#حافظ_شناسی
#زرینکوب
از کوچهی رندان
ص۷۲
دوخاصیت عجیب در کلام حافظ عبارت است ازتنوع و تکرار . تنوع وتکرار؟ آری، دو امر متضاد.
تکرار در بعضی سخنانش هست و گویی بیشتر مربوط است به اندیشههایی ثابت. بیبقایی عمر، ناپایداری جهان، و ضرورت کامجویی، یک قسمت ازین اندیشههاست. اینکه دنیا تکرار مکررات است و ازین فسانه و افسون هزار دارد یاد، اینکه چون فرجام کار جهان روشن نیست. بهتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟ و اینکه چون آخرالامر گل کوزهگران خواهی شد. پس باید حالیا فکر سبویی کرد و بادهیی؛ همهی اینها اندیشههایی است که شاعر را به هرجا میرود و به هر چه میاندیشد دنبال میکند و این است سر تکرار در کلام او. امّا شاعر نیز به تفکرش محدود است نه سیرش. با دقّت در همه چیز تامّل میکند، با علاقه همه چیز را درک و بررسی میکند و از هیچ چیز سرسری نمیگذرد. زاهد نیست که فقط به دوزخ و بهشت خویش بیندیشد و به گناه و ثواب. صوفی نیست که همه از وحدت و حلول دم زند و از کشف و شهود. نه شاعر ستایشگر است که فقط بخواهد حس تملقجویی یک ممدوح از خود راضی را ارضا کند نه ندیم بذله گوست که تنها در صدد باشد با شوخی و لطیفه اوقات خالی یک مفتخور بیکاره را پُر کند. رندی است که زندگی را چنانکه هست تلقی میکند و میکوشد از تمام زوایا و اسرار آن سر در بیاورد. زندگی را تحقیر نمیکند امّا برای خاطر آن نیز حاضر نیست خویشتن خویش را عرضهی تحقیر سازد. زندگی را نمیپرستد اما برای اندیشههای موهوم هم دلش نمیخواهد آن را تباه کند.
کانال آموزشی انجمن ایماژ :
https://eitaa.com/image_khorasan
گروه ایماژ:
https://eitaa.com/joinchat/2212299269C92b8eed7a6