🌿 اللّٰهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِياءِ وَالْعَظَمَةِ، وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ...
🌙حلول ماه شوال و فرا رسیدن عید سعید فطر مبارک باد.
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
اجتهاد
🔻انعکاس نظرات (https://eitaa.com/ijtihad/6937) 🔸به نظر میرسد این انتقاد ناشی از عدم درک صحیح منتقد
⭕️ پاسخ به نقدها توسط مخاطبان
✔️برخی از عزیزان به نقدی در خصوص کلمات استاد عندلیب همدانی در مورد تغییر جنسیت نقدهایی داشتند. پاسخ این نقدها را در زیر ملاحظه بفرمایید.
🔻سخنان استاد در لینک: https://b2n.ir/n06309
🔹به نقد اولیه پاسخ داده شده است که:" فرضا هم دلیلی پیدا نشود در اینجا نوبت به برائت نمیرسد زیرا شخصی که این عمل را انجام میدهد معلوم نیست شرعا جنسیتش تغییر کند ... ".
🔹در جواب باید گفت: موضوع بحث، ادعای برائت به منظور اثبات تغییر شرعی جنسیت نیست، بلکه بحث این است که اگر کسی بخواهد جنسیت خود را تغییر دهد مشروع است یا خیر؟ (شک در حکم یک فعل). برای عدم جواز، به دلیل شرعی نیاز داریم. در فرض عدم دلیل شرعی و در مقام شک در مشروعیت (شبهه حکمیه) می توان به اصل برائت تمسک جست.
🔹در نقد مشابهی گفته شده است: " اصاله البرائهای که در آخر به آن تمسک شده است صرفاً در امور تکلیفی که در آن شک شود کارساز است. به جهت عدم حجیت اصول مثبته و عدم توانایی اثبات جنسیت جدید ...".
🔹در پاسخ به این نقد نیز همان سخن تکرار می شود: ادعای اصالة البرائة در محل بحث، دقیقا در امر تکلیفی است؛ یعنی جواز یا حرمت تغییر جنسیت. واضح است که این مسئله ربطی به اصل مثبت ندارد زیرا مدعی اصالة البرائه مدعی ترتب آثار شرعی جنسیت جدید نیست بلکه به دنبال بحث از حکم شرعی خود این عمل است نه آثار شرعی آن.
🔹اشکال دیگری نیز مطرح شده است که: "چه داعیهای متصوره کسی که سالم است تغییر جنسیت بدهد؟ ..."
این یک بحث علمی فرضی است، بنابراین این پرسش که یک فرد سالم به چه انگیزه ای می خواهد تغییر جنسیت دهد، پرسشی خارج از محل بحث است. فرض کنیم فرد سالمی از روی تفنن یا هر علت دیگری (غیر از بیماری جسمی یا روانی) می خواهد جنسیت خود را تغییر دهد، آیا شرعا جایز است یا نه؟ آیا قصد تفنن از یک عمل، آن را حرام می کند؟! آیا مرتکب آن فعل را به لحاظ واقع مجنون یا سفیه یا بیمار روانی می کند؟! آیا ما مسلمانان در خیلی از اعمالمان قصد تفنن نمی کنیم؟! آیا سفیه می شویم؟! بر فرض، عده ای از عقلای عالم چنان فردی را سفیه تلقی کنند، لکن در مقابل، عده ای دیگر از عقلای عالم چنین عملی را سفیهانه نمی دانند. آیا ملاک سفاهت و عدم آن مسلمانان هستند؟! علاوه بر اینکه، آیا اقدام به هر عمل سفیهانهای حرام است؟!
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
اجتهاد
💢فقیه و استهلال عرفی ✍️ استاد عبدالحسین خسروپناه 🔻بحث رویت هلال و اعلام عید فطر امسال به وحدت آراء
💢روشهای استهلال و کشف ولادت حقیقی ماه خارج از برنامه شریعت است
✍حجتالاسلام محمدعلی میرزایی
🔻دیدگاه و نظر/ نقدی بر یادداشت استاد خسروپناه
✔️بر خلاف دعوی اخیر، که موضوع اصلی در موضوع هلال ، جنبه معرفتشناسی آن از راه رؤيت است نه جنبه هستیشناسی ولادت ماه! باید از این نگاه و هزینههای سرسامآورش برای اندیشه دینی برائت جست، زیرا با کمی دقت در طبع طبیعی، عقلانی، عقلی، علمی و عرفی ادبیات دین اسلام، میتوان فهمید که دین وشریعت تشخیص مصادیق موضوعات را به عقلانیت علمی بشر وانهادهاست و صرفاً به موضوعات شرعی خاص و احکام آن پرداخته است.
اگر کسی بتواند اثبات کند که ولادت ماه که در اسلام و قرآن کریم آمده حقیقت شرعیه است و با آنچه قبل از اسلام و بعد از آن در میان عرف جامعه از ولادت ماه قصد میکنند متفاوت است و اسلام و فقه آن معنا و مفهوم جدیدی برای هلال و ولادتش آورده آنگاه باید در سخن خودمان تردید کنیم. اما واقعیت روشن این است که اسلام به دو امر اساسی کار دارد و بس، یکی اینکه ماه جدید متولد شود و دیگر اینکه این ولادت ماه با دلیل قطعی وعلمی اثبات شود روشن است که بینه شرعی و شهادت چند نفر مورد اعتماد یک منطقه مبنی بر رؤيت ماه، برای آن جامعه، باعث علم واطمینان بوده است.
اینکه بگوییم در اسلام، روش رؤيت موضوعيت دارد، ادعای ناصوابی است. زیرا اگر بر فرض اینکه رؤيت به معنای انحصاری مشاهده با چشم فیزیکی سر باشد _ که با نگاهی به دلالتهای این واژه در قرآن بقطع بر خلاف آن خواهد بود_ این رؤيت صرفا نشانه قویِ نوشدن ماه است نه بیشتر.
در واقع، مسأله کشف ماه جدید، امری فرافقهی است و امری کاملا عرفی است. قویترین روش عرف برای اطمینان یافتن از یک پدیده، هر چه باشد همان مبنای شرع است. هر روشی که اطمینان و علم بیشتر و جزم واعتماد افزونتری درست کند همان معتبر است. امروزه علم جدید متولی این امر است. کسی در تقویم علم تردید ندارد. تمام احکام مرتبط با تمام پدیدههای طبیعی توسط علم و عالمان این حوزه قطعی میگردد چرا باید فکر کنیم در تشخیص اینکه اول و آخر ماه رمضان چه زمان است این قاعده کلی استثنا میخورد؟
البته اگر امری حقیقت شرعیه باشد میتوان آن را استثنا نمود. برای نمونه ممکن است امروزه در علم، تعریفی از خون بشود که با خون در عرف زمان نزول قرآن واقعا تفاوت داشته باشد. طبیعی است که احکام شرعی برای آن خون در عرف آن جامعه صادر شده نه مطلق خون. اما ماجرای هلال و تقویم مبتنی بر آن اینگونه نیست. مطابق نص صریح قرآن در آیات متعدد، ستارهها و هلالها و پدیدههای آسمان بر مبنای تقویم تمام مردم پدید آمده است. معلوم است که اگر از رؤيت سخن گفته شده ناشی از کارکرد آن در آن زمان به عنوان مهمترین روش کشف علمی پدیدههای فلکی بوده است. امروز این روش کاملا منسوخ، ظنی و ناکارآمد است و تبنی آن به نسخ تقویم اسلامی و قرآنی منجر میشود. فکر کنید در حکومت اسلامی ما هم مانند طالبان ! اگر از فردا اعلام شود تقویم رسمی کشور قمری است...چه اتفاقی خواهدافتاد ؟ به نظر میرسد همه نظم ونسق جامعه به هم میریزد. معلوم میشود این شیوه کنونی به بازنگری جدی نیاز دارد در تقویم قمری کار را باید به جامعه علمی سپرد و فقهای بزرگوار به کارویژه تخصصی خودشان که بیان احکام شرع است نه بیان احکام افلاک و نجوم بسنده کنند.
☆(بدیهی است، انتشار دیدگاه و نظرات بهمنزله تایید آن نیست و صرفا از باب تعاطی افکار منعکس میگردد.)
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
اجتهاد
💢روشهای استهلال و کشف ولادت حقیقی ماه خارج از برنامه شریعت است ✍حجتالاسلام محمدعلی میرزایی 🔻دیدگ
💢 نقدی به یک نقد
✍حجتالاسلام محمد متقیان تبریزی
🔻جناب آقای محمدعلی میرزایی، در یادداشتی به مطالب آقای خسروپناه (درباره رؤیت هلال)، واکنش نشان داده و نظر اسلام را واگذاری تشخیص مصادیق موضوعات به «عقلانیت علمی بشر» دانسته است:
🔹درباره نقد ایشان، نکاتی مطرح است که تقدیم میشود:
اول: طبعاً توصیه ایشان به بهره گیری از روش علمی در موضوع شناسیهای عرفی، به دلیل اعتقادی است که به دستیابی علم و ابزار تکنولوژیکی به واقع موضوعات و مصادیق دارد. و همین امر سبب میگردد که ایشان و کسانی که چنین باوری دارند، در مواجهه با دستگاه فقاهتی، لب به اعتراض گشوده و عدم استفاده از علم روز در فرآیند موضوع شناسی را مورد نقد قرار دهند.
این اعتراض، نوین نیست و از عصر ورود مدرنیته به جهان اسلام، هماره طرح گردیده و در سطوح مختلف و با عبارات گوناگونی بازخوانی شده است. و به همین دلیل، در برخی از لایههای نخبگانی تبدیل به امری مسلم گردیده که گویا مجال تردید در آن وجود ندارد. اما به نظر میرسد که در واقع چنین نیست و توصیه به استفاده از علم مدرن در موضوع شناسی ها، از تعمق لازم برخوردار نیست.
دوم- معمولاً آنچه که از منظر از این بزرگوران - که به اتقان علم مدرن باور دارند- مغفول میماند توجه به ساحات و مبانی بنیادین علم و تکنولوژی مدرن است. این در حالی است که، در همان جهان غرب، دو دانش «فلسفه علم» و «فلسفه تکنولوژی» به خاطر ضرورت توجه به روششناسی علمی، و ماهیت علم و تکنولوژی، شکل گرفته و برخوردار از رویکردها، نظریات و آراء متعددی گردیده است. پس، مخالفت مطلق با علم و تکنولوژی مدرن یا موافقت تام و تمام با آن نمیتواند بدون ورود در این ساحات، صورتی علمی و تخصصی به خود بگیرد. فلذا، اگر نویسندگانی در مقام نقد برآمده و توصیه به استفاده از روششناسی علمی و بهرهگیری از تکنولوژی را دارند، باید آگاهانه به مبانی این دو عرصه توجه کرده و اتخاذ مبنا نمایند و براساس پذیرفته خود، توصیه به استفاده یا اِعراض از علم و تکنولوژی داشته باشند و یا اینکه، نظر تفصیلی دیگری را برگزینند. درحالیکه، نه تنها یادداشت ایشان، هیچ بهرهای از چنین توجه فلسفی-معرفتی ندارد، بلکه متذکر این نوع توجهات هم نشده است. و از اینروی، یادداشت مذکور، در حد یک توصیه نامه فروکاسته میشود، که اگر بخواهد از وزانت علمی لازم برخوردار باشد، باید دیدگاه آقای خسروپناه را در لایهای بنیادین مورد نقادی قرار دهد که چنین نشده است.
سوم- برای درک منظر ایشان باید به همان تعبیری که در یادداشت به کار گرفتهاند توجه ویژه نمود: «عقلانیت علمی بشر». پیرامون این تعبیر، سؤالات چندی مطرح میشود تا عیان گردد که تفوه به این کلمات، اگر از ناحیه اندیشهای بنیادین و ژرفنگر پشتیبانی نشود، به سادهنگری در مواجهه با جهان مدرن ختم خواهد شد که از آن پروژهای مانند «اجتهاد هوش مصنوعی» بیرون میآید.
پرواضح است که، «عقلانیت علمی» نزد عرف عام معنای روشنی ندارد و باید معنای آن را در عرف تخصصی پیگیری نمود. پس میتوان این سؤالات را از ایشان پرسید: مقصود از «عقلانیت علمی» چیست؟ چه تعریفی از عقلانیت، برگزیده نگارنده محترم است؟ آیا از منظر ایشان، عقلانیت و روششناسی عقلانی، در همه مکاتب و جهانبینی ها، مشترک و واحد است و آنچه که در بین است، اشتراک لفظی بیش نیست؟ یعنی تعریفی که یک دستگاه معرفتی مادیگرا از عقلانیت دارد، همان تعریفی است که یک مکتب حکمی الهی دارد؟ اگر چنین اشتراک معنوی وجود ندارد و هر مکتب و نظام معرفتی، تفسیر خاص خود را از عقلانیت دارد، ایشان کدام عقلانیت علمی را مدنظر خویش دارند؟ یک مجتهد، از کدام عقلانیت علمی، در راستای موضوعشناسی و تعیین مصادیق استفاده کند؟ اگر مقصود از عقلانیت علمی، «روشهای علمی» است، با توجه به تعدد روشهای علمی در مثال استهلال، کدام یک از این روشها را باید برگزید؟ با توجه به تعارض برخی روشها با همدیگر، براساس چه مرجحاتی باید یکی از روشهای علمی خاص را برگزید و روش دیگر را کنار نهاد؟ و...
🔹نهایت سخن آنکه: به نظر میرسد، توصیه به ورود در جهان مدرن و تبعیت از علم، همان «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها»ست. همانطور که ایشان به درستی بیان کردهاند که، نباید تصویری «طالبانی» از جامعه اسلامی در قاب بنشیند، همچنان نباید از ذوق علم، پیروی غیرعالمانه و «مقلدانه» از امر مدرن و پدیده تکنولوژی داشت. و صحیح این است که، با رویکردی «انتقادی» به مواجهه بامدرنیته رفته و سعی در پی بردن به لایه های تودرتوی آن داشت و در استفاده از آن، نهایت دقت و ظرافت اندیشی را به کار گرفت که این خود «روش شناسی» مخصوصی دارد که مجال طرح آن در این مقام نیست و در مطالب دیگر تفصیل داده شده است.
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
💢شش روز، روزه بعد از عید فطر مکروه یا مستحب؟
✍رضا عطائی
🔻در روایتی منسوب به رسول الله (ص) چنین آمده است که «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ ثم صَامَ سِتَّهً أیام مِنْ شَوَّالٍ فَکَأَنَّمَا صَامَ السنهَ»
اولین منبع حدیثی شیعه که این حدیث را نقل کرده است کتاب «الغارات» است و سپس منابع حدیثی متاخر آن را بیان کردهاند، اما این منابع، حدیث مورد نظر را یا از طریق کتاب الغارات نقل کردهاند و یا از طریق کتابهای اهل سنت آوردهاند.
ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفى (متوفی ۲۸۳ق) در کتاب «الغارات»، نامهای را از امیرالمؤمنین (ع) آورده است؛ بنابر نقل ایشان، حضرت نامه را برای محمد بن ابی بکر نوشته است.این نامه منسوب به حضرت علی علیهالسلام از جهت سند ضعیف است.
از سوی دیگر روایات متعدد و معتبری در کتاب های حدیثی شیعه وجود دارد که روزه گرفتن در روزهای ابتدایی ماه شوال (بعد از عید فطر) را مکروه میدانند و آن ایام را برای خوردن و آشامیدن معرفی کردهاند. بسیاری از فقها و محدثان شیعه، بیان کردهاند که روزه گرفتن در سه روز ابتدایی ماه شوال هیچ فضیلتی ندارد و اولی این است که ترک شود.
👈 متن کامل یادداشت: https://b2n.ir/f20265
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
📚فقه مشارکت در قدرت
📙کتاب «فقه مشارکت در قدرت» ترجمه یکی از آثار آیتالله محمد یعقوبی به نام «فقه المشارکه فی السلطه»، توسط دکتر عبدالوهاب فراتی، محمد مهریفر و سید احمد حسینی ترجمه و از سوی نشر اندیشه مکث به زیور طبع آراسته شد. این اثر تلاش میکند تا اصل و میزان مشارکت در دولتهای جائر و عادل را مورد بررسی قرار دهد.
📖پیش از این نیز بررسی این موضوع در ادبیات قدماء رواج داشته و بزرگانی همچون سید مرتضی، شیخ طوسی و محقق کرکی در باره آن در پارههایی از مباحث فقهی خود سخن گفتهاند. کتاب حاضر ضمن توجه وافر به چنین تباری تلاش کرده تا این موضوع را در اثری جامع تر مورد بررسی و عناوین جدیدتری نیز بر آن بیفزاید. از جمله این مباحث میتوان به جواز و محدودیتهای شورش و قیام علیه حاکم جائر و نیز وجوب یاری به ولی فقیه در اقامه امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد.
👈 معرفی کتاب + خرید: https://b2n.ir/e18169
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
💢امتیازات مجموعه «مکاسب محرمه» استاد علیرضا اعرافی
📝مجموعه کتاب «مکاسب محرمه» استاد علیرضا اعرافی به منظور آشنایی هرچه بیشتر محققین و جامعه نخبگانی از سوی مؤسسه اشراق و عرفان منتشر شده است. برخی از امتیازات اثر به قلم ناصر نجفی مرور میشود.
✂️ از امتیازات این اثر استفادۀ حداکثری از دلایل قرآنی است. این رویه در بخشهای مختلف این اثر ادامه داشته است. نکتۀ ممتاز دیگر این دوره، استفادۀ مکرّر از قواعد فقهی مختلف است. در عموم مباحث کتاب، بخشی به عنوان «مقتضای قواعد» آورده شده که ذیل آن از قواعد مربوطه مانند قاعدۀ ید، قاعدۀ نفی حرج، قاعدۀ اعانه بر اثم، تقابل الأثمان بالاوصاف و … بحث شده است.
از دیگر امتیازات مکاسب محرمه استاد اعرافی، پرداختن به برخی مسائل جدید روز است. مانند بخش «محرمات علوم در حوزۀ نشر» و مسائل ذیل آن نظیر حفظ کتب ضلال و فروعات آن یا حق التألیف و فروعاتش. یا بحث قمار در فضای مجازی، بلیطهای بختآزمایی که در آن مقطع رایج بود و …
نکتۀ مثبت دیگری که در جایجای این دوره دیده میشود، احصای دقیق روایات ناظر به بحث مربوطه است....
👈اینجا بخوانید: https://b2n.ir/s44895
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
🔔دوره تخصصی: منهج شناسی آیتالله بروجردی
🎙استاد: حجتالاسلام والمسلمین محمد حسن ربانی بیرجندی
📆 زمان: هر هفته پنج شنبه (آفلاین)
📎لینک شرکت در دوره: http://masathe4.lms2.hozehkh.com/course/23312
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
🔳 نویسنده کتاب «الزبدة الفقهية في شرح اللمعة الدمشقية» درگذشت
✔️عالم ربانی و استاد گرانقدر حوزه علمیه لبنان «سید محمد حسن ترحينی» به دیدار حق شتافت. وی از علمای برجسته منطقه جبل عامل بود که هزاران تن از طلاب را در حوزهها و مدارس علمیه در طول حیات خود تربیت کرد. ترحینی العاملی از محققان برجسته بود که دستی بر قلم داشت و کتاب «الزبدة الفقهية في شرح اللمعة الدمشقية» و دهها کتاب کلامی، تاریخی و رجالی را طی سالهای عمر خود به نگارش درآورد. به مناسبت ارتحال این دانشمند پژوهشگر برخی از مراجع، علما و مؤسسات دینی پیام تسلیتی صادر کردند.
👈زندگینامه، تحصیلات و اساتید، آثار و تألیفات: http://ijtihadnet.net/?p=49919
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
Rouyeshandisheh5.pdf
12.68M
🔖دانلود پنجمین شماره ماهنامۀ رویش اندیشه با موضوع: «تشکیل و تحکیم خانواده»
📌 آنچه در این شماره و در 88 صفحه میخوانید:
🔹پروندههایی با عناوین: تحولات ساختاری خانواده، تحولات نقش زنان در خانواده، تحولات ازدواج در ایران، تحولات روابط زوجین در خانواده و خشونت علیه زنان در خانواده
🔸گفتوگو با اساتید و کارشناسان: حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد، دکتر مریم اردبیلی، دکتر وحید شالچی، دکتر منصورهسادات صادقی، حجتالاسلام والمسلمین سالاریفر، دکتر زهرا داورپناه، دکتر راحله کاردوانی، دکتر سمیه عربخراسانی، دکتر تینا امین و خانم مذحجی. و گفتاری از: دکتر امیرحسین بانکیپورفرد و دکتر عالیه شکربیگی
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
📚«موسوعة اهل البيت القرآنية» تفسیر روائی از منابع شیعه که به موضوعات مهم قرآنی پرداخته، به همت «العتبة الحسينية المقدسة» در 60 جلد منتشر شده است.
👈اطلاعات بیشتر: https://b2n.ir/w22413
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
💢نکاتی در بازنمایی رسانهای بیان تجارب نزدیک به مرگ از منظر دستگاه تحلیلی فقه اجتماعی
✍️بهنام طالبی طادی
🔻میتوان به بهانه برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» که طرح سوالهای مختلفی را در ابعاد مختلف پیش روی اندیشمندان اسلامی، جامعه شناسان و روان کاوان قرار داده است، فانوس فقاهت اسلامی را نیز به سمت این مسئله نه (لزوماً یک برنامه تلویزیونی) تاباند و مشخصاً شاخه «فقه اجتماعی» را در مواجهه واقعی با مسئله بیان تجربیات نزدیک به مرگ در تریبون میلیونی رسانه ملی قرار داد.
فقه اجتماعی در مورد بیان تجارب نزدیک به مرگ در رسانه ملی چه موضع و سیاستی را ارائه میدهد؟ آیا از منظر فقه اجتماعی بیان تجارب جهت گیری خاصی به مذاق دین باوری جامعه نمیدهد؟ آیا این جهت گیری همسو با اصول و مبانی دینی است؟
اساساً مقاصد و مذاق حاکم بر روبنای احکام دین چه اصول زیربنایی و نظام واری را نبست به تنظیم مکانیزم اعتقادی جامعه پیشنهاد میدهد؟ آیا شفاف و سهل شدن باور به غیب نسخه پیچی خواهد کرد؟ یا سختی ایمان به غیب و آخرت را در غیرتجربی بودن آن قرار داده است و تجربی کردن آن خلاف مقاصد دین است؟
اگر چنین برنامههایی جنبه تذکری نسبت به مرگ و جهان آخرت داشته باشد و موجب ترمیم آنومیهای رفتاری در جامعه شود، فقه اجتماعی چه میزان و در چه سطوحی انتقال چنین گزارههایی به جامعه را اجازه میدهد؟ اساساً فقه اجتماعی چقدر به نیاز غریزی تجربه گرایی در باورهای دینی ضریب و اهمیت قائل است؟
👈 متن یادداشت را در «شبکه اجتهاد» بخوانید: https://b2n.ir/k50778
🆔 https://eitaa.com/ijtihad