اظهارات قابل تأمل قاتل شهید علی محمدی دقایقی قبل از اعدام #جهادتبیین ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

🔻اعتکاف خرم آباد ✔️گزارش مردمی مساجد شهر خرم آباد از مراسم پرفیض اعتکاف #صدا #اعتکاف #روایت_انس #پادکست #پادپخش ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

⭕️دزدی شاه! 🔻سرمایه‌هایی که شاه در هنگام فرار از ایران به سرقت برد #فرار_شاه #تاریخ_پهلوی ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

⚖ اینفوگرافیک/ فرار تاریخی شاه مخلوع ایران ۲۶ دی سالروز فرار تاریخی شاه مخلوع ایران است؛ فراری که سقوط رژیم شاه را حتمی کرد و باعث شد کمتر از یک ماه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی برسد. #فرار_شاه #تاریخ_پهلوی ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

#استوری_موشن فرا رسیدن سالروز رحلت عقیله بنی هاشم، اخت الحسین (ع) حضرت زینب کبری سلام الله علیها را تسلیت می گوییم. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

*آن وقتی کلام تاثیر دارد که از قلب مهذب و پاک بیرون بیاید....* #رهبری #امام_خمینی #امام ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

🎤تبریک مردم لرستان به مناسبت روز پدر و ولادت حضرت علی (ع) #ولادت_امام_علی #روز_پدر #روز_مرد ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

🎤تبریک مردم لرستان به مناسبت روز پدر و ولادت حضرت علی (ع) #ولادت_امام_علی #روز_پدر #روز_مرد ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

اعتکاف، تفرجگاه بلند روح در خلوتگاه عشق اعتکاف، تفرجگاه بلند روح در خلوتگاه عشق و یافتن حقیقت‌های نهفته در فراموشی نفس و بهترین بهانه برای صعود و غلبه بر هوا‌های نفسانی و بازگشت به فطرت انسانی و رحمانی است. #روایت_انس #اعتکاف ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

🖥️ معرفی کتاب 📚مادران رسانه‌ای، پدران دیجیتال 🖊️مولف: یلدا اولز مترجم: راضیه نیک‌طلب ناشر: انتشارات اگر سال چاپ: 1399 تعداد صفحات: 288 🔹کتاب مادران رسانه‌ ای و پدران دیجیتال منبعی عالی برای کسانی است که می‌خواهند بفهمند دنیای دیجیتال دقیقا چگونه بر دوران کودکی تأثیر می‌گذارد. خواندن این کتاب برای والدین و مربیانی که در جست‌وجوی کتابی سر راست، متعادل و مبتنی بر حقایق و تحقیقات هستند ضروری است. 🔹یلدا اولز در این کتاب تصویر روشنی از تعامل فناوری و یادگیری دیجیتال در این عصر جدید رسانه به شما ارائه می‌دهد؛ از تجزیه و تحلیل نحوهٔ اثرگذاری رسانه بر مغز گرفته تا تعیین اینکه آیا لایک‌ها و سلفی‌ها بر رشد هویت فرزند شما اثر می‌گذارند یا خیر. #سواد_فضای_مجازی | #کتاب ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

🔰با مشاهیر آیت‌الله سید احمد حبیبی سید احمد حبیبی فرزند مرحوم حاج سید حبیب‌الله از علمای فاضل و دانشمند خرم‌آباد، در سال ۱۲۹۰ خورشیدی در همین شهر زاده شد، پس از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی در مکتب‌خانه‌های خرم آباد، راهی بروجرد شد و نزد مدرسین مدرسه شازده به ادامه تحصیل پرداخت سپس برای تکمیل معلومات خویش رهسپار قم شد و از محضر مدرسان حوزه علمیه آن شهر همچون آیت‌الله حاج سید محمدتقی خوانساری و آیت‌الله حائری در درس خارج فقه و اصول بهره وافر گرفت. در حدی که به درجه اجتهاد رسید آنگاه در حوزه علمیه قم مشغول تدریس شد. وی از نزدیکان آیت‌الله بروجردی و داماد مرحوم آیت‌الله کمالوند بود. آیت‌الله حبیبی پس از تأسیس حوزه علمیه کمالیه به خرم‌آباد آمد و در این حوزه به تدریس فقه و اصول و تفسیر اشتغال ورزید مرحوم حبیبی علاوه بر تدریس در حوزه به اقامه جماعت نیز می پرداخت و سال‌ها امامت مسجد مرحوم توسلی را عهده دار بود. وی در سن ۴۵ سالگی بدرود حیات گفت و رخ در نقاب خاک کشید. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN

روایت اعتکاف از زبان یک نوجوان👇👇👇 شب اعتکاف هوا تاریک شده بود و چراغ‌های مسجد با نور ملایمی روشن بودند. حس عجیبی داشتم، ترکیبی از هیجان و آرامش. من که معمولاً تا دیروقت بیدار می‌ماندم و با دوستانم در فضای مجازی می‌چرخیدم، حالا باید یک شب کامل را در مسجد می‌گذراندم. راستش را بخواهید، کمی هم نگران بودم. نمی‌دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد. وقتی وارد مسجد شدم، همه چیز فرق داشت. سکوت عمیقی حاکم بود، سکوتی که انگار داشت با آدم حرف می‌زد. صدای زمزمه‌های دعا و تلاوت قرآن از گوشه و کنار به گوش می‌رسید. بعضی‌ها مشغول نماز بودند و بعضی دیگر کتاب‌های دعا را ورق می‌زدند. من هم یک گوشه دنج پیدا کردم و نشستم. اوایلش یک کم بی‌حوصله بودم. دلم می‌خواست موبایلم را چک کنم، ببینم چه خبر است. اما بعد از کمی فکر کردن، تصمیم گرفتم خودم را رها کنم و تسلیم فضای مسجد شوم. قرآن کوچکی را که آورده بودم، باز کردم و شروع کردم به خواندن. معنی بعضی از آیه‌ها را نمی‌فهمیدم، ولی حس می‌کردم که کلمات آرامش عجیبی دارند. بعد از مدتی، صدای اذان بلند شد. همه با هم به نماز ایستادیم. نماز جماعت یک جور حس همبستگی و یکی بودن به آدم می‌داد. بعد از نماز، شام ساده‌ای خوردیم. همه با هم، بدون هیچ تکلفی. بعد از شام، یک روحانی آمد و کمی صحبت کرد. او در مورد هدف زندگی، ارزش زمان، و اهمیت معنویت حرف زد. حرف‌هایش خیلی جالب بود و من را به فکر فرو برد. انگار داشت چیزهایی را می‌گفت که خودم هم به آن‌ها فکر می‌کردم، اما هیچ‌وقت نتوانسته بودم این‌قدر واضح بیانشان کنم. بعد از صحبت روحانی، دوباره به خلوت خودم برگشتم. به خودم، به زندگی‌ام، به اهدافم فکر کردم. شب خیلی طولانی بود، اما اصلا احساس خستگی نمی‌کردم. انگار که یک نیروی تازه‌ای به من داده شده بود. قبل از اذان صبح، بیدار شدم و نماز شب خواندم. هوا هنوز تاریک بود، ولی حس می‌کردم که قلبم روشن شده است. وقتی صدای اذان بلند شد، انگار که یک تولد دوباره بود. وقتی داشتم از مسجد بیرون می‌رفتم، حس متفاوتی داشتم. انگار که بار سنگینی از دوشم برداشته شده بود. حالا می‌فهمیدم که چرا خیلی‌ها اعتکاف را دوست دارند. این یک فرصت عالی برای نزدیک شدن به خدا، فکر کردن به زندگی، و پیدا کردن آرامش درونی است. این اولین تجربه من از اعتکاف بود، ولی حتما آخرینش نخواهد بود. #روایت_انس #اعتکاف ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @iriblorestanN