🔴 آن کسی که سفاهت اقتصادی دارد، درایت اقتصادی ندارد. ملتِ فقیر فلج است. ملت فلج قدرت قیام ندارد، چه رسد به مقاومت. ملت را با شغل و کارگری و با مزدوری اداره کردن مکروه است.
♦️ هشدارهای آیتالله جوادی آملی در پیام به همایش اقتصاد مقاومتی در اردیبهشت 1393:
🔸 مال، عامل قیام یک ملت است؛ آن کسی که سفاهت اقتصادی دارد، درایت اقتصادی ندارد، صلاحیّت آن را ندارد که مال را به دست او بدهند، اگر هم هوش اقتصادی دارد و لکن طهارت قُدسی و قداست عقل در او یافت نمیشود، او سفیه است. سفاهت در فرهنگ قرآن تنها در فقدان نظر نیست، بلکه بسیاری از افرادند که از نظر علمی, خردمند و پخته و فرهیخته هستند ولی از نظر عقل عملی سفیهاند.
🔸 ملتِ فقیر فلج است، ملتی که جیبش خالی است، کیفش خالی است، تهیدست است، بدهکار است، مدیون است فلج است و ملت فلج قدرت قیام ندارد، چه رسد به مقاومت.
🔸 نظام تلخ کاپیتال غرب اینطور است که ﴿دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ﴾؛ نظام فروریخته سوسیال شرق از همین قبیل است که دولتسالاری است و ثروت دست دولتهاست، اما ملت از ثروت ملّی محروم هستند؛ در نظام سوسیال شرق، دولتی، ثروت را به دولت دیگر منتقل میکند میشود: ﴿دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ﴾. در نظام سرمایهداری کاپیتال غرب، ثروت و دولت را از دست یک سرمایهدار به دست سرمایهدار دیگر منتقل میکنند، این هم میشود: ﴿دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ﴾؛ اینکه گفتند 99 درصد در برابر یک درصد، ممکن است بخشی از اینها اغراق و مبالغه باشد؛ ولی این خطر هست که اکثری از آن دولت کلان طرْفی نبستند.
🔸 پس برابر سوره «نساء» ثروتِ ملت، ستون آن ملت است و برابر سوره «حشر» ثروتِ ملت، خون ملت است، اگر این ستون، زیر سقف باشد، همه را پوشش میدهد و اگر خون در تمام جامعه جریان داشته باشد هر کسی به اندازه ظرفیت و استعداد خود بتواند از آن طرْفی ببندد، این جامعه سر پا و زنده است.
🔸 فقیر؛ یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است، کسی که گرفتار حادثه تلخ «فاقرة الظهر» شد -که در سوره «القیامة» آمده- این میشود فقیر؛ همانطوری که قتیل به معنای مقتول است، فقیر هم به معنی مفعول است؛ یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است.
🔸 ملتی که جیبش خالی است، دستش تهی است، زمینگیر است؛ البته اول مسکین است بعد فقیر. مسکین؛ یعنی گرفتار سکون، بیحرکتی؛ ملت تهیدست از حرکت و پویایی ایستاده است و محروم است، یک؛ در اثر شکسته بودن ستون فقرات، زمینگیر است و مبتلا به نشستن است، دو؛ از این جهت گفتند فقیر، بدتر از مسکین است. این تعبیرهای تند قرآن کریم که اگر ملتی دستش تهی بود، قدرت حرکت ندارد و ساکن است، اولاً؛ قدرت ایستادن ندارد و نشسته است، ثانیاً؛ برای همین جهت است.
🔸 اگر ملتی شغل نداشته باشد, بدهکار باشد، گرفتار بانکهای ربوی باشد، این ملت هرگز قائم نیست، چه رسد به مقاومت، چه رسد به ایستادگی در برابر حوادث تلخ.
🔸 خلاصه بحث اقتصاد مقاومتی آن است که مال، ستون مملکت است و اهل اختلاس و اهل رومیزی و اهل زیرمیزی و کسی که ضعف مدیریت دارد و کسی که توان آن را ندارد کشوری که یک درصد جمعیّت دنیا را دارد؛ یعنی هفتاد میلیون و بیش از هشت درصد امکانات روی زمین در دست اوست، نتواند خود را اداره کند، گرفتارِ ﴿لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً﴾.
🔸 در این مملکت همه چیز هست؛ جوانهای فعال و بیکار فراوان، مال به دست بانکهای ربوی - که ﴿یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا﴾ است - از یک سو و سرمایهدارانی که مشخص نیست از چه راهی در آوردند و در چه راهی صرف میکنند از سوی دیگر؛ اقتصاد مقاومتی با نصیحت حل نمیشود؛ با فهم است و فهم! بفهمیم مال در فرهنگ قرآن، ستون دین است و به دست مدیرانی سپرد که در اقتصاد مجتهد، در مدیریت مجاهد و با عزم ملی همراه است و این خون را در رگهای همه ملت جاری کرد تا ملت روی پای خود بایستد.
🔸 ملت را با شغل و کارگری و با مزدوری اداره کردن مکروه است؛ هرگز دین نمیخواهد ملت مزدور باشد. شما به کتابهای فقهی مراجعه کنید میبینید این باب را مرحوم صاحب وسائل در کتاب اجاره منعقد کرد که مکروه است انسان مزدور باشد، هر کس باید برای خود کار کند، تقویت تعاونی همینطور است، دامداری و کشاورزی همینطور است.
🔸 این کشوری که هزارها هکتار همسایه دیوار به دیوار دریاست، وقتی علوفه را وارد میکند، این ملت هرگز توان مقاومت ندارد. مدیریّتِ منزّه از سفاهت، مدبریّتِ مبرّای از سفاهت، مدیریت و مدبّریتِ مبرّای از اختلاس و سرقت و رشوه و رومیزی و زیرمیزی, ملتِ منزّه از بانک ربوی- که ﴿یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا﴾ - این ملت صد در صد مقاوم است، صد در صد قائم است. به امید آن که این ملت این معارف را خوب درک کند, باور کند، در خود تمرین کند و به جامعه منتقل کند! به امید آن روز!
#عقلانیت
علوم اجتماعی اسلامی
@Isocials
4_5917869445262347290_230115_144517.pdf
291.9K