eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
413 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢محاصره و غارت بيت و کتابخانه امام در قم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/99 🔹رژيم شاه به منظور فراهم كردن زمينه جهت برداشتن دومين گام، به عنوان واكنش در برابر حركت امام دستور جلوگيرى از برگزارى مراسم روضه‏خوانى و سوگوارى در منزل امام در قم را صادر كرد... 🔸اين فرمان در تاريخ 46.7.4 به ساواك قم ابلاغ می‌شود و بى‏درنگ از برگزارى هرگونه مراسمى در منزل امام جلوگيرى به عمل مى‏آيد؛ ليكن مردم مبارز و وفادار به رهبرى براى خنثى كردن توطئه رژيم كه بر آن بود نام امام را از يادها ببرد و چراغ بيت او را خاموش سازد، به واكنش دست زدند و رفت و آمد به منزل امام را افزايش دادند، اين حركت مردمى، رژيم شاه را بر آن داشت كه بيت را در محاصره قرار دهد و از ورود مردم به منزل امام جلوگيرى كند... 🔹رژيم شاه به دنبال اين قانون‏شكنى‏ها و خودكامگى‏ها، دستور يورش به منزل امام در قم و بازرسى از آن را به عنوان واكنش ديگرى در برابر صدور اعلاميه امام از نجف و حركت تاريخ‏ساز او صادر كرد، ضمناً دستور داد كه: «ترتيبى داده شود كه در آينده هيچ‏گونه تردد و تجمعى در منزل مورد بحث به عمل نيايد». 🔸و به اين ترتيب به گمان خود درب منزل امام را براى هميشه بست و خمينى را به ديار فراموشى فرستاد در ساعت 10 صبح روز سه‏شنبه 46.8.22 مأموران و همراه با نماينده به منزل امام در يورش بردند و تا ساعت 13 روز مزبور، كليه كتاب‏هاى امام كه بنابر گزارش ساواک بيش از ده هزار جلد بوده است، همراه با اوراق و اسناد تاريخى فراوان ضبط كردند و به ساواک انتقال دادند؛ و درب منزل امام را بسته، هرگونه رفت و آمدى را به آن منزل ممنوع اعلام كردند... 🔹طبق گزارش ساواک در اين بازرسى مدارک و اسناد مهمى به دست آنان افتاد از جمله: 🔸الف) نامه‏ها و گزارشات تنى چند از كه با امام در ارتباط بودند و نيز مقامات روحانى و سياسى كه در مورد مسائل گوناگون به امام نامه نوشته و پيشنهاداتى داده بودند و يا نظريه خواسته بودند. از جمله نامه 32 صفحه‏اى سرهنگ در مورد دزدى و سوءاستفاده مالى و كه هر دو مى‏باشند و نفوذ آن‌ها در ارتش، دربار و...؛ نيز رونوشتى از بخشنامه صادره از طرف فرماندهى لجستيكى به واحدهاى تابعه مبنى بر اينكه طبق نامه اداره روابط عمومى ستاد بزرگ ارتشتاران در آگهى‏هاى استخدام نبايستى مذهب قيد شود. 🔹ب) طومارهايى كه با امضاى هزاران نفر از توده‏هاى مسلمان از اطراف و اكناف كشور به عنوان پشتيبانى از امام فرستاده شده بود. 🔸ج) پيش‏نويس اعلاميه‏هايى كه امام صادر كرده بود. 🔹د) عكس‏هاى تاريخى امام با مردم در مراسم و رويدادهاى گوناگون سياسى. 🔸ه) اسامى افرادى كه وجوهات در اختيار امام قرار داده بودند. 🔹كشف اين اسناد از طرف ساواک نه تنها از نظر تاريخى زيان‏هايى به بار آورد، بلكه از نظر سياسى نيز مى‏توان گفت خطرهايى را متوجه افرادى كرد كه دور از چشم ساواک با امام ارتباط داشتند؛ و اصولاً نگه داشتن آن اسناد و مدارک در منزل امام كه نزديک به سه سال از او مى‏گذشت، دور از ژرف‏انديشى و آينده‏بينى و بينش سياسى و مسئوليت‏پذيرى بوده است؛ و عامل اصلى ضربه‏هايى است كه در طول نهضت امام بر مبارزان وارد آمد و امروز نيز مى‏آيد... 🔸رژيم شاه همزمان با يورش غيرقانونى به منزل امام، به ايلغار كتابخانه جديدالتأسيس امام در قم به نام عصر نيز دست زد و هزاران جلد كتاب علمى، فلسفى، سياسى، اقتصادى و اخلاقى آن كتابخانه را به يغما برد و درب كتابخانه را مهر و موم كرد تا بدين وسيله دانش‏پژوهان را از فرهنگ اسلامى بى‏نصيب كند...(نهضت امام خمینی، ج2، صص378-375) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢جلوگیری از پرداخت شهریه به طلاب توسط رژیم پهلوی 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/100 🔹رژيم شاه به دنبال بستن درب منزل و كتابخانه امام، سومين مرحله واكنش مذبوحانه خود را در برابر حركت سياسى امام در ، به مورد اجرا گذاشت و مسئولان پرداخت شهريه امام را در قم به ساواک فراخواند و با تهديد و ارعاب از آنان التزام گرفت كه از پرداخت شهريه امام در قم خوددارى كنند. 🔸مسئولان شهريه امام به منظور چاره‏انديشى جهت پرداخت شهريه در منزل يكى از روحانيان به نام حاج شيخ صاحب ‏الشيعه گرد آمدند. در اين گردهمايى پس از گفتگو و تبادل نظر بر آن شدند كه از هر شهرستانى، روحانى‏اى را برگزينند و شهريه روحانيان هر شهرستانى را به وسيله او بپردازند. اين برنامه به مورد اجرا درآمد و شهريه (ماه رمضان 87) مهرماه 46، بدون آن‌كه نمود خارجى داشته باشد، داده شد. ساواک قم ناگهان دريافت كه شهريه امام طبق اصول و برنامه خاصى پرداخت شده است، لذا از اين جريان سخت خشمگين گرديد و طى گزارشى به تهران خواستار فشار بيشتر به مسئولين و مقسمين شهريه امام شد. (نهضت امام خمینی، ج2، ص379) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢جشن منحوس تاجگذاری در میان فلاکت ملت 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/101 🔹شاه به منظور جبران شكست‏ها، ناكامى‏ها و ناتوانى‏هاى خود، هر روز جشنى برپا مى‏كرد و به چراغانى و آذين‏بندى دست مى‏زد. از پايتخت تا دوردست‏ترين دهات‏ها و روستاها مردم زحمتكش و تهى‏دست را با زور سرنيزه وامى‏داشت كه به جشن و چراغانى دست بزنند و يا هزينه سنگين جشن‏هاى نكبت‏بار او را بپردازند. 🔸در آبان سال 1346 شاه مراسم تاجگذارى ترتيب داد و ميليون‏ها دلار از دسترنج مردم را صرف هزينه اين مراسم كرد. 🔹در آن شرايط كه زحمتكشان ايران براى به دست آوردن كار و لقمه‏اى نان راهى ديار بيگانه مى‏شدند و در مرزهاى كشورها سرگردان مى‏ماندند، شاه ميليون‏ها دلار صرف تاج‏سازى و جشن تاجگذارى كرد و بر ناتوانى و بينوايى توده‏هاى محروم ايران افزود. 🔸روزنامه‏هاى ايران، با آب و تاب فراوان درباره وزن و ارزش تاج‏هايى كه و قرار بود بر سر بگذارند، قلم‏فرسايى كرده، چنين نوشتند: 🔹... ، جواهرساز معروف فرانسوى كه در برابر جواهرات سلطنتى ايران شگفت‏زده و حيران مانده است تاجى از طلا و طلاى سفيد ساخته است كه در مركز آن 150 قيرات زمرد گذاشته و از دو زمرد 100 قيراتى براى تزيين جلو و عقب تاج استفاده كرده است. براى تزيين ساير قسمت‏هاى تاج علياحضرت از 499 قطعه بلريان، 36 قطعه زمرد كوچک و 105 دانه مرواريد استفاده كرده است. 🔸و در كنار آن مى‏خوانيم: ... بسيارى از خانه‏هاى لوله‏كشى نشده و مردم به وسيله تانكر، آب مورد نياز خود را تأمين مى‏كنند، اما اين تانكرها نرخ معينى ندارند، يكى آب را تانكرى 18 تومان، ديگرى 15 تومان و ديگرى 12 تومان مى‏فروشد...‏‏. 🔹قريه ‏آباد، در دو كيلومترى شهر رى... تا چندى قبل آب آشاميدنى آن از قنات داخل قريه تأمين مى‏شد ولى مدتى است اين قنات خشک شده است...‏‏. 🔸و در خود : 🔹... اهالى ساكنين كوچه‏هاى 25 و 26 از نظر آب آشاميدنى در مضيقه هستند و نوشته‏اند با اين‌كه چند سال قبل از ما پول گرفتند كه به ما آب بدهند ولى تا به حال خبرى از آب نشده است...‏‏ . *** 🔸نه دكتر داريم و نه راه به دكتر ما ساكنين «نيكنام ده» از دهات ، كه بالغ بر سه هزار نفر مى‏باشيم از نظر نداشتن جاده اتومبيل‏رو، در مضيقه‏ايم و اگر بخواهيم مريض خود را از ده به شهر برسانيم تقريباً بايد 30 كيلومتر راه پياده طى كنيم تا به سد برسيم و تازه اگر آنجا ماشين گير آمد شانس آورديم، در غير اين صورت باز بايد مقدارى راه پياده طى كنيم تا به پل كه بيمارمان را به طبيب برسانيم...‏‏. 🔹... در چهار كيلومترى شهرستان قريه‏اى وجود دارد به نام ، با هزار نفر سكنه، اين دهكده فاقد آب آشاميدنى و زراعتى است و همچنين طبيب و دارو ندارد. اهالى حاضرند بين خودشان پول جمع‏آورى كنند و دولت هم كمک كند تا يك حلقه چاه در اين قريه حفر شود و قريه از نيستى نجات پيدا كند...‏‏. 🔸در اين شرايط مرگبار، شاه و درباريان و دار و دسته او افتخار داشتند: 🔹... شماره گوهرهايى كه در روى نشانده شده به شرح زير مى‏باشد: 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قيراط، 50 قطعه زمرد به وزن 199 قيراط و 2 آنه دو قطعه ياقوت كبود به وزن 19 قيراط، 368 حبه مرواريد غلطان. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، روى هم 444 مثقال يعنى در حدود دو كيلو و هشتاد گرم مى‏باشد. 🔸و تاج شهبانو: وزن تاج با كلاه 480.900 و يك گرم مرصع به: 36 عدد زمرد 36 عدد ياقوت 105 عدد مرواريد 469 1 عدد بلريان 1 قطعه جواهر. ... 🔹تاجى كه علياحضرت فرح در روز جشن تاجگذارى بر سر خواهند گذاشت تقريباً دو كيلو وزن دارد و جواهرات آن در ميان طلا و طلاى سفيد كار گذاشته شده است، قيمت اين تاج را به هيچ وجه نمى‏توان تخمين زد و يا حساب كرد. اين تاج ميليون‏ها دلار ارزش دارد...‏‏. (نهضت امام خمینی، ج2، صص412-409) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شهادت جهان‌پهلوان تختی 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/102 🔹ملت ايران در بامداد روز دوشنبه 18 دى‏ماه 1346 (7 شوال 87)، به طور ناگهانى خبر درگذشت تختى را شنيد. روزنامه‏هاى وابسته به رژيم شاه با تيتر درشت و تكان‏دهنده، به دروغ نوشتند: «غلامرضا تختى خود را كشت» و طبق ديكتۀ ساواک علت خودكشى او را «اختلاف خانوادگى» وانمود كردند و محل آن را «هتل آتلانتيک» واقع در خيابان طالقانى گزارش دادند... 🔸رژيم شاه ادعا داشت كه تختى خودكشى كرده و ساواک در مرگ او دست نداشته است، بنابراين چند سؤال در اينجا مطرح مى‏شود: 🔹1. تختى براى خودكشى چرا به كه هتلى لوكس و يكى از مراكز فعاليت ساواک بوده است و از پشت به حياط يكى از ادارات ساواک راه داشته است مى‏رود و چه نيازى به سكونت در آن هتل دارد؟ آيا در منزل خود در تهران، در باغ خود در شمال و يا در گوشه‏اى از بيابان دوردست و يا در دل كوهى نمى‏توانست سم بخورد و خود را از بين ببرد؟ با آن‌كه تختى فرزند كوه و صحراست؟ 🔸2. با در نظر گرفتن آن‌كه مردم از اول با خبر خودكشى تختى با شک و ترديد روبه‏رو شدند، چرا روزنامه‏هاى دولتى و وابسته نتوانست گزارش صحيح و درستى از جريان به اصطلاح خودكشى تختى ارائه دهد تا بتواند شک و ترديد مردم را برطرف كند؟ و برعكس در گزارشات خود دچار آنچنان تناقض‏گويى آشكار و رسوايى شد كه به سوءظن و ناباورى مردم دامن زد؟ آيا گزارشات ضد و نقيض روزنامه‏هاى وابسته به رژيم شاه در مورد مرگ تختى، بازگو كننده اين حقيقت نيست كه جريان به آن صورتى كه رژيم شاه و رسانه‏هاى گروهى وابسته به آن ادعا مى‏كردند نبوده است؟ 🔹3. چرا رژيم شاه پيش از آن‌كه خبر خودكشى تختى را رسماً اعلام كند، برنامه خاكسپارى او را با شتاب هرچه بيشتر به مرحله اجرا گذارد؟ و جسد او را به دست خانواده او نداد؟ و حتى از نشان دادن جسد او به آنان خوددارى كرد؟ 4. عده‏اى از آنان كه جسد تختى را در غسالخانه ديده بودند، نقل كردند كه پشت سر تختى شكاف برداشته و در بدنش آثار ضرب و جرح نمودار بوده است. 🔹5. چرا ساواک دستور جمع‏آورى عكس‏هاى تختى را در سراسر كشور صادر مى‏كند و حتى پس از گذشت حدود سه سال از شهادت او، وقتى مى‏بيند عكس او در سالن ورزشى دانشگاه شيراز نصب شده است، دستور مى‏دهد: «به نحوى كه دخالت ساواک افشا نگردد نسبت به برداشتن عكس غلامرضا تختى از سالن فوق اقدام نمايند».(نهضت امام خمینی، ج2، صص431 و 446-445) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢كودتاى بعثى‏ها در عراق 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/103 🔹به دنبال حمله وحشيانه اشغالگران فلسطين به كشورهاى عربى در خردادماه 1346 و شكست سهمگينى كه بر وارد آمد، قدرت ناصرى‏ها در كشورهاى عربى تضعيف شد و سردمداران حزب بعث كه در زندان عراق به سر مى‏بردند، آزاد شدند و زير نظر سرويس‏هاى جاسوسى به منظور به دست گرفتن قدرت و بازگرداندن به عراق، به توطئه نشستند و فعاليت گسترده و دامنه‏دارى را جهت كسب پشتيبانى ابرقدرت‏ها از خود آغاز كردند. 🔸سردمداران حزب بعث، پس از آزاد شدن از زندان به ظاهر خود را از فعاليت‏هاى سياسى كنار كشيدند و به منظور اغفال رژيم حاكم بر عراق، به كسب و كار مشغول شدند و به گاودارى و دامدارى پرداختند، ليكن در پشت پرده به بند و بست‏هايى جهت به دست گرفتن قدرت و ادامه خدمت و مأموريت براى استكبار جهانى سرگرم بودند و زير نظر به فعاليت‏هاى ضدميهنى خود ادامه مى‏دادند. 🔹تلاش حزب بعث، در داخل و خارج عراق به منظور انجام و به دست گرفتن قدرت، به‌شدت و سرعت دنبال شد؛ ليكن اشكال كار در اين بود كه اين حزب هيچ‏گونه پايگاهى در عراق نداشت، نه در و نه در ميان ؛ و بيم آن مى‏رفت كه اگر دست به كودتا بزند همانند سال 1343 با نافرجامى و شكست روبه‏رو شود، به‌ويژه اينكه خون‏ريزى‏ها و وحشيگرى‏هاى حزب بعث در آن سال سبب وحشت و نفرت ملت عراق را فراهم آورده بود و در صورت دست زدن آن حزب به كودتا نه تنها مردم عراق از آن حمايت نمى‏كردند، كه با تمام قوا به ستيز و رويارويى برمى‏خاستند. 🔸انگليس به منظور رفع اين مشكل و پيشگيرى از شكست كودتا، را بر آن داشت كه با كمونيست‏هاى هوادار در عراق رسماً ائتلاف كند و نيز از عناصر ارتجاعى در آن كشور و از مهره‏هاى امريكايى در ارتش عراق كمک بگيرد؛ و به اين ترتيب موافقت همه ابرقدرت‏ها را در انجام كودتا عليه رژيم عبدالرحمن عارف فراهم آورد. از آنجا كه رژيم عبدالرحمن عارف وصله ناجورى در منطقه بود، نه امريكا از آن دلِ خوشى داشت و نه انگلستان، و نه شوروى مى‏توانست به وسيله آن به منافع استعمارى خود در عراق و خليج‏فارس برسد؛ به همين دليل توافق ابرقدرت‏ها جهت سرنگونى آن رژيم را آسان مى‏كرد... 🔹 كه از طرف به رفته بود تا با بعضى دولت‏ها راجع به كودتايى كه بنا بود در عراق راه بيندازند گفتگو كند، موفق شد موافقت امريكا را براى انجام آن جلب كند و از كمک مهره‏هاى امريكايى در عراق برخوردار شود. 🔸انگليس پس از موفقيت در جلب موافقت به كودتا، نگران آن بود كه از طرف افراد مقاومت‏هايى صورت گيرد و كودتا را به خطر اندازد؛ از اين رو بر آن شد كه با به‏‏كار گرفتن حربه هميشگى ابرقدرت‏ها كه همانا پخش ليره و دلار است، افراد و عناصر مؤثر در ارتش عراق را خريدارى كند، تا با پركردن جيب‌شان بتواند آنان را از وفادارى نسبت به رژيم بازدارد و راه را براى كودتاى مهره‏هاى خود در عراق كاملاً هموار سازد. 🔹در تاريخ سه شنبه 25 تيرماه 1347 يعنى درست يك شب پيش از انجام كودتاى حزب بعث عراق، در بيروت مبلغ 250 ميليون دينار عراقى در اختيار قرار داد. نامبرده وابسته نظامى سفارت بغداد در بيروت و قبلاً نيز رئيس ارتش لشكر 20 عراق بود. 🔸بشيرالطالب مبلغ مزبور را بى‏درنگ به ، يكى از اعضاى حزب بعث عراق و سفير آن كشور در تسليم كرد و از طريق او بين بعضى از صاحب‏منصبان ارتش و افراد گارد رياست جمهورى توزيع شد و ، فرمانده گارد رياست جمهورى و ، فرمانده نيروهاى زرهى نيز به كودتاچى‏ها پيوستند و به اين ترتيب انگليس، توانست جلوى هرگونه پيشامد احتمالى را بگيرد و مهره‏هاى ورزيده خود را بدون كوچكترين مقاومتى بر گرده ملت عراق سوار كند. 🔹در نيمه شب چهارشنبه 26 تيرماه 1347 (20 ربيع‏الثانى 1388) كودتاى سياه انگليس در عراق به وقوع پيوست و حزب بعث عراق بدون دغدغه و زحمتى بر اريكه قدرت نشست و دوران تيره‏بختى، سيه‏روزى، اسارت و ذلت مردم عراق آغاز شد.(نهضت امام خمینی، ج2، صص514-512) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تشخیص دقیق امام درباره كودتاى بعثى‏ها در عراق 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/104 🔹 به دنبال دست يافتن به قدرت و حكومت، به منظور اغفال ملت‏هاى مستضعف منطقه، طبق شيوه ديرينه استعمار تندترين و حادترين شعارهاى چپى را سر داد و شديدترين حمله‏هاى لفظى را عليه و آغازكرد! به‏طورى كه بسيارى گمان كردند كه تندروترين جناح كمونيست‏ها در عراق بر سركار آمده‏اند! 🔸من شخصاً نيز بر اين باور بودم كه كودتاچيان كمونيست و يا چپ افراطى هستند و به خاطر دارم كه هنوز هفته‏اى از كودتاى بعثى‏ها در عراق نگذشته بود كه روزى براى كارى به حضور امام رسيدم و به مناسبتى درباره كودتاى حزب بعث در عراق اظهار نظر كردم كه چپ افراطى بر سر كار آمده است، ليكن امام برخلاف تصور من فرمود: «برعكس هستند» و من حتى امروز نيز در شگفتم كه امام در آن روز چگونه و از چه راهى به ماهيت آنان پى برده بود؟ اين يكى از ويژگى‏هاى امام است كه آينده چون امروز برايش روشن است و از نيات سياستمداران آگاه است. 🔹البته امروز وقتى در لابه‏لاى روزنامه‏هاى آن روز ايران و ديگر كشورها به كندوكاو مى‏پردازم، مى‏بينم قرائنى وجود دارد كه مى‏تواند تا حدى ماهيت كودتاچى‏هاى بعثى را بنماياند، ليكن در آن روز هيچ‏يک از روزنامه‏هاى ايران و ديگر كشورهاى اسلامى و عربى به عراق نمى‏آمد و دست يافتن به آن براى ما آسان نبود. (نهضت امام خمینی، ج2، صص518-517) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فتواى تاريخى امام درباره عمليات پارتيزانى 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/105 🔹در تاريخ شهريورماه 47، يكى از عراقى‏ها به نام كه با كار مى‏كرد به حضور امام رسيد و پيشنهاد پشتيبانى امام از فداييان فلسطين را داد و در اين زمينه استفتايى تقديم داشت. امام كه از آغاز نهضت هيچ‏گاه از مسأله فلسطين فارغ نبوده است و بخشى از قلب بزرگش را فلسطين اشغال‏شده ويژه خود ساخته است، از اين پيشنهاد با چهره گشاده و آغوش باز استقبال كرد. در پاسخ استفتايى كه در اين زمينه به عمل آمده بود و به عنوان «گروهى از فداييان فلسطين» امضا داشت، فتواى تاريخى و سازنده خود را صادر كرد و ضمن پشتيبانى از مبارزات مسلحانه مردم فلسطين «دادن زكات و ساير صدقات» را به فداييانى كه در راه آزادى فلسطينِ اشغال‏شده، پيكار مى‏كنند مجاز اعلام كرد. 🔸شايد در تاريخ اسلام و در براى نخستين بار بود كه مجتهدى وارسته و مرجعى متعهد پرداخت زكات را به مسلمانان غيرشيعه اجازه مى‏داد و به پشتيبانى از پارتيزان‏ها و برمى‏خاست. 🔹اين فتواى تاريخى ميان امام و فداييان جان بركف فلسطين پيوندى ناگسستنى و جاذبه‏اى شگرف پديد آورد و بسيارى از فداييان و مقامات فلسطينى را به شناخت امام و نهضت اسلامى او در ايران واداشت. از طرف ديگر انديشه رفتن به پادگان‏ها و اردوگاه‏هاى سازمان آزاديبخش فلسطين و پيوستن به پارتيزان‏هاى فلسطينى در بسيارى از جوانان مسلمان و مبارز ايران پديد آمد. 🔸اين فتواى تاريخ‏ساز، نه تنها عمليات پارتيزانى ملت فلسطين را تأييد و امضا كرد كه گام درخشان و جهش‏زايى بود كه در دگرگونى شيوۀ مبارزۀ ملت اسلام در ايران و ديگر كشورهاى اسلامى برداشته شد. 🔹البته امام خمينى در كتاب عمليات پارتيزانى و ديگر مبارزات تاكتيكى را به‏طور كلى امضا كرده است؛ ليكن در اين فتواى تاريخى براى نخستين بار به‏طور رسمى، جنگ‏هاى چريكى و پارتيزانى را تأييد و دادن زكات و ديگر وجوه بريه به پارتيزان‏ها را تأييد كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، صص531-530) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢اشتباه راهبردی آیت‌الله حکیم و سرنوشت تلخ ایشان 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/106 🔹آقاى حكيم كه از آن همه گستاخى و تجاوز رژيم عراق [علیه ایرانیان ساکن عراق] به ستوه آمده بود، بر آن شد براى به حركت در آوردن مردم به هجرت كند. او در زمان عبدالسلام عارف نيز به عنوان اعتراض به اعمال آن رژيم به بغداد رفته بود و براى خروج از عراق تقاضاى گذرنامه كرده بود كه با واكنش رعدآسا و خروش‏آفرين مردم عراق و هجوم و قبايل به بغداد و اعلام آمادگى آنان جهت انجام دستورات او همراه شد و موجب عقب‏نشينى دولت عراق گرديد. 🔸ليكن اين بار شرايط با آن زمان تفاوت كلى داشت، چون اين بار، نخست از كوتاه‏دستى رهبران مردم استفاده كرد و شعارهاى كاذب خود را در سطح جامعه گستراند و ذهنيت جامعه را به نفع خود تغيير داد و ديگر اينكه با اعدام‏ها، ترورها و انباشتن زندان‏ها از مردم و انجام شكنجه‏هاى توانفرسا و غير انسانى، نفس‏ها را در سينه‏ها خفه كرد. انگيزه اين هجرت صرفاً پشتيبانى از اطرافيان بازداشت‏شده و ايرانيان رانده‏شده از عراق بود و... اين انگيزه نمى‏توانست ملت عراق را با آن همه ناآگاهى به قيام عليه رژيم بعث وادارد. 🔹رژيم دست‏نشانده ابرقدرت‏ها نبود و به ابرقدرت‏ها تكيه نداشت بلكه هماره توطئه‏هايى از طرف ابرقدرت‏ها براى برانداختن حكومت او در دست اجرا قرار داشت. ليكن رژيم بعث دست‏نشانده و برخوردار از كمک همه‏جانبه ابرقدرت‏ها بود؛ از اين رو، رفتن آقاى حكيم به هيچ‏گونه واكنشى در ميان مردم عراق ايجاد نكرد... 🔸توطئه عفلق و عفلقى‏ها عليه مبنى بر متهم كردن آن به جاسوسى كه در خاطرات آمده است، رسماً عليه آقاى حكيم به مرحله اجرا در آمد و در تاريخ 3.19 ‏‏كه نزديك يک هفته از هجرت او به بغداد مى‏گذشت ـ ناگهان رسانه‏هاى گروهى عراق خبر جاسوسى را اعلام داشت و يكى از طرفداران آقاى حكيم در تلويزيون ظاهر شد و به جاسوسى براى با همدستى سيدمهدى حكيم اعتراف كرد. اعترافى كه در زير شكنجه‏هاى توانفرسا از او گرفته بودند... 🔸هنوز ساعتى از پخش خبر رسانه‏هاى گروهى عراق مبنى بر جاسوسى سيدمهدى حكيم براى ملا مصطفى بارزانى نگذشته بود كه دژخيمان بعثى به اقامتگاه آقاى حكيم در بغداد يورش بردند و به بهانه دستگيرى پسر او خانه را زير و رو كردند و بدين وسيله نسبت به او و مقام مرجعيت اهانت و جسارت كردند. 🔹آنگاه آقاى حكيم را با يك كاميون نظامى از بغداد به كوفه بردند و در منزلى كه در آنجا داشت زير نظر و محاصره قرار دادند و تلفن منزل او را نيز قطع كردند و بدين ترتيب، ضربه سهمگين و جبران‏ناپذيرى بر او وارد ساختند... 🔸همزمان با انتقال آقاى حكيم از بغداد به كوفه، تظاهراتى از طرف در نجف ترتيب داده شد، در اين تظاهرات نمايشى، بعثى‏ها به منزل آقاى حكيم در نجف حمله كردند و به در منزل سنگ و گل زدند و شعارهاى ننگين و اهانت‏بارى عليه او دادند. 🔹شگفت‏آور آنكه بسيارى از مردم عراق كه تا ديروز با احساسات شديد خود ماشين آقاى حكيم را از حركت باز مى‏داشتند و رفت و آمد را بر او دشوار مى‏ساختند، در برابر اين تظاهرات بى‏شرمانه بعثى‏ها و جسارت‏هايى كه به او كردند كوچک‌ترين واكنشى از خود نشان ندادند و تماشاچى صحنه شدند. 🔸اين نوع برخورد مردم بر اثر ناآگاهى بود و ناآگاهى مردم به شيوه مرجعيت آقاى حكيم مربوط است. او با همه علم و تقوايى كه داشت، چنين مى‏انديشيد كه بايد با يک فتوا، كشور را دگرگون كرد و مانع كار دولت‏هاى خودكامه شد، غافل از آن‌كه هر زمان به گونه‏اى است. 🔹اگر دولتى با اتكا به بر سر كارآيد، با شبكه‏هاى گسترده خود، همه را زير نظر مى‏گيرد و امكان حركت فورى و سراسرى را از ميان مى‏برد. اگر مردم عراق روشن شده بودند و به‌تدريج با اعلاميه و سخنرانى به آنان جهت داده شده بود و از «ايام‏اللّه‏»: عاشورا، و بيست و هشتم صفر، جهت روشنگرى و انقلاب فكرى بهره‏بردارى مى‏شد، بدانسان آقاى حكيم منزوى و خانه‏نشين نمى‏شد و ابتكار عمل از دست او بيرون نمى‏رفت. 🔸اينجاست كه به اصالت و ژرفايى و بنيادى بودن راه و روش او در مرجعيت پى مى‏بريم كه معتقد است مردم تنها نيرو و لشكر ما هستند و از آن‌ها بايد مردمى آگاه، با اراده و پولادين ساخت تا از همه مشكلات پيروزمندانه بيرون آمد؛ و اين در صورتى پديد مى‏آيد كه مرجع با مردم باشد، با مردم حرف بزند، سخنرانى كند، اعلاميه بدهد و بتدريج آنها را آماده سازد. اين است فرق شيوه امام و شيوه ...(نهضت امام خمینی، ج2، صص569-566) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢یادداشت ویژه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در مورد برخورد رژیم بعث با آیت‌الله حکیم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/107 🔸شهید آیت‌الله در يادداشت‏هاى خود، ماجراى آقاى حكيم را چنين بازگو كرده است: 🔹 ... دولت وقت كه بسيار خبيث و بدبخت و به غايت دور از اساس اسلام است و متمايل به چپ مى‏باشد، با كمال دقت مشغول ريشه‏كن كردن او بودند. 🔸يک آن‌كه در ابتداى حكومت، رئيس جمهور وقت [احمد حسن البکر] به منزل شخصى ايشان رفت و اظهار كرد كه آقا مناسب است حكومت را نصيحت كند كه با ما چنين سوء رفتار نداشته باشد و آقازاده آقا كه در مجلس بوده دفاع از حكومت ايران كرده و اين‌كه شماها با ايران چه كرديد كه ايران با شما بكند. 🔹و غافل از آن‌كه آمدن او و اين صحبت‏هايشان به خاطر آلوده كردن بود كه آقا با دولت ايران ... رابطه به‌خصوص دارد كه بايد ميان دو دولت ميانجيگرى كند، ايرانى كه ملت عراق به خون آن تشنه است، ايرانى كه به عنوان و در بين افراد عرب و عرب‏زبان بسيار بدسابقه و كفرمآب است. 🔸و غافل از آن‌كه مردم مى‏نشينند و مى‏گويند كه رئيس وقت كه خدمت شخص (منزل) آقا رفتند، آقا براى بهبود وضع شيعيان از او چه خواسته و چه گفته و مقاصد خودشان را چرا به آنان در مقابل بعضى باج‏ها، تحميل نكردند...‏‏. 🔹با در نظر گرفتن اين جهات و يك جهت ديگر كه دولت عراق پيش آورد آقا را غافل كردند و به عنوان طرفدار عجم در عراق معرفى نمودند؛ و آن اين بود كه حمله كردند به ايرانى‏ها كه در عراق هستند و آن‌ها را تسخير كردند و كتک زدند و اذيت نمودند و روحانيت را تحت فشار قرار دادند... بعد ايشان هم به عنوان اعتراض از ، كه در ايام صفر بود و اربعين، مراجعت به نجف كرده و آن دولت قلدر بى‏انصاف، به مجرد ورود آقا به دست از زشت‏كارى‏هاى خود برداشت و با اين عمل كوچک به مردم اعلام كرد كه آقا طرفدار عجم است و با اين دسيسه‏كارى‏ها ملت عراق را از ايشان جدا كردند، و جدا بودند، و اسباب سابق كافى بود كه رشته ناگسستنى تقليد گسيخته شده باشد و بى‏اثر بماند، آن‌قدر بين مردم و او جدايى افتاد كه در كوچه شنيده شد كه گفته شده: سيدمحسن طلع عجمى؛ يعنى سيد محسن عجم شده. 🔸نگارنده كه خوب اين قصه‏ها را مى‏فهميد و از دسيسه‏ها مطلع شد و از پيش هم به خاطر داشت، رفت خدمت آقا و موضوع سوءنظر را تذكر داد كه بلكه معظمٌ‏له از اين رفتار منصرف شوند. 🔹البته من در نظر داشتم كه گذشته از اينكه ايشان از مرگ حتمى در اجتماع عراق نجات پيدا كنند، از خرده اشكالاتى كه متوجه ايشان از قديم الايام بوده رها شوند و تزكيه و تطهير نسبى پيدا كنند و در نتيجه مى‏توان به مقصود واقعى و اصلى كه مبارزه با حكومت وقت ايران بود نايل شد و در اين صف آقا را هم علمدار معرفى كرده باشيم. بدين منظور خدمتش عرض كردم: آنچه به نظر مى‏رسد و من فكر مى‏كنم و شما بايد احتمال بدهيد، آن است كه دولت عراق مى‏خواهد شما را از نظر جامعه عرب عراق ساقط كند و طرفدار عجم معرفى نمايد تا بتواند در وقتش شما را بكوبد. مناسب است كه در كارها دقتى بيشترى كنند. 🔸اين پيشنهاد از من در آن وقت بسيار زننده بود و از نظرى هم خطرناک، چه آنكه اگر آقايان ايرانى مطلع مى‏شدند لبه تيز شمشير برنده خويش را براى نابودى مخلص به كار مى‏بردند ولى در عين حال من فكر كردم اين كار لازم است و لابد كسانى از من بعداً يا در همان مجلس خواهند سؤال كرد كه بايد چه كرد در اين حوادث، و من مى‏خواستم حل اين مشكله در شروع به مبارزه با حكومت ايران تذكر دهم ولى قضاى الهى بر آن شد كه به فكر چاره‏جويى نيفتادند و اصولاً هم نمى‏توانستند و يا نمى‏شد كه در آن اوان با دولت و حكومت ايران شروع به مبارزه كنند. 🔹ولى پيشنهاد مرا خيلى ترتيب اثر ندادند و آن شد كه شنيديد و فهميده‏هاى عراق از رفتار ايشان به خاطر اين پيشامدها كه گذشت دل خوشى نداشته و آخرالامر ابتلا به ‏نشينى و گوشه‏گيرى پيدا كرد و در همان اوقات حضرت آقاى والد در ملاقاتش با او تذكر داد كه اين قبيل حوادث هم در ايران پيش مى‏آمد ولى من فكر مى‏كنم كه اين گوشه‏گيرى چندان صحيح نباشد، گرچه ممكن است از نظر شما و وضع خودتان صحيح باشد، ايشان هم در جواب گفته بودند كه من فعلاً پيش از اينكه به عنوان انزجار از حكومت كناره‏گيرى كنم (وظيفه‏اى) نمى‏دانم. 🔸بالاخره در آن سنين از عمر و اين فشار، البته اين سنخ اشخاص از پاى در خواهند آمد تا آنكه در ماه ربيع‏الاول 90 دار فانى را وداع فرمودند. غفراللّه‏ له و لنا و للمؤمنين و المؤمنات فى يوم‏الحساب ان‏شاءاللّه‏ تعالى. (نهضت امام خمینی، ج2، صص572-571) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢دستگیری مجتهد شهید در عراق 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/108 🔹 در شرايطی كه هيچ‏كس جرأت رفتن به منزل آقاى حكيم و ديدار با او را نداشت، مجاهد شهيد حاج سيد مصطفى خمينى از نخستين شخصيت‏هايى بود كه پس از باز گرداندن آقاى حكيم از بغداد به ديدار او شتافت و از او دلجويى كرد. 🔸ديدار شهيد سيدمصطفى خمينى با آقاى حكيم كه در تاريخ ١٣۴٨.٣.٢٠ ـ كه تنها يك روز از بازگرداندن آقاى حكيم از بغداد، مى‏گذشت ـ صورت گرفت اثر شايانى در محافل روحانى نجف داشت و در برابر، رژيم بعثى عراق را سخت خشمگين و نگران كرد و به واكنش سريع و غيرعادى واداشت. 🔹در روز ١٣۴٨.٣.٢١ رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مى‏خواهند!» 🔸امام پاسخ داد: «اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازۀ من است، من هرگز چنين اجازه‏اى نمى‏دهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مى‏دانيد» 🔹آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به بغداد به‏طور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. در ساعت 8 صبح آن روز حاج ، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به گسيل شد و لحظه‏اى نگذشت كه خبر آن در حوزه علميه نجف انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد. 🔸مقامات روحانى با خود مى‏انديشيدند كه فرزند امام كه داراى ‏اى_انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟! 🔹امام طبق برنامه همه‏روزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامه‏هاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد. 🔸حاج را پس از ورود به بغداد يكسره به بردند، در آنجا علاوه بر ‏البكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح و نيز حضور داشتند. در آغاز، رئيس جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى اشاره كرد و با لحن ويژه‏اى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با رژيم بعث عراق و تيمور بختيار در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكته‏اى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوشزد كرد، او نيز به كاخ‏نشينان بغداد يادآور شد كه «اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرف‏شدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولت‏هاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مى‏گوييد و يكديگر را طعن و لعن مى‏كنيد و فردا در كنار هم قرار مى‏گيريد. اما ما نمى‏توانيم هيچ‏وقت با آنها كنار بياييم و تفاهم كنيم» 🔹احمد حسن‏البكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشه‏دار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيم‏هاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مى‏گفت: 🔸اين ادعاى احمد حسن‏البكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاک غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»! 🔹رژيم بعث عراق كه دريافت سيدمصطفى خمينى انعطاف‏ناپذير است و با تطميع و تهديد نمى‏توان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، صص575-573) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢آزادی مجتهد شهید و شایعه‌سازی‌های ارتجاع نجف علیه ایشان 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/109 🔹به دنبال آزادى و بازگشت حاج سيدمصطفى خمينى به ، عوامل توطئه‏گر و مرموز حوزه نجف، بار ديگر به منظور ضربه زدن به امام و وارونه جلوه دادن حقايق، فرصت را مغتنم شمرده به شايعه‏سازى‏هايى دست يازيدند و در صدد برآمدند كه بازتاب مثبت و حماسه‏آفرين موضع امام و شهيد سيدمصطفى خمينى در برابر رژيم عراق را در ميان مردم آن كشور از ميان ببرند. 🔸به دنبال آزادى او، يكباره در نجف شايع كردند كه دستگيرى او مانورى بيش نبوده است و در حقيقت او از طرف پدرش به منظور راهنمايى دولت عراق جهت كوبيدن آقاى حكيم به بغداد رفته است! و در آنجا عمده‏ترين مسأله‏اى كه مطرح شده است، راه تضعيف آقاى حكيم بوده است! 🔹اين تبليغات زهرآگين و خلاف واقع به‌شدت دنبال مى‏شد و طبق برنامه ويژه‏اى، در هر مجلس و محفلى مطرح مى‏شد و روى آن با آب و تاب فراوانى بحث و گفتگو به عمل مى‏آمد، حتى در مجالس ويژه بانوان، زنانى كه در اين جريان توجيه و بسيج شده بودند به‌شدت روى اين موضوع عارى از حقيقت كه «خمينى به حزب بعث عراق وابسته است»! تبليغ مى‏كردند. 🔸گفتنى آن‌كه به رغم اين تبليغات حساب‏شده، حقيقت امام و راه و روش او براى آنان كه او را مى‏شناختند تا آنجا روشن و مشخص بود كه اينگونه ياوه‏سرايى‏ها و برچسب‏ها و سمپاشى‏ها نمى‏توانست اشعه فروزان آن را از ديده‏ها پوشيده دارد، تا آنجا كه زن بی‌سوادى كه حتى جمهورى را با پادشاهى فرق نمى‏گذاشت، در يكى از مجالس ويژه بانوان آنگاه كه برچسب وابستگى امام به رژيم عراق را شنيد با پوزخندى اظهار داشت: «اگر خمينى اهل بند و بست بود، همان ايران مى‏ماند و با شاه ايران مى‏ساخت! چرا زندان و تبعيد و آوارگى را تحمل كرد كه امروز با شاه عراق بند و بست كند»! (نهضت امام خمینی، ج2، صص576-575) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢آزادی مجتهد شهید و شایعه‌سازی‌های ارتجاع نجف علیه ایشان 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/110 🔹به دنبال آزادى و بازگشت حاج سيدمصطفى خمينى به ، عوامل توطئه‏گر و مرموز حوزه نجف، بار ديگر به منظور ضربه زدن به امام و وارونه جلوه دادن حقايق، فرصت را مغتنم شمرده به شايعه‏سازى‏هايى دست يازيدند و در صدد برآمدند كه بازتاب مثبت و حماسه‏آفرين موضع امام و شهيد سيدمصطفى خمينى در برابر رژيم عراق را در ميان مردم آن كشور از ميان ببرند. 🔸به دنبال آزادى او، يكباره در نجف شايع كردند كه دستگيرى او مانورى بيش نبوده است و در حقيقت او از طرف پدرش به منظور راهنمايى دولت عراق جهت كوبيدن آقاى حكيم به بغداد رفته است! و در آنجا عمده‏ترين مسأله‏اى كه مطرح شده است، راه تضعيف آقاى حكيم بوده است! 🔹اين تبليغات زهرآگين و خلاف واقع به‌شدت دنبال مى‏شد و طبق برنامه ويژه‏اى، در هر مجلس و محفلى مطرح مى‏شد و روى آن با آب و تاب فراوانى بحث و گفتگو به عمل مى‏آمد، حتى در مجالس ويژه بانوان، زنانى كه در اين جريان توجيه و بسيج شده بودند به‌شدت روى اين موضوع عارى از حقيقت كه «خمينى به حزب بعث عراق وابسته است»! تبليغ مى‏كردند. 🔸گفتنى آن‌كه به رغم اين تبليغات حساب‏شده، حقيقت امام و راه و روش او براى آنان كه او را مى‏شناختند تا آنجا روشن و مشخص بود كه اينگونه ياوه‏سرايى‏ها و برچسب‏ها و سمپاشى‏ها نمى‏توانست اشعه فروزان آن را از ديده‏ها پوشيده دارد، تا آنجا كه زن بی‌سوادى كه حتى جمهورى را با پادشاهى فرق نمى‏گذاشت، در يكى از مجالس ويژه بانوان آنگاه كه برچسب وابستگى امام به رژيم عراق را شنيد با پوزخندى اظهار داشت: «اگر خمينى اهل بند و بست بود، همان ايران مى‏ماند و با شاه ايران مى‏ساخت! چرا زندان و تبعيد و آوارگى را تحمل كرد كه امروز با شاه عراق بند و بست كند»! (نهضت امام خمینی، ج2، صص576-575) 🇮🇷 @IRANeMOASER