eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خانمها مخصوصاً خیلی دقیق بخونند👆👆
❤️ إنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاء. 💙 ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. 📚 بحار، ج ٥٣، ص 175 🆔 @ishiaa 👈
🌹🌹🌹 💠 و اين خطر يعنى شكسته شدن قوانين و و متلاشى شدن آن، جوامع را دستخوش خود نكرد مگر به خاطر اينكه جوامع توجّه و اهتمامى نورزيد در اينكه علّت صيانت خواستهاى امّت را پيدا كند، و تنها علّت حفظ اراده ها و در نتيجه تنها ضامن اجراى قانون را که همانا است. چون «اراده» در بقاء و ادامه حياتش تنها می تواند از اخلاق مناسب با خود استمداد كند، و اين معنا در عِلم النفس كاملاً روشن شده است. (كسى كه داراى خُلق شجاعت است، اراده اش قوى تر از اراده كسى است كه آن خُلق را ندارد و آنكه داراى تواضع است اراده اش در مهر ورزيدن قوى تر از اراده كسى است كه مبتلا به تكبّر است، در عكس قضيه نيز چنين است آنكه ترسوتر و يا متكبّرتر است اراده اش در قبول ظلم و در ستمگرى قوى تر از اراده كسى است كه شجاع و متواضع است : مترجم ). 💠 پس اگر سنّتى و قانونى كه در جامعه جريان دارد متّكى بر اساسى قويم از باشد، به درختى مى ماند كه ريشه ها در زمين و شاخه ها در آسمان دارد و به عكس اگر چنين نباشد به بوته خارى مى ماند كه خيلى زود از جاى كنده شده و دستخوش بادها مى شود. شما می توانيد اين معنا را در پيدايش كه «چيزى جز زائيده دمكراتى نيست» مورد نظر قرار دهيد، چون اين نظام در دنيا به وجود نيامد مگر به خاطر تظاهر طبقه مرفّه به عياشى، و به خاطر محروميّت طبقات ديگر اجتماع؛ و روز به روز فاصله اين دو طبقه از يكديگر بيشتر و قساوت و از دست دادن انصاف در طبقه مرفّه زيادتر و خشم و كينه از آنان در دل طبقات محروم شعله ورتر گرديد. و اگر قوانين مى توانست سعادت آدمى را تضمين كند و ضمانت اجرايى مى داشت هرگز اين مولود نامشروع (كمونيسم) متولّد نمى شد. 💠 و نيز می توانيد صدق گفتار ما را با سيرى در به دست آوريد، كه نه يك بار و نه دو بار، زمين و زندگى انسانهاى روى زمين را طعمه خود ساخت و خون هزاران هزار انسان را به زمين ريخت و حرث و نسل را نابود كرد، براى چه؟ تنها و تنها براى اينكه چند نفر خواستند حسّ استكبار و غريزه حرص و طمع خود را پاسخ دهند. و ليكن سنّت جاريه و قوانين موضوعه خود را بر اساس «اخلاق» تشريع نموده و در تربيت مردم بر اساس آن اخلاق فاضله سخت عنايت به خرج داده است. چون... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
✅✅✅ ۳ تا کوتاه از کتاب اصول کافی دیدم و دوست داشتم شما هم بخونید. 🔸 همین اول کار باید تذکر بدم که سوء تدبیر و مدیریت عقیم و بی کفایتی به جای خود، برخی اساتید دانشگاهی غرب زده و برخی عمامه به سرهای تجمل گرا که از معلّمین شریف و روحانیت معزّز، عنوان و لباسشون رو دزدیدند و خیانت به کشور می کنند اینم بجای خود ( بابا دیگه خیلی ها فهمیدند که خط امام و از خط جناب روحانی و غربزده ها جداست اینم بجای خود)؛ 👈 حالا با توجه به این روایات که ذکر میشه،به اتفاقاتی که در کشور عزیزمون میفته با یه عینک دیگه ای نگاه می کنیم : ❣عن ابی عبدالله (ع) قال : اِنّ اشدَّ النّاس بلاءً الاُنبیاء ثُمّ یَلونَهم ثُمّ الاَمثُل فالاَمثُل. : 🔹 شدیدترین از جهت امتحان و آزمایش، انبیاء هستند، سپس کسانی که به انبیاء نزدیک هستند، و بعد از ایشان هر کس که در رتبه بالاتر باشد. ❣عن ابی عبدالله (ع) قال : اِنّ عظیمَ الاَجرِ لَمع عظیمِ البلاءِ و ما اَحبَّ اللهُ قوماً اِلّا ابتَلاهُم. 🔹 همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار می دهد. ❣عن ابی عبدالله (ع) قال : اِنّ لِلّهِ عزّ و جلّ عِباداً فی الاَرضِ مِن خالِصِ عِبادِه ما یُنزِلُ مِنَ السماءِ تُحفَةً الِیَ الاَرضِ اِلّا صَرَفَها عنهُم اِلیَ غیرِهِم و لا بَلِیّةً اِلّا صَرَفَها اِلَیهِم. 🔹 بدرستی که برای خداوند در زمین، است که از آسمان تحفه ای نازل نمی شود مگر آنکه آن را از ایشان منصرف سازد، و به غیر ایشان متوجّه کند. و هیچ بلایی را نازل نمی کند مگر آنکه به آنها متوجّه گرداند. 📚 اصول کافی ج۲ ص۱۹۶ ✳️ دعا کنید همگی از امتحانات فعلی و پیش رو، رو سفید بیرون بیایم به برکت صلوات بر محمّد و آل محمّد. و عجّل فرجهم. 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ برده گيرى اُسراى جنگى در جنگ مسلمين با ، در اسلام پذيرفته شده است. 💠 پس روشن شد كه اسلام از آن سه سبب مذكوره ، دو سببش را لغو كرده و تنها مسأله را باقى گذاشت و سببيّت آن را براى اِسترقاق (= برده گیری) لغو نفرمود، آرى آن را هم در جنگهايى معتبر دانست كه بين مسلمين و كفّار اتفاق افتد كه در اين صورت مسلمين مى توانند اسير كافر را استرقاق نمايند، نه جنگهايى كه بين خود مسلمين رخ مى دهد، كه در اين جنگها اسير گرفتن و استرقاق كردن نيست بلكه ياغى از اين دو طائفه آن قدر سركوب ميشود تا سر در اطاعت امر خدا فرود آورده و رام گردد، چنان كه فرمود : ❣و إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ. و اگر دو طائفه از به جان هم افتادند پس بين آن دو اصلاح كنيد، و اگر ديديد كه يكى از آن دو طايفه به ديگرى زور مى گويد و به نا حقّ ستيزه مى كند، با آن طائفه در افتيد و آن قدر بستيزيد تا به حقّ و امر خدا گردن نهد، پس اگر به سوى خدا برگشت نمود با رعايت ، بين آن دو را اصلاح كنيد و در هر كارى رعايت عدالت و انصاف را بنمائيد، به درستى كه خداوند دوست ميدارد مردم عدالت پرور را، جز اين نيست كه مؤمنين همه برادران همند، پس ميان خود اصلاح كنيد. (سوره حجرات آيه 10) 💠 و جهت اين امضاء كردن و معتبر شمردن برده گيرى اسراى جنگى اين است كه به طور كلّى، هدفى جز نابودى انسانيّت و از بين بردن نسل بشرى و ويران ساختن آبادى ها ندارد، و بشر بدون هيچ ترديدى چنين كسى را محكوم به زوال دانسته و بر هر كسى واجب مى داند كه اينگونه دشمن هاى بشريّت را جزو مجتمع بشرى به شمار نياورده و آنان را مستحقّ استفاده از مزاياى حيات و تنعّم به حقوق اجتماعى نداند، و نيز حكم مى كند به وجوب از بين بردن آنان و يا دست كم استرقاقشان. علاوه بر اين، بشر، حكم فطريش و سنّت عمليش هم - تا آنجا كه تاريخ نشان داده - از روزى كه در زمين منزل گزيد تا امروز همين بوده و بعد از اين هم همين خواهد بود. 💠 هم در ساختمان مجتمع دينى خود كه بر اساس «توحيد» و «حكومت دينى اسلامی» اش بنا نهاده، عضويّت هر مُنكر توحيد و ياغى از حكومت دين را نسبت به مجتمع انسانى لغو فرموده، و تنها كسانى را انسان دانسته و عضويّت آنان را نسبت به مجتمع بشرى معتبر شمرده كه اسلام (دين توحيد) را پذيرفته و يا لا أقلّ به ذِمّه و تبعيّتِ حكومت دين گردن نهاده باشد. بنابر اين، از نظر اسلام كسى كه از دين و حكومت آن و يا ذمّه و عهده آن خارج باشد از جرگه خارج بوده، با او همان معامله اى را مى كند كه با غير انسان مى نمايد، يعنى به انسانها اجازه مى دهد كه او را از هر نعمتى كه خود در زندگيشان از آن استفاده مى كنند محروم ساخته و زمين را از ننگ و لوث استكبار و افسادش پاك كنند؛ پس چنين كسى از نظر اسلام هم خودش و هم عملش و هم نتائج همه تلاشها و كارهايش، مسلوب الحُرمة و است، روى اين حساب لشكر اسلام مى تواند چنين كسى را در صورت غلبه و پيروزى اسير نموده و بنده خود قرار دهد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
دوستان خوبم سلام خیلی شب عزیز و با قیمتی است اعمالی داره که میتونید از کتاب مفاتیح الجنان پیگیرش باشید شب است امشب❤️ 💐ولادت آقا و صاحبمون امام مهدی (عج) هم پیشاپیش مبارک همتون باشه.💐 همدیگه رو دعا کنیم. برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا و برای رسوایی منافقین داخلی و نابودی دشمنان خارجی هم حتماً دعا کنید. التماس دعای فراوان💐
🌹🌹🌹 💠 و ليكن اسلام سنّت جاريه و قوانين موضوعه خود را بر اساس تشريع نموده و در تربيت مردم بر اساس آن اخلاق فاضله، سخت عنايت به خرج داده است. چون قوانين جاريه در أعمال، در ضمانت «اخلاق» و بر عهده آن است و اخلاق همه جا با انسان هست، در خلوت و جَلوت وظيفه خود را انجام مى دهد و بهتر از يك پليس مى تواند عمل كند، چون پليس و هر نيروى انتظامى ديگر تنها مى توانند در ظاهر نظم را بر قرار سازند. خواهى گفت : معارف عمومى در نيز در مقام تهذيب اخلاق جامعه هست و از ناحيه مُجريان قوانين، براى اين منظور تلاش بسيار مى شود تا مردم را بر اساس اخلاق پسنديده تربيت كنند. مى گوئيم بله همين طور است. امّا اين اخلاق و دستوراتش مانند قوانين آنان، در نظر آنهايى كه مى خواهند بند و بارى نداشته باشند بيش نيست و لذا مى بينيم كه هيچ سودى به حالشان نداشته است. خواهى پرسيد چرا؟ مى گوئيم : 💠 اوّلاً : براى اينكه تنها چيزى كه منشأ همه رذائل اخلاقى است، و افراط در لذّت هاى مادّى در عدّه اى و تفريط و از آن در عدّه اى ديگر است؛ و قوانين غربيان، مردم مرفّه را در آن اسراف و افراط آزاد گذاشته و نتيجه اش محروميّت عدّه اى ديگر شده. خُب در چنين نظامى كه اقليّتى از پُرخورى شكمشان به درد آمده و اكثريّتى از گرسنگى مى نالند آيا دعوت به اخلاق دعوت به دو امر متناقض و درخواست جمع بين دو ضدّ نيست؟! علاوه بر اين همانطور كه قبلاً توجه فرموديد تنها اجتماعى فكر مى كنند و پيوسته مجتمعات و نشست آنان براى به دام كشيدن جامعه هاى ضعيف و ابطال حقوق آنان است، و با ما يَملك آنان زندگى مى كنند و حتى خود آنان را خويش می سازند و تا آنجا كه بتوانند به ايشان زور مى گويند! با اين حال اگر كسى ادّعا كند كه غربيها جامعه و انسانها را به سوى صلاح و تقوا مى خوانند، ادّعايى متناقض نيست؟ قطعاً همين است و لا غير و سخن اينگونه گروه ها و سازمانها در كسى اثر نمى گذارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ اخلاق و فضائل اخلاقى در جايى ندارد. 💠 ثانیاً : دلیل اينكه به اصلاح اخلاق نيز مى پردازند ليكن كمترين نتيجه اى نمى گيرند، اين است كه اخلاق فاضله اگر بخواهد مؤثر واقع شود بايد در نفْس ثبات و استقرار داشته باشد و ثُبات و استقرارش نيازمند ضامنى است كه آن را ضمانت كند و جز - يعنى اعتقاد به اينكه «براى عالَم تنها يك معبود وجود دارد» - چیزی آن را تضمين نمى كند. تنها كسانى پاى بند فضائل اخلاقى مى شوند كه معتقد باشند به وجود خدايى واحد و داراى اسماى حُسنا، خدايى حكيم كه خلايق را به منظور رساندن به كمال و سعادت آفريد، خدايى كه خير و صلاح را دوست مى دارد و شرّ و فساد را دشمن، خدايى كه بزودى خلايق اوّلين و آخرين را در جمع مى كند تا در بين آنان داورى نموده و هر كسى را به آخرين حدّ جزايش برساند، نيكوكار را به پاداشش و بدكار را به كيفرش. 💠 و پر واضح است كه اگر اعتقاد به نباشد هيچ سبب اصيل ديگرى نيست كه بشر را از پيروى هواى نفس باز بدارد، و وادار سازد به اينكه از لذائذ و بهره هاى طبيعىِ نفْس صرف نظر كند، چون طبع بشر چنين است كه به چيزى اشتها و ميل كند و چيزى را دوست بدارد كه نفعش عايد شود، نه چيزى كه نفعش عايد غير خودش شود، مگر آنكه برگشتِ نفع غير نیز به نفع خودش باشد (به خوبى دقّت بفرمائيد). 💠 خب، بنابر اين در مواردى كه انسان از كُشتن حقِّ غير، لذّت مى برد و مانع و رادعی نيست كه او را از اين لذّت هاى نامشروع باز بدارد و قانونى نيست كه او را در برابر اين تجاوزها مجازات كند و حتّى كسى نيست كه او را سرزنش نموده و مورد عتاب قرار دهد، ديگر چه مانعى مى تواند او را از ارتكاب اينگونه خطاها و ظلم ها (هر قدر هم كه بزرگ باشد) جلوگيرى نمايد؟! ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
هدایت شده از من شیعه هستم
🌹🌹🌹🌹 🔹لینک مطالب مهم کانال بخش اول👇 https://eitaa.com/ishiaa/460 🔹لینک مطالب مهم کانال بخش دوم👇 https://eitaa.com/ishiaa/490 🌹🌹🌹🌹
❤️ از تشکر کنید هر چند غذایی که پخته، شور یا بد شده است. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید همسرتان خوشحال می شود و این باعث رشد و پیشرفت شما می شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالَم معنا به من گفتند : بیست سال ناله های تو بی اثر شد. 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ بَرده گيرى در اسلام ❇️ 💠 برده گيرى در از اين راه صورت مى گيرد كه نخست سپاه اسلام خود را براى روبرو شدن با كفّار هم مرز و همجوار تجهيز نموده، آنان را با كلمات حكمت آميز خود و موعظه و مجادله و با ، به حقّ دعوت نموده، آن گاه اگر كفّار دعوتشان را پذيرفتند برادرانشان خواهند بود (به اين معنى كه در هر سود و زيانى با ساير مسلمانان شركت خواهند داشت) و اگر بعد از اتمام حجّت نپذيرفتند، در اين صورت : 1- یا اين است كه پيرو كتابى از كتابهاى آسمانى هستند و حاضر مى شوند كه به حكومت اسلامى و بپردازند كه در اين فرض به حال خود واگذار شده، در تحت پرچم و ذِمّه اسلام به سلامت زندگى مى كنند. 2- و یا اين است كه با سپاه اسلام اى مى بندند كه در اين صورت چه اهل كتاب باشند و چه نباشند به عهدشان وفا می شود. 3- و چنانچه نه اهل كتابند و نه براى جِزيه دادن حاضر به بستن معاهده هستند، در اين صورت با به جهاد و كارزار با ايشان اقدام مى شود. 💠 البته تنها كسانى از آنان كشته مى شوند كه كشيده و در مَعركه و ميدان جنگ حاضر شده باشند، و امّا كسانى كه تسليم شده و همچنين مردان و زنان و فرزندان مُستضعف، هيچكدام محكوم به قتل نيستند و اسلام، كشتن آنان را جايز نمى داند؛ و نيز شبيخون زدن و بدون اطّلاع بر سر دشمن تاختن و آب را به روى دشمن بستن و او را شكنجه دادن و مُثله كردن را اجازه نمى دهد. 💠 سپاه اسلام اين روش را هم چنان ادامه مى دهد تا آنكه در روى زمين اثرى از باقى نماند و همه به دين خدا گرایش پیدا کنند، بنابر اين تنها كسانى محكوم به قتل اند كه دين حقّ را نپذيرند. و در هر جنگى كه لشكر اسلام پيروز مى شود بعد از خاتمه جنگ، به هر چه از اموال و نفرات سپاهِ كفر که مسلّط شود مالک آنها خواهد بود. تاريخ درخشان جنگ هاى رسول خدا (ص) مشتمل است بر صفحاتى نورانى و مملو است از و پسنديده اى كه سراسر لطائفى از فُتوّت و مُروّت و ظرائفى از نیکی و احسان است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
👆👆👆 دوستان عزیز توجه داشته باشند که در زمان غیبت امام معصوم (ع) و به نظر اکثر فقهای عظام، شروع جنگ و جهاد ابتدایی جایز نیست. و صد البته داشتن «قدرت» نیز ملاک فعلیّت چنین احکام شرعی است.
🌹🌹🌹 ❇️ عواملى مانند «وطن دوستى، نوع دوستى، مَدح و تمجيد طلبى» سببيّت اخلاقى ندارد. 💠 و امّا اينكه اين (كه اتفاقاً بسيارى از اهل فضل را به اشتباه انداخته) كه مثلاً «حُبّ وطن، نوع دوستى، ثنا و تمجيد در مقابل صحّت عمل» و امثال اينها بتواند كسى را از تجاوز به حقوق همنوع و هموطن باز بدارد، (توهّمى است كه جايش همان ذهن است، و در خارج وجود ندارد) وخيالى است باطل. چرا كه امور نامبرده، عواطفى است درونى و انگيزه هايى است باطنى كه جز تعليم و تربيت، چيزى نمى تواند آن را حفظ كند و خلاصه : اثرش بيش از نيست و به حدّ سببيّت و نمى رسد تا تخلّف ناپذير باشد. 💠 پس اينگونه حالات، اوصافى هستند اتّفاقى و امورى هستند عادى كه با برخورد موانع زايل مى شوند و اين توهّم مثل توهّم ديگرى است كه پنداشته اند عوامل نامبرده يعنى «حُب وطن»، «علاقه به همنوع»، و يا «عشق به شهرت و نام نيك»، اشخاصى را وادار مى كند به اينكه نه تنها به حقوق ديگران تجاوز نكند بلكه خود را فداى ديگران هم بكند، مثلاً خود را به كُشتن دهد تا وطن از خطر حفظ شود و يا مردم پس از مُردنش او را تعريف كنند. آخر كدام انسان ، انسانى كه مُردن را نابودى مى داند، حاضر است براى بهتر زندگى كردن ديگران و يا براى اينكه ديگران او را تعريف كنند و او از تعريف ديگران لذّت ببرد خود را به كُشتن دهد؟ او بعد از مُردنش كجا است كه تعريف ديگران را بشنود و از شنيدنش لذّت ببرد؟ 💠 و كوتاه سخن اينكه هيچ ، ترديد نمى كند در اينكه انسان (هر چه مى كند به منظور سعادت خود مى كند، و هرگز) بر محروميّت خود اقدامى نمى كند، هر چند كه بعد از محروميّت، او را مدح و ثنا كنند و وعده هايى كه در اين باره به او مى دهند كه اگر مثلاً براى سعادت جامعه ات فداكارى كنى (قبرت به نام مزار عموم مى گردد) و نامت تا ابد به نيكى ياد مى شود و افتخارى جاودانى نصيبت مى شود و ... تمام اينها وعده هايى است پوچ و فريبكارانه كه مى خواهند او را با اينگونه وعده ها گول بزنند و عقلش را در كوران احساسات و عواطف بدزدند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌸🌸🌸🌸
👆👆معلوم شد که هیچ وقت ما صِرفاً و فقط برای دفاع از کشور و حفظ امنیّت نرفتند و از جانشون نگذشتند بلکه همیشه یه هدف بالاتر و والاتری بوده. هر کسی غیر این گفته باشه قطعاً اشتباه کرده و یا خواسته شهدا رو کوچیک بکنه.
علامه طباطبایی گاهی اوقات در اثنای تدریس یا صحبت به فکر فرو میرفتند و بعد از مدتی می فرمودند: "آقا.. ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم..." 👆یک دقیقه به معنای کلمه (ابد) فکر کنید ببینید چه احساسی به شما دست میده.. ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
دوستان اگر خوب مباحث رو پیگیر بوده باشید، بطور مستدل روشن شده که : حقیقتاً یک دین و سنّت پیشرفته و کاملی است. 14 قرن قبل، قوانینی وضع کرده و برخوردهایی با مسائل بشری داشته که بشر امروزی در عصر تمدّن و پیشرفت هم، از آوردن چنین قوانینِ همه جانبه ای عاجز است. چنانکه در همین مباحث دارید مشاهده می کنید. بعد از قرنها جنایت، برده داری لغو شد ولی به شکل دیگری به حیات خودش ادامه داد و تا الان هم ادامه داره و توضیحش در آینده خواهد آمد. ان شاءالله
🌹🌹🌹 ❇️ رفتار و سيره اسلام درباره غلامان و كنيزان و عنايت به آزاد گشتن بردگان. 💠 بعد از آنكه بَردگى بر غلام و يا كنيزى مستقر گرديد، آن غلام و كنيز «مِلك يَمين» شده و تمامى منافع عملش براى غير خواهد شد و در مقابل هزينه زندگيش بر عهده مالكش خواهد بود. سفارش كرده كه مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده و او را يكى از اهل بيت خود حساب كنند، و بين او و آنان در لوازم و احتياجات زندگى فرق نگذارد؛ چنان كه رسول خدا (ص) هم با غلامان و خدمتكاران خود همين طور رفتار مى نمود و با ايشان غذا مى خورد، نشست و برخاست مى كرد و در خوراك و پوشاك و امثال آن، هيچ تقدّمى براى خود بر آنان قائل نبود. و نيز كرده كه بر غلام و كنيز سخت نگيرند و شكنجه ندهند و ناسزا نگويند و ظلم روا ندارند، و اجازه داده كه اين طائفه در بين خود و به اِذن اهلشان ازدواج كنند و همچنين به اَحرار هم اجازه داده كه با آنان ازدواج نمايند و در دادن شهادت و در كارهاى خود دخالت داده و سهيم سازند، چه در زمان بَردگيشان و چه بعد از آزاد شدنشان. 💠 ارفاق اسلام در حقّ بردگان به جايى رسيد كه در جميع امور با اِصرار شركت مى كردند، حتى تاريخ صدر اسلام بسيارى از بردگان را ياد مى كند كه متصدّى امر فرماندهی و امیری لشكر شده اند. در بين صحابه بزرگ رسول خدا (ص) نيز عده اى از همين بردگان وجود داشتند، مانند ، و ديگران. در حُسن سلوك اسلام با بردگان همين بس كه خود رسول خدا (ص) صفيّه (دختر حىّ بن أخطب) را آزاد نمود و با او ازدواج كرد، و همچنين جويريه (دختر حارث) را كه يكى از دويست نفر اُسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و اين عمل باعث شد كه بقيه نفرات هم كه همه، زنان و كودكان بودند آزاد شوند. و اين خود يكى از «ضروريات» سيره اسلام است كه مردان اگر چه بَرده باشند مقدّم بر سايرين هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامی ترند. و عبد مى تواند مالى را تملّك نموده و با اِذن اهل خود از جميع مزاياى حيات استفاده نمايد، اين بود اجمالى از رفتار اسلام نسبت به بردگان. 💠 علاوه بر اين، تأكيد بليغ و كرده به آزاد كردن ايشان و اخراجشان از زندانِ بردگی به فضاى آزاد حُرّيت، و همين روش خود باعث شد كه روز به روز از عدّه ی بردگان كاسته شده و به جمعيت اَحرار افزوده شود. به اين سفارشات هم اكتفاء نكرده، يكى از را آزاد كردن بردگان قرار داد نظير : كفّاره قتل و روزه خورى؛ و نيز به مَوالى اجازه داد كه با بندگان خود «مكاتبه» كنند، يعنى قرارداد ببندند كه هر وقت تمامى قيمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و يا به هر مقدارى كه از قيمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند. همه اين دستورات از جهت عنايتى است كه به آزاد شدن بردگان و رها شدنشان از اسارت بندگى و اِلحاق آنها به مجتمع انسانى دارد، و مى خواهد كه هر چه زودتر و هر چه بيشتر پيوند بندگان به مجتمع بشرى تكميل شده و بطور كلّى اين ذلّت از عائله بشر رخت بربندد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 💠 و چنين شخص فريب خورده اى اينگونه مى كند كه بعد از مُردنش و به اعتقاد خودش بعد از باطل شدن ذاتش، همان حالِ قبل از مرگ را دارد. یعنی وقتی كه مردم تعريف و تمجيدش می كنند او مى شنود و لذّت مى برد و اين چيزى جز غلط در وَهم نيست، همان غلط در وَهمى است كه مِی گسارانِ مست در حال مستى دچار آن مى شوند و وقتى احساساتشان به هيجان در مى آيد بنام فُتوّت و مردانگى از جُرم مجرمين در می گذرند و جان و مال و ناموس و هر كرامت ديگرى را كه دارند در اختيار طرف مى گذارند و اين خود، و است؛ چون اگر عاقل بودند هرگز به چنين امورى اقدام نمى كردند. 💠 پس اين لغزشها و امثال آن، خطرهايى است كه غير از توحيدى كه ذكر شد هيچ سنگرى نيست كه انسان را از آن حفظ كند و به همين جهت است كه اسلام را كه جزئى از طريقه جاريه او است بر اساس پى ريزى نموده است. توحيدى كه اعتقاد به توحيد هم از شؤون آن است و لازمه اين توحيد و آن معاد، اين است كه انسان هر زمان و هر جا كه باشد روحاً ملتزم به احسان و دورى از بديها باشد؛ چه اينكه تك تك موارد را تشخيص بدهد كه خوبى است يا بدى است و يا نداند و چه اينكه ستايشگرى، او را بر اين اخلاق پسنديده ستايش بكند و يا نكند، و نيز چه اينكه كسى با او باشد كه بر آن وادار و يا از آن بازش بدارد يا نه. براى اينكه چنين كسى را با خود و داناى به احوال خود و حفيظ و قائم بر هر نفْس مى داند و معتقد است كه خداى تعالى عمل هر انسانى را مى بيند و نيز معتقد است كه در ما وراى اين عالَم است كه در آن روز هر انسانى آنچه را كه كرده حاضر مى بيند (چه خير و چه شرّ) و در آن روز هر كسى بدانچه كرده جزا داده مى شود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
آقای آخوند از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت : «مَرنج و مَرنجان». آقای آخوند گفت : مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیّت نکنم، ولی مرنج یعنی چه؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم مثلاً وقتی بفهمم کسی مرا کرده یا داده، چطور نباید برنجم؟ آقای نخودکی گفت : علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. بله دوستان اگر ما خودمان را دارای عزّت و مقام خاصی ندانیم و در برابر ، خود را هیچ بدانیم، دیگر هیچگاه از سخن دیگران ناراحت نخواهیم شد. 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ مباحث فصول گذشته را ميتوان در سه مطلب خلاصه كرد : 💠 اول اينكه در الغاى اسباب برده گيرى و تقليل و تضعيف آن از هيچ تلاش و کوششی دريغ نداشته و كوتاهى نكرده، تا جايى كه از همه اسبابهاى معمول در دنياى آن روز، تنها يك سبب را به اعتبار خود باقى گذارد، آن هم سببى بود كه به قاطع، چاره اى جز ابقاى اعتبارش نبود؛ و آن سبب عبارت بود از دشمنى با «دين و مزاحمت با مجتمع بشرى و سركشى در برابر حقّ و به هيچ وجهى از وجوه در برابر حقّ سر فرود نياوردن»، اسلام اين طغيان را مجوّز برده گيرى دانست. 💠 دوم اينكه براى احترام و آبرو دادن به بَردگان و نجات آنان از ذلّتى كه داشتند جميع وسائل ممكن را بكار برد و تا اندازه اى كه بيش از آن تصوّر و امكان ندارد شؤون حياتى آنان را با شؤون حياتى ساير اجزاء مجتمع بشرى يعنى آزادگان نزديك ساخت، به حدّى كه بردگان مثل يكى از افراد مجتمع شدند، گر چه به تمام معنا همدوش شان نگرديدند، ليكن حجاب و فاصله اى كه باقى ماند بسيار دقيق و قابل تحمّل بود، و آن اين بود كه بردگان مانند آزادگان تمامى مازاد از فعاليتشان مِلك خودشان نبود، بلكه از اين نيرو تنها مقدارى را مالك بودند كه زندگى شان را به طور متوسط تأمين نمايد و زائد بر آن، مِلك موالى بود؛ به عبارت ديگر، در اسلام اى بين عبد و حُرّ نماند مگر تنها اين تفاوت كه عبد محتاج بود به اِذن مولايش. 💠 سوم اينكه در آزاد كردن «بَردگان» و الحاق شان به مجتمع «آزادگان» به هر گونه بهانه ای مُتشبّث شده، از طرفى عموم مسلمين را به آزاد كردن بردگان ترغيب و تحريص نموده و اين عمل را يكى از شمرده، و از طرفى هم آن را در حقّ بعضى از گنهكاران واجب نموده و كفّاره گناهشان قرار داده، و از طرفى ديگر به مَوالى اجازه داد كه با بَرده خود «مكاتبه» نموده، قرار ببندند كه هر وقت از دستمزد خود همه قيمت خود را به مولا پرداختند آزاد شوند و يا به هر مقدارى كه از قيمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند و نيز به موالى اجازه داد كه بنده خود را «تدبير» كنند يعنى او را براى بعد از مرگ شان آزاد سازند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺