eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان خوبم سلام خیلی شب عزیز و با قیمتی است اعمالی داره که میتونید از کتاب مفاتیح الجنان پیگیرش باشید شب است امشب❤️ 💐ولادت آقا و صاحبمون امام مهدی (عج) هم پیشاپیش مبارک همتون باشه.💐 همدیگه رو دعا کنیم. برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا و برای رسوایی منافقین داخلی و نابودی دشمنان خارجی هم حتماً دعا کنید. التماس دعای فراوان💐
🌹🌹🌹 💠 و ليكن اسلام سنّت جاريه و قوانين موضوعه خود را بر اساس تشريع نموده و در تربيت مردم بر اساس آن اخلاق فاضله، سخت عنايت به خرج داده است. چون قوانين جاريه در أعمال، در ضمانت «اخلاق» و بر عهده آن است و اخلاق همه جا با انسان هست، در خلوت و جَلوت وظيفه خود را انجام مى دهد و بهتر از يك پليس مى تواند عمل كند، چون پليس و هر نيروى انتظامى ديگر تنها مى توانند در ظاهر نظم را بر قرار سازند. خواهى گفت : معارف عمومى در نيز در مقام تهذيب اخلاق جامعه هست و از ناحيه مُجريان قوانين، براى اين منظور تلاش بسيار مى شود تا مردم را بر اساس اخلاق پسنديده تربيت كنند. مى گوئيم بله همين طور است. امّا اين اخلاق و دستوراتش مانند قوانين آنان، در نظر آنهايى كه مى خواهند بند و بارى نداشته باشند بيش نيست و لذا مى بينيم كه هيچ سودى به حالشان نداشته است. خواهى پرسيد چرا؟ مى گوئيم : 💠 اوّلاً : براى اينكه تنها چيزى كه منشأ همه رذائل اخلاقى است، و افراط در لذّت هاى مادّى در عدّه اى و تفريط و از آن در عدّه اى ديگر است؛ و قوانين غربيان، مردم مرفّه را در آن اسراف و افراط آزاد گذاشته و نتيجه اش محروميّت عدّه اى ديگر شده. خُب در چنين نظامى كه اقليّتى از پُرخورى شكمشان به درد آمده و اكثريّتى از گرسنگى مى نالند آيا دعوت به اخلاق دعوت به دو امر متناقض و درخواست جمع بين دو ضدّ نيست؟! علاوه بر اين همانطور كه قبلاً توجه فرموديد تنها اجتماعى فكر مى كنند و پيوسته مجتمعات و نشست آنان براى به دام كشيدن جامعه هاى ضعيف و ابطال حقوق آنان است، و با ما يَملك آنان زندگى مى كنند و حتى خود آنان را خويش می سازند و تا آنجا كه بتوانند به ايشان زور مى گويند! با اين حال اگر كسى ادّعا كند كه غربيها جامعه و انسانها را به سوى صلاح و تقوا مى خوانند، ادّعايى متناقض نيست؟ قطعاً همين است و لا غير و سخن اينگونه گروه ها و سازمانها در كسى اثر نمى گذارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ اخلاق و فضائل اخلاقى در جايى ندارد. 💠 ثانیاً : دلیل اينكه به اصلاح اخلاق نيز مى پردازند ليكن كمترين نتيجه اى نمى گيرند، اين است كه اخلاق فاضله اگر بخواهد مؤثر واقع شود بايد در نفْس ثبات و استقرار داشته باشد و ثُبات و استقرارش نيازمند ضامنى است كه آن را ضمانت كند و جز - يعنى اعتقاد به اينكه «براى عالَم تنها يك معبود وجود دارد» - چیزی آن را تضمين نمى كند. تنها كسانى پاى بند فضائل اخلاقى مى شوند كه معتقد باشند به وجود خدايى واحد و داراى اسماى حُسنا، خدايى حكيم كه خلايق را به منظور رساندن به كمال و سعادت آفريد، خدايى كه خير و صلاح را دوست مى دارد و شرّ و فساد را دشمن، خدايى كه بزودى خلايق اوّلين و آخرين را در جمع مى كند تا در بين آنان داورى نموده و هر كسى را به آخرين حدّ جزايش برساند، نيكوكار را به پاداشش و بدكار را به كيفرش. 💠 و پر واضح است كه اگر اعتقاد به نباشد هيچ سبب اصيل ديگرى نيست كه بشر را از پيروى هواى نفس باز بدارد، و وادار سازد به اينكه از لذائذ و بهره هاى طبيعىِ نفْس صرف نظر كند، چون طبع بشر چنين است كه به چيزى اشتها و ميل كند و چيزى را دوست بدارد كه نفعش عايد شود، نه چيزى كه نفعش عايد غير خودش شود، مگر آنكه برگشتِ نفع غير نیز به نفع خودش باشد (به خوبى دقّت بفرمائيد). 💠 خب، بنابر اين در مواردى كه انسان از كُشتن حقِّ غير، لذّت مى برد و مانع و رادعی نيست كه او را از اين لذّت هاى نامشروع باز بدارد و قانونى نيست كه او را در برابر اين تجاوزها مجازات كند و حتّى كسى نيست كه او را سرزنش نموده و مورد عتاب قرار دهد، ديگر چه مانعى مى تواند او را از ارتكاب اينگونه خطاها و ظلم ها (هر قدر هم كه بزرگ باشد) جلوگيرى نمايد؟! ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺
هدایت شده از من شیعه هستم
🌹🌹🌹🌹 🔹لینک مطالب مهم کانال بخش اول👇 https://eitaa.com/ishiaa/460 🔹لینک مطالب مهم کانال بخش دوم👇 https://eitaa.com/ishiaa/490 🌹🌹🌹🌹
❤️ از تشکر کنید هر چند غذایی که پخته، شور یا بد شده است. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید همسرتان خوشحال می شود و این باعث رشد و پیشرفت شما می شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالَم معنا به من گفتند : بیست سال ناله های تو بی اثر شد. 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ بَرده گيرى در اسلام ❇️ 💠 برده گيرى در از اين راه صورت مى گيرد كه نخست سپاه اسلام خود را براى روبرو شدن با كفّار هم مرز و همجوار تجهيز نموده، آنان را با كلمات حكمت آميز خود و موعظه و مجادله و با ، به حقّ دعوت نموده، آن گاه اگر كفّار دعوتشان را پذيرفتند برادرانشان خواهند بود (به اين معنى كه در هر سود و زيانى با ساير مسلمانان شركت خواهند داشت) و اگر بعد از اتمام حجّت نپذيرفتند، در اين صورت : 1- یا اين است كه پيرو كتابى از كتابهاى آسمانى هستند و حاضر مى شوند كه به حكومت اسلامى و بپردازند كه در اين فرض به حال خود واگذار شده، در تحت پرچم و ذِمّه اسلام به سلامت زندگى مى كنند. 2- و یا اين است كه با سپاه اسلام اى مى بندند كه در اين صورت چه اهل كتاب باشند و چه نباشند به عهدشان وفا می شود. 3- و چنانچه نه اهل كتابند و نه براى جِزيه دادن حاضر به بستن معاهده هستند، در اين صورت با به جهاد و كارزار با ايشان اقدام مى شود. 💠 البته تنها كسانى از آنان كشته مى شوند كه كشيده و در مَعركه و ميدان جنگ حاضر شده باشند، و امّا كسانى كه تسليم شده و همچنين مردان و زنان و فرزندان مُستضعف، هيچكدام محكوم به قتل نيستند و اسلام، كشتن آنان را جايز نمى داند؛ و نيز شبيخون زدن و بدون اطّلاع بر سر دشمن تاختن و آب را به روى دشمن بستن و او را شكنجه دادن و مُثله كردن را اجازه نمى دهد. 💠 سپاه اسلام اين روش را هم چنان ادامه مى دهد تا آنكه در روى زمين اثرى از باقى نماند و همه به دين خدا گرایش پیدا کنند، بنابر اين تنها كسانى محكوم به قتل اند كه دين حقّ را نپذيرند. و در هر جنگى كه لشكر اسلام پيروز مى شود بعد از خاتمه جنگ، به هر چه از اموال و نفرات سپاهِ كفر که مسلّط شود مالک آنها خواهد بود. تاريخ درخشان جنگ هاى رسول خدا (ص) مشتمل است بر صفحاتى نورانى و مملو است از و پسنديده اى كه سراسر لطائفى از فُتوّت و مُروّت و ظرائفى از نیکی و احسان است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
👆👆👆 دوستان عزیز توجه داشته باشند که در زمان غیبت امام معصوم (ع) و به نظر اکثر فقهای عظام، شروع جنگ و جهاد ابتدایی جایز نیست. و صد البته داشتن «قدرت» نیز ملاک فعلیّت چنین احکام شرعی است.
🌹🌹🌹 ❇️ عواملى مانند «وطن دوستى، نوع دوستى، مَدح و تمجيد طلبى» سببيّت اخلاقى ندارد. 💠 و امّا اينكه اين (كه اتفاقاً بسيارى از اهل فضل را به اشتباه انداخته) كه مثلاً «حُبّ وطن، نوع دوستى، ثنا و تمجيد در مقابل صحّت عمل» و امثال اينها بتواند كسى را از تجاوز به حقوق همنوع و هموطن باز بدارد، (توهّمى است كه جايش همان ذهن است، و در خارج وجود ندارد) وخيالى است باطل. چرا كه امور نامبرده، عواطفى است درونى و انگيزه هايى است باطنى كه جز تعليم و تربيت، چيزى نمى تواند آن را حفظ كند و خلاصه : اثرش بيش از نيست و به حدّ سببيّت و نمى رسد تا تخلّف ناپذير باشد. 💠 پس اينگونه حالات، اوصافى هستند اتّفاقى و امورى هستند عادى كه با برخورد موانع زايل مى شوند و اين توهّم مثل توهّم ديگرى است كه پنداشته اند عوامل نامبرده يعنى «حُب وطن»، «علاقه به همنوع»، و يا «عشق به شهرت و نام نيك»، اشخاصى را وادار مى كند به اينكه نه تنها به حقوق ديگران تجاوز نكند بلكه خود را فداى ديگران هم بكند، مثلاً خود را به كُشتن دهد تا وطن از خطر حفظ شود و يا مردم پس از مُردنش او را تعريف كنند. آخر كدام انسان ، انسانى كه مُردن را نابودى مى داند، حاضر است براى بهتر زندگى كردن ديگران و يا براى اينكه ديگران او را تعريف كنند و او از تعريف ديگران لذّت ببرد خود را به كُشتن دهد؟ او بعد از مُردنش كجا است كه تعريف ديگران را بشنود و از شنيدنش لذّت ببرد؟ 💠 و كوتاه سخن اينكه هيچ ، ترديد نمى كند در اينكه انسان (هر چه مى كند به منظور سعادت خود مى كند، و هرگز) بر محروميّت خود اقدامى نمى كند، هر چند كه بعد از محروميّت، او را مدح و ثنا كنند و وعده هايى كه در اين باره به او مى دهند كه اگر مثلاً براى سعادت جامعه ات فداكارى كنى (قبرت به نام مزار عموم مى گردد) و نامت تا ابد به نيكى ياد مى شود و افتخارى جاودانى نصيبت مى شود و ... تمام اينها وعده هايى است پوچ و فريبكارانه كه مى خواهند او را با اينگونه وعده ها گول بزنند و عقلش را در كوران احساسات و عواطف بدزدند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌸🌸🌸🌸
👆👆معلوم شد که هیچ وقت ما صِرفاً و فقط برای دفاع از کشور و حفظ امنیّت نرفتند و از جانشون نگذشتند بلکه همیشه یه هدف بالاتر و والاتری بوده. هر کسی غیر این گفته باشه قطعاً اشتباه کرده و یا خواسته شهدا رو کوچیک بکنه.
علامه طباطبایی گاهی اوقات در اثنای تدریس یا صحبت به فکر فرو میرفتند و بعد از مدتی می فرمودند: "آقا.. ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم..." 👆یک دقیقه به معنای کلمه (ابد) فکر کنید ببینید چه احساسی به شما دست میده.. ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
دوستان اگر خوب مباحث رو پیگیر بوده باشید، بطور مستدل روشن شده که : حقیقتاً یک دین و سنّت پیشرفته و کاملی است. 14 قرن قبل، قوانینی وضع کرده و برخوردهایی با مسائل بشری داشته که بشر امروزی در عصر تمدّن و پیشرفت هم، از آوردن چنین قوانینِ همه جانبه ای عاجز است. چنانکه در همین مباحث دارید مشاهده می کنید. بعد از قرنها جنایت، برده داری لغو شد ولی به شکل دیگری به حیات خودش ادامه داد و تا الان هم ادامه داره و توضیحش در آینده خواهد آمد. ان شاءالله
🌹🌹🌹 ❇️ رفتار و سيره اسلام درباره غلامان و كنيزان و عنايت به آزاد گشتن بردگان. 💠 بعد از آنكه بَردگى بر غلام و يا كنيزى مستقر گرديد، آن غلام و كنيز «مِلك يَمين» شده و تمامى منافع عملش براى غير خواهد شد و در مقابل هزينه زندگيش بر عهده مالكش خواهد بود. سفارش كرده كه مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده و او را يكى از اهل بيت خود حساب كنند، و بين او و آنان در لوازم و احتياجات زندگى فرق نگذارد؛ چنان كه رسول خدا (ص) هم با غلامان و خدمتكاران خود همين طور رفتار مى نمود و با ايشان غذا مى خورد، نشست و برخاست مى كرد و در خوراك و پوشاك و امثال آن، هيچ تقدّمى براى خود بر آنان قائل نبود. و نيز كرده كه بر غلام و كنيز سخت نگيرند و شكنجه ندهند و ناسزا نگويند و ظلم روا ندارند، و اجازه داده كه اين طائفه در بين خود و به اِذن اهلشان ازدواج كنند و همچنين به اَحرار هم اجازه داده كه با آنان ازدواج نمايند و در دادن شهادت و در كارهاى خود دخالت داده و سهيم سازند، چه در زمان بَردگيشان و چه بعد از آزاد شدنشان. 💠 ارفاق اسلام در حقّ بردگان به جايى رسيد كه در جميع امور با اِصرار شركت مى كردند، حتى تاريخ صدر اسلام بسيارى از بردگان را ياد مى كند كه متصدّى امر فرماندهی و امیری لشكر شده اند. در بين صحابه بزرگ رسول خدا (ص) نيز عده اى از همين بردگان وجود داشتند، مانند ، و ديگران. در حُسن سلوك اسلام با بردگان همين بس كه خود رسول خدا (ص) صفيّه (دختر حىّ بن أخطب) را آزاد نمود و با او ازدواج كرد، و همچنين جويريه (دختر حارث) را كه يكى از دويست نفر اُسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و اين عمل باعث شد كه بقيه نفرات هم كه همه، زنان و كودكان بودند آزاد شوند. و اين خود يكى از «ضروريات» سيره اسلام است كه مردان اگر چه بَرده باشند مقدّم بر سايرين هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامی ترند. و عبد مى تواند مالى را تملّك نموده و با اِذن اهل خود از جميع مزاياى حيات استفاده نمايد، اين بود اجمالى از رفتار اسلام نسبت به بردگان. 💠 علاوه بر اين، تأكيد بليغ و كرده به آزاد كردن ايشان و اخراجشان از زندانِ بردگی به فضاى آزاد حُرّيت، و همين روش خود باعث شد كه روز به روز از عدّه ی بردگان كاسته شده و به جمعيت اَحرار افزوده شود. به اين سفارشات هم اكتفاء نكرده، يكى از را آزاد كردن بردگان قرار داد نظير : كفّاره قتل و روزه خورى؛ و نيز به مَوالى اجازه داد كه با بندگان خود «مكاتبه» كنند، يعنى قرارداد ببندند كه هر وقت تمامى قيمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و يا به هر مقدارى كه از قيمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند. همه اين دستورات از جهت عنايتى است كه به آزاد شدن بردگان و رها شدنشان از اسارت بندگى و اِلحاق آنها به مجتمع انسانى دارد، و مى خواهد كه هر چه زودتر و هر چه بيشتر پيوند بندگان به مجتمع بشرى تكميل شده و بطور كلّى اين ذلّت از عائله بشر رخت بربندد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 💠 و چنين شخص فريب خورده اى اينگونه مى كند كه بعد از مُردنش و به اعتقاد خودش بعد از باطل شدن ذاتش، همان حالِ قبل از مرگ را دارد. یعنی وقتی كه مردم تعريف و تمجيدش می كنند او مى شنود و لذّت مى برد و اين چيزى جز غلط در وَهم نيست، همان غلط در وَهمى است كه مِی گسارانِ مست در حال مستى دچار آن مى شوند و وقتى احساساتشان به هيجان در مى آيد بنام فُتوّت و مردانگى از جُرم مجرمين در می گذرند و جان و مال و ناموس و هر كرامت ديگرى را كه دارند در اختيار طرف مى گذارند و اين خود، و است؛ چون اگر عاقل بودند هرگز به چنين امورى اقدام نمى كردند. 💠 پس اين لغزشها و امثال آن، خطرهايى است كه غير از توحيدى كه ذكر شد هيچ سنگرى نيست كه انسان را از آن حفظ كند و به همين جهت است كه اسلام را كه جزئى از طريقه جاريه او است بر اساس پى ريزى نموده است. توحيدى كه اعتقاد به توحيد هم از شؤون آن است و لازمه اين توحيد و آن معاد، اين است كه انسان هر زمان و هر جا كه باشد روحاً ملتزم به احسان و دورى از بديها باشد؛ چه اينكه تك تك موارد را تشخيص بدهد كه خوبى است يا بدى است و يا نداند و چه اينكه ستايشگرى، او را بر اين اخلاق پسنديده ستايش بكند و يا نكند، و نيز چه اينكه كسى با او باشد كه بر آن وادار و يا از آن بازش بدارد يا نه. براى اينكه چنين كسى را با خود و داناى به احوال خود و حفيظ و قائم بر هر نفْس مى داند و معتقد است كه خداى تعالى عمل هر انسانى را مى بيند و نيز معتقد است كه در ما وراى اين عالَم است كه در آن روز هر انسانى آنچه را كه كرده حاضر مى بيند (چه خير و چه شرّ) و در آن روز هر كسى بدانچه كرده جزا داده مى شود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
آقای آخوند از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت : «مَرنج و مَرنجان». آقای آخوند گفت : مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیّت نکنم، ولی مرنج یعنی چه؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم مثلاً وقتی بفهمم کسی مرا کرده یا داده، چطور نباید برنجم؟ آقای نخودکی گفت : علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. بله دوستان اگر ما خودمان را دارای عزّت و مقام خاصی ندانیم و در برابر ، خود را هیچ بدانیم، دیگر هیچگاه از سخن دیگران ناراحت نخواهیم شد. 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ مباحث فصول گذشته را ميتوان در سه مطلب خلاصه كرد : 💠 اول اينكه در الغاى اسباب برده گيرى و تقليل و تضعيف آن از هيچ تلاش و کوششی دريغ نداشته و كوتاهى نكرده، تا جايى كه از همه اسبابهاى معمول در دنياى آن روز، تنها يك سبب را به اعتبار خود باقى گذارد، آن هم سببى بود كه به قاطع، چاره اى جز ابقاى اعتبارش نبود؛ و آن سبب عبارت بود از دشمنى با «دين و مزاحمت با مجتمع بشرى و سركشى در برابر حقّ و به هيچ وجهى از وجوه در برابر حقّ سر فرود نياوردن»، اسلام اين طغيان را مجوّز برده گيرى دانست. 💠 دوم اينكه براى احترام و آبرو دادن به بَردگان و نجات آنان از ذلّتى كه داشتند جميع وسائل ممكن را بكار برد و تا اندازه اى كه بيش از آن تصوّر و امكان ندارد شؤون حياتى آنان را با شؤون حياتى ساير اجزاء مجتمع بشرى يعنى آزادگان نزديك ساخت، به حدّى كه بردگان مثل يكى از افراد مجتمع شدند، گر چه به تمام معنا همدوش شان نگرديدند، ليكن حجاب و فاصله اى كه باقى ماند بسيار دقيق و قابل تحمّل بود، و آن اين بود كه بردگان مانند آزادگان تمامى مازاد از فعاليتشان مِلك خودشان نبود، بلكه از اين نيرو تنها مقدارى را مالك بودند كه زندگى شان را به طور متوسط تأمين نمايد و زائد بر آن، مِلك موالى بود؛ به عبارت ديگر، در اسلام اى بين عبد و حُرّ نماند مگر تنها اين تفاوت كه عبد محتاج بود به اِذن مولايش. 💠 سوم اينكه در آزاد كردن «بَردگان» و الحاق شان به مجتمع «آزادگان» به هر گونه بهانه ای مُتشبّث شده، از طرفى عموم مسلمين را به آزاد كردن بردگان ترغيب و تحريص نموده و اين عمل را يكى از شمرده، و از طرفى هم آن را در حقّ بعضى از گنهكاران واجب نموده و كفّاره گناهشان قرار داده، و از طرفى ديگر به مَوالى اجازه داد كه با بَرده خود «مكاتبه» نموده، قرار ببندند كه هر وقت از دستمزد خود همه قيمت خود را به مولا پرداختند آزاد شوند و يا به هر مقدارى كه از قيمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند و نيز به موالى اجازه داد كه بنده خود را «تدبير» كنند يعنى او را براى بعد از مرگ شان آزاد سازند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ انگيزه هاى عقلانى، غير انگيزه است. 💠، انسان را تنها به منافع دنيوى دعوت و وادار مى كند، در نتيجه هر زمان كه پاى نفعى مادّى در كار بود و انسان مادّى آن را احساس هم كرد، آتش شوق در دلش شعله ور گشته و به سوى انجام آن عمل تحريك و وادار مى شود و امّا اگر نفعى در عمل نبيند، خمود و سرد است. ولى در ، انسان به سوى عملى تحريك مى شود كه حقّ را در آن ببيند و تشخيص دهد، چنين كسى پيروى ِحقّ را سودمندترين عمل مى داند، حال چه اينكه سود مادّى هم در انجام آن احساس بكند و يا نكند، چون معتقد است آنچه كه نزد خدا است بهتر و باقى تر است و تو خواننده عزيز مى توانى در اين باره بين دو نمونه زير از اين دو منطق يعنى «منطق تعقل» و «منطق احساس» مقايسه كنى : 💠 از شعر عنتره شاعر را به يادت مى آوريم كه مى گويد : (و قولى كلّما جشات و جاشت —- مكانك تحمدى او تستريحى )؛ ميخواهد بگويد : من در جنگها هر وقت آتش جنگ شعله ور و تنورش داغ ميشود و احساسِ خطر متزلزلم مى سازد، براى اينكه دلم را محكم كنم به دلم مى گويم : ثُبات و استوارى به خرج بده، براى اينكه اگر كشته شوى مردم تو را به ثبات قدم و فرار نكردنت مى ستايند و اگر دشمن را بكُشى راحت مى شوى و به آرزويت مى رسى، پس ثبات قدم در هر حال براى تو بهتر است. 💠 و از كلام خداى تعالى را نمونه مى آوريم كه مى فرمايد : ❣قلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا، فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ. بگو به ما نمى رسد مگر آنچه كه براى ما مقدّر كرده، سرپرست ما او است، و مؤمنين بايد كه بر خدا توكّل كنند، بگو آيا جز رسيدن يكى از دو را براى ما انتظار داريد نه، شما هر چه براى ما آرزو كنيد هر چند كشته شدن ما باشد به نفع ما است، ولى ما انتظار داريم عذابى از ناحيه خدا و يا به دست خود ما بر سر شما آيد، حال شما انتظار خود را بكِشيد ما هم با شما در انتظار هستيم. (سوره توبه آيه 52) كه در اين آيه مى گويند : ولايت بر ما و نصرت يافتن ما از آن خدا و به دست او است، ما جز ثوابى را كه خدا در برابر اسلام آوردن و التزام دينى، به ما وعده داده، چيزى نمى خواهيم، (حال چه با كشته شدنمان و چه با پيروزيمان بدست آيد). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
ای عزیز! خدای تعالی خود را اجرا خواهد فرمود؛ چه ما سَخطناک باشیم به آن یا خوش بین و خشنود، تقدیرات الهی بسته به خشنودی و سخط ما نیست. آنچه برای ما می ماند از سخطناکی و غضب، نقص مقام و سلب درجات و سقوط از نظر اولیاء و ملکوتیّین و از قلوب است. در روایت است که به حضرت صادق (ع) عرض شد : به چیز معلوم می شود که مؤمن مؤمن است؟ فرمود : به تسلیم از برای خدا و رضا به آنچه وارد شود بر او از سُرور و سَخَط. 📚کتاب جنود عقل و جهل ص178 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
چرا در قرآن کریم برای خدا گاهی ضمیر مفرد و گاهی جمع آمده است.pdf
191K
. 💠چرا در قرآن برای گاهی از لفظ (من) و گاهی از لفظ (ما) استفاده شده؟ 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ سير برده گيرى در تاريخ ❇️ 💠 در كتاب دائرة المعارف و كتاب المذهب و الأخلاق تأليف «جان هيسينك» طبع بريتانيا و كتاب مجمل التاريخ تأليف «ه. ج. ولز» طبع بريتانيا و كتاب روح القوانين تأليف «مونتسكيو» چاپ تهران مى نويسند : در آغاز پيدايشش نخست درباره اُسراى جنگى تحقّق يافت، و قبل از آن، رفتار قبائل درباره اسراى جنگى اين بود كه آنان را هر چه هم زياد بودند تا آخرين نفر مى كُشتند، بعد از آن، بنا را بر اين گذاشتند كه ايشان را زنده نگهداشته مانند ساير غنيمت هاى جنگى تملّك نمايند، و اين بنا را نه براى استفاده از كار آنان گذاشتند، بلكه منظورشان احسان در حقّ ايشان و نوع دوستى و رعايت قوانين بود. 💠 زیرا همگام با اين سير تاريخى، اين احساسات هم در نهاد بشر بيدار شد و بشر به تدريج به طرف ترقّى و تمدّن پيش مى رفت. علاوه بر اين، وضع مادّى بشر در آغاز آن طور رو به راه نبود كه بتواند اسراى جنگى خود را زنده نگهداشته و نان خور خود را بيشتر سازد؛ چون بشر در آغاز، اقتصادياتش تنها از راه تأمين مى شد و لذا مجبور بود اسراى جنگى را كشته و نابود سازد. و وقتى به فكر نگهدارى آنان افتاده كه در نتيجه ی اتّخاذ روشِ جابجایی و انتقال از اين منزل به آن منزل، سطح زندگيش بالا رفته به او اجازه چنين ترحّم و احسانى را داد. 💠 و با شيوع روش بَرده گيرى در بين قبائل و اُمم به هر طريق كه بود تحوّلى در بشر بوجود آمد. به اين معنا كه اوّلاً زندگى اجتماعى بشر نظام و انضباط مخصوصى به خود گرفت، و ثانیاً كارها و وظائف در بين مردم تقسيم شد. اين را هم بايد دانست كه روش برده گيرى در تمامى نقاط جهان به يك روش معمول نبود، بلكه در بعضى از مناطق اصلاً رايج نگشت نظير استراليا، آسياى مركزى، سيبری، آمريكاى شمالى، اسكيمو و بعضى از نقاط آفريقا از قبيل شمال نيل و جنوب رامبيز، و به عكس در بعضى از مناطق ديگر رواج داشت نظير جزيرة العرب و قسمت وحشى نشين آفريقا و هم چنين اروپا و آمريكاى جنوبى. وضع رفتار امّت ها هم با بَردگان يكسان نبود بلكه بعضى نسبت به آنان مهربان و بعضى خشن بودند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 💠 و نمونه ديگر، آيه زير است : ❣لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ، وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ. هيچ تشنگى و رنج و مخمصه اى در نمى بينند و در هيچ صحنه اى كه مايه خشم كفّار است قدم نمى نهند و از دشمن هيچ صدمه اى نمى خورند، مگر آنكه برايشان در برابر آن، عملى صالح نوشته مى شود، چون خداى تعالى اجر را ضايع نمى كند و هيچ هزينه اى اندك و يا بسيار انفاق نمى كند و هيچ بيابانى را طى نمى كنند مگر آنكه در حسابشان نوشته مى شود، تا خداى تعالى پاداشى به آنان دهد بهتر از آنچه مى كردند. (سوره توبه آيه: 121) 💠 (مؤمنین) مى گويند حال كه منطق ما اين است، اگر ما را بكُشيد و يا خسارتى به ما برسد خواهيم داشت، و عاقبتِ خير نزد پروردگار ما است، و اگر ما شما را بكُشيم و يا به نحوى بر شما دست يابيم، باز و عاقبتى نيكو خواهيم داشت علاوه بر اينكه در دنيا دشمنمان را نيز سركوب كرده ايم، پس ما در هر حال پيروز و سعادتمنديم، و وضع ما در هر حال مايه رشك و حسرت شما است و شما هيچ ضررى به ما نمى رسانيد و در جنگيدنتان با ما هيچ آرزويى درباره ما نمى توانيد داشته باشيد مگر يكى از دو «خير» را، پس ما در هر حال بر خير و سعادتيم و شما در يك صورت پيروز و سعادتمند (به عقيده خودتان) هستيد، و آن در صورتى است كه ما را شكست دهيد، حال كه چنين است ما در انتظار بدبختى شما هستيم، ولى شما نسبت به ما جز مايه مسرّت و خوشبختى را نمى توانيد انتظار داشته باشيد. 💠 پس اين دو منطق اين شد كه يكى ثبات قدم و پايدارى در جنگ را بر مبناى «احساس» پى نهاده و يكى از دو فايده محسوس را برخوردار است كه عبارت است از : «ستايش مردم» و «راحت شدن از شرّ دشمن»، البته همين نفع محسوس هم در صورتى است كه از مرحله آرزو تجاوز نموده و در خارج محقّق شود، و مثلاً يك طرفش كه ستايش مردم بود، مردم او را ستايش نكنند و قدر و قيمت جهاد را ندانند، مردمى باشند كه خدمت و خيانت در نظرشان يكسان باشد و يا خدمتى كه او به خاطر آن خود را به هلاكت انداخت خدمتى باشد كه فهم مردم به هيچ وجه آن را درك نكند و همچنين خيانت و خدمت طورى باشد كه براى هميشه از نظر مردم پنهان بماند، و همچنين در طرف ديگر قضيه (يعنى نابود كردن دشمن)، استراحتى از نابودى او احساس نكند، بلكه در اين ميان تنها حقّ باشد كه از هلاكت دشمن بهره مى برد، در اين صورت جز خستگى و ناتوانى براى او اثرى نخواهد داشت. 💠 و همين مواردى كه شمرديم، خود اسبابى است كه در تمامى موارد بَغْى و خيانت و جنايت دست در كارند، آن كسى كه خيانت مى كند و حرمتى براى قانون قائل نيست منطقش اين است كه و... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈