eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
422 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 روایت تحریف/بخش چهارم 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @iranemoaser
🔻 روایت تحریف/بخش پنجم 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 نکته‌ی درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @iranemoaser
⁉️خطر تطهیر چهره خبیث پهلوی‌ها/ که بود؟ 🔹25 فرودین 1357 سال‌مرگ اسدالله علم یکی از چهره‌های مرموز و بحث‌انگیز تاریخ معاصر ایران است که در طول بیش از سی سال حضور فعالش در صحنه سیاست، نقش مهمی در محمد رضا پهلوی ایفا نمود. 🔸او از اسفند سال 1323 که به عنوان پیش‌خدمت مخصوص وارد دربار شد، تا احراز مقام وزارت در سه کابینه، و سر انجام کسب نخست وزیری و وزارت دربار، نزدیک ترین و محرم ترین فرد به شاه بود. 🔹در اوایل ورودش به دربار مورد لطف و محبت خصوصی قرار داشت بر اساس یکی از اسناد خیلی محرمانه سفارت امریکا، اسدالله علم نسبت به شاه بسیار وفادار است. او بین سال‌های 1311 تا 1315 همراه شاه در سوییس تحصیل می‌کرده و در سال 1324 به سرویس ویژه شاه پیوست و از آن زمان به تجارب وسیعی در زمینه حکومت دست‌یافت. با چنین ویژگی‌هایی، آقای اسدالله علم در 28 تیر ماه سال 1341 توسط محمد رضا شاه به مقام نخست وزیری منصوب شد. 🔹به گفته فردوست، علم مهم‌ترین فردی بود که در مسائل داخلی کشور محمدرضا را هدایت می‌کرد و برای تغییرات مهم به او خط می‌داد و مُشیر و مشاور اصلی محمدرضا بود. طبیعی بود که علم در مسائل مهم مجری سیاست‌های انگلیس و امریکا بود و طرح های آنان را در مسائل داخلی کشور انتقال می‌داد و به همین جهت در طرح ریزی و اجرای به اصطلاح « » نقش اساسی داشت. 🔸در سیاست خارجی، علم مهم‌ترین رابط محمدرضا با انگلیس و امریکا بود و از سوی آن‌ها نیز عامل مطمئن و درجه اولی محسوب می‌شد. 🔹در دوران دولت علم اتفاقات مهمی به وقوع پیوست که اولین آن تصویب لایحه ضد اسلامی در 16 مهر ماه سال 1341 بود. این لایحه نقطه آغازی شد برای شروع قیام بر علیه رژیم شاه بود . لذا با مخالفت‌های شجاعانه و افشاگرانه امام مواجه و موجب بیداری و همراهی بسیاری از مردم و علمای کشورشد. 🔸به دنبال شکست رژیم در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، دولت علم بار دیگر خواست قدرت خود را در مصاف با روحانیت به رخ بکشد. به این منظور کوشید که به مناسبت 17 دی ماه – سالروز در سال 1314 – زنان بی حجاب را برای رژه خیابانی و تظاهرات بر علیه اسلام و روحانیت به راه اندازد. اما حضرت امام که با هوشیاری کامل مراقب اوضاع بود، طی پیامی به دولت علم هشدار داد که در صورت وقوع چنین حادثه ای علمای همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهر‌شاد مشهد عزای عمومی اعلام خواهند کرد. 🔸 بعد از آنی که امام رفراندوم غیرقانونی و دروغین شاه را تحریم کردند در این میان عَلَم نخست‌وزیر علاوه بر ساواک و چاقوکش‌ها، به نیرو‌های نظامی و انتظامی فرمان داد تا وارد عمل شوند و معترضان را در هر شهر و دیاری که هستند سرکوب نمایند. آنها به سوی مخالفان انقلاب سفید آتش گشودند، و چاقوکش‌ها و چماقداران رژیم نیز با شعار جاوید شاه کسب و کار و زندگی معترضان را غارت و نابود کردند. 🔹 علم بعدها اعتراف کرد که او محرک واقعی شاه در این مبارزه بر علیه مخالفان بوده و شاه را به مقاومت در برابر روحانیون تشجیع می کرده است. حتی علم دستور داد عده‌ای از کارکنان شرکت واحد تهران ملبس به لباس روحانیت شده و سپس آنها را به استقبال شاه در قم بردند تا در مراسم سخنرانی شاه در 4 بهمن 41 شرکت نمایند و به دروغ چنین وانمود کنند که بخشی از روحانیت طرفدار شاه هستند و به پیشوازش آمده‌اند. 🔸اوج جنایات و خوش رقصی علم برای دربار جنایت وی در بود، عملکرد علم در دوران نخست وزیری و خاصه در برخورد با امام و روحانیت مخالف به‌ویژه در واقعه 15 خردادآنقدر بد و زننده بود که حتی برخی از دوستان رژیم نیز سخن از بی کفایتی او به میان آوردند. 🔹چنانکه محمد درخشش، وزیر فرهنگ کابینه دکتر امینی ، ده روز پس از این واقعه (42/3/25) در دیدار مخفیانه با جاسوس سفارت امریکا در تهران گفت: «اگر اعلیحضرت واقعاً پیشرفت مردم خود و تجدد و دمکراسی ایران را می‌خواست، مسلماً آن را با انتخاب دولت عَلَم نشان نمی داد. (فصلنامه پانزده خرداد، ش۳۵، صص۱۶۶_۱۶۹) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/2 🔹ایشان حتی پیش از نیز به نقشه‌های سیاسی شوم و تفرقه‌افکنانه فرقه وهابیت اشاره نموده و با آن مقابله می‌کردند: «در اين اجتماع بزرگ كه بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره‏بردارى شود، با كمال تأسف ديده مى‏شود كه بعضى قلم‌هاى مسموم عمال استعمار براى تفرقه صفوف مسلمين سال‌هاست كه بر خلاف مقاصد صاحب وحى در مركز وحى اوراقى را به اسم و امثال آن نشر مى‏دهند به كمك مى‏نمايند، و مى‏خواهند با دروغ و افترا يك جمعيت قريب صد و پنجاه ميليون نفرى‏ را از صفوف مسلمين جدا كنند. جاى تعجب است كه چگونه اجازه مى‏دهد اين اوراق گمراه‏كننده در مركز وحى پخش شود!»(بهمن1349، صحیفه ج2 ص323) 🔸عقاید منحط وهابیت محدود به مرزهای حجاز و کشورهای عربی نماند و گروهی از شبه‌روشنفکران و غرب‌زده‌های ایرانی ادبیات رهبر فکری وهابیت یعنی ابن‌تیمیمه را بازتولید کردند و به القای شبهه علیه مذهب تشیع پرداختند. نمونه تاریخی؛ اسرار هزار ساله حکمی‌زاده بود که امام خمینی قدس سره الشریف با کتاب کشف اسرار به آن پاسخ دادند. ایشان در ابتدای کتاب خود می‌نویسند: 🔹«اینک بعضی از نویسندگان برای خودنمایی و اظهار روشن‌فکری از افکار جاهلانه ابن‌تیمیه پیروی کردند. این‌ها به ادعای خود منورالفکرند و می‌خواهند از زیر بار تقلید بیرون روند و چنین پنداشتند که از زیر بار تقلید بیرون رفتن؛ از فرمان قرآن و اسلام سرپیچیده و به بزرگان دین ناسزا گفتن است. غافل از آن‌که ما می‌دانیم این‌ها از وحشی‌های نجد و شترچران‌های ریاض که از رسواترین ملل جهان و از وحشی‌ترین عائله بشری هستند پیروی و تقلید کردند.» (کشف اسرار ص5-4) امروز نیز دنباله‌های حکمی‌زاده و شبه‌روشنفکران مقلد شترچران‌های ریاض هستند که در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی به بازطراحی ادبیات وهابی می‌پردازند. 🔸امام خمینی قدس سره الشریف در مقابله با نیز مواضع قاطعی را داشتند. اما روش مبارزه ایشان تفاوتی اساسی با دیگران داشت. امام قدس سره الشریف با ریشه‌های واقعی این جریانات یعنی استکبار جهانی مقابله می‌کردند و نسبت به نفوذ سیاسی و حاکمیتی آنان(که ریشه همه مفاسد دیگر است) هشدار می‌دادند. به طور مثال ایشان در ابتدای نهضت و در مقابله با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به دولت اسدالله علم هشدار می‌دهند که حقوق ملت ایران را «زیر دست یک مشت که خود را به صورت بهایی درآورده‌اند پایمال ننماید.»(2آذر1341، صحیفه ج1 ص94) هم‌چنین: 🔹«اين‌ها مى‏خواستند با تصويب لايحه و الغاى شرط اسلام از رأى دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمين را به دست غير مسلمانان مانند ‏ بسپارند.»(9آذر1341 صحیفه ج1 ص104) «اين جانب، حسب وظيفه شرعيه، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى‏كنم قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه ست، كه در ايران به ‏ ظاهر شدند. و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مى‏كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏كنند.»(آذر1341 صحیفه ج1 ص110) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻گوشه‌ای از جنایات اسدالله علم 🔴25فروردین سال‌مرگ اسدالله علم 🔸در دوران دولت علم اتفاقات مهمی به وقوع پیوست که اولین آن تصویب لایحه ضد اسلامی در 16 مهر ماه سال 1341 بود. این لایحه نقطه آغازی شد برای شروع قیام بر علیه رژیم شاه بود . لذا با مخالفت‌های شجاعانه و افشاگرانه امام مواجه و موجب بیداری و همراهی بسیاری از مردم و علمای کشورشد. 🔹به دنبال شکست رژیم در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، دولت علم بار دیگر خواست قدرت خود را در مصاف با روحانیت به رخ بکشد. به این منظور کوشید که به مناسبت 17 دی ماه – سالروز در سال 1314 – زنان بی حجاب را برای رژه خیابانی و تظاهرات بر علیه اسلام و روحانیت به راه اندازد. اما حضرت امام که با هوشیاری کامل مراقب اوضاع بود، طی پیامی به دولت علم هشدار داد که در صورت وقوع چنین حادثه ای علمای همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهر‌شاد مشهد عزای عمومی اعلام خواهند کرد. 🔸 بعد از آنی که امام رفراندوم غیرقانونی و دروغین شاه را تحریم کردند در این میان عَلَم نخست‌وزیر علاوه بر ساواک و چاقوکش‌ها، به نیرو‌های نظامی و انتظامی فرمان داد تا وارد عمل شوند و معترضان را در هر شهر و دیاری که هستند سرکوب نمایند. آنها به سوی مخالفان انقلاب سفید آتش گشودند، و چاقوکش‌ها و چماقداران رژیم نیز با شعار جاوید شاه کسب و کار و زندگی معترضان را غارت و نابود کردند. 🔹 علم بعدها اعتراف کرد که او محرک واقعی شاه در این مبارزه بر علیه مخالفان بوده و شاه را به مقاومت در برابر روحانیون تشجیع می کرده است. حتی علم دستور داد عده‌ای از کارکنان شرکت واحد تهران ملبس به لباس روحانیت شده و سپس آنها را به استقبال شاه در قم بردند تا در مراسم سخنرانی شاه در 4 بهمن 41 شرکت نمایند و به دروغ چنین وانمود کنند که بخشی از روحانیت طرفدار شاه هستند و به پیشوازش آمده‌اند. 🔸اوج جنایات و خوش رقصی علم برای دربار جنایت وی در بود، عملکرد علم در دوران نخست وزیری و خاصه در برخورد با امام و روحانیت مخالف به‌ویژه در واقعه 15 خردادآنقدر بد و زننده بود که حتی برخی از دوستان رژیم نیز سخن از بی کفایتی او به میان آوردند. 🔹چنانکه محمد درخشش، وزیر فرهنگ کابینه دکتر امینی ، ده روز پس از این واقعه (42/3/25) در دیدار مخفیانه با جاسوس سفارت امریکا در تهران گفت: «اگر اعلیحضرت واقعاً پیشرفت مردم خود و تجدد و دمکراسی ایران را می‌خواست، مسلماً آن را با انتخاب دولت عَلَم نشان نمی داد. (فصلنامه پانزده خرداد، ش35، صص166_169) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش چهارم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش پنجم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 نکته‌ی درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻گوشه‌ای از جنایات اسدالله علم 🔴25فروردین سال‌مرگ اسدالله علم 🔸در دوران دولت علم اتفاقات مهمی به وقوع پیوست که اولین آن تصویب لایحه ضد اسلامی در 16 مهر ماه سال 1341 بود. این لایحه نقطه آغازی شد برای شروع قیام بر علیه رژیم شاه بود . لذا با مخالفت‌های شجاعانه و افشاگرانه امام مواجه و موجب بیداری و همراهی بسیاری از مردم و علمای کشورشد. 🔹به دنبال شکست رژیم در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، دولت علم بار دیگر خواست قدرت خود را در مصاف با روحانیت به رخ بکشد. به این منظور کوشید که به مناسبت 17 دی ماه – سالروز در سال 1314 – زنان بی حجاب را برای رژه خیابانی و تظاهرات بر علیه اسلام و روحانیت به راه اندازد. اما حضرت امام که با هوشیاری کامل مراقب اوضاع بود، طی پیامی به دولت علم هشدار داد که در صورت وقوع چنین حادثه ای علمای همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهر‌شاد مشهد عزای عمومی اعلام خواهند کرد. 🔸 بعد از آنی که امام رفراندوم غیرقانونی و دروغین شاه را تحریم کردند در این میان عَلَم نخست‌وزیر علاوه بر ساواک و چاقوکش‌ها، به نیرو‌های نظامی و انتظامی فرمان داد تا وارد عمل شوند و معترضان را در هر شهر و دیاری که هستند سرکوب نمایند. آنها به سوی مخالفان انقلاب سفید آتش گشودند، و چاقوکش‌ها و چماقداران رژیم نیز با شعار جاوید شاه کسب و کار و زندگی معترضان را غارت و نابود کردند. 🔹 علم بعدها اعتراف کرد که او محرک واقعی شاه در این مبارزه بر علیه مخالفان بوده و شاه را به مقاومت در برابر روحانیون تشجیع می کرده است. حتی علم دستور داد عده‌ای از کارکنان شرکت واحد تهران ملبس به لباس روحانیت شده و سپس آنها را به استقبال شاه در قم بردند تا در مراسم سخنرانی شاه در 4 بهمن 41 شرکت نمایند و به دروغ چنین وانمود کنند که بخشی از روحانیت طرفدار شاه هستند و به پیشوازش آمده‌اند. 🔸اوج جنایات و خوش رقصی علم برای دربار جنایت وی در بود، عملکرد علم در دوران نخست وزیری و خاصه در برخورد با امام و روحانیت مخالف به‌ویژه در واقعه 15 خردادآنقدر بد و زننده بود که حتی برخی از دوستان رژیم نیز سخن از بی کفایتی او به میان آوردند. 🔹چنانکه محمد درخشش، وزیر فرهنگ کابینه دکتر امینی ، ده روز پس از این واقعه (42/3/25) در دیدار مخفیانه با جاسوس سفارت امریکا در تهران گفت: «اگر اعلیحضرت واقعاً پیشرفت مردم خود و تجدد و دمکراسی ایران را می‌خواست، مسلماً آن را با انتخاب دولت عَلَم نشان نمی داد. (فصلنامه پانزده خرداد، ش35، صص166_169) 🇮🇷 @IRANeMOASER
ادعای ناروای منتظری در خصوص نقش وی در مرجعیت امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/16 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
نقدی دیگر بر ادعای بی‌اساس منتظری در زمینه مرجعیت امام به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/17 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 نکته درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش چهارم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش پنجم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 نکته‌ی درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻گوشه‌ای از جنایات اسدالله علم سالروز انتصاب اسدالله علم به وزارت دربار/2 🔸در دوران دولت علم اتفاقات مهمی به وقوع پیوست که اولین آن تصویب لایحه ضد اسلامی در 16 مهر ماه سال 1341 بود. این لایحه نقطه آغازی شد برای شروع قیام بر علیه رژیم شاه بود . لذا با مخالفت‌های شجاعانه و افشاگرانه امام مواجه و موجب بیداری و همراهی بسیاری از مردم و علمای کشورشد. 🔹به دنبال شکست رژیم در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، دولت علم بار دیگر خواست قدرت خود را در مصاف با روحانیت به رخ بکشد. به این منظور کوشید که به مناسبت 17 دی ماه – سالروز در سال 1314 – زنان بی حجاب را برای رژه خیابانی و تظاهرات بر علیه اسلام و روحانیت به راه اندازد. اما حضرت امام که با هوشیاری کامل مراقب اوضاع بود، طی پیامی به دولت علم هشدار داد که در صورت وقوع چنین حادثه ای علمای همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهر‌شاد مشهد عزای عمومی اعلام خواهند کرد. 🔸 بعد از آنی که امام رفراندوم غیرقانونی و دروغین شاه را تحریم کردند در این میان عَلَم نخست‌وزیر علاوه بر ساواک و چاقوکش‌ها، به نیرو‌های نظامی و انتظامی فرمان داد تا وارد عمل شوند و معترضان را در هر شهر و دیاری که هستند سرکوب نمایند. آنها به سوی مخالفان انقلاب سفید آتش گشودند، و چاقوکش‌ها و چماقداران رژیم نیز با شعار جاوید شاه کسب و کار و زندگی معترضان را غارت و نابود کردند. 🔹 علم بعدها اعتراف کرد که او محرک واقعی شاه در این مبارزه بر علیه مخالفان بوده و شاه را به مقاومت در برابر روحانیون تشجیع می کرده است. حتی علم دستور داد عده‌ای از کارکنان شرکت واحد تهران ملبس به لباس روحانیت شده و سپس آنها را به استقبال شاه در قم بردند تا در مراسم سخنرانی شاه در 4 بهمن 41 شرکت نمایند و به دروغ چنین وانمود کنند که بخشی از روحانیت طرفدار شاه هستند و به پیشوازش آمده‌اند. 🔸اوج جنایات و خوش رقصی علم برای دربار جنایت وی در بود، عملکرد علم در دوران نخست وزیری و خاصه در برخورد با امام و روحانیت مخالف به‌ویژه در واقعه 15 خردادآنقدر بد و زننده بود که حتی برخی از دوستان رژیم نیز سخن از بی کفایتی او به میان آوردند. 🔹چنانکه محمد درخشش، وزیر فرهنگ کابینه دکتر امینی ، ده روز پس از این واقعه (42/3/25) در دیدار مخفیانه با جاسوس سفارت امریکا در تهران گفت: «اگر اعلیحضرت واقعاً پیشرفت مردم خود و تجدد و دمکراسی ایران را می‌خواست، مسلماً آن را با انتخاب دولت عَلَم نشان نمی داد. (فصلنامه پانزده خرداد، ش35، صص166_169) 🇮🇷 @IRANeMOASER