🇮🇷 ایران نیوز 🇮🇷 اخبار انتخابات خبری فوری جدید کانال
شانزدهم #ٍفرمیسک_انتظار: #رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖 🖇 #قسمت_شانزدهم 🖇 🍃 #دستگيري_از_مردم ✨ ✔️راوی:حج
قسمت هفدهم پسرک فلافل فروش
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 #قسمت_هفدهم 🖇
🍃 #ویژگی_ها✨
اين سخنان را از خيلي ها شنيدم. اينکه هادي ويژگي هاي خاصي داشت. هميشه دائم الوضو بود.
مداحي مي کرد. اکثر اوقات ذکر سينه زني هيئت را مي گفت.
اهل ذکر بود. گاهي به شوخي مي گفت: من دو هزار تا يا حسين (علیه السلام) حفظ هستم. يا مي گفت: امروز هزار بار ذکر يا حسين (علیه اسلام) گفتم، عاشق امام حسين (علیه السلام) و گريه براي ايشان بود. واقعاً براي ارباب با سوز اشک مي ریخت.
اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسي از او تعريف مي کرد، خيلي بدش مي آمد. وقتي که شخصي از زحمات او تشکر مي کرد، مي گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد!
يعني ما کاري نکرده ايم. همه کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته هايش مثل جوانان همسن و سالش نبود. دغدغه مندتر و جهادي تر از ديگر جوانان بود.
انرژي اش را وقف بسيج و کار فرهنگي و هيئت کرده بود. در آخر راهي جز طلبگي در نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد.
من شنيدم که دوستانش مي گفتند: هادي اين سال هاي آخر وقتي ايران مي آمد، بارها روي صورتش چفيه مي انداخت و مي گفت: اگر به نامحرم نگاه کنيم راه شهادت بسته مي شود.
خيلي دوست داشت به سوريه برود و از حرم حضرت زينب (علیها السلام) دفاع کند. يک طرف ديوار خانه را از بنري پوشانده بود که رويش اسم حضرت زينب (علیها السلام) نوشته شده بود. مي گفت نبايد بگذاريم حرم عمه ي سادات، دست تروريستها بيفتد.
وقتي مي خواست براي نبرد با داعش برود، پرسيديم درس و بحث را مي خواهي چه کني؟ گفت: اگر شهيد نشدم، درسم را ادامه مي دهم. اگر شهيد شوم، که چه بهتر خدا مي خواهد اينگونه باشد.
در ميان فيلم ها به خداحافظ رفيق خيلي علاقه داشت. سي دي فيلم را تهيه کرد و براي خانواده پخش نمود.
خواهرش مي گفت: من مدت ها فکر مي کردم هادي هم مثل آدم هاي درون فيلم، هر شب با موتور و با دوستانش به بهشت زهرا (علیها السلام) مي رود. صحنه هاي اين فيلم همهاش جلوي چشمهاي من است.
همه اش نگران بودم مي گفتم نکند شباهت هاي هادي با محتواي فيلم اتفاقي نباشد!
هادي مثل ما نبود که تا يک اتفاقي مي افتد بيايد براي همه تعريف کند. هيچ وقت از اتفاقات نگران کننده حرف نميزد. آرامش در کلامش جاري بود.
برادرش مي گفت: «نمي گذاشت کسي از دستش ناراحت شود اگر دلخوري پيش ميآمد، سريعاً از دل طرف درمي آورد. هادي به ما مي گفت يکي از خاله هايمان را در کودکي ناراحت کرده، اما نه ما چيزي به خاطر داشتيم نه خاله مان.
ولي همه اش مي گفت بايد بروم حلاليت بطلبم. هيچ وقت دوست نداشت کسي با دلخوري از او جدا شود.»
#ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
✨به نیت شهید ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝➖
*🇮🇷ایران نیوز🇮🇷*
https://chat.whatsapp.com/FE6O9jQzaKFGM580oBTmmE
https://eitaa.com/irannewsss
@irannewsss
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج