eitaa logo
این‌ها|| مجله و دورهمی و نوشتن
130 دنبال‌کننده
62 عکس
28 ویدیو
6 فایل
برای نوجوانان #این_هایی انتشار مجله «این‌ها»، برگزاری میزگردهای فرهنگی و تربیتی، دوره‌های نویسندگی خلاق و.. ادمین: @inhamedia سایت: inhamag.ir با حمایت شما ادامه می‌دهیم 👇 https://inhamisho.yek.link
مشاهده در ایتا
دانلود
1_14599129564.mp3
زمان: حجم: 9.7M
✍️ ناصر خسرو پانزده سال آخر عمر خود را در دره یمگان زندگی کرد و در سال 467 خورشیدی/۴۸۱ قمری همان جا از دنیا رفت. بیشتر کتاب ها و شعرهای خودش را در همین مدت نوشته است. او این توانایی را داشت که به زبان فارسی و عربی شعر بگوید. از شعر به عنوان ابزاری برای بیان عقاید خود، انتقاد از اوضاع نابسامان جامعه، پند و اندرز استفاده می‌کرد. احتمالا شعر معروف او را که با مصرع ( روزی زِ سر سنگ عقابی به هوا خاست ) شروع می‌شود در کتاب های درسی خودتان دیده باشید. 🎵 شنونده‌ی داستان یک بنا «داستان بارگاه ناصر خسرو در دره یُمگان» نوشته : شکریه ابراهیمی با صدای   باشیم. این داستان در شماره چهارم مجله این‌ها منتشر شده. ✨ 💥 برای تهیه شماره چهارم‌ مجله همین الان پیام بده _ @inhahome|مجله این‌ها
محدثه محمدیداستان باغ بابر_۲۰۲۴_۱۱_۲۱_۱۴_۲۲_۰۴_۸۴۴.mp3
زمان: حجم: 7.56M
صبح در بازارچه طور دیگری شروع شده بود. جوری‌که دکان‌دار ها هنوز کلید در قفل نینداخته بودند از بقیه می‌پرسیدند :« خبر تازه را شنیدید ؟» همه کم و بیش شنیده بودند. خبر برگشتن جناره بابُرشاه از هند چیزی نبود که زود پخش نشود. آن هم بعد از چند سالی که از مرگش گذشته بود. 🎵 شنونده‌ی «داستان باغ بابر» نوشته : لیلاپارسافر با صدای باشیم. این داستان در شماره پنجم مجله این‌ها منتشر شده. ✨ 💥 برای تهیه شماره پنجم مجله همین الان پیام بده _ @inhahome|مجله این‌ها
زهرا سادات احمدیداستان آرامگاه گوهرشاد.mp3
زمان: حجم: 12.01M
گوهرشاد ایستاده بود بالای ایوان بلندی که هنوز بوی گچ تازه و مرمر سرد می‌داد. آرامگاهش، شاهکاری از سنگ و کاشی، به آرامی در حال تولد بود. اما درخشش مرمر زیر نور غروب، نمی‌توانست سایه سنگین تردید را از چهره او دور کند. ناگهان باد تغییر جهت داد. شن‌ها آرام گرفتند و هوای گرم صحرا ، بوی عجیبی از عطرهای شرقی و فلز زنگ‌زده به همراه آورد. سایه ای بر شانه گوهرشاد نشست. 🎵 شنونده‌ی داستانِ: «آرامگاه گوهرشاد » به قلم: نصرالله حسنی با صدای باشیم. این داستان در شماره ششم مجله این‌ها منتشر شده. ✨ 💥 برای تهیه شماره ششم مجله همین الان پیام بده @inhahome|مجله این‌ها
رقیه سادات حسینی 4_5769309812143694063.mp3
زمان: حجم: 3.48M
مادربزرگ می‌گوید:«همین جاست. همین‌جا آقا را شهید کردند.» دلم می‌خواهد آن روزها را ببینم، ولی باورش سخت است. به مادربزرگ کمک می‌کنم تا بنشیند و نفسی تازه کند. سبزه‌ها بوی تازگی می‌دهند و صدای جیرینگ جیرنگ زنگوله گوسفندان به گوش می‌رسد، اما هرچه سر می‌چرخانم گوسفندی نمی‌بینم. مادربزرگ دلش به کاظمین و کربلا بود، اما خوب می‌دانست که همیشه آن‌طوری نمی‌شود که دل آدم می‌خواهد. با انگشت سمت حرم اشاره کرد و گفت:« خُرد بودی، پدرت زیاد برایت قصه می‌کرد. قصه‌اش مثل امام حسینه که شهیدش کردند.» 🎵 شنونده‌ی داستانِ : «زیارتگاه یحیی بن زید» نوشته: یگانه محقق و باصدای باشیم. این داستان در شماره هفتم مجله این‌ها منتشر شده. ✨ 💥 برای تهیه شماره هفتم مجله همین الان پیام بده @inhahome|مجله این‌ها