eitaa logo
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
5.9هزار دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
22.3هزار ویدیو
228 فایل
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن 📞ارتباط با خادم کانال 👇👇 @diyareasheghi
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستادن پای امام زمان خویش شانزدهم آذر ماه سالروز شهادت 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم 🕊شهیدمدافع حرم احمد آبادی 🕊شهیدمدافع حرم 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
وز شوق این محال که دستم به دست توست من به جای راه رفتن پرواز می کنم... ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
📎 حق الناس یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو می‌زند. علت را که جویا شدم، گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته، موقع حرکت، شیشه‌ها شکسته و خرد شده‌اند و کف خیابان ریخته‌اند. من به آقامهدی گفتم: "ولش کن! آبرومون میره، خود شهرداری میاد تمیز می‌کنه." ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از این‌که خیلی اصرار کردم، گفت: " اگه این شیشه‌ها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره، حق‌الناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون می‌ره." 🌷شهید مهدی قاضی خانی 🌷 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 جمله‌ای که باعث شد اشک‌های حاج قاسم جاری شود/ روایت جالب رزمنده فاطمیون از برخورد شهید سلیمانی با یکی از نیروهای تازه وارد 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🚨 | حمایت تمام قد آمریکایی ها از تروریست های تکفیری/جولانی رهبر تروریست‌های تحریرالشام، در حال گفت‌وگو با شبکه CNN آمریکا. ✍ آمریکا بر خلاف نظر شورای امنیت در تروریست خواندن این گروهک ها به تطهیر چهره آنها ادامه میدهد زیرا ابزاری هستند برای قطع ارتباط حزب‌الله و ایران و سرنگونی بشار پس باید حمایت شوند. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
ورود مسلحین به تلبیسه / ۱۰ کیلومتر تا حمص 🎥 در ادامه پیشروی بدون دردسر و درگیری گروه‌های تروریستی تحریرالشام و متحدین در سوریه، شهرک تلبیسه نیز بدون درگیری به تصرف آنها درآمد. ▫️با این حساب، مسلحین تا ورودی شهر حمص تنها ۱۰ کیلومتر فاصله دارند. ارتش سوریه همچنان دچار هرج و مرج و وادادگی است و تا این لحظه هیچ خبری از استقرار نظامی و تشکیل خط دفاعی در شهر حمص منتشر نشده است. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 دلواپسم که بین بیابان چه می کنی در دشت خار، سرو گلستان چه میکنی از تاب رفته طاقت یعقوب ِ دیده ام یوسف هنوز گوشه ی زندان چه می کنی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اللهم عجل لولیک الفرج را صدا بزن 📿 اول وقت 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرد هتاک به شیعیان و پرچم امام حسین در حلب به دست نیروهای سوریه دستگیر شد ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
امام صادق(ع): نگاه كردن، تيرى از تيرهاى زهرآلود ابليس است. هركه براى خداوند عزّ و جلّ و نه براى غير او، چشم خود را فرو بندد خداوند در پى آن ايمانى به او ارزانى دارد كه مزه اش را بچشد 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🖌 | مثل شهیدها زندگی کنید ✨️شهید عباس پور 💔 شهدا را یاد کنیم ان‌شاءالله نزد امام حسین یاد ما را کنند. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الجولانی فرمانده ارشد تروریستهای تحریر الشام موسوم به : بازوهای ایران را قطع و جنگ را به داخل ایران میکشیم. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ذکر مصیبت حضرت زهرا (س) توسط حاج قاسم سلیمانی و اشک‌ های رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
ای خواهر! اگر در بیرون از خانه حجابت را حفظ نکردی بدان که رگباری به قلب من زده ای ، خواهر بدان که حجاب تو از خـون شهیـدان کمتر نیست. 🌷شهید همت الله مسترشد🌷 محل شهادت: رقابیه عملیات فتح المبین ، ۱۳۶۱/۱/۲ 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
📷روایت شهیدی که مزارش بوی عطر می‌دهد 🔹نام شهید سید احمد پلارک برای ملت ایران به ویژه مردم تهران نامی آشناست. مزارش امروز زیارتگاه افرادی است که شهدا را واسطه اجابت حاجت‌شان می‌کنند؛ ماجرای عطر مزار وی زبان‌زد عام و خاص است. 🔹یکی از خصوصیات اخلاقی شهید سید احمد پلارک این بود که به مادرش احترام می گذاشت و عقیده ی خاصی به خواندن نماز اول وقت داشت، همیشه نماز شبش را به جا می آورد و غسل جمعه ی خود را به‌طور مداوم انجام می‌داد. وی نیز سوره‌ی واقعه را تلاوت می‌کرد. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوش مصنوعی، صحنه‌ هایی از هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌ علیها را بازسازی و برای تبیان به تصویر کشیده است. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
❤️ 🌿 پشت دیوار بلند زندگی مانده ایم چشم انتظاریک خبر 🌺 یک انا المَهدی بگو یاابن الحسن(عج) تا فرو ریزد حصار غصه ها 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج را صدا بزن 📿 اول وقت 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
💌 داستان عاشقانه‌و‌دنباله دار 💟 ساعت قرار فرا رسید. از دور میدیدمش. با آنکه یک ربع زودتر رسیدم اما محمد قبل از من آمده بود. نزدیک تر رفتم و بعد از سلام گفتم : _کی اومدی؟ هنوز یه ربع مونده. + ما اینیم دیگه. میخوای برم یه ربع دیگه بیام؟ خندیدم و گفتم : _ نه. ساعتمو یه ربع میکشم جلو فکر میکنم سر موقع رسیدی. سرماخوردگیت بهتر شده؟ + الحمدلله. خوبم. همانطور که قدم زنان می رفتیم، پرسیدم : _میشه بگی چرا اون روز زنگ زدی گفتی بیام بهشت زهرا؟ پس از چند ثانیه سکوت گفت : + جواب این سوالتو بعدا میدم. بقیه رو بپرس. _ باشه. هرجور صلاح میدونی. قبل از همه ی حرفا بگم که من نمیخوام چیزی رو زیر سوال ببرم هرچی میپرسم فقط برای اینه که دنبال جوابم. امیدوارم حرفام ناراحتت نکنه. راستش اون روز که رفتم قطعه ی 24 قبر یه شهید هم سن خودمو دیدم. خیلی فکر کردم ولی نفهمیدم چرا باید یه جوون بیست ساله زندگیشو بذاره بره جنگ و شهید شه. جلوتر که رفتم دیدم همه سن و سالی اونجا هستن. پیر و جوون نداره. یاد پدرت افتادم. پدرت حتما خانواده شو دوست داشت، حتما با شما زندگی خوبی داشت، پس چی باعث شد شمارو ول کنه و بره؟ همانطور که با دقت به حرف هایم گوش میداد به نیمکت خالی اشاره کرد و نشستیم. محمد که به زمین خیره شده بود بعد از کمی سکوت گفت : + چقدر از روزای جنگ یادته ؟ کمی فکر کردم، بیشترین چیزی که یادم می آمد استرس شنیدن آژیر قرمز و پناه بردن به انباری زیر زمین بود. یادم آمد روزی که جنگ تمام شد برای تعطیلات تابستانی شمال بودیم و از رادیوی ویلای خاله مهناز خبر را شنیدیم. گاهی هم در محله خبر شهادت همسایه ها می آمد و مادرم برای تسلیت می رفت. گفتم : _ خانواده‌م سعی میکردن منو از فضای جنگ دور نگه دارن. چیز زیادی توی خاطراتم نیست. بیشتر همون استرس آژیر قرمز... + وقتی صداشو میشنیدی خیلی میترسیدی؟ _ آره. مادرم سعی می کرد آرومم کنه و بگه چیز مهمی نیست. + فک میکنی اگه یه روز وقتی پدرت سر کار بود و شما نشسته بودین تو خونه یهو یکی با زور میومد تو چقدر میترسیدی؟ یا مادرت چه حالی می شد؟ منظورش را از این مثال فهمیدم. گفتم : _ من میدونم اونا رفتن تا جلوی خیلی از اتفاقات بدترو بگیرن. ولی نمیفهمم چی باعث شده از همه چی دل بکنن. منظورم اون نیروی درونیه. چون من حاضر نیستم چنین کاری کنم. + میتونی بگی چی باعث شد اون روز سر دعوا با آرمین، رو شونم بزنی و بگی "از طرف دوستم ازت عذرخواهی میکنم." ؟ با اینکه میدونستی به صورت منطقی ممکنه همه چیز بینتون خراب شه. _ چون میدونستم سکوتم اشتباهه. + چرا؟ خب اگه سکوت میکردی الان دوستیتون بهم نخورده بود. _ زور میگفت، غرورش خیلی زیاد بود. با سکوت من غرورش بیشتر میشد. اینجوری برای اونم بهتر شد که بدونه همیشه حق با خودش نیست. + پس یه نیروی درونی باعث شد کار درست رو به قیمت از دست دادن دوستت انجام بدی. پدر منم رفت چون دید دارن زور میگن، حق با اونا نیست. با اینکه میدونست شاید بعد رفتنش همه چیز برای ما خراب شه. جوابش قانع کننده بود ولی از بین رفتن دوستی کجا و مرگ کجا؟ انگار ذهنم را خوانده بود، ادامه داد : + میدونم الان داری فکر میکنی از دست دادن زن و بچه و زندگی با از دست دادن یه دوست خیلی فرق داره. ولی اینو بدون، اون نیروی درونی که بین تو با امثال پدر من هم وجود داره متفاوته. این مثال رو زدم تا بگم گاهی آدم حس میکنه بعضی چیزا وظیفشه، به گردنشه، حتی اگه بدونی در قبال انجام دادنش یه سری چیزا رو از دست میدی. و البته شاید هم بعدش چیزای بزرگتری بدست بیاری. سرم را به نشانه ی تایید حرف هایش تکان دادم و گفتم : _ میفهمم... محمد ادامه داد : + بعضی چیزا حس کردنیه. شاید هرچقدرم برات دلیل و آیه بیارم بازم نتونی کار پدرمو درک کنی. مثل کاوه که شاید رفتار اون روز تورو درک نکنه. چند دقیقه ای به سکوت گذشت تا به پیشنهاد محمد از پارک بیرون رفتیم و بستنی خوردیم. هرچه اصرار کردم اجازه نداد پول بستنی را حساب کنم. ساکت بودم و به نیروی درونی که محمد درباره اش حرف میزد فکر می کردم... 🖊 نویسنده: فائزه ریاضی تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran