کرد: یکی از مسائلی که توانست در تاریخ معاصر، ملت ایران را در مطالبه خود ناکام بگذارد، طرح شعارهای تندروانه و حرکتهای تند نسبت به شرایط جامعه است؛ در شرایطی که میتوان با کمترین هزینه یک مطالبه سیاسی را رقم زد، دست به اقدامات پرهزینه آن زمان نه تنها مطالبه مردم را تحقق نبخشید، بلکه موجب تثبیت بیگانگان برای کسب منافعشان در ایران شد و ملت ایران را در گامی که برداشته بود، به عقب زد. درباره مشروطه، پژوهشهای بیشتر و جدیتری باید صورت بگیرد؛ مطبوعاتی که میتوانستند در مسیر توسعه مشروطه باشند، بدترین توهینها را به شاه داشتند و این جریان پیشنیاز کودتا بهشمار میآمد.
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir