🌿 پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) :
🍁 «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد.
(در آنجا که همه لخت و عریان می باشند).
(نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش،
حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است
کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...».
📚 ارشاد القلوب، ص 316.
@iranjan60
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
🕊🌺
🌺
🕊 #سبقت_صادق
من در مدرسه بودم که پدرش خبر را به من داد و وقتی شنیدم سر پا بودم گفتم :
"انا لله و انا الیه راجعون"
💠 و نشستم، خواهر و همکارانم بی قراری کردند و من هیچ چیزی نگفتم.
چون مادرم بیماری قلبی دارند ترجیح دادم که خودم این خبر را به ایشان بدهم؛ از طرفی هم می دانستم خبرها در فضای مجازی زود پخش می شود، بی قرار بودم که سریعا خود را به خانه برسانم و خودم به محدثه (همسر صادق) خبر دهم، صالح هم در تهران بود در مسیر به او زنگ زدم که خبر را بدهم و متوجه شدم که صالح از جریان خبر دارد.
✅ وقتی به خانه رسیدم دیدم که محدثه مشغول به کار منزل است علت را جویا شدم و گفت که دوست آقا صادق زنگ زده و اطلاع داده که صادق در راه برگشت است به همین خاطر منزل را تمیز می کنم؛ در آن لحظه واقعا نمی دانستم با آن همه خوشحالی محدثه از برگشت همسرش چگونه باید این خبر را بدهم. خودم هم با کارهای او همکاری کردم و کم کم گفتم :
🌹 محدثه جان مثل اینکه صادق مجروح شده است.
🔶 «هم من هم محدثه می دانستیم صادق کسی نیست که از دشمن شکست خورده و مجروح بازگردد»
🍂 بخاطر همین محدثه هم مجروح بودنش را باور نکرد...
@iranjan60
✍ #راوی : مادر شهید
🍃🌹 #شهید_صادق_عدالت_اکبری
✊ #مدافع_حرم
🔻قسمت پنجاه و ششم🔺
🌺
🕊🌺
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
✨﷽✨
✍رضای خدا یا خلق خدا؟
✅عارفی ناشناس به نانوایی رفت و چون لباس
درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد
رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا
گفت این مرد را میشناسی؟ گفت: نه. مردگفت:
این فلان عابد بود که تو او را رد کردی! نانوا
گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت
میخواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را
طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام
خوردند، نانوا گفت: آقای من دوزخ یعنی چه؟
💠عابد پاسخ داد: "دوزخ یعنی اینکه تو برای
رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی، ولی برای
رضایت دل بندۀ خدا، یک آبادی را نان دادی ...!!!
📗پندهای حکیمانه
@iranjan60
✨﷽✨
💠مردهها در هنگام تشییع جنازه حرف میزنند؟
✅هنگامی که به تشییع جنازه مردهای میرویم،
بدانیم که روح مرده اطراف ما در حرکت است و
قدم به قدم با ما تا قبرستان میآید ولی ما او را
نمیبینیم و جملاتی را میگوید که ما نمیشنویم:
✍رسول خدا (ص) میفرمایند:
وقتی که مرده را در تابوت حمل میكنند، روحش
اطراف تابوت به پرواز در میآيد و پيوسته ندا
ميدهد: ای اهل من! ای فرزندان من! دنيا با شما
بازی نكند همان قسمی كه با من بازی كرد؛ مال
دنيا را از طريق حلال و غير حلال جمعآوری كردم
و سپس همه را برای غير خود گذاردم،
💢 پس عيش و راحتی و گوارائی آن مال برای
ديگران است و عواقب حساب و تبعات آن برای
من؛ پس بترسيد و حذر كنيد از مثل آنچیزی که
بر من وارد شد.
📚:بحارالانوار ج ۶ ص ۱۶۱
🌸خوشا به حال کسی که از این کلمات عبرت
بگیرد و به دنیای خود رنگ آخرت بزند.
@iranjan60
✍پـــروردگـــارا
✨قرار دلهاے بیقرار ما باش ...
✨فراوانے را در زندگے ما جارے کن ...
✨حضورمان را پرمعنا کن ..
✨وجودمان را لبریز آرامش کن ...
✨ثروتمان را فزونے بخش ...
✨قلبهایمان را سرشار از عشق کن ...
✨کلاممان را لبریز محبت کن ...
✨انسانیت مارا کامل کن ...
✨ایمان مارا زیاد گردان...
✨ما را بندگان شاکر قرار ده نه شاکے ...
✨سد مشکلات را شکسته...
✨محبت ها رافزونے ...
✨دلهاے مارا پاک از آلودگے هابگردان
✨ای پروردگار مهربانم...
🌹آمین یا رب العالمین🌹
💠: @iranjan60🌷
💍💕💍💕💍💕
💕💍
💍
🕊 #سید_مجتبی
❤️ مادر شهيد استقبال گرمی از همسرم و دوستانش كرده بود. با گريه گفته بود شماها خيلی برايمان عزيزيد. شما مهمانهای سيد مجتبی هستيد.
✅ در همان جلسه خواستگاری و بعد از آن همسرم خيلی از معجزههای اين شهيد برايم تعريف كرد. میگفت مادر شهيد برايمان خاطرهای از فرزند شهيدش روايت كرد. مادر شهيد علمدار گفته بود :
😔 من از سيد مجتبی گله كردم كه روز مادر است تو هم به من يك تبريكی بگو يك علامتی، چيزی كه من هم دلخوش باشم به اين روز.
🌹 سيد مجتبی در خواب مادرش گفته بود :
مادر جان! من هميشه در كنارت هستم.
✅ و بعد دست مادر را بوسيده و يك انگشتری به دست مادر گذاشته بود. وقتی مادر از خواب بيدار شده بود انگشتر اهدايی شهيد علمدار به مناسبت روز مادر در دستش بود. مادر شهيد انگشتری را به همسرم نشان داده بود و همان جا هم ايشان (شهید عبدالمهدی) از شهيد علمدار همسری خوب میخواهند و كمی بعد هم به خواستگاری من میآيند.
@iranjan60
🔻 قسمت پنجم 🔺
🍃🌸 #شهید_عبدالمهدی_کاظمی
✊ #مدافع_حرم
💍💕💍💕💍💕💍💕💍💕💍
💫 #حاجت_روایی #نظر_لطف_شهدا
🕊 #همسران_شهدا
📜 روایت ازدواج #شهید_عبدالمهدی_کاظمی و همسرش
💍
💕💍
💍💕💍💕💍💕
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌊 #دریا_دل_عاشق
حاج احمد پس از ۵سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه، در سال ۱۳۸۴ حکم فرماندهی نیروی زمینی #سپاه را از مقام معظم کل قوا دریافت کرد و طی سه ماه فعالیت شبانه روزی، بیش از ۱۰۰ سفر به تمامی یگانهای نیروی زمینی داشت و وضعیت یگانهای نیروی زمینی را از نزدیک بررسی میکرد.
🌹 سردار شهید کاظمی محور عمده فعالیتهای نیروی زمینی را تقویت و ارتقای یگانهای صفی نیروی زمینی سپاه اعلام کرد و در این زمینه، خدمات ارزندهای را ارایه داد.
او شب شهادت در جلسهای ضمن آنکه که حسرت میخورد که چرا شهید نشده و یاران او رفتهاند، سفارش کرد :
❤️ #شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی کنیم، باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا (ارتش، سپاه، بسیج) بگویید، از خودتان نگویید از دیگران بگویید.
✅ از نیروی هوایی ارتش از هوانیروز ارتش، از شهدای ارتش و جهاد بگویید.
@iranjan60
🔻 قسمت پنجم 🔺
🍃🌸 #شهید_احمد_کاظمی
🌹 #شهید_سانحه_ی_هوایی
#تاریخ_ولادت : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان
#تاریخ_شهادت : ۱۳۸۴، ارومیه
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃