🔻 روایت تحریف/بخش چهارم
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود
🔸 بعد از وفات آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری و تا اندازهای آیتالله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی داشتند، اما آیتالله خمینی نه... ایشان به طور کلی در این وادیها نبودند، حتی رسـالهی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با اصرار رسالهی ایشان را گرفتیم و دادیم چاپ کردند... ایشان اصلاً در وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201)
🔹 حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
در آغاز نهضت باید دانست که اصرار این و آن نبود که امام را به پرداخت شهریه و چاپ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال مردم بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رسالهی او هموار کرد.
🔸مردم ایران در پی نهضت و روشنگریهای امام به خود آمدند، از غفلت و ظلمت رهیدند، امام را به درستی شناختند و در او ویژگیها و برجستگیهای بیمانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام او یافتند، خواستههای درونی خویش را در قلم و زبان او دیدند. #خلوص او، سوز و گداز او، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند. پیروی از او را برخود واجب و وظیفه دانستند. اینجا بود که #وجوهات_شرعی به سوی او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید میکردند، به علت عدم دسترسی به رسالهی او به اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند. در چنین شرایطی امام با انتشار رسالهی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است:
🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم به ایشان نمیداد. اما در جریان #انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی، ایشان از همه تندتر و داغتر به صحنه آمدند و اعلامیههای ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم به ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانهی ایشان میآمدند و کمکم پول هم به ایشان میدادند... (خاطرات ص201)
🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کردهاست:
... وقتی این لایحه مطرح شد، #مراجع_قم اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح میکرد، آقای خمینی بود. روی همین اصل هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطهی همان اعلامیهها بود...
❇️ واقعیت این است که هیچ کس در جریان مرجعیت و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانیهای دلنشین و اعلامیههای آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای او کرد و عشق و علاقهی او را در دلها حاکم ساخت.
🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در میداد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری از شاگردان و ارادتمندان او پافشاری داشتند که او را به صحنهآورند و به عنوان یک #مرجع_جامعالشرایط مطرح کنند، چرا رسالهی او چاپ و منتشر نشد و شهریهای از جانب او پرداخت نگردید؟
🔸آقای منتظری اگر توان این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در پی رحلت #آقای_بروجردی به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن شهریه و چاپ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
🇮🇷 @iranemoaser
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیتالله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش چهارم
⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیتالله العظمی بروجردی
🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود
🔸 بعد از وفات آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری و تا اندازهای آیتالله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی داشتند، اما آیتالله خمینی نه... ایشان به طور کلی در این وادیها نبودند، حتی رسـالهی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با اصرار رسالهی ایشان را گرفتیم و دادیم چاپ کردند... ایشان اصلاً در وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201)
🔹 حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
در آغاز نهضت باید دانست که اصرار این و آن نبود که امام را به پرداخت شهریه و چاپ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال مردم بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رسالهی او هموار کرد.
🔸مردم ایران در پی نهضت و روشنگریهای امام به خود آمدند، از غفلت و ظلمت رهیدند، امام را به درستی شناختند و در او ویژگیها و برجستگیهای بیمانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام او یافتند، خواستههای درونی خویش را در قلم و زبان او دیدند. #خلوص او، سوز و گداز او، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند. پیروی از او را برخود واجب و وظیفه دانستند. اینجا بود که #وجوهات_شرعی به سوی او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید میکردند، به علت عدم دسترسی به رسالهی او به اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند. در چنین شرایطی امام با انتشار رسالهی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است:
🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم به ایشان نمیداد. اما در جریان #انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی، ایشان از همه تندتر و داغتر به صحنه آمدند و اعلامیههای ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم به ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانهی ایشان میآمدند و کمکم پول هم به ایشان میدادند... (خاطرات ص201)
🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کردهاست:
... وقتی این لایحه مطرح شد، #مراجع_قم اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح میکرد، آقای خمینی بود. روی همین اصل هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطهی همان اعلامیهها بود...
❇️ واقعیت این است که هیچ کس در جریان مرجعیت و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانیهای دلنشین و اعلامیههای آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای او کرد و عشق و علاقهی او را در دلها حاکم ساخت.
🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در میداد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری از شاگردان و ارادتمندان او پافشاری داشتند که او را به صحنهآورند و به عنوان یک #مرجع_جامعالشرایط مطرح کنند، چرا رسالهی او چاپ و منتشر نشد و شهریهای از جانب او پرداخت نگردید؟
🔸آقای منتظری اگر توان این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در پی رحلت #آقای_بروجردی به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن شهریه و چاپ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
🇮🇷 @IRANeMOASER
ادعای ناروای منتظری در خصوص نقش وی در مرجعیت امام خمینی
بهمناسبت فراخوان مقام معظم رهبری بهمنظور پاسخدهی به روایتهای مخدوش علیه انقلاب اسلامی/16
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود
🔸 بعد از وفات آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری و تا اندازهای آیتالله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی داشتند، اما آیتالله خمینی نه... ایشان به طور کلی در این وادیها نبودند، حتی رسـالهی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با اصرار رسالهی ایشان را گرفتیم و دادیم چاپ کردند... ایشان اصلاً در وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201)
🔹 حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
در آغاز نهضت باید دانست که اصرار این و آن نبود که امام را به پرداخت شهریه و چاپ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال مردم بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رسالهی او هموار کرد.
🔸مردم ایران در پی نهضت و روشنگریهای امام به خود آمدند، از غفلت و ظلمت رهیدند، امام را به درستی شناختند و در او ویژگیها و برجستگیهای بیمانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام او یافتند، خواستههای درونی خویش را در قلم و زبان او دیدند. #خلوص او، سوز و گداز او، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند. پیروی از او را برخود واجب و وظیفه دانستند. اینجا بود که #وجوهات_شرعی به سوی او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید میکردند، به علت عدم دسترسی به رسالهی او به اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند. در چنین شرایطی امام با انتشار رسالهی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است:
🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم به ایشان نمیداد. اما در جریان #انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی، ایشان از همه تندتر و داغتر به صحنه آمدند و اعلامیههای ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم به ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانهی ایشان میآمدند و کمکم پول هم به ایشان میدادند... (خاطرات ص201)
🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کردهاست:
... وقتی این لایحه مطرح شد، #مراجع_قم اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح میکرد، آقای خمینی بود. روی همین اصل هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطهی همان اعلامیهها بود...
❇️ واقعیت این است که هیچ کس در جریان مرجعیت و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانیهای دلنشین و اعلامیههای آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای او کرد و عشق و علاقهی او را در دلها حاکم ساخت.
🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در میداد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری از شاگردان و ارادتمندان او پافشاری داشتند که او را به صحنهآورند و به عنوان یک #مرجع_جامعالشرایط مطرح کنند، چرا رسالهی او چاپ و منتشر نشد و شهریهای از جانب او پرداخت نگردید؟
🔸آقای منتظری اگر توان این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در پی رحلت #آقای_بروجردی به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن شهریه و چاپ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیتالله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش چهارم
⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیتالله العظمی بروجردی
🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود
🔸 بعد از وفات آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری و تا اندازهای آیتالله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی داشتند، اما آیتالله خمینی نه... ایشان به طور کلی در این وادیها نبودند، حتی رسـالهی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با اصرار رسالهی ایشان را گرفتیم و دادیم چاپ کردند... ایشان اصلاً در وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201)
🔹 حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
در آغاز نهضت باید دانست که اصرار این و آن نبود که امام را به پرداخت شهریه و چاپ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال مردم بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رسالهی او هموار کرد.
🔸مردم ایران در پی نهضت و روشنگریهای امام به خود آمدند، از غفلت و ظلمت رهیدند، امام را به درستی شناختند و در او ویژگیها و برجستگیهای بیمانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام او یافتند، خواستههای درونی خویش را در قلم و زبان او دیدند. #خلوص او، سوز و گداز او، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند. پیروی از او را برخود واجب و وظیفه دانستند. اینجا بود که #وجوهات_شرعی به سوی او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید میکردند، به علت عدم دسترسی به رسالهی او به اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند. در چنین شرایطی امام با انتشار رسالهی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است:
🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم به ایشان نمیداد. اما در جریان #انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی، ایشان از همه تندتر و داغتر به صحنه آمدند و اعلامیههای ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم به ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانهی ایشان میآمدند و کمکم پول هم به ایشان میدادند... (خاطرات ص201)
🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کردهاست:
... وقتی این لایحه مطرح شد، #مراجع_قم اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح میکرد، آقای خمینی بود. روی همین اصل هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطهی همان اعلامیهها بود...
❇️ واقعیت این است که هیچ کس در جریان مرجعیت و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانیهای دلنشین و اعلامیههای آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای او کرد و عشق و علاقهی او را در دلها حاکم ساخت.
🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در میداد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری از شاگردان و ارادتمندان او پافشاری داشتند که او را به صحنهآورند و به عنوان یک #مرجع_جامعالشرایط مطرح کنند، چرا رسالهی او چاپ و منتشر نشد و شهریهای از جانب او پرداخت نگردید؟
🔸آقای منتظری اگر توان این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در پی رحلت #آقای_بروجردی به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن شهریه و چاپ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
🇮🇷 @IRANeMOASER