🍃🍄🍃¤•¤•¤•••
#آخرین_آمادگی_برای_ظهور؛ #اصلاح_مدیریت_در_خانواده_و_جامعه (بخش پنجم) - 27
🔸«الرِّجالُ قوامونَ علی النِّساء» #مدیریت خانه با کیست؟ علامه محمدتقی جعفری میفرماید:
«اینکه مدیریت خانواده با کیست سه حالت دارد؛ اگر بگوییم مدیریت با زن است، این نه ممکن است نه مطلوب. نه دلیل عقلی برایش داریم نه دلیل شرعی. اینکه مدیریت با هیچکسی نباشد و مشارکتی باشد، اینکه دیگر مدیریت نیست، این هم معقول نیست. اینکه مدیریت با مرد باشد، این #درست است، شرایطش هم اینها است...»
🍃حالا تعبیر بنده این است که میگویم: «مدیریت حقوقی، مدیریتی که جنبۀ پشتیبانی دارد، مدیریتی که جنبۀ سرپرستی دارد، مدیریتی که جنبۀ هدایت کلی دارد؛ این مدیریت با مرد است. اما مدیریت عاطفی، با زن است» چه کسی از نظر عاطفی در خانه رئیس است؟ معلوم است که زن! چه کسی باید #دلش در خانه رعایت بشود؟ زن، نه مرد!
🔺هیچوقت نباید به بچهها گفت «مواظب باش دل بابایت را نشکنی!» بلکه باید گفت «مواظب باش #غرور بابایت را نشکنی!» چون آن جنبۀ مدیریت با او است، ولی باید به بچهها گفت «مواظب باش دل #مادرت را نشکنی!»
اگر در خانوادهای، خانم یک غذایی دلش خواست، آقا هم یک غذای دیگری دلش خواست، اینجا کی #رئیس است؟ حرف کی باید جلو باشد؟ حرف خانم! چون پای دل وسط است.
🔴این حرف به حدی #مهم است که وقتی خانم مجبور بشود به میل شوهرش غذا بخورد، در روایت به این مرد میگوید #منافق! اما مردی که به میل خانمش غذا میخورد؛ یعنی غذایی که دوست ندارد ولی خانمش این غذا را دوست دارد، میفرماید این علامت مؤمن است! (الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ عِیَالِهِ، وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِه؛ وسائل الشیعه/21/542)
❤️وقتی پای دل در میان است، حرف خانم باید جلو باشد، اما وقتی پای مسائل #حقوقی و مدیریت کلان- در همان چندتا موضوعی که بیان شد- در میان باشد، #حرف_آخر را آقا باید بزند.
✍️ #استاد_پناهیان
@iranjan60
•••¤•¤•¤🍃🍄🍃
🚨 توجه ویژه به احترام به #مادر
🔘 سردار سرلشکر محمدعلی جعفری در نشست با دانشجویان بسیجی یزد :
💠 برای این سفرم به استان #یزد برنامهریزی قبلی انجام نشده بود، این سفر من به دلیل سرزدن به #مادرم اتفاق افتاده است.
دفعه آخری که نزد #رهبرانقلاب بودم ، برای گرفتن #مرخصی و سرزدن به مادرم خدمتشان رسیدم ، ایشان از اینکه مدتی است به مادرم سر نزدم اطلاع داشتند.
#حضرتآقا از من در ارتباط با زمان حضور در منزل مادرم سوال کردند و من هم عرض کردم که #مدت_زیادی گذشته است.
ایشان زمانی که این پاسخ من را شنیدند، #فورا به من فرمودند که به #یزد برو و به #مادرت سر بزن.
@iranjan60
#کاروان به کربلا رسید
🌹ادب و ارادت حربن یزید ریاحی به حضرت زهرا(س) او را نجات داد.
گفتگوی امام با #حر
امام به حر گفتند من بنا به دعوت مردم آمده ام
حر بن یزید گفت: "من از این نامه هایی که شما فرمودید، اطلاعی ندارم!" امام حسین(ع) به عقبة بن سمعان فرمود: "آن دو خورجین که نامه های اهل کوفه در آن است بیاور." عقبه آن دو خورجین را که پر از نامه بود آورد و نامهها را بیرون آورده و نزد حر گذاشت. حر گفت: "ما جزء نویسندگان این نامه ها نبودیم. ما مأموریت داریم به محض روبرو شدن با شما، شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببریم."
امام حسین(ع) فرمود: "مرگ به تو از این کار، به تو نزدیکتر است." سپس به یارانش فرمود: "برخیزید و سوار شوید." پس آنها سوار شدند و اهل بیت(ع) نیز سوار گشتند، سپس امام(ع) به همراهانش فرمود: "باز گردید!" چون خواستند باز گردند حر و همراهانش مانع شدند.
امام حسین(ع) به حر فرمود: " #مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟"
حر گفت: "اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی می گفت پاسخش را می دادم! اما به خدا قسم که نمی توانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم."
امام(ع) باز فرمود: "چه می خواهی؟"حر گفت: "شما را باید نزد عبیدالله بن زیاد ببرم!"امام(ع) فرمود: "به خدا سوگند به دنبال تو نخواهم آمد." حر گفت: "به خدا سوگند هرگز شما را رها نخواهم کرد،" و تا سه مرتبه این سخنان رد و بدل گردید. سپس حر گفت: "من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری می کنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامه ای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامه ای به یزید بنویسید! تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
📕مقتل خوارزمي
https://rubika.ir/rozesorkh
http://eitaa.com/iranjan60
https://rubika.ir/Qassem13
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄