eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
414 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢شریعتمداری و اعزام دیرهنگام نماینده به تبعیدگاه 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/76 🔹رژيم شاه پيش از آنكه امام را از تركيه به عراق منتقل كند، با عزيمت نمايندگان آقاى شريعتمدارى به تركيه و ديدار آنان با امام موافقت كرد، شايد روى اين انگيزه كه مردم عصيان‏زده و مقامات روحانى را آرام سازد و نگرانى آنان را نسبت به امام كاهش دهد. با توجه به آنكه مى‏خواست همان روزها امام را به عراق منتقل كند، به اين صحنه‏سازى نيازى نبود؛ يا براى اين بود كه نمايندگان آقايان خوانسارى و گلپايگانى قبلاً به ديدار امام رفته بودند و شريعتمدارى هم براى آنكه از قافله عقب نماند، دست به چنين كارى زد، آن هم در لحظه‏هاى آخر، كه هيچ فايده‏اى نمى‏توانست دربرداشته باشد. 🔸آقاى شيخ عبدالجليل جليلى كه از طرف آقاى شريعتمدارى به ديدار امام رفته بود، پس از بازگشت طى گفتگويى اظهار داشت: 🔹صبح روز دوشنبه به اتفاق آقا مصطفى به عزيمت و در فرودگاه تركيه شخصى به نام معاون سازمان امنيت تركيه ما را به منزلى برد كه آقاى خمينى را هم از به آنجا آورده بودند و در عرض 5 روزى كه در تركيه اقامت داشتيم، سه روزش با آقاى خمينى بوديم و در آنجا صحبت من راجع به استخلاص‌شان شد. به ايشان اظهار نمودم: وضع در اثر فقدان شما خيلى خراب است، اجازه بفرماييد كه علما از دولت بخواهند كه شما را آزاد كنند. ايشان گفتند: «من هيچ‏وقت حاضر نيستم تسليم دولت و رفتار زشت آن‌ها شوم». ضمناً ايشان اظهار نمودند: «در صورتى كه با بازگشت من موافقت گردد، نيز خوب است».... 🔸پاسخ قاطع امام مبنى بر آنكه «من هيچ‏وقت حاضر نيستم تسليم دولت و رفتار زشت آنها شوم»، مى‏رساند كه اين گفتگو دور از چشم مأموران ساواك صورت گرفته است و به همين دليل از طرف مأموران و گماشتگان ساواک گزارش نشده است. (نهضت امام خمینی، ج2، ص140) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢وضعیت حوزه علمیه نجف در زمان تبعید امام به عراق 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/77 🔹استعمار جهانى و جهانخواران بين‏المللى از ، ضربه‏هاى سهمگين، سنگين و توانفرسايى در طول تاريخ خورده‏اند. در جريان ، و توسط استعمار انگليس، فارغ‏التحصيلان و تربيت‏شدگان حوزه نجف، نقش مهم و اساسى در شكست جهانخواران داشته‏اند واز اين روى از همان زمان‏ها، استعمارگران در صدد برآمدند آن حوزه را كه در برابر مطامع و منافع آنان در كشورهاى اسلامى به صورت دژ محكم و استوارى مقاومت مى‏كرد، درهم بشكنند. براى انجام اين نقشه، مهره‏هاى كارآزموده و ورزيده‏اى را در دل حوزه نجف گماشتند تا آن حوزه را كه به صورت يک برج مراقبت، اوضاع و احوال كشورهاى اسلامى را زير نظر داشت، از صحنه سياست و مسائل روز خارج كرده و به يک‌سرى مسائل داخلى سرگرم كنند. 🔸مهره‏هاى كهنه‏كار استعمار كه با لباس روحانيت در مركز تشيع (حوزه نجف) گماشته شده بودند و از مكتب ارتجاعى و استعمارى جهانخواران درس نيرنگ‏بازى و پشت‏هم‏اندازى، دروغ، فريب، مكر و حيله آموخته بودند، طى نيم‏قرن تلاش و كوشش به‌تدريج اين نقشه خانمانسوز استعمار را در حوزه علميه نجف پياده كردند و در دور داشتن افراد و آحاد حوزه از آموزشگاه انقلابى قرآن و سرگرم ساختن آنان به يک‌سرى مسائل روبنايى، قشرى، تخديركننده و ايجاد جمود فكرى و و انحرافى، نقش گسترده‏اى ايفا كردند. 🔹با وارونه جلوه دادن حقايق، شايعه‏سازى‏ها، دروغ‏پردازى‏ها، برچسب‏هاى ناروا، چهره‏هاى ارزنده را در ميان مردم و عالم مجاهد، حاج شيخ عبدالكريم زنجانى كه عمرى را با افتخار در حوزۀ نجف زيست، به دنبال سفرى به سوريه و ايراد نطقى در مسجد اموى دمشق، (براى نخستين بار يك عالم شيعه در آن مسجد سخن مى‏گفت و پيروان پراكندۀ اسلام را به اتحاد و يگانگى در برابر استعمار فرا مى‏خواند) تا آنجا در حوزۀ نجف مورد حمله و لعن و طعن قرار دادند كه ديگر نتوانست سر بلند كند و براى هميشه خانه‏نشين شد! تنها بزه و گناه نابخشودنى او كه دچار چنين كيفر و عقوبتى شد، اين بود كه در مسجد اموى دمشق، روح واقعى اسلام و آنچه را كه از اسلام راستين دريافته بود، بازگو كرد! 🔸شادروان ، مفتى فقيد و بزرگ مذهب تسنن كه فتواى تاريخى و انقلابى جواز پيروى از مذهب جعفرى را صادر كرد و پشت استعمارگران را به لرزه آورد، در حوزه نجف تا آنجا منفور و مبغوض بود كه گويى فتواى كفر و الحاد پيروان مذهب تشيع را صادر كرده است! 🔹دست‏پرورده‏هاى استعمار و ارتجاع در حوزه نجف به منظور پيشگيرى از اثرات وحدت‏آفرين و تفرقه‏زداى اين فتواى تاريخى دست به تفسير و توجيه رسوا و فضيحانه‏اى مى‏زدند و تلاش داشتند كه به مردم شيعه بباورانند كه «... سنى‏ها» با صدور اين فتواى تاكتيكى مى‏خواهند استقلال هزار و چند ساله شيعه را از بين ببرند و يک ديكتاتور سنى ( ) را بر شيعه‏ها سلطه بخشند و شيعيان را ذليل و خوار كنند!! حوزه را بدنام و ساقط كردند... 🔸شعار ارتجاعى و استعمارى « » كه زاييده انديشه استعمارگران و دشمنان سوگندخورده اسلام است، در حوزه نجف بشدت رواج داشت و خيلى جدى به كار بسته مى‏شد و روى آن تبليغ به عمل مى‏آمد. تلاش مى‏شد كه محصلين علوم اسلامى و روحانيان حوزه از دخالت در امور سياسى و اصولاً انديشيدن به مسائل كشورى دور بمانند و تا آنجا كه امكان داشت در آنان روح يأس و نااميدى پديد مى‏آوردند. در نشست‏ها و مجالس انسى كه در محافل و مجالس نجف داشتند، به مسموم كردن افكار نسل جوان روحانى و دانشگاهى و دور داشتن آنان از ‏هاى_انقلابى_اسلام و نهضت رهايى‏بخش امام در ايران، اهتمام زيادى به خرج مى‏دادند. روى اين پندار عارى از حقيقت سخت تكيه مى‏كردند كه بدون يارى و حمايت يكى از دو ابرقدرت غرب و شرق هيچ حركتى به ثمر نمى‏رسد!! و تأكيد داشتند كه اساساً مسخره است كسى بپندارد بدون تكيه بر يكى از ابرقدرت‏ها بتوان كارى كرد و گامى برداشت!!... 🔸البته نمى‏توان ناگفته رد شد كه بسيارى از علماى والامقام شيعه در كشورهاى اسلامى و عربى داراى موضع اسلامى ـ انقلابى بودند و با افكار منحط استعمارى و تفرقه‏افكنانه بشدت مبارزه مى‏كردند و در راه بسيج مردم شيعه به سوى انقلاب اسلامى جهانى و اتحاد همه مسلمان‏ها و... هماره سختكوش و پرتلاش بودند؛ ليكن چه توان كرد كه آنان نيز از طرف سفارتخانه‏هاى شاه و مهره‏هاى مرموز استعمار در نجف تا آنجا بايكوت شده بودند كه نقشى نمى‏توانستند ايفا كنند. (برای مطالعه تفصیلی: نهضت امام خمینی، ج2، صص154-149) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تبعیدگاه دوم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/78 🔹روز سه‏شنبه 13 مهرماه 1344 (9 شهر جمادى الثانى 1385) هواپيماى حامل امام و حاج از تركيه به سوى عراق پرواز كرد. در ساعت 2 بعدازظهر در باند فرودگاه بين‏المللى بر زمين نشست و مسافرين پياده شدند. 🔸امام و حاج سيد مصطفى به گمان آنكه مأموران عراقى براى تحويل گرفتن آنان و بردنشان به محل تحت نظر آماده‏اند، دقايقى در سالن فرودگاه منتظر ماندند و چون به ظاهر از مأموران خبرى نشد از فرودگاه بيرون آمدند و با تاكسى راهى شدند. 🔹شهيد سيد مصطفى خمينى روايت مى‏كرد كه «در فرودگاه بغداد، امام سر كرايه تاكسى چونه مى‏زد و سوار نمى‏شد، به شوخى به او گفتم: تا مأموران سر نرسيده‏اند و ما را دستگير نكرده‏اند بيا در ريم و او را وادار كردم كه سوار شود!». 🔸ساعتى بعد هر دو در كاظمين اتاقى گرفته به استراحت پرداختند. امام پس از لحظه‏اى استراحت از جا برخاست و روانۀ حرم مطهر شد. شهيد سيد مصطفى در مقام تماس تلفنى با حاج در نجف برآمد تا ورودشان را خبر دهد؛ اما چون او را نتوانست بيابد به منزل آقاى خويى تلفن كرد و ورود امام و خود را به پيشكار منزل كه در آن ساعت تنها در آنجا بود خبر داد و از او خواست كه منزلى برايشان در نجف در نظر بگيرند. 🔹صاحب مسافرخانه جمالى، آقاى كه تا آن لحظه امام و فرزندش را نشناخته بود از گفتگوى تلفنى حاج سيد مصطفى خمينى به نجف دريافت كه اين ميهمانان تازه‏وارد چه كسانى هستند بنابراين فوراً در مقام تجليل و تكريم برآمد و با اصرار، ايشان را به منزل شخصى خويش برد و منزل را دربست در اختيار آنان قرار داد. 🔸ديرى نپاييد كه خبر ورود امام به عراق برق‏آسا در محافل روحانى نجف اشرف طنين افكند و سر زبان‏ها افتاد؛ ليكن براى هيچ‏كس اين خبر باوركردنى نبود. روحانيان و محصلان علوم اسلامى براى اطلاع از صحت و سقم خبر به مدرسه آيت‏اللّه‏ بروجردى كه جنبه مركزيت حوزه نجف را داشت، روآوردند و در انتظار رسيدن خبر قطعى از كاظمين در آنجا گرد آمدند. طولى نكشيد كه زنگ تلفن مدرسه به صدا درآمد و ورود امام را به كاظمين بشارت داد. روحانيان جوان با دريافت اين بشارت به كف زدن پرداختند و مدرسه يكپارچه در شور و شعف فرورفت.(نهضت امام خمینی، ج2، صص161-159) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢سخنرانی عالم بزرگ اهل سنت در استقبال از امام خمینی 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/80 🔹عصر روز پنجشنبه 44.7.15 امام همراه و انبوهى از و به طرف حركت كردند. در سامرا انبوهى از برادران سنى و شيعه همراه با علما و روحانيان خود، به استقبال امام شتافتند و با شعار «يعيش الخمينى ـ فليسقط الشاه» مقدم او را گرامى داشتند. همچنين مجلس جشنى به مناسبت ورود او به سامرا در مدرسه مرحوم ـ‏‏اعلى‏اللّه‏ مقامه‏‏برگزار كردند كه در آن علاوه بر مقامات روحانى و شمارى از طبقات مختلف مردم بعضى از مقامات دولتى نيز شركت داشتند. در اين جشن باشكوه يكى از علماى بزرگ اهل تسنن در سامرا به نام سخنانى ايراد كرد، ترجمه بخشى از سخنان او اين است: 🔹سرورم آيت‏اللّه‏ خمينى! آقايان علماى اعلام! 🔸به اسم شهر دو امام عسكرى پاک كه امام مجاهد خمينى به شجره مباركه آنان منسوب است، مقدم مجاهد عظيم و پيشواى ارجمند، آيت‏اللّه‏ خمينى را گرامى داشته تبريک مى‏گويم و مدرسه شيرازى را كه امروز از ايشان تجليل مى‏كند در حقيقت از علم، حكمت، فلسفه و جهاد ايشان تجليل به عمل مى‏آورد. ايشان در علم و جهاد با مرحوم ميرزاى شيرازى همگام است. تاريخ معاصر، جهاد خمينى و مبارزات ايشان را در راه و آيين محمد، قرآن و پيروان محمد با حروف درخشان ثبت مى‏كند. 🔹اگر قرن نوزدهم شاهد مبارزات مصلح بزرگ اسلام، سيد جمال‏الدين افغانى بود، قرن بيستم نيز شاهد جهاد امام خمينى در شرق و كوشش‏هاى او در راه تحكيم مبانى عاليه اسلام مى‏باشد. اگرچه خمينى در سال‏هاى اخير در غربت به سر بردند، ولى تمام كشورهاى اسلامى شهر و وطن اوست و هرجا كه رود معزز و محترم است. درود خدا بر ايشان و شما باد.(نهضت امام خمینی، ج2، ص162) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢استقبال گرم نجف 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/81 🔹توقف يك هفته‏اى امام در كربلا تقريباً به زيارت و ديد و بازديد با علما و مقامات روحانى كربلا گذشت. و بعد از ظهر روز جمعه 44.7.23 در حالى كه شمارى از علما و به عنوان بدرقه او را همراهى مى‏كردند به سوى نجف اشرف حركت كرد. از نجف نيز حدود 80 دستگاه ماشين كه سرنشينان آن را علما و روحانيان و شمارى از مردم نجف تشكيل مى‏دادند براى استقبال از او حركت كرده بود. علماى طراز اول نيز هر كدام چند دستگاه ماشين كرايه كرده، در اختيار روحانيانى كه مى‏خواستند از امام استقبال كنند قرار داده بودند. 🔸كارشكنى مهره‏هاى مرموز استعمار به منظور جلوگيرى از انجام گرفتن يک استقبال باشكوه از امام و بازداشتن بسيارى از روحانيان و مردم، با تهديد و تطميع از رفتن به استقبال امام، به عنوان اولين گام براى كوبيدن او آغاز شد؛ ليكن نتيجه مطلوب را در برنداشت. با اين كارشكنى فقط توانستند شمار افرادى را كه اشتياق رفتن به استقبال امام را داشتند كاهش دهند و خود را دلخوش كنند كه با اين كار به اصطلاح «خمينى را كوبيدند و كنار گذاشتند»! 🔹اتومبيل‏هاى استقبال كنندگان در قصبه « » كه در هشتاد كيلومترى كربلاست به ماشين‏هاى حامل امام و همراهان رسيد. ماشين‏ها توقف كردند، امام و ديگر سرنشينان از ماشين‏ها پياده شدند و براى چند دقيقه‏اى در آنجا با چاى و نوشابه از حاضرين پذيرايى به عمل آمد و سپس راهى نجف شدند. 🔸شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوۀ ديگرى داشت. در ميدانى كه تقريباً در دروازه شهر قرار داشت پلاكاردى با شعار زير جلب نظر مى‏كرد: 🔹مدينة النجف الاشرف ترحب بمقدم البطل الاسلامى المجاهد الامام‏الخمينى. در ابتداى نيز پلاكارد ديگرى به چشم مى‏خورد كه شعار زير روى آن نوشته شده بود: 🔸جماهير النجف المسلمة تبدى سرورها بمقدم الامام الخمينى رمز التضحية و الجهاد. 🔹بر روى برخى از ماشين‏هايى كه براى استقبال از امام آمده بودند نيز آيه‏هايى از قرآن و گفته‏هاى ائمه(ع) به چشم مى‏خورد. همانند اين سخن امام حسين(ع): انى لا ارى الموت الا سعادة و الحيوة مع الظالمين الا برما. 🔸و مانند اين فرموده خداوند در قرآن كريم: فضل‏اللّه‏ المجاهدين على القاعدين اجراً عظيما. و افحكم الجاهلية يبغون. 🔹مقارن ساعت 4 بعدازظهر، امام و همراهان در برابر ‏‏(ع) از ماشين پياده شدند و در حالى كه روحانيان و مردم، امام را احاطه كرده بودند با سلام و صلوات وارد حرم مطهر شد. پس از به خانه‏اى كه در خيابان رسول ـ كوچه «شربه‏اى‏ها» ـ براى امام اجاره كرده بودند وارد شد و حاضران در منزل را مورد تفقد قرار داد. نماز مغرب و عشا را در منزل با جماعت ادا كرد، تا مدت زمانى خانه غرق شور و نشاط بود و روحانيان و مردم متناوباً به ديدار امام مى‏آمدند.(نهضت امام خمینی، ج2، صص171-167) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢پرسش عجیب آیت‌الله حکیم از امام 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/82 🔹در نخستين شب ورود، آقايان و و شمارى از علما و مقامات حوزه علميه نجف از امام ديدن كردند. آقاى حكيم شب دوم به ديدن او رفت. آقاى حكيم ضمن گفتگو از امام پرسيد: شنيده‏ام برخلاف متعارف، نماز را در منزل برگزار كرده‏ايد؟ و امام پاسخ داد خيلى از كارهايم خلاف متعارف است؛ و گفتگو در همين‏جا خاتمه يافت. 🔸چقدر مناسب بود اگر آقاى به جاى پرسش از محل اقامه نماز امام از انگيزه و سبب نهضت و قيام او و دردسرها و رنج‏هايى كه در اين راه تحمل كرده بود، سخن به ميان مى‏آورد و علت زندان رفتن و تبعيد او را سؤال مى‏كرد تا از اين راه به اوضاع سياسى ايران و عملكرد رژيم شاه آگاهى يابد و در برخورد با جريانات و رويدادهاى ايران دچار اشتباه نشود و ناآگاهانه عمل نكند؛ ليكن چه توان كرد كه بعضى از مقامات روحانى با وجود مسئوليت‏هاى سنگينى كه در قبال اسلام و امت اسلامى دارند از برابر بسيارى از مسائل پيچيدۀ اسلامى، اجتماعى و سياسى بى‏تفاوت مى‏گذرند و آن را ناچيز مى‏شمارند. در نتيجه زيان‏هاى جبران‏ناپذيرى به اسلام و جامعۀ اسلامى وارد مى‏آيد و راه نفوذ و سلطۀ اجانب و دشمنان ديرينۀ اسلام در كشورهاى اسلامى باز مى‏شود. 🔹اصولاً بسيارى از مقامات روحانى نجف اشرف نه تنها به خود اجازه ندادند كه از اطلاعات ژرف و گسترده، تجربه‏هاى همه‏جانبه و آگاهى‏هاى سياسى امام درباره اوضاع ايران و منطقه و خطراتى كه در به وجود آمده بود و اساس اسلام را تهديد مى‏كرد آگاهى يابند و اطلاعى كسب كنند بلكه كوشيدند مردم را نيز از اشعه فروزان فكرى و روحى امام دورنگه‏‏دارند و از انعكاس انديشه‏هاى والا و حماسه‏ساز امام در سطح عراق پيشگيرى كنند. 🔸از طرف ديگر مهره‏هاى استعمار و ارتجاع در حوزه نجف نيز تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا پيش از آن‌که امام بتواند سرود بهاران را بر سرمازدگان زمستان سياه ساخته و پرداخته بخواند و سردستان خاموشى و سكوت را بشكند، او را در زير بهمن سنگين تهمت، افترا و انواع برچسب‏ها مدفون سازند و با جوسازى و شايعه‏پراكنى، توفانى عليه او پديد آورند. 🔹يكى از روحانيان نجف با ورود امام به عراق در مجلس انسى اظهار كرده بود: اين سيد، حوزه قم را برهم ريخت. اكنون بايد مراقب باشيد كه حوزه نجف را بر هم نريزد!!. (نهضت امام خمینی، ج2، صص173-171) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢جشن روحانیون مبارز به مناسبت ورود امام به نجف اشرف 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/83 🔹به مناسبت ورود امام به نجف، جشن باشكوهى از طرف روحانيان مبارز و متعهد در برگزار شد كه بسيارى از مقامات روحانى و نيز برخى از مردم نجف در آن جشن شركت كردند و قصيده‏هاى زيبايى كه از طرف بعضى از شعراى عرب سروده شده بود خوانده شد، كه فقط يک بيت آن را توانستم به دست بياورم. نجم الخمينى فى‏الافق العراق بدا بشرى لقد أنجز الاقبال ماوعدا 🔸آقاى يكى از فضلاى حوزه نجف نيز قطعه شعرى را در آن جشن باشكوه قرائت كرد كه فقط اين چند بيت آن به دست آمده است. ديدى كه عاقبت ز پس ابر قيرگون خورشيد بهر نورفشانى گشود راه ديدى كه دى گذشت و خزان رفت و گل دميد بلبل به گلشن آمد و شد تازه هر گياه ديدى كه خصم از بر خورشيد تابناک خفاش‏وش گريخت كه نتوان كند نگاه آن مرجعى كه هست به او فخر مسلمين روح‏اللّه‏ است نام وى و ارواحنا فداه 🔹حاج شيخ از علماى نجف كه گفته مى‏شود حدود سى سال با حاج هم‏مباحثه بوده است، درباره امام چنين سروده است: مادر دوران نزاد همچو خمينى هم نتوان گفت تا قيامت كبرى كعبه اسلاميان و ركن شريعت حامى دين مبين و آيت عظمى خُلق نكويش تراث ختم رسولان مفرد آن مهر، زين مه است مثنى تالى علامه است و خواجه طوسى گوى سبق زبن فهد برده به تقوى من به شگفتم كه زنده‏گشت محقق نامده رجعت چگونه آمده دنيا ران ملخ را كند قبول سليمان حاتمى ار نشمرند نظم تو شيوا (نهضت امام خمینی، ج2، ص174-173) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢مقابله روحانیون انقلابی با توطئه شریعتمداری و باند وی 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/84 🔹آقاى از طرفى با مخابره تلگرام براى علماى شهرستان‏ها مى‏خواست وانمود كند كه اقدامات فراوان او سبب بردن امام به شده است و از طرف ديگر بر آن بود كه اين تغيير محل تبعيد را آزادى امام قلمداد كند! از اين رو يكى از سخنگويان او در روز شنبه 1344.7.17 (13 ج 2 85) طى نطقى كه به مناسبت به اصطلاح افتتاح دارالتبليغ ايراد مى‏كرد، اعلام داشت: 🔸 ... امروز از دو جهت روز مسرت‏بارى است و درخور آن‌که به علماى اسلام و ملت مسلمان عرض تبريک و تهنيت بشود، يكى آن‌كه به مباركى افتتاح مى‏شود و دوم آن‌كه مژده آزادى و پايان تبعيدى آيت‏اللّه‏ خمينى را دريافت كرده‏ايم!... 🔹ليكن آگاهى و هوشيارى مقامات متعهد روحانى و در رأس آنان امام خمينى اجازه نداد كه اين توطئه جامه عمل پوشد. امام در پاسخ تلگرام‏ها و نامه‏ها بر اين نكته فراوان تكيه كرد كه نجف اشرف او مى‏باشد آنجا كه آورده است: 🔸«... اينجانب در اين تبعيدگاه ثانوى در تحت قباب مطهره دعاگوى اسلام و مسلمين و حوزه‏هاى علميه و طبقه جوان زحمتكش رنج‏ديده مى‏باشم». 🔹«... مرقوم محترم آقايان كه در حال تبعيد اينجانب از تركيه به عراق مرقوم شده بود...». 🔸«... تبعيد اينجانب به تركيه و از آنجا به عراق موجب نگرانى نيست...». 🔹«... فضلا و اعلام قم كه حقاً وفادارى خود را اثبات فرموده، مايه اميد اينجانب مى‏باشند... و در اول وقت رفع منع، به خواست خداوند تعالى خود را در بين آنها خواهم ديد...». 🔸 و حوزه علميه قم نيز نقش خود را در درهم شكستن اين توطئه به بهترين نحوى انجام داد، از طرفى با تهيه طومار و تلگراف و اعلاميه كوشيد كه ملت ايران را به اين واقعيت آگاه سازد كه نجف اشرف، دومين تبعيدگاه امام است. از طرف ديگر با اجراى يک سلسله برنامه‏ها كوشيد تا نام خمينى و راه او را بيش از پيش در ميان اجتماع مطرح كند.(نهضت امام خمینی، ج2، ص206) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢ماجرای دیدار امام با مرحوم آیت‌الله حکیم/صفحه نخست 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/85 🔹امام خمينى به دنبال اقامت در بدون ترس از هياهو و دسيسه‏هايى كه از طرف دشمنان در اطراف او جريان داشت، بر آن شد كه رسالت مقدس خود را در راه مبارزه با افكار و پندارهاى انحرافى و غير اسلامى در نجف كه از طرف عوامل و ايادى كارآزموده استعمار ايجاد شده بود، آغاز كند و با در جريان گذاشتن مقامات روحانى از رويدادها و مسائل روز كشورهاى اسلامى با توطئه‏هاى استعمار كه حوزه علميه نجف را در بى‏خبرى، تاريكى و خمودى فروبرده بود، به مقابله برخيزد. براى اين منظور در شب 44.7.27 به ديدار علما و مقامات روحانى پرداخت و با آقايان ، و ملاقات كرد و در ديدار با آقاى حكيم كوشيد كه او را آگاه كرده، از دسيسه‏هاى توطئه‏گرانى كه مى‏كوشيدند علماى نجف را از جوّ حاكم بر ايران و منطقه دور نگه‏دارند برحذر دارد. 🔸از اين‏رو در اين ديدار آنگاه كه از كسالت آقاى حكيم سخن به ميان آمد امام فرصت را غنيمت شمرد و رسالت تاريخى خود را چنين آغاز كرد: 🔹خوب است براى تغيير آب و هوا به ايران برويد و اوضاع آنجا را از نزديک ببينيد و مشاهده كنيد كه بر اين ملت مسلمان چه مى‏گذرد. در زمان مرحوم بروجردى عدم اقدام ايشان را عليه دولت جابره، حمل بر صحت مى‏كردم و مى‏گفتم مطالب را به ايشان نمى‏رسانند. نسبت به جنابعالى هم اينطور معتقدم كه فجايع حكومت ايران را به سمع شما نمى‏رسانند و الا شما هم ساكت نمى‏مانديد. در تهران به عنوان 25 سال سلطنت پهلوى جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از اين مردم فقير براى مصارف جشن گرفتند، 800 دختر و 800 پسر به عنوان دعا در محلى به جان هم انداختند. به عنوان دعا چه كرده‏اند از گفتنش خجلم. 🔸آقاى حكيم: شما كه اينجا هستيد به من لطفى ندارد ايران بروم، وانگهى چه مى‏شود كرد، چه اثرى دارد. 🔹امام: قطعاً اثر دارد، ما با همين قيام تصميمات خطرناك دولت را متوقف كرديم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعاً مؤثر است. 🔸آقاى حكيم: اگر احتمال عقلايى نيز داشته باشد و از طريق عقلايى اقدام شود، خوب است. 🔹امام: قطعاً تأثير دارد، چنانچه اثر هم ديديم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است و اقدام غير عاقلانه اصلاً مورد بحث نيست. مقصود اقدام علما و عقلاى ملت است. 🔸آقاى حكيم: اقدام حاد كنيم مردم ما از تبعيت نمى‏كنند، مردم دروغ مى‏گويند، آن‌ها پى‏‏شهوتند. براى دين سينه چاک نمى‏كنند. 🔹امام: چطور مردم دروغ مى‏گويند؟! اين مردم كه جان دادند، زجر ديدند، حبس كشيدند، تبعيد شدند، اموال‌شان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سر محل كه سينه جلو گلوله دارند دروغ مى‏گويند؟! 🔸آقاى حكيم: تبعيت نمى‏كنند، مريد شهوات و اغراض ماديه هستند! 🔹امام: عرض كردم كه مردم در 15 خرداد جوانمردى و صداقت خود را نشان دادند. 🔸آقاى حكيم: اگر قيام كنيم و خونى از بينى كسى بريزد، سر و صدايى بشود، مردم به ما ناسزا مى‏گويند و سر و صدا راه مى‏اندازند. 🔹امام: ما كه قيام كرديم از احدى به جز مزيد احترام و سلام و دستبوسى نديديم و هر كه كوتاهى كرد، حرف سرد شنيد و مورد بى‏ارادتى مردم واقع شد. در تبعيد تركيه به يكى از دهات تركيه كه اسمش يادم نيست رفتم، اهالى آن ده گفتند: وقتى مشغول عمليات ضد دينى خود شد علماى تركيه جمع شدند و به اتفاق، مشغول فعاليت عليه تصميمات آتاتورک شدند. آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علماى تركيه را به قتل رسانيد. من شرمنده شدم، پيش خود فكر كردم كه آن‌ها سنى مى‏باشند، وقتى خطر را به دين اسلام نزديک مى‏بينند، چهل نفر كشته مى‏دهند، ولى علماى شيعه در اين خطر عظيمى كه بر ديانت‌مان وارد آمده خون از دماغ‌مان نيامد (نه از دماغ من و نه شما و نه ديگرى). واقعاً جاى خجلت است.(نهضت امام خمینی، ج2، صص223-221) ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
ماجرای دیدار امام با مرحوم آیت‌الله حکیم/صفحه دوم 🔸آقاى حكيم: چه بايد كرد بايستى احتمال اثر بدهيم، كشته دادن چه اثر دارد. 🔹امام: عمليات ضد دينى دو جور است: يكى مثل بى‏دينى مى‏كرد و مى‏گفت من مى‏كنم و نسبت به شرع نمى‏داد. البته موضوع اقدام عليه او از باب بود، ولى شاه فعلى هر عمل ضد و مى‏كند و مى‏گويد از دين است، نظر قرآن چنين است. من از قرآن كريم مى‏گويم. اين بدعت عظيم كه بر اساس ديانت لطمه وارد مى‏كند قابل تحمل نيست. بايد جانبازى كرد، بگذاريد تاريخ ثبت كند كه وقتى دين مورد حمله واقع شد عده‏اى از علماى شيعه قيام كردند و دسته‏هايى از آن‌ها كشته شدند. 🔸آقاى حكيم: تاريخ چه فايده‏اى دارد بايد اثر داشته باشد. 🔹امام: چطور فايده ندارد؟! مگر قيام ـ‏‏عليهماالسلام‏‏به تاريخ خدمت مؤثرى نكرد؟ و چه بهره بزرگى از قيام آن حضرت مى‏گيريم؟ 🔸آقاى حكيم: راجع به چه مى‏فرماييد؟ ايشان كه قيام نكردند. 🔹امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مريد داشت قيام مى‏كرد. در اول امر قيام كرد ديد مريدها فروخته شده‏اند، لذا فتح نكرد. اما شما در تمام ممالك اسلامى مقلد و مريد داريد. 🔸آقاى حكيم: من كه نمى‏بينم كسى را داشته باشم كه اگر اقدامى كرديم تبعيت نمايد. 🔹امام: شما اقدام و قيام نماييد من اولين كسى خواهم بود كه از شما تبعيت خواهم كرد! 🔸آقاى حكيم، لبخند و سكوت...‏‏.(نهضت امام خمینی، ج2، صص223-221) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢نخستین سخنرانی امام در نجف اشرف 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/86 🔹امام بحق مى‏دانست در محيطى كه عوامل و ايادى استعمار روى شعار «تفكيک دين از سياست» فراوان تبليغ كرده‏اند و آن پندار غلط و انحرافى را رسوخ و نفوذ داده‏اند و انديشه‏ها و اذهان را از اسلام راستين دور ساخته‏اند، از ايران سخن گفتن و از مردم آن محيط انتظار يارى داشتن، دور از انديشمندى و عينيت‏گرايى است. 🔸از اين‏رو، بر آن شد كه پيش از هر كار، مسئوليت‏هاى عالمان اسلامى، روحانيان و طلاب و زمامداران كشورهاى اسلامى را بازگو كند و گرد و غبار تيره‏اى را كه بر چهره اسلام نشسته بود بزدايد و حقايق را آشكار كند. براى اين منظور با آنكه خود را در ، تبعيدى و موقت مى‏ديد، بر آن شد كه به تدريس بپردازد و در كرسى درس، ضمن شكافتن دقايق و ظرايف علوم، حقايق اسلامى را بازگو كند و به رشد فكرى شاگردان خود همت گمارد. 🔹از اين رو، در طى نخستين نطقى كه در نجف به مناسبت آغاز درس ايراد كرد، بدون آن‌كه كوچک‌ترين اشاره‏اى به اوضاع ايران كند، تاريخ صدر اسلام، موقعيت والا و بالنده سرزمين‏ها و كشورهاى اسلامى، وظايف و مسئوليت‏هاى سنگين طبقات مختلف جامعه اسلامى را تشريح كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، ص226) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تعصبات جاهلی ارتجاع نجف/صفحه نخست 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/87 🔹عوامل و ايادى استعمار و ارتجاع در نجف كه انتظار داشتند، امام در همان نخستين سخنرانى خود با موضعگيرى تند و پرخاشجويانه عليه شاه در آن محيطى كه اسم سياست را بر زبان آوردن كفر شمرده مى‏شد، زمينه كوبيدن خود را در سطح حوزه نجف هموار كند و سوژه‏اى به دست آنان دهد، تا با برچسب « » او را در آن حوزه ساقط كنند، از موضع تاكتيكى و اصولى او در اولين نطق، سخت در شگفت ماندند و از روشنگرى ريشه‏دار و دگرگون‏كننده او كه رشته‏هاى چندين ساله آنان را پنبه مى‏كرد، نگران شدند و تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا از هر راه ممكن فرياد اين فريادگر بزرگ قرن را خاموش كنند و او را در ميان حوزه و جامعه عراق به انزوا بكشانند و براى پيشبرد نقشه خود، شمارى از كارآزموده‏هاى زبردست حوزه را واداشتند كه در درس امام شركت كنند و با ايراد و اشكال بكوشند كه او را درمانده سازند و يا دست‏كم او را در مسائل علمى ناتوان جلوه دهند و از اين راه طبل بی‌سوادى را عليه او به صدا درآورند و او را براى هميشه از سطح مراجع و علما پايين آورند و خاطر آشفته و نگران شاه و و «C.I.A» را براى هميشه از خطر او آسوده سازند. 🔸رژيم شاه كه از روآوردن فراوان توده‏هاى مسلمان به امام و تقليد از او، سخت وحشت‌زده و بيمناک بود كمترين انتظارى كه از مهره‏هاى كهنه‏كار استعمار در نجف داشت پايين آوردن امام از مقام مرجعيت و از جرگه مراجع بود كه از طريق ايجاد اشكال و ترديد در اذهان توده‏هاى مسلمان نسبت به درجه علمى او، امكانپذير مى‏شد. 🔹از اين رو با شروع درس امام، كارآزموده‏هاى مجامع علمى و روحانى نجف كه در بحث و ايراد و اشكال و كوبيدن حريف، تخصص ويژه داشتند، به حوزه درس امام هجوم آوردند، تا با اشكال‏تراشى‏ها، نكته‏گيرى‏ها و به كار انداختن فوت و فن ويژه خود، به اصطلاح كار امام را يكسره كنند! آنان را عقيده بر اين بود، و عمرى چنين آموخته بودند، كسى كه در حوزه علميه نجف تحصيل‏نكرده باشد اساساً عالم و مجتهد نيست، از اين رو مغرور بودند كه امام چون فارغ‏التحصيل حوزه نجف نيست نمى‏تواند در برابر محققان و كاوشگران مقاومت كند و زود از پا در مى‏آيد! 🔸امام درس رسمى خود را از مكاسب محرمه آغاز كرد و درهاى تازه‏اى از ژرفاى دانش خود را بر روى دانش‏پژوهان حوزه نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنيده‏اى به حوزه علميه نجف عرضه كرد كه بسيارى از علماى فارغ‏التحصيل و بى‏نياز از تحصيل را به شگفتى واداشت و بهت‏زده كرد تا آنجا كه بعضى از مقامات برجسته روحانى آنگاه كه در حوزۀ درس امام حضور يافتند، صريحاً اعتراف كردند... 🇮🇷 @IRANeMOASER