eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
423 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 مذاکره‌کنندگان توپ را به زمین رهبری می‌اندازند 🔴مذاکره با شیطان/بخش چهارم 🔹 و ابراهیم یزدی بر خلاف خواست امام و مردم با برژینسکی آمریکایی دیدار کرد. نمایندگان انقلابی آن دوره که بودند از کنار این اشتباه فاحش دولت به سادگی عبور نکردند و به این عمل‌کرد اعتراض نمودند. 🔸 دکتر ابراهیم یزدی در تاریخ 27شهریور59 در جلسه مجلس شورای اسلامی که نمایندگان پیرامون گروگان‌ها مذاکره داشتند، در برابر اعتراضات نمایندگان به سیاست‌های دولت موقت در مقام پاسخ‌گویی برمی‌آید و سایر نمایندگان نیز به سخنان او پاسخ می‌دهند. 🔻 در ادامه گوشه‌هایی از این مذاکرات آورده می‌شود. 🔹 دکتر ابراهیم یزدی در برابر اعتراضات مخالفان مي‌گويد: اگر رهنمود شورای انقلاب و این بوده که در همان روزها قطع رابطه کنیم، خوب باید قطع رابطه می‌شد. مثل جریان . اما وقتی رهنمود این بوده که فعلاً کج‌دار و مریز کار بکنیم معلوم است که من باید بروم راجع به این مطالبات ملت ایران صحبت کنم. کار این است. اگر من بعد از تصویب قطع رابطه با امريكا به عنوان وزیر خارجه، رابطه خود را قطع نمی‌کردم آن وقت باید مرا محاکمه می‌کردید... در تمام این موارد ما گزارش خودمان را هم به ، هم به شورای انقلاب داده‌ایم. بعد از اینکه گروگان‌گیری اتفاق افتاد من اولین کسی بودم که تأیید کردم و با آقای تماس گرفتم و گفتم این کار لازم بود. 🔸 به دنبال این سخنان بیان داشتند: اولاً شورای انقلاب کی و طی چه حکمی به آقای دکتر یزدی گفته بود که با امريكا کج‌دار و مریز رفتار کنید که ایشان این را اظهار کردند. هرگز شورای انقلاب چه مستقیم، چه غیر مستقیم، چه به دولت و چه به شخص ، نگفته است یا نفهمانده است که با امريكا کج‌دار و مریز رفتار کند. اگر این‌طور بوده و می‌توانند باید ثابت کنند. دوم اینکه شورای انقلاب از اینکه قرار است هیئت ایرانی در الجزایر با برژینسکی ملاقات کند مطلقاً خبر نداشت. اگر ضمن فرمایشات ایشان این مطلب به نحو اشاره فهمانده می‌شود، بنده به عنوان عضوی از اعضای شورای انقلاب تکذیب می‌کنم. ما هیچ‌گونه اطلاعی نداشتیم که ایشان قرار است با مقامات امريكایی آن هم با برژینسکی که یک است، تماس بگیرند. گزارش کتبی ملاقات با برژینسکی [به شورای انقلاب] را هم تا آنجا که که به یاد دارم نمی‌توانم تأیید کنم. من هر چه به حافظه‌ام مراجعه کردم یادم نیامد که ایشان یک گزارش کتبی مشروحی از مذاکراتشان و موارد آن با برژینسکی را به ما داده باشند. 🔹 حجت‌الاسلام نیز در پاسخ به دکتر یزدی بیان داشتند: ما همان موقع همیشه در شورای انقلاب از آقای دکتر یزدی گله داشتیم که چرا شورای انقلاب را در جریان کارهای خود قرار نمی‌دهد. 🔸 مرحوم حجت‌الاسلام اسماعیل نیز بیان داشت: من همان موقع که این ملاقات در الجزایر صورت گرفت، در بودم. تلفنی از ما خواستند که از امام سؤال کنید که آیا از این ملاقات اطلاع دارند یا نه؟ من سؤال را کتباً به حضور امام دادم. امام در جواب نوشتند که من از این ملاقات بی‌اطلاع هستم و قبلاً هم با من در این زمینه مذاکره نشده است. این نوشته هم‌اکنون با خط امام موجود است. آقای یزدی که می‌فرمایند امام رهنمود نداده‌اند، چرا موقعی که هیئت دولت برای خداحافظی نزد امام آمدند مسائل را با امام در میان نگذاشتند و سؤال نکردند که باید این کار را بکنیم یا نکنیم؟ و حالا به گردن امام می‌اندازند که به ما خط مشی نشان ندادند. به علاوه از اول مشخص بوده است. (فصلنامه پانزده خرداد مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، ص192-190، شماره 30) 🇮🇷 @IRANeMOASER
‏💢نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند 🔻 | 30 بهمن 🔹‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏جناب حجت الاسلام آقای محتشمی، وزیر محترم کشور ـ ایّده الله تعالی‏ 🔸‏در موضوع به اصطلاح مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به‏‎ ‎‏وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پروندۀ این نهضت و همین طور‏‎ ‎‏عملکرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی‏‎ ‎‏طرفدار جدی ایران به است، و در اینباره از هیچ کوششی فروگذار‏‎ ‎‏نکرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید امریکای جهانخوار را،‏‎ ‎‏که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطۀ او دارند از ستمکاری‏‎ ‎‏اوست، بهتر از شوروی ملحد می دانند. و این از اشتباهات آنها است.‏ ‏🔹در هر صورت، به حسب این های قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای‏‎ ‎‏نهضت، چه در منازل خودشان و چه در و به حسب آنچه من مشاهده‏‎ ‎‏کردم از آنها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت‏‎ ‎‏موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و‏‎ ‎‏مستشاران او دست و پا می زدند و عزیز چنان از این ستمکاران می خورد که‏‎ ‎‏قرنها سر بلند نمی کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی ‏‎ ‎‏برای از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و آنها، به اعتبار‏‎ ‎‏آنکه به اسلام هستند و با این جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با‏‎ ‎‏ بیمورد در قرآن کریم و شریفه و تأویلهای موجب ‎ ‎‏عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی این عزیز‏ ، بیشتر و بالاتر است.‏ 🔸‏«» و افراد آن از ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از‏‎ ‎‏این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کرده اند مستلزم آن است که دستورات‏‎ ‎‏حضرت مولی الموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که‏‎ ‎‏گاهی بر خلاف احکام اولیه و ثانویۀ اسلام است، بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را‏‎ ‎ ‏ـ نعوذبالله ـ تخطئه، بلکه مرتد بدانند! و یا آنکه همۀ این امور را از وحی الهی بدانند که آن‏‎ ‎‏هم بر خلاف ضرورت اسلام است.‏ 🔹‏نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب بسیاری از‏‎ ‎‏کسانی که بی اطلاع از آنان هستند می گردند، باید با آنها برخورد ‏‎ ‎‏شود، و نباید داشته باشند.‏ 🔸‏والسلام علی من اتبع الهدی. توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی (30 بهمن 66، صحیفه امام، ج 20، ص 481و482) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻چرخش نهضت بر پاشنه قدرت 🔹دبیرکل حزب منحله نهضت آزادی 27فروردین بار دیگر اصل ولایت‌فقیه در قانون اساسی را زیر سؤال برد 🔸نهضت آزادی آن‌گاه که امام خمینی قدس سره الشریف بازرگان را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کرد نه تنها به دنبال مقابله با ولایت‌فقیه نبود بلکه بر اساس قرآن کریم اطاعت از ایشان را وظیفه شرعی و عقیدتی به شمار می‌آورد. 🔻متن بیانیه نهضت به اصطلاح آزادی بسمه تعالی اكنون كه رهبر بزرگ و زعيم عالی‌قدر بنا به حق شرعی و قانونی خويش در اين موقعيت حساس و تعيين‌كننده و تاريخی جناب آقای را بدون درنظر گرفتن وابستگی حزبی به رياست دولت موقت انقلابی شرعی و قانونی برگزيده‌ايد ما اين انتصاب انقلابی و تاريخ‌ساز را به ملت شريف و فداكار ايران تبريک می‌گویيم و از آنجا كه به فرمان آيه شريفه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الأمر منكم » اطاعت از اين امر را وظيفه شرعی و عقيدتی خود به شمار می‌آوريم و از آنجا که بر طبق اصول والای اسلام، و به خصوص مذهب شيعه كه مرجعيت عالی از آن به عنوان نيابت از امام حق عزل و نصب دارد وظيفه خود می‌دانيم كه به برادر ارجمند آقاي مهندس بازرگان اطمينان دهيم كه هر چه بيشتر در جهت رسالت مكتبي و تشكيلاتی كه نهضت آزادی ایران بر دوش دارد بر تلاش‌های خود بيفزاییم تا ايشان با فراغ خاطر، و بدون نگرانی، به مأموريت خطيری كه بر عهده دارند بپردازند و توفيق او را در اين امر مهم از پروردگار بزرگ خواستاريم. نهضت آزادی ايران ۱۷/بهمن/ ۱۳۵۷ 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ماجرای ارتباط با و چه بود؟ 🔸٢٨ اردیبهشت ١٣۶۶ ارتشبد ارتش شاهنشاهی دوست صمیمی شاه از دوران کودکی، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک، در تهران درگذشت. 🔹مسئول پرونده فردوست در خصوص رابطه او با مهدی بازرگان چنین می‌گوید: بعد از دستگیری(فردوست) از خودش شنیدیم. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و بوده، هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. قراری در میدان هفت تیر با او گذاشته بودند که بیاید سر قرار و با رابط آن‌‌ها ارتباط بگیرد، در ذهنم هست آن ساعتی که قرار گذاشته بودند آنجا شلوغ می‌شود- حالا دقیق یادم نیست تجمعی، میتینگی، درگیری‌ای، چیزی بوده- و این‌ها نمی‌توانند هم را پیدا کنند و مساله منتفی می‌شود. خب این مساله، مهم بود و ما برای بررسی صحت و سقم این حرف، تصمیم گرفتیم برویم سراغ آقای بازرگان. 🔸حدود بیست روز، یک ماه بعد از دستگیری فردوست سراغ رفتیم . آن زمان بود. ما رفتیم مجلس نزد آقای و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همینطور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی اینطور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند.(منبع:مصاحبه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با یکی از مسئولان پرونده حسین فردوست) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ماجرای ارتباط با و چه بود؟ 🔸٢٨ اردیبهشت ١٣۶۶ ارتشبد ارتش شاهنشاهی دوست صمیمی شاه از دوران کودکی، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک، در تهران درگذشت. 🔹مسئول پرونده فردوست در خصوص رابطه او با مهدی بازرگان چنین می‌گوید: بعد از دستگیری(فردوست) از خودش شنیدیم. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و بوده، هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. قراری در میدان هفت تیر با او گذاشته بودند که بیاید سر قرار و با رابط آن‌‌ها ارتباط بگیرد، در ذهنم هست آن ساعتی که قرار گذاشته بودند آنجا شلوغ می‌شود- حالا دقیق یادم نیست تجمعی، میتینگی، درگیری‌ای، چیزی بوده- و این‌ها نمی‌توانند هم را پیدا کنند و مساله منتفی می‌شود. خب این مساله، مهم بود و ما برای بررسی صحت و سقم این حرف، تصمیم گرفتیم برویم سراغ آقای بازرگان. 🔸حدود بیست روز، یک ماه بعد از دستگیری فردوست سراغ رفتیم . آن زمان بود. ما رفتیم مجلس نزد آقای و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همینطور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی اینطور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند.(منبع:مصاحبه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با یکی از مسئولان پرونده حسین فردوست) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️جریان توطئه انحلال مجلس خبرگان در کلام حضرت امام ره 🔹(... طرح آن که مجلس خبرگان منحل بشود، که در زمان دولت موقت این طرح مطرح شد و بعد هم معلوم شد که اساسش از امیر انتظام بود و آن مسائل؛ آن وقت آمدند پیش ما، همین آقای بازرگان و رفقایش گفتند: ما خیال داریم که این مجلس را منحل کنیم، من گفتم شما چه کاره هستید اصلش که می‌خواهید این کار را بکنید؟ شما چه سمتی دارید که بخواهید مجلس خبرگان را منحل کنید؟ پاشــید بروید سراغ کارتان. وقتی دیدند قضیه محکم است، کنار رفتند.) 📚صحیفه امام، ج14 ،ص265 اینستاگرام 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان سالروز دستگیری عباس امیرانتظام ▫️در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. ▪️صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل ولایت فقیه و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. ▫️این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: ▪️«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) ▫️ در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. ▪️ نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» ▫️ بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: «متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️شگفت‌زدگی مورخ خبیر انقلاب اسلامی از نان به نرخ روز خوری نهضت آزادی 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷/۱۱/۱۹ 🔹اطلاعیه «نهضت آزادی» مایه شگفتی من شد. این گروه در پی سالیان درازی دنباله‌روی از تز استعماری « » با ۱۸۰ درجه چرخش اعلام کرد: بسمه تعالی 🔸اکنون که رهبر بزرگ و زعیم عالی‌قدر، بنا به حق شرعی و قانونی خویش، در این موقعیت حساس و تعیین‌کننده و تاریخی، جناب آقای را بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی، به ریاست ، شرعی و قانونی برگزیده‌اند، ما این انتصاب انقلابی و تاریخ‌ساز را به ملت شریف و فداکار ایران تبریک می‌گوییم و از آنجا که به فرمان آیه شریفه « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » اطاعت از این امر را و عقیدتی خود به شمار می‌آوریم و از آنجا که بر طبق اصول والای اسلامی و به خصوص مذهب شیعه که مرجعیت عالی آن به عنوان ، حق عزل و نصب دارد، وظیفه خود می‌دانیم که به برادر ارجمند آقای اطمینان دهیم که هر چه بیش‌تر در جهت رسالت مکتبی و تشکیلاتی که نهضت آزادی ایران بر دوش دارد، بر تلاش‌های خود بیفزاییم تا ایشان با فراغ خاطر و بدون نگرانی به مأموریت خطیری که بر عهده دارند بپردازند و توفيق او را در این امر مهم از پروردگار بزرگ خواستاریم. نهضت آزادی ایران یکی از دوستان از قم زنگ زد که ساعت ١٠:۴۵ صبح امروز (۵۷/۱۱/۱۹) هزاران تن از طلاب در حالی که دو پیراهن آغشته به خون دو شهید را بر سر دست داشتند به تظاهرات خیابانی دست زدند، مردم نیز سیل‌آسا به آنان پیوستند کماندوهای شاه با حمله به تظاهرکنندگان با آنان درگیر شدند از تعداد تلفات هنوز خبری نرسیده است.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، ص ٣٠۴) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل ولایت فقیه و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... 🔸باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔹 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔸 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔸 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: «متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
❗️ارائه طرح انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام و ابهامات بی‌پاسخ 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام 🔹عباس امیرانتظام در خاطرات خود می‌نویسد: «در مهرماه 1358 برای شركت در جلسه‌ای كه و و كارمند ديگر قرار بود با نخست‌وزير داشته باشند، به آمدم. در چند روز اقامت در تهران در چند مهمانی خانوادگی شركت كردم... چون در اين جلسات اغلب زن و مرد و عده‌ای نوجوان هم شركت داشتند، من نمی‌توانستم نظرات خود را درباره اوضاع و دورنمای آينده مملكت تشريح كنم، بنابراين درصدد برآمدم اعضای شورای مقاومت ملی سال 1332 را برای مشورت و تبادل نظر دعوت كنم. هر يک از حاضران برای چاره‌جويی پيشنهادی مطرح نمود كه مورد تأييد ديگران واقع نشد. نظر من اين بود كه مشكلات ما ناشی از فقدان قانون است و چون در اين رابطه مجلس خبرگان كه ماهيتی بدعت‌آميز داشت تخلف كرده بود، طرح انحلال آن را پيشنهاد كردم... »(آن سوی اتهام، ص48) 🔸برنامه انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام مكتوب می‌شود و به امضای چند تن از عناصر كمتر سياسی كابينه می‌رسد، اما دكتر يزدی، مهندس صباغيان، مهندس معين‌فر و دكتر ميناچی از امضای آن سر باز می‌زنند. سپس آقای اميرانتظام با هماهنگی آقای بازرگان طرح را در دستور جلسه هيئت دولت قرار مي‌دهد و ادامه ماجرا را خود اين‌گونه روايت می‌كند: نخست‌وزير پيشنهادم را پذيرفت و من از رئيس دفتر ايشان خواستم تا از خبرنگاران دعوت كنند و خودم در اتاق رئيس‌ دفتر ايشان منتظر ماندم. جلسه هيئت دولت پنج ساعت طول كشيد و در ساعت ده شب خاتمه يافت. اولين كسی كه از جلسه خارج شد و به طبقه بالا آمد، شخص نخست‌وزير بود. من بالای پله‌ها انتظار ايشان را می‌كشيدم. ايشان فوق‌‌العاده عصبی و هيجان‌زده بود. وقتی به من رسيد مرا به كناری كشيد و ابتدا سوگند داد تا مسئله را فراموش كنم و دوم اينكه بلافاصله به سوئد بازگردم. »(آن سوی اتهام، ص50) 🔹همان‌طور كه از اين روايت پيداست آقای اميرانتظام تمام امكانات را فراهم كرده تا آقای بازرگان را وارد وادی خاصی كند. حتی خبرنگاران را فراخوانده تا برای اولين‌بار بحث انحلال مجلس خبرگان توسط ايشان به آن‌ها و به تبع آن به جامعه منعكس شود. حال مسئله اين است كه در حالی كه ساير جريانات و نيروهای فعال سياسی به هيچ‌وجه از اين برنامه آقای اميرانتظام اطلاعی نداشتند، چه بحث‌هایی در جلسه آن شب هيئت دولت صورت می‌‌گيرد كه موجب بروز چنين واكنشی از سوي آقاي بازرگان مي‌شود؟ 🔸چه ابعادی از موضوع برای آقای نخست‌وزير روشن مي‌شود و نهايتاً اينكه چرا ايشان فوق‌‌العاده از اين اقدام آقای اميرانتظام عصبی شده و از وی می‌خواهد تا بلافاصله تهران را به مقصد سوئد ترک كند؟ بدون ترديد قبل از جلسه هيئت دولت هم چند مطلب برای آقاي بازرگان روشن بود. نخست‌ اينكه طرحی براي انحلال مجلس خبرگان ارايه شده است كه تبعات آن بر كسی پوشيده نيست. دوم اين‌كه خاستگاه سياسي اين طرح به آقای اميرانتظام باز می‌گردد، اما با وجود اين مفروضات، ايشان می‌پذيرد كه طرح مزبور در دستور كار دولت قرار ‌گيرد. علی‌القاعده بايد در آن جلسه مخالفان اين طرح مسائل خاصی را مطرح ساخته باشند كه تغييری چنين فاحش در ديدگاه و برخورد آقای بازرگان ايجاد شده و آن را از حد مخالفت نظری با يك طرح، بسيار فراتر برده باشد. آيا نبايد پرسيد چرا آقای اميرانتظام ترجيح می‌دهد در مورد علت اين امر سكوت كند؟(مقاله نقدی بر خاطرات عباس امیرانتظام، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش33، پاییز 1391) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان 💠سالروز برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل ولایت فقیه و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... 🔸باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔹 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔸 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔸 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: «متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✴️اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔸 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔹 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔹 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: 🔸«متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» 🔹بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔸 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔹 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔹 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: 🔸«متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» 🔹بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند:
📍اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی/1 سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. منبع: ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تعجب از نان به نرخ‌روز خوردن حزب «نهضت آزادی» 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١۸ 🔹اطلاعیه «نهضت آزادی» مایه شگفتی من شد. این گروه در پی سالیان دراز دنباله‌روی از تز استعماری «اسلام منهای روحانیت» با 180 درجه چرخش اعلام کرد: بسمه تعالی 🔸اکنون که رهبر بزرگ و زعیم عالی‌قدر، امام خمینی بنا به حق شرعی و قانونی خویش، در این موقعیت حساس و تعیین‌کننده و تاریخی، جناب آقای را بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی، به ریاست انقلابی، شرعی و قانونی برگزیده‌اند، ما این انتصاب انقلابی و تاریخ‌ساز را به ملت شریف و فداکار ایران تبریک می‌گوییم و از آن‌جا که به فرمان آیه شریفه « أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الامر منکم » اطاعت از این امر را وظیفه شرعی و عقیدتی خود به شمار می‌آوریم و از آن‌جا که بر طبق اصول والای اسلامی و به‌خصوص مذهب شیعه که مرجعیت عالی آن به عنوان نیابت از امام، حق عزل و نصب دارد، وظیفه خود می‌دانیم که به برادر ارجمند آقای مهندس بازرگان اطمینان دهیم که هرچه بیش‌تر در جهت رسالت مکتبی و تشکیلاتی که نهضت آزادی ایران بر دوش دارد، بر تلاش‌های خود بیفزاییم تا ایشان با فراغ خاطر و بدون نگرانی به مأموریت خطیری که بر عهده دارند بپردازند و توفیق او را در این امر مهم از پروردگار بزرگ خواستاریم. نهضت آزادی 🔹یکی از دوستان از قم زنگ زد که ساعت 10/45 صبح امروز (١٣۵٧.١١.١۸) هزاران تن از طلاب در حالی که دو پیراهن آغشته به خون دو شهید را بر سر دست داشتند به تظاهرات خیابانی دست زدند. مردم نیز سیل‌آسا به آنان پیوستند. کماندوهای شاه با حمله به تظاهرکنندگان با آنان درگیر شدند از تعداد تلفات هنوز خبری نرسیده است. 🇮🇷 @IRANeMOASER
ماجرای اختلاف نظر آیت‌الله مصباح با شهید بهشتی پیرامون دکتر شریعتی چه بود؟/2 بریده‌‌ای از کتاب «عمار انقلاب» 🔹مرحوم آیت‌الله مصباح می‌گوید: «من به فکر افتادم که اگر بشود یک واحد دیگری در کنار مدرسه [حقانی] تأسیس و از تجربیاتی که در آنجا به دست آمده برای گسترش این برنامه‌ها استفاده بشود؛ ولی من خودم هیچ امکاناتی و موقعیت اجتماعی نداشتم، نه محیطی داشتم و نه کس دیگری که حرف من را بخواند. فقط همین، ایده‌ای در ذهن بود. تا این‌که مسئولین مؤسسه در راه حق و بیش از همه مدرسه آقای دعوت کردند که در مؤسسه در راه حق بیایید تا یک نوع کارهای پژوهشی را شروع کنیم» یا در جایی دیگر می‌گوید: «این موجب شد که تدریجاً همکاری من با دوستان در مدرسه حقانی کمی ضعیف بشود من به دو دلیل به فکر ایجاد یک واحد آموزشی دیگر افتادم: یکی این‌که اصلاً از اول هم هدف بر این بود که ابتدا یک واحد فرهنگی به وجود بیاوریم و با تجربه‌هایی که می‌اندوزیم تدریجاً آن را توسعه بدهیم تا به یک مدرسه منحصر نباشد. بعد توسعه بدهیم تا تدریجاً در حوزه این روش و این برنامه بیشتر گسترش پیدا کند. این از اول هم منظور بود...». 🔸با همین تصور، ایشان دعوت آیت الله خرازی در مؤسسه در راه حق را پذیرفت و آن را در راستای آرزوی دیرینه خود دید و شروع به برنامه‌ریزی آموزشی در آن نهاد علمی نمود. این در حالی بود که آیت الله مصباح هنوز با شهید بهشتی اختلاف جدی پیدا نکرده بود؛ همگان تصریح دارند که اوج اختلاف شهید بهشتی و آقای مصباح در سال 1356 و بعد از فوت دکتر شریعتی اتفاق افتاد. 🔹شواهد و اسناد هم نشان میدهد که عملاً آقای مصباح در سال 1356 به شکل رسمی مدرسه حقانی را ترک کرده است. 🔸کما اینکه در ویژه نامه «حکیم جریان ساز ...» که در اسفند 1399 توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمه‌الله منتشر شده است نیز به این جمع‌بندی رسیده‌اند که آیت الله مصباح از سال 1345 تا 1356 در مدرسه حقانی فعالیت داشته‌اند. 🔹موضوع دیگر درباره اختلاف بین شهید بهشتی و آیت الله مصباح آن است که برخی این اختلاف را شاهدی بر تایید افکار دکتر شریعتی توسط شهید بهشتی می‌آورند. درحالی که باید توجه داشت که و همچنین الله_خامنه‌ای و برخی دیگر، نه تنها افکار دکتر شریعتی را تایید نمی‌کردند بلکه آن را آمیخته به اشتباه می‌دانستند. نیز در سال 1356 به همراه بیانیه‌ای را در نقد افکار شریعتی صادر کردند، البته مدتی بعد، به علت جوّ حاکم بر فضای جامعه، مهندس بازرگان بیانیه‎ای مجدد صادر کرد، و در بیانیه تازه صادر شده‌اش نیز، افکار شریعتی را تایید مطلق نکرد. 🔸شهید قدوسی نیز که با خواست شهید بهشتی، عذر آقای مصباح را از مدرسه حقانی خواسته بود، افکار شریعتی را انحرافی می‌دانست. بنابراین افرادی همچون شهید بهشتی یا آیت الله خامنه‌ای در این زمینه با آقای مصباح هم رأی بودند که برداشت‌های شریعتی از دین اشتباه است، آنچه که شهید بهشتی با آن مخالف بود نحوه بیان آقای مصباح در مجامع بود. شهید بهشتی معتقد بود اینگونه نباید دکتر شریعتی را مورد انتقاد قرار داد چرا که موجب دو دستگی و شکاف در جامعه می‌شود. البته، آیت الله مصباح -همانطوری که در مصاحبه‌هایشان گفته است - بنا نداشته اند با انتقاد از افکار دکتر شریعتی موجب تنش در جامعه شود. به همین جهت در جلسات خود نامی از دکتر شریعتی نمی‌برد. ایشان چه در جلسات سخنرانی در حوزه و چه در نقدهایی که بر آثار شریعتی نوشت، از او اسم نمی برد، چراکه معتقد بود اسم بردن از شخص موجب تنش می‌شود. 🔹بنابراین میتوان گفت که آقای مصباح، در نیت، قصد عامدانه بر ایجاد شکاف در جامعه آن روز را نداشت و از این جهت با آیت الله شهید بهشتی اختلافی نداشت. اگر چه برخی معتقدند که در عمل، کارهای ایشان به این امر منجر می شد. 🔸در هر صورت، دو نکته مهم در این بُرهه از زندگی آیت الله مصباح باید مورد توجه قرار گیرد: اول این که پایه‌گذاری بخش آموزش مؤسسه در راه حق نه به خاطر مخالفت‌های شهید بهشتی با آیت الله مصباح و محدود شدنِ فعالیتِ ایشان در آن مدرسه بود، بلکه به اندیشه فعالیت تخصصی فرامدرسه‌ای آیت الله مصباح بر می‌گردد. 🔹دوم این‌که اختلاف شهید بهشتی با آیت الله مصباح، در پذیرش یا عدم پذیرش افکار شریعتی نبود بلکه بر سر نحوه بیان و موقعیت سنجی مکانی و زمانی آن بود. 🔸این دو نکته، از آن جهت مورد توجه است که در بسیاری از منابع، از اختلافات آیت الله مصباح و شهید بهشتی تبیین درستی ارائه نشده و یا به شکل غیر صحیح از آن نتیجه گیری شده است.(عمار انقلاب، صص435-430) 🇮🇷 @IRANeMOASER
اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
2823_33801.pdf
1.57M
مخالفت با نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش نود و یکم 🔹یکی از نکات مهم در سیره سیاسی ‌الله_مصباح، دیدگاهی است که ایشان نسبت به جریان داشته است. آقای مسعودی خمینی در این ‌باره می‌گوید: «در ماجرای دولت موقت و نخست‌وزیری مهندس بازرگان هم آقای مصباح دل خوشی از نهضت آزادی و اعضای آن از جمله مرحوم بازرگان نداشت و بر این باور بود که طرز تفکر دکتر شریعتی در آنها هم رسوخ کرده است. یکی از خصوصیات دکتر شریعتی که واقعاً برای اسلام و انقلاب مضر بود، مخالفت او با روحانیت بود. اگر در کتاب‌های ایشان دقت کنید، این معنا را به وضوح می‌یابید. ایشان عمیقاً به اسلام منهای روحانیت می‌اندیشید.» 🔸به تصریح امام خمینی، منافقین در واقع فرزندان عزیز بودند، چنانکه در سال 58 خود بازرگان نیز به وجود این نسبت بین نهضت آزادی و سازمان مجاهدین اشاره کرده بود. با این نگاه، مخالفت و موضع‌مندی آیت‌الله مصباح نسبت به سازمان مجاهدین را باید در موضع ایشان نسبت به نهضت آزادی جست‌وجو کرد. 🗞متن کامل در : ضمیمه | روزنامه کیهان،26مهر1402، صفحه 6. متن کامل 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران/1 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل ولایت فقیه و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏‌توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‌‏اى كه شما بگوييد «ما مى‌‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏‌توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‌‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... 🔸باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏‌خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‌‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏‌ايد آنجا با قلم مى‏‌خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔹 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔸 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔸 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: «متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان سالروز فوت مهدی بازرگان/2 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔸 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔹 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔹 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: 🔸«متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» 🔹بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی/1 سالروز فوت مهدی بازرگان/8 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. منبع: ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🇮🇷 @IRANeMOASER
شگفت‌زدگی مورخ خبیر انقلاب اسلامی از نان به نرخ روز خوری نهضت آزادی 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 57/11/18 🔹اطلاعیه «نهضت آزادی» مایه شگفتی من شد. این گروه در پی سالیان درازی دنباله‌روی از تز استعماری « » با ۱۸۰ درجه چرخش اعلام کرد: بسمه تعالی 🔸اکنون که رهبر بزرگ و زعیم عالی‌قدر، بنا به حق شرعی و قانونی خویش، در این موقعیت حساس و تعیین‌کننده و تاریخی، جناب آقای را بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی، به ریاست ، شرعی و قانونی برگزیده‌اند، ما این انتصاب انقلابی و تاریخ‌ساز را به ملت شریف و فداکار ایران تبریک می‌گوییم و از آنجا که به فرمان آیه شریفه « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » اطاعت از این امر را و عقیدتی خود به شمار می‌آوریم و از آنجا که بر طبق اصول والای اسلامی و به خصوص مذهب شیعه که مرجعیت عالی آن به عنوان ، حق عزل و نصب دارد، وظیفه خود می‌دانیم که به برادر ارجمند آقای اطمینان دهیم که هر چه بیش‌تر در جهت رسالت مکتبی و تشکیلاتی که نهضت آزادی ایران بر دوش دارد، بر تلاش‌های خود بیفزاییم تا ایشان با فراغ خاطر و بدون نگرانی به مأموریت خطیری که بر عهده دارند بپردازند و توفيق او را در این امر مهم از پروردگار بزرگ خواستاریم. نهضت آزادی ایران یکی از دوستان از قم زنگ زد که ساعت ١٠:۴۵ صبح امروز (57/11/18) هزاران تن از طلاب در حالی که دو پیراهن آغشته به خون دو شهید را بر سر دست داشتند به تظاهرات خیابانی دست زدند، مردم نیز سیل‌آسا به آنان پیوستند کماندوهای شاه با حمله به تظاهرکنندگان با آنان درگیر شدند از تعداد تلفات هنوز خبری نرسیده است.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، ص ٣٠۴) 🇮🇷 @IRANeMOASER