ماه مهمانی خدا مبارک 🌺💐
مطمئنا باز با شروع ماه مبارک رمضان، دشمنان معنویت پیامهای روشنفکرمآبانه خود را انتشار خواهند داد. مثلا اینکه:
روزه داران هیچ گاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد زیرا به افطار اطمینان دارند…!
جواب بدهید از آثار اجتماعی روزه داری این است:
امام صادق علیه السلام فرمودند روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به جهت آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند؛ چرا که اغنیا معمولاً هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا می خواهد میان بندگان مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا آنان به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.
“من لایحضره الفقیه، ج۲،ص۷۳”
این تجربه عملی (عدم امکان خوردن و آشامیدن) موجب می شود روزه دار با گرسنگی و تشنگی موقت، عاطفه اش شکوفا شده و موقعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک کند و مسیری در زندگی او باز شود که حقوق زیردستان را ضایع نکرده و از دردهای محرومان غافل نباشد.
اما شاید مهمترین حکمت روزه داری، پرورش تقوا است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (آیه ۱۸۳ سوره بقره)
عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها:
ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود:
روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه اش به چه کارش خواهد آمد (بحار، ج ۹۳، ص ۲۹۵)
... در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتی باشد؟ در جهت تقوا. در آیه شریفهی روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛ روزه برای تقواست. بنابراین، این تلاشی که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد (بیانات رهبری در دیدار کارگزاران نظام، ۲۷/۰۵/۱۳۸۹).
وقتی تقوا حاصل شد، همه مشکلات حل خواهد شد...
یادمان باشد بهانه های جدیدی مثل "ماسک زدن" و ... باعث نشود در این فریضه کلیدی کوتاهی کنیم... در ماه مبارک شیطان در غل و زنجیر است، اما بهانه تراشی ها باعث نشود مسیرش را باز کنیم تا بر ما یا نسلمان مسلط شود
ماه مبارک رمضان ماه تسلط ما بر نفس خویش با استعانت الهی و ماه تمرین تقواست... و این با هیچ چیزی قابل معاوضه نیست...
التماس دعا از همه روزه داران عزیز 💐🌺
http://eitaa.com/islamic_psychology
#بی_بی_سی_فارسی گزارش کرده که پارسال ۱۴۷۴ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله ایرانی متولد شده اند و ۶۹۱۰۳ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۹ ساله...
مخاطبین این شبکه خبری هم رفتند نظر داده اند که وای بر ما...ما دیگه کی هستیم و شروع به خودتحقیری کردند
خواستم اعلام کنم که در آمریکا هر سال ۹۰۰۰۰۰ (نهصد هزار) دختر نوجوان حامله میشن که از این بین ۳۰۰۰۰ (سی هزار) نفرشون زیر ۱۵ سال هستند
چهل درصد این حاملگی ها منجر به سقط میشه
قبلترها ۱۵ درصد این نوجوانان مجرد و مابقی متاهل بوده اند. حالا این آمار برعکس شده و ۸۵ درصدشون مجرد شده اند (یعنی اینکه تعداد حاملگی ها در این سنین در آمریکا فرق خاصی نکرده. فقط متاهل ها مجرد شدند و سقط بالاتر رفته و ناچار شدند این سبک زندگی مجردی نوجوانان با نوزاد رو پذیرش کنند)
منبع گزارش های آماری که در تصویر هم آورده ام👇
روانشناسی رشد، لورا برک ۲۰۰۷، ج ۲، ترجمه سیدمحمدی ۱۳۹۲، ص ۳۰
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅ بخشهایی از سخنان استاد شهید مطهری(ره) در ارتباط با روزه داری (بخش اول)
درجات روزه داری
آن درجه عام روزه همین است که انسان امساک کند از این امور معروفهای که در روزه هست: امساک کند از خوردن، از نوشیدن، از جنب شدن عمدی، از داخل صبح شدن در حال جنابت، از سر زیر آب کردن، از غبار غلیظ در حلق فرو کردن، از دروغ بستن عمدی بر خدا و رسول. این خودش درجهای از روزه است. هر کسی که اینها را رعایت کند آن روزه عوام را گرفته است.
اما روزه یک درجه بالاترش این است که با این امساکهای ظاهری (امساک از خوردنها و آشامیدنها و امثال اینها) توأم بشود امساک از گناهان به طور کلی، یعنی دهان انسان که روزه میگیرد، زبان انسان هم روزه بگیرد، زبان هم در حال روزه امساک کند نه تنها از حرامهایی از قبیل غیبت و دروغ و امثال اینها، بلکه امساک کند حتی از سخنان لغو و بیهوده و بیاثر و بیفایده؛ چشم انسان هم امساک کند از نظر به حرام؛ گوش انسان هم امساک کند از استماع امر حرام؛ دست و پای انسان هم امساک کند از انجام دادن یک عمل حرام. حال اگر کسی این کارها را نکرد و زبان و چشم و گوش و دست و پایش صائم نبود، آیا او روزه دارد یا روزه ندارد؟ هم دارد و هم ندارد. روزه دارد، آن درجه پایینش را، اولین درجه روزه را، روزه عوام را؛ روزه ندارد، یک درجه از آن بالاتر را. مرتبه دیگر روزه این است که انسان در حال روزه از پارهای حلالها هم امساک کند. این میشود یک درجه بالاتر و درجه سوم.
بالاترین و چهارمین درجهاش امساک از غیرالله است، یعنی در حال روزه قلب انسان از غیر خدا به طور کلی خودداری کرده باشد و جز خدا در قلب انسان چیزی نباشد. همه اینها روزه است، اما اینها مراتب و درجات یک حقیقت هستند.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج ۶، ص ۱۴۱
خروج از نازپروردگی، یکی از فلسفه های روزه داری
اساساً یک فلسفه روزه این است که انسان را از نازپروردگی خارج میکند. شما روزهای اولی که روزه میگیرید چون ابتدای آن است که میخواهید از قانون نازپروردگی خارج بشوید خیلی بیحال میشوید، ضعف شما را میگیرد. ولی روزهای آخر ماه میبینید با روزهایی که روزه نگرفتهاید هیچ فرقی نکردهاید.
بسیاری از این خیالاتی که ما میکنیم اشتباه است. بعضی از افراد عذرهای بسیاری از کسانی را که روزه میخورند قبول ندارند، میگویند روزه خورهایی که به بهانه اینکه مریضند روزه نمیگیرند، چون روزه نمیگیرند ضعیف میشوند و چون ضعیف میشوند این ضعفشان را مانع روزه گرفتن میپندارند.این حماقت است که کسی بگوید روزه از نیروی کار میکاهد.
ثانیاً مگر بشر فقط باید کار بکند؟ مگر بشر یک ماشین است که حداکثر استحصال را باید از این ماشین کرد؟ مگر حیوانِ بارکش است؟ مگر بشر دل ندارد؟
مگر بشر روح ندارد؟ مگر بشر احتیاج به تقوا ندارد؟ آیا بشر فقط احتیاج به یک چیز دارد و آن کار است؟ دیگر احتیاج به آدمیت ندارد؟ احتیاج به اینکه طبیعت سرکش را رام کند ندارد؟ احتیاج به اینکه شهوات خودش را بشکند ندارد؟ احتیاج به اینکه اراده عقلانی و انسانی خودش را تقویت کند ندارد؟ همه چیز را باید از دریچه کار ببینیم و کار فقط؟! بروید از ادارات راهنمایی و شهربانی بپرسید که در ماه رمضان آمار جرم و جنایت چقدر کاهش پیدا میکند. ببینید در ماه رمضان چاقوکشی، آدمکشی، خرابکاری، قماربازی چقدر کمتر میشود و در مقابل، اعمال انسانی چقدر مضاعف میشود، انسانیت چقدر بالا میرود، حسان چقدر بیشتر میشود، صله ارحام چقدر زیاد میشود! اینها را هم باید در نظر بگیریم، فقط نگوییم نیروی کار.
استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص ۵۴_۵۳
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅ بخشهایی از سخنان استاد شهید مطهری(ره) در ارتباط با روزه داری (بخش دوم)
آزادی از محرّکات درونی خود
یک انسان که روزه میگیرد، این نشانه انسانیت است، نشانه این است که من یک موجود کمالیافتهای هستم که اسیر تحریکات غرایز خودم نیستم، گرسنه هستم ولی نمیخورم، تشنه هستم و نمیآشامم، میل جنسی دارم و معذلک اشباع نمیکنم. آزادی و رهایی حتی نسبت به غرایز درون خودش؛ یعنی خداوند انسان را اسیر این غرایز نیافریده و معنی اینکه انسان مکلف است همین است. انسان تا کودک است هنوز خصلت حیوان را دارد یعنی هنوز تابع همان محرکات غریزی محض است و لهذا شما اگر بچه دو سالهتان مریض باشد هر چه ـ مثلا خربزه ـ برایش مضر باشد نمیتوانید به او بگویید نخور! آیا میتوانید او را از درونش قانع کنید که با اینکه خربزه را دوست دارد نخورد؟ نه، باید خربزه را به او نشان ندهید یا اگر دید هر جور هست نگذارید آن را بخورد. ولی همین کودک وقتی که به کمال عقلانی رسید با یک مسئله دیگر مواجه است. پزشک تشخیص داده است که او فلان بیماری را دارد. با خود میگوید حالا که من این بیماری را دارم و خوردن این غذا برای من خوب نیست، من علی رغم میل نفسانی خودم نمیخورم و نباید بخورم. این باز خیلی آزادی است که انسان حتی از محرکات درونی و تحریکات داخلی خودش هم آزاد است. وقتی که از تحریکات داخلیاش هم آزاد است این آزادی برای او راه دیگری معین میکند؛ یعنی حالا که آزاد است، راهی به سوی کمال دارد که این راه را فقط با این آزادی میتواند طی کند، و راهی است بسیار عالی و بسیار خطرناک...
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج ۱۱، ص ۳۱
دنیا و آخرت در کنار هم
زراعت و دامداری نیز اگر چنین باشد عبادت است. بنابراین در اسلام اینها از قلمرو آخرت بیرون نیستند، تمام اینها برای انسانی که هدفهای اسلامی را میشناسد و دنبال هدفهای اسلامی میرود داخل در قلمرو عبادت است. در مقابل این امور، آنچه که مکاتب دیگر آنها را عبادت میدانند نیز از نظر اسلام جزء زندگی دنیاست؛ یعنی نماز و روزه نه تنها به درد آخرت میخورد، به درد دنیا هم میخورد؛ دعا نه تنها به درد آخرت میخورد، به درد دنیا هم میخورد؛ و همچنان که تجارت و زراعت میتواند به آخرت تعلّق داشته باشد عبادت هم برای زندگی دنیا مفید است.
استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص ۷۳
گوشه ای از سبک زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
پیغمبر صلی الله علیه و آله زندگی بسیار مخفّفی داشت. اگر زندگیاش مخفّف نمیبود، نمیتوانست اجتماع خودش را رهبری کند. روزه میگرفت، آیا وقت افطار مثل ما بود که باید سماور یک طرف بجوشد و... اگر نباشد درست نیست؟ اصلًا روزی که روزه داشت با روزی که روزه نداشت فرقی نداشت.
استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص ۹۳
برخی لجاجت های نابجا
چند سال پیش مرد عالمی بود که البته در عتبات سکونت داشت و چون مریض شده بود به تهران آمده بود. چشم او را عمل جراحی کرده بودند و عمل هم با موفقیت انجام یافته بود. اطبا او را از شستشو منع کرده بودند. ولی او آدمی بود که حالت یکدندگی داشت، میگفت: اطبا نمیفهمند، فقط جراحی را که آن هم از نوع خیاطت و دوزندگی است میفهمند، دیگر هیچ چیز نمیفهمند. پس از چندی بدون اجازه طبیب به قم رفت و در آنجا به یکی از حمامها رفت و داخل خزینه کثیف آن شد و به همین جهت چشم او چرک کرد و بالاخره بکلی کور شد. آیا این آدم مطابق دستور اسلام عمل کرد یا برخلاف دستور اسلام؟ البته برخلاف دستور اسلام. اسلام میگوید وقتی وضو برایت خطر دارد باید تیمم کنی، اگر وضو بگیری اصلًا نمازت باطل است. اگر اطبا گفته باشند که روزه برایت ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشی، نمیتوانی بگویی مگر چطور میشود که من در این ایام احیاء روزه بگیرم، چون اگر روزه بگیری اصلًا روزهات باطل است، بعد هم باید قضای آن را بگیری.
بنابراین، خود دستورهای دین آنچنان شکلهای مختلف دارد که انسان حیرت میکند. این برای آن است که مصلحتها فرق میکند و همان حساب اهمّ و مهم است
استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص ۱۵۳
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅ بخشهایی از سخنان استاد شهید مطهری(ره) در ارتباط با روزه داری (بخش سوم)
علامت قبولی روزه
پس اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم، روزههای متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و میتوانیم جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست. اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد و حظّ ما از ماه رمضان- آنطور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضی از مردم حظّشان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است- فقط این بوده که یک ماه یک گرسنگیهایی و یک تشنگیهایی کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار میخوریم تشنه و گرسنه هم نمیشویم ولی لااقل بدحال میشویم)، یک بدحالی پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالی قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟! (آن که محصل و دانشجوست گفت من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم شد و آن که اهل کار دیگری است گفت قدرت فلان کار من کم شد، پس روزه بد چیزی است)، این علامت قبول نشدن روزه ماست؛ درصورتی که اگر انسان در ماه رمضان روزهگیر واقعی باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد و همینطور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنی قبلاً یک صبحانه ویک ناهار و یک شام میخورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد، بعد احساس میکند که هم نیروی بدنیاش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحیاش بر کار خیر و برای تسلط بر نفس. این حداقل عبادت است.
استاد مطهری، آزادی معنوی، ص ۵۰
کوچک کردن روزه
روزه را هم نباید استخفاف کرد و سبک شمرد. بعضی روزه را به شکلی میگیرند (حالا این شوخی است) که- العیاذبالله- اگر من به جای خدا بودم اصلًا روزه اینها را قبول نمیکردم. من افرادی را سراغ دارم که اینها در ماه رمضان شب تا صبح را نمیخوابند اما نه برای اینکه عبادت کنند، بلکه برای اینکه مدت خوابشان پر نشود؛ تا صبح هی چای میخورند و سیگار میکشند، اول طلوع صبح که شد نمازشان را میخوانند و میخوابند، چنان بیدار میشوند که نماز ظهر و عصر را با عجله بخوانند و بعد بنشینند سر سفره افطار. آخر این چه روزهای شد؟! آدم شب تا صبح را نخوابد برای اینکه در حال روزه حتماً خواب باشد و رنج روزه را احساس نکند. آیا این استخفاف به روزه نیست؟! به عقیده من مثل فحش دادن به روزه است، یعنی ای روزه! من اینقدر از تو تنفر دارم که میخواهم رویت را نبینم!
استاد مطهری، آزادی معنوی، ص ۸۹
http://eitaa.com/islamic_psychology
روانشناسی، یک شغل گاهی غیرشاعرانه!
هفته قبل در جلسه ای شرکت کردم با حضور رئیس سازمان نظام روانشناسی و بزرگان صنعت روانشناسی. مگر روانشناسی هم صنعت است؟ من هم فکر می کردم نیست، ولی گویا برای عده ای هست. افرادی در آن جلسه بودند که برای کارگاه های رشد فردی، از هر نفر بیست و پنج میلیون تومان دریافت می کردند. و همه متفق بر این که «نرخ های سازمان نظام باید اصلاح شوند». منظورشان این بود که باید گران تر شود. شمردم. سه نفر در حرف هایشان رک و راست گفتند به «بازار آزاد» اعتقاد دارند و در نتیجه نرخ هایشان بالا است. خیلی بالا. یکی شان گفت «وقتی می توانم مراجعانی با ویزیت یک میلیون و دویست هزار تومان داشته باشم، چرا باید با دویست تومان کسی را ویزیت کنم؟»
بازار آزاد یعنی توازن عرضه و تقاضا. یعنی بازار را رها کنیم تا خودش برای هر کالا و خدمات، قیمت مشخص کند. هیچ کس هم حق دخالت ندارد.
دنیا، دنیای بازار آزاد است. اگر این ایده آش دهان سوزی بود، وضعیت جهان بهتر از این ها بود. نقد بازار آزاد، بازاری که همه چیزش را پولدارها مشخص می کنند، بماند برای اقتصاددانان سیاسی. ولی شما به من بگویید در کجای دنیا، سلامت مردم به بازار آزاد سپرده شده؟ من به شما می گویم: هیچ جا.
بازار آزاد در حوزه سلامت یعنی پولدارها جراحی شوند و فقیرها بمیرند چون هزینه درمان را ندارند. بازار آزاد یعنی آن دختر بیست ساله ای که در شهر ایکس زندگی می کند و شش ماه است به خاطر وسواس نتوانسته از حمام بیرون بیاید، باید شش سال دیگر و بلکه تا آخر عمر همان جا بماند، چون پول ویزیت چند میلیونی روانشناس را ندارد. وقتی کسی مستاصل است، و مراجعان ما اغلب مستاصل شده اند، حاضر هستند هر کاری بکنند. هر کاری. کم مراجع نداشتم که برای درمان اختلالات روانشناختی بیست میلیون و سی میلیون به روانشناسان غیرمحترم پول داده اند و البته درمان هم نشده اند. غم انگیز تر اینکه مردم نیز به این ماجرا دامن می زنند و در دیدگاه بسیاری، ویزیت های کلان نشان دهنده تبحر درمانگر است و دادن ویزیت بالا به روانشناس تبدیل به افتخار هم می شود که «من برای سلامت روانم هزینه می کنم» و «هر چی پول بدی، همان قدر آش می خوری» و...
در آن جلسه کذایی به اندازه ده سال پیر شدم. بگذریم. حرف آخر را بزنم، هرچند می دانم بعضی از هم لباس هایم ممکن است برنجند:
حرفه ای بودن را می شود به شیوه های مختلفی بررسی کرد، ولی سنجیدن انصاف ساده است. عجالتا به نظر من، کسی که هزینه غیر متعارفی برای رواندرمانی طلب می کند، حتی اگر به لحاظ علمی خیلی هم استاد باشد، صلاحیت حرفه مقدس رواندرمانی را ندارد. تمام.
دکتر مسعود چینی فروشان
http://eitaa.com/islamic_psychology
روزه درمانی.pdf
411.9K
✅ آیا روزه درمانی برای اختلالات روانشناختی هم داریم؟
نتایج یک فراتحلیل نشان می دهد که روزه داری تاثیرات مثبت و سازنده ای بر بهبود وضعیت هوشیاری، خُلق، بهزیستی، سرخوشی، افسردگی، و آرامش بر جای می گذارد.
نویسندگان مقاله ای که فایل آن را در پیوست قرار می دهم، اینگونه جمع بندی می کنند که «هدف ما در این مقاله افزایش آگاهی روانپزشکان از اثرات مثبت بالقوه روزه درمانی کمکی بر خلق و خو بود».
بله، درست دیدید: روزه درمانی (Fasting therapy)...
منبع مطلب:
Fond G, Macgregor A, Leboyer M, Michalsen A. Fasting in mood disorders: neurobiology and effectiveness. A review of the literature. Psychiatry Res. 2013 Oct 30;209(3):253-8. doi: 10.1016/j.psychres.2012.12.018. Epub 2013 Jan 15. PMID: 23332541.
#روزه_درمانی
#رمضان
#اسلام
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا نظارتی بر محتوای دوره های اینچنینی در کشور ما هست؟ (حالا قیمتها پیشکش!)
البته من دوره کامل را ندیده ام، اما تعابیری که با رنگ و لعاب دینی مطرح می شوند و به نظر می رسد که با معارف دینی زوایایی دارند، قابلیت پیگیری ندارد؟
آیا سخنان گوینده محترم، اینطور القا نمی کند که ثروت و امکانات و ... ارزش است و تو کافی است از خداوند آنها را بطلبی و اگر نصیبت نشد، مشکل از شیوه طلب کردن تو است؟ یا از لیاقت کم تو؟!
پس، مصلحت الهی کجاست؟
سنت آزمون و ابتلای الهی چطور؟
امام علی علیه السلام: «هرگز نبايد تأخير اجابت دعا تو را مأيوس كند؛ زيرا بخششِ پروردگار به اندازه نيّت [بندگان] است، گاه شده اجابت دعا به تأخير مى افتد تا پاداش درخواست كننده بيشتر شود و عطاى آرزومندان را فزون تر كند، گاه شده چيزى را از خدا بخواهى و به تو داده نشود؛ در حالى كه بهتر از آن در كوتاه مدت يا دراز مدت به تو داده خواهد شد يا آن را به چيزى كه براى تو بهتر از آن است تبديل مى كند، گاه چيزى از خدا مى خواهى كه اگر به آن برسى مايه هلاك دين توست [خداوند آن را از تو دريغ مى دارد تا بهتر از آن را بدهد]» (نامه ۳۱ نهج البلاغه).
در دعا میخواستی جانم ازو
کش بیابم مار بستانم ازو
شکر حق را کان دعا مردود شد
من زیان پنداشتم آن سود شد
بس دعاها کان زیانست و هلاک
وز کرم مینشنود یزدان پاک (مولوی)
سوای قیمت ها (۲۰ میلیون تومان برای شصت ساعت دوره)، محتوای دوره ها را نباید مدنظر قرار داد؟ دست کم اگر ظاهر دوره مرتبط با امور مذهبی است، آیا یک کارشناس دینی نباید محتواها را بررسی کند؟!
http://eitaa.com/islamic_psychology
Tarbiat Jensi.zip
5.18M
✅ بسته آموزشی «تربیت جنسی» با رویکردی اسلامی: تهیه و تنظیم توسط کانال روانشناسی اسلامی
محتوای بسته شامل موارد زیر است👇
متن شماره ۱: مقدمه
متن شماره ۲: نکاتی پیرامون آموزش غیرت ورزی به جا برای پسران
متن شماره ۳: رعایت حیا و پوشش در خانه
متن شماره ۴: نکاتی پیرامون حمّام کردن فرزندان (قسمت اوّل)
متن شماره ۵: نکاتی پیرامون حمّام کردن فرزندان (قسمت دوم)
متن شماره ۶: نکاتی پیرامون پاسخ دهی به سؤالات فرزندان (قسمت اوّل)
متن شماره ۷: نکاتی پیرامون پاسخ دهی به سؤالات فرزندان (قسمت دوم)
متن شماره ۸: نکاتی پیرامون دستشویی رفتن کودک (قسمت اوّل)
متن شماره ۹: نکاتی پیرامون دستشویی رفتن کودک (قسمت دوم)
متن شماره ۱۰: خودتحریکی در کودکان (قسمت اوّل)
متن شماره ۱۱: خودتحریکی در کودکان (قسمت دوم)
متن شماره ۱۲: خودارضایی نوجوان
متن شماره ۱۳: حفظ حریم خصوصی
متن شماره ۱۴: مراقبت از شنیده ها و دیده ها در هفت سال نخست زندگی فرزند
متن شماره ۱۵: مدیریت بازی های جنسی
فایل word و pdf مطالب در کانال ایتا پیوست شده است.
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است.
لطفا در انتشار این ارسال نیز همراهی کنید. ان شاء الله برای والدین و دست اندرکاران تربیتی مفید فایده خواهد بود.
http://eitaa.com/islamic_psychology
اوضاع پیچیده ای است
به قرآن کریم بی اعتنایی می کنند و صدایی از ما در نمی آید...
بستگان یک مسئول به ترکیه می روند و واکنش مردمی و نخبگانی نسبت به این رفتار (که البته نادرست است) چند برابر واکنش ها به اهانت به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) از جانب فرزند مسئولی دیگر است...
سخنران خوش نامی که به گردن همه ما حق دارد درباره رابطه اسلام و طب نظر خود را می گوید و برخی او را با توهین کننده به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) قیاس می کنند!
پناه میبریم به خدا از این هجمه های شیطانی بر اذهان ما...
دشمن در میدان #جنگ_شناختی کار می کند...
خدایا به حق این شبهای عزیز بینش صحیح و عمل صواب را به ما الهام فرما... الغوث الغوث...
التماس دعا
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر با چشمان گریان به مرکز آمد و به من گفت که دخترش در فضای مجازی دچار لغزش شده. با پسری ارتباط گرفته و هرچه به او میگویم حرف خود را میزند. پس از کمی آرامش دادن، از او خواستم دخترش را صدا بزند و خود به فضای بیرون اتاق برود. دختر خیلی سفت و محکم از رابطه دفاع میکرد. واضح بود که با وجودی که در خانواده ای مذهبی پرورش یافته بود، گوشش از شنیدن نصایح پر بود و پذیرشی نسبت به آنها نداشت. در مدت نیم ساعتی که با او صحبت میکردم، با دقت حرفهایش را گوش دادم و متوجه نیازهایش شدم. با ادبیات خودش وارد صحبت شدم و درباره آینده رابطه، اگر با همین روال پیش برود، احتمالات منطقی و تجربی را مطرح کرده و برای رسیدگی به نگرانی هایش راهکارهایی ارائه کردم.
سه هفته بعد مادر با خوشحالی به دفتر آمد و گفت ظاهرا مشکل حل شده. او به پسر پیام داده که اگر واقعا خواهان من هستی، دو سال دیگر رسما به خواستگاری ام بیا. علائمی از اینکه ارتباطی با هم دارند هم مشاهده نمیکنم.
چه شده بود؟
من درباره پیامدهای فردا و پس فردا و پنج سال بعد این رابطه برای زندگی خود دختر صحبت کردم، نه درباره ناراحتی دیگران یا عواقب اخروی آن! نه اینکه صحبت از آن موارد بد باشد، نه اشتباه نشود! نسل امروز ما در نتیجه برخی عملکردهای اشتباه دینداران(برخوردهای تند و بی منطق، ناهمخوانی بین گفتار و کردار و ...) و تبلیغات علیه دین و عوامل دیگر، نسبت به واژگان متعارف دینی مقاومتهایی دارند. اما معنای این حرف این نیست که از درون با محتوا و روح دین بیگانه اند! نه، آنها کاملا دین را پذیرا هستند، اگر هنر معرفی داشته باشیم...
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅الگوی دعای ما الگوی مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام است
🛑نقدی بر سخنان آقای اقبالی نسب درباره شبهای قدر
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى
مولاى من ... تويى سرور و منم بنده و آيا رحم كند بر بنده جز سرور او ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ
مولاى من اى مولاى من ، تويى مالك و منم مملوك و آيا رحم كند بر مملوك جز مالك ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزيزُ وَاَ نَا الذَّليلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّليلَ اِلا الْعَزيزُ
مولاى من اى مولايم تويى عزتمند و منم خوار و ذليل و آيا رحم كند بر شخص خوار جز عزيز ؟
تویی کامل منم ناقص، تویی خالص منم مخلص / توی سور و منم راقص، من اسفل تو معلایی
مولوی
جناب آقای اقبالی نسب، آنچه مدل 《خاک بر سری》معرفی نمودید، تاجی بر سر ماست که از مقتدرترین مرد عالَم به ما به ارث رسیده است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
پروین اعتصامی
ما همه در برابر خدا خاضع و تسلیم هستیم
حال مردم را با چنین تحلیل های فرافکنانه ای خراب نکنید که:
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
جهت نقد کامل تر سخنان ایشان، دو ارسال بعدی را نیز ببینید...
التماس دعا
http://eitaa.com/islamic_psychology
نقدی بر سخنان حسین اقبالی نسب درباره شب قدر | امید پیشگر
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳
یک. اظهار نظر یک روانشناس گرچه احکام و فنون قرائت را بداند و حافظ قرآن هم باشد در تفسیر و حدیث و فقه، غلطی آشکار است؛ زیرا اظهار نظر در هر رشتهای نیازمند داشتن تخصص در آن رشته است.
فقر آگاهی در رشتههای یادشده سبب شده تا آقای دکتر سخنانی بگوید و ادعاهایی را مطرح کند که یا اساساً هیچ دلیلی برای اثبات و پذیرش آنها وجود ندارد و یا اگر دلیلی هست، درست در انکار و ابطال ادعاهای ایشان است.
دو. دکتر اقبالینسب در این کمتر از 10 دقیقه نزدیک به سی ادعا مطرح میکند که بر پایهٔ اسناد و منابع قرآنی و حدیثی، همگی نادرستاند. بنا داشتم موارد را یک به یک بیاورم اما دیدم ارزش این همه وقت گذاشتن ندارد. برای تنها محورهای اصلی سخنان ایشان را بازگو کرده نادرستیشان را نشان میدهم.
محور اول: واژه سلام
ایشان معتقد است: «سلام راز آفرینش است و هر کس بتواند در شب قدر به این راز دست پیدا کند شب قدر موفقی داشته است. سپس توصیه میکند در شب قدر، سلام بخواهید. نیز میگوید: جامع جمیع همهٔ اسمای الهی کلمهٔ سلام است. برای همین در شب قدر این اسم سلام است که فرود میآید و هدف فرشتگان از فرود آوردن این اسم سلام است.»
این سخنان، بخشی از ادعاهای بیاساس ایشان است که هیچ دلیلی از قرآن و روایات برای آن نداریم و معلوم نیست بر تکیه بر کدام دلیل بر زبان جاری شده است. دیگر اینکه، جامع جمیع اسمای الهی الله است و نه سلام (تفسیر نمونه 1/20). سوم اینکه سلام در آیه به معنای ایمنی است و منظور، آن حالت امنیتی است که در شب قدر از شر شیطان و یاران او برای خداجویان فراهم میشود (روایت نبوی در مجمع البیان 10/789، تفسیر قرطبی 20/137). چهارم اینکه در میان انبوه روایاتی که دربارهٔ شب قدر به ما رسیده است در کدام یک آمده است که ما در شب قدر، از خدا سلام به این معنای نامفهومی که آقای دکتر میگویند بخواهیم. پنجم اینکه بر پایهٔ روایات اهلبیت (ع) ملائکه بر امام هر عصر فرود میآیند و حامل آن چیزهایی هستند که در سال آینده رخ خواهد داد و امام واسطهٔ فیض آن است (بصائر الدرجات 1/220) در این روایات هیچ اثری از ادعاهای آقای دکتر وجود ندارد.
محور دوم: راههای تجربه دین و معنویت
ایشان میگوید: «ما به عنوان روانشناس میگوییم: هر کس با سنخ روانی و روانشناختی خودش باید دین و معنویت را تجربه کند؛ یکی با تفکر، یکی با آواز خواندن به اوج میرسد، یکی هم با ذکر و مناجات و انابه و زاری.»
میگویم: دین، از جنس حال نیست که هر کس به گونهای متناسب با علاقهمندی و نوع شخصیتش آن را تجربه کرده و با آن به اوج لذت برسد. دین، برنامه است؛ برنامهای متشکل از بایدها و نبایدها، هستها و نیستها که همگان باید آن را بشناسند بهکار بندند تا به سعادت دنیا و آخرت برسند. در حد نصاب اولیهاش انتخاب و ذوق و سلیقه هم بر نمیدارد. برای نمونه نماز را همه باید بخوانند و یگانگی خدا را همه باید باور داشته باشند و هیچکس نباید گناه کند. بله؛ مستحبات اختیاری است.
در این برنامه، آن حال معنوی که گاه با آواز، گاه با مواد روانگردان، گاه با رقص و گاه با موسیقی غمگین به دست میآید و شخص با اینها به اوج میرسد اساساً وجود ندارد.
گفتنی است: جملهٔ الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق؛ که گاه دستمایهٔ چنین تحلیلهای نادرستی قرارمیگیرد اساساً روایت نیست و نمیتوان به آن تکیه زد.
محور سوم: نقش مفاتیحالجنان در شبهای قدر
دکتر اقبالینسب، فرهنگ رایج در اعمال شبهای قدر را متأثر از مفاتیح و مفاتیح را نمایانگر روحیهٔ نویسندهٔ آن یعنی مرحوم شیخ عباس قمی دانسته و او را در شکل شخصیتی چهارم قرار میدهد که دینداریشان با گریه و زاری است و در نهایت چنین تلقین میکند که برای داشتن یک شبقدر خوب و باحال باید مفاتیح را کنار بگذاریم. سخن او این است: «کل شب قدر دارد با مدل شیخ عباس قمی پیاده میشود. شیخ عباس قمی از مدل چهارم (نالهای) است و بقیه به پیروی از او چنین میکنند در حالی که هر کس باید بر اساس تیپ شخصیتی خودش عمل کند.»
اعمال شب قدر که بین مردم رواج دارد با استناد به روایاتی است که مرحوم شیخ عباس قمی این دانشمند حدیثشناس، از منابع روایی جمعآوری کرده و در مفاتیح الجنان نوشته است. بر این پایه، اعمالی که مردم در شب قدر انجام میدهند بر اساس روایاتی است که از اهلبیت (ع) به آنها رسیده است و ربطی به شخصیت نویسنده ندارد و نیز روشن شد که دینداری مدلبردار نیست. اعمال شبقدر هم به شکل کلی از سوی پیشوایان دین برای همگان صادر شده است. البته چون مستحب است هر کس به هر مقدار که میخواهد یا میتواند آنها را انجام میدهد.
ادامه دارد...
http://eitaa.com/islamic_psychology
دنباله ارسال قبل...
محور چهارم: توهین به فرهنگ دعا و مناجات و گریه
دکتر اقبالینسبت در بخشی از سخنان خود با توهینی آشکار به فرهنگ والای مناجات، دعا، تضرع و گریه که در آیات فراوانی از قرآن کریم (اسراء:109، مریم:58، اعراف:55، 205) و روایات و نیز ادعیهای مانند دعای کمیل موج میزند. این رفتارهای دینی را «مدل خاک تو سری» مینامد. این بخشها بهخوبی نشان میدهد گویندهٔ ما با فرهنگی دینی بسیار بیگانه است وگرنه اگر کسی یک بار دعای کمیل را خوانده باشد و یا در آیات یادشده درنگ کرده باشد محال است چنین سخنی حتی به ذهن او بیاید.
محور پنجم: دربارهٔ چیستی شب قدر
گویندهٔ ما گذشته از آنچه که دربارهٔ سلام و شب قدر میگوید و ما نادرستی آن را نشان دادیم، سخن شگفت دیگری هم دارد. او قدر را قدرت معنا میکند: «شب قدر از نظر من شب قدرت است. ریشهٔ قدر از قدرت است از توان است. شب قدر شبی است که انسان بالاترین قدرت را میتواند در زندگی تجربه کند.»
قدر به معنای اندازه است (مقاییس 5/62). برای همین، شب قدر یعنی شب اندازهکردن یا همان تقدیر (المیزان 20/332). حال این چه ربطی به قدرت و توانافزایی دارد؟
شگفتگویی آقای دکتر همچنان ادامه دارد: «شب قدر، شب قدرت است؛ شب جشن است؛ شب گریه نیست. برخی گریه میکنند که خدا ببخشد؛ خدا بخشیده است و برای این چنین بزمی بر پا کرده است. کسی که گریه میکند حال خدا را میگیرد برای همین خدا فرمان میدهد زود چیز ناچیزی به او بدهند ردش کنند برود تا بزم خدا به هم نخورد و …»
اول اینکه کی و کجا خدا همه را بخشیده است؟! با استناد به کدام مدرک چنین ادعایی میشود؟ دوم اینکه این داستان کارتونی و سخیفِ بزم و حال خدا برخورد با مناجاتیان از کجا برخاسته است؟
چند نادرست دیگر:
میگوید: «خداوند ماه رمضان را ماه ربیع القلوب قرارداده است؛ نه بارونی کردن چشمها.»
و حال آن که در روایات، ربیع القلوب، وصف قرآن است و نه ماه رمضان (نهجالبلاغه، خطبه 110).
میگوید: «کسانی که دین را با فقه میفهمند از دین زده میشوند و آنهایی که با عرفان دین را میفهمند عاشق دین میشوند.»
فقه، راه فهم دین نیست، دانشی است که رفتار انسان دیندار را تنظیم میکند و عرفانی که با فقه نسازد اساساً از جرگهٔ دین کنار گذاشته میشود و چنین عارفی نسبتی با دین ندارد.
میگوید: «قراردادن قرآن روی سر نماد است برای اینکه بر اساس قرآن فکر کنم. در همان قست هست که راه مرا با این کتاب روشن کن.»
این نمادی که آقای دکتر از آن سخن میگوید در بهترین حالت برداشت ذوقی خود ایشان است که البته هیچ دلیلی برای آن نداریم. آن چیزی که قسمهای این عمل و حالت آن دانسته میشود واسطه قراردادن قرآن و یا پناهبردن به قرآن است؛ نه آن برداشت ذوقی ایشان. نیز دعایی که ایشان از آن یاد میکنند در هیچکدام از دو دعایی که با قرآن خوانده میشود وجود ندارد.
میگوید: «در شب قدر، هر کس را به اندازهٔ خودش، اندازهاش را میچینند.»
بالاخره شب قدر، شب اندازهکردن است یا شب قدرت؟!
به واقع این همه نادرستی و سخن بیدلیل و ریشه در یک سخنرانی کمتر از 10 دقیقه، به خوبی فقر علمی گوینده را در موضوع گفتگو نشان میدهد.
از اهل دانش، انتظار است پاسبان حریم تخصص خود باشند و بیمایهٔ علمی در حوزههای دیگر اظهار نظر نکنند.
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَ اَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى...
زین توبه که صد بار شکستم توبه...😔
یا امیر المومنین...
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که مسئولین بیشتر شبیه به حرفهایشان بودند...
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ ، و ليَكُن تأديبُهُ بسِيرَتِهِ قَبلَ تأديبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم .
امام على عليه السلام: هر كه خود را در مقام پيشوايى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آنكه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت نمايد و كسى كه آموزگار و مربّى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن كه آموزگار و مربى ديگران است (نهج البلاغه، حکمت ۷۳)
سختی ها قابل تحمّل خواهند بود، اگر همه در آنها سهیم باشیم، و نه اینکه فقط برخی سختی بکشند و برخی دیگر نه...
http://eitaa.com/islamic_psychology
چرا این اتفاقات معنیدار را نمیبینیم؟
🔺فرض کنید اگر ۱۰۰ نفر در یکی از پارکهای تهران قرار میگذاشتند برای برگزاری یک پارتی عمومی، یا مثلا ۵ نفر با هم قرار میگذاشتند که هر کدام در گوشهای از تهران روی سکویی بروند برای کشف حجاب، یا ۱۰۰۰ نفر در مراسم تشییع یک خواننده جمع شوند، یکدفعه چطور اهالی رسانه همگی جامعهشناس میشوند و تمام صفحات مجازی پر میشود از تحلیلهای فوق تخصصی که ببینید جامعه به کدامین سو در حرکت است و مسیر گذشته و حال و آینده کشور را بر اساس همان یک رویداد چند نفره تحلیل میکردند...
🔺اما حالا فرض کنید که چند هزار نفر از مردم خودشان را به سختی بیاندازند و سحرگاه برای مراسم شبهای قدر راهی قطعه شهدا شوند؛ آن هم مراسمی که بدون هرگونه تبلیغ و اطلاع رسانیای برگزار شده... آیا درباره این پدیده و پدیدههای مشابه بسیار هم اهالی رسانه و جامعه شناسانِ افتخاری و تحلیلگرانِ متخصصِ در همه امور چند خط مینویسند؟!
🔺یا وقتی نتایج نظرسنجی یک مرکز معتبر درباره علاقه اکثریت مردم برای حضور در مراسم شبهای قدر منتشر میشود، این موضوع هم محور تحلیلمان میشود یا بی توجه از کنارش رد میشویم؟! نمیدانم این چه مرضی است که همهمان را دچار کرده... که آن ۵ نفر و ۱۰۰ و ۱۰۰۰ نفر به سرعت به چشممان میآید و تبدیل میشود به مبنای تحلیل ما درباره همه اتفاقات جامعه، اما اینگونه اتفاقات معنادار بزرگ که کم هم نیستند را نمیبینیم و از کنارش به سادگی گذر میکنیم!
🖍علی صدری نیا
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅پیشنهادی برای نام گذاری روز روانشناس و مشاور!
اگر #ابوعلی_سینا را نماد پزشکی میشناسیم، و #زکریای_رازی را نماد داروسازی و #جرجانی را نمادی برای علوم آزمایشگاهی، چرا برای روانشناسی و مشاوره نمادی ویژه را به ایرانیان و بلکه به جهانیان معرفی نکنیم؟
گرچه در قدیم، تفکیک علوم به شکل کنونی مطرح نبوده و حکما عموما در زمینه های متعددی صاحب نظر بوده اند، اما شاید بتوان #ابو_زید_بلخی (ابو زید احمد بن سهل بلخی) را، به حق، به عنوان یکی از شایستگان نامدار برای وجه تسمیه روز روانشناس و مشاور شناساند
کتاب خارق العاده ابو زید با عنوان #مصالح_الابدان_و_الانفس وی را در روانشناسی حقیقتا به یک نابغه خاص و ستودنی تبدیل کرده است
کاربست فنون مختلف شناختی، رفتاری و معنوی جهت مداخله در اختلال های روانشناختی، ارائه دسته بندی اولیه برای اختلالات روانی، توصیفات فوق العاده دقیق از اختلالاتی چون وسواس و هراس، تبیین زیبای رابطه بین جسم و روان، معرفی روشهای نوینی همچون بازداری تقابلی، نگاه جامع به مداخله روانشناختی، نگارش کتاب خودیاری و ... تنها گوشه ای از هنرمندی های ناشناخته ابو زید بلخی است
به عنوان یک رسالت، او را بیشتر بشناسیم و بشناسانیم...
چه چیزی به عنوان روز جهانی روانشناس و مشاور داشته باشیم و چه نداشته باشیم، به نظر می رسد اگر برای این روز، هویت بخشی درستی در نظر بگیریم (درست مانند حس خوبی که پزشکان مان از درک پیوند هویتی با ابن سینا میگیرند)، شایسته تر باشد، تا اینکه صرفا بخواهیم بدون وجه تسمیه خاص، روزی را برای جامعه روانشناسان و مشاوران تعریف نماییم
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندی پیش، فیلمی کوتاه در فضای مجازی دست به دست می چرخید و در آن نشان داده میشد که راننده یک کمپرسی (در نتیجه کم دقتی) مشغول تخلیه خاک در داخل کوچه بن بستی بود و توجه نداشت که پس از تخلیه، راه خروج خودش مسدود خواهد شد
کسی که فیلم را می گرفت، از دقایقی قبل از خالی شدن خاک ها و مسدود شدن راه، داشت صحنه را رصد میکرد و از آن فیلم می گرفت و با حالت تمسخر و خنده ماجرا را برای مخاطبانش تعریف می کرد
متاسفانه فیلمبردار نه تنها به راننده نگفت که چه دردسری در انتظار اوست، که ابایی هم از پخش تصویر آن فرد و ریختن آبروی او در فیلمش نداشت
از تماشای آن فیلم بسیار ناراحت شدم و به کسی که برایم ارسال کرده بود متذکر شدم که در پخش چنین موارد ناپسندی مشارکت نکند
بله، خودمان هستیم که در انتشار و ترویج خوبی ها و بدی ها سهیم هستیم
امروز فیلمی از فردی مومن و خداترس را در کانال دکتر مقصودی (اقتصاددان) دیدم که بر خلاف مورد قبلی کاملا باعث خرسندی بود
@hamidrezamaghsoodi
کاش، به جای ترویج ناپسندی ها، زیبایی را ترویج کنیم...
نقش خودمان را در اتفاقات پیرامونی فراموش نکنیم...
http://eitaa.com/islamic_psychology
📸 مهر مادری در زمین فوتبال
🔸 الهام فرهمند بازیکن تیم فوتبال ذوبآهن دیشب در بین دو نیمه، به سراغ دخترش آمد و به او شیر داد.
مادر است دیگر...
http://eitaa.com/islamic_psychology
⁉️خشم و کنترل خشم؛ خوب یا بد؟!
✅رضا، غضب، غیظ و سایر احوال نفسانی، ذاتاً نه محمودند و نه مذموم، و مدح و قدح آنها وابسته به مبادی فاعلی و غایی آنهاست ؛ اگر درباره معروف عقلی یا نقلی باشد ممدوح و اگر درباره منکر عقلی یا نقلی باشد مذموماند. آنچه گذشت و در بحث روایی نیز ارائه خواهد شد «کظم محمود» است.
✅وقتی فرونشاندن خشم، ممدوح شد، برآوردن آن مذموم خواهد بود، چنانکه اگر برآوردن خشم در موردی ممدوح بود، فرونشاندن آن مذموم است؛ مانند آنچه در آیه ﴿اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ فتح، ۲۹) مطرح است و از حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) درباره دفاع مقدس رسیده است: رُدّوا الحَجَر مِن حیث جاء، فإنّ الشرّ لایدفعه إلاّ الشر (نهج البلاغه، خطبه ۲۷). انسان مجاهد نستوه که غضب او برای خداست، مظهر اسم شریف «مُنتقم» خواهد بود و خداوند نیز برای او غضب میکند: مَنْ شَنِی الفاسقین وغضب لله، غضب الله له (همان، حکمت ۳۱) ؛ یا أباذر إنّک غضبت لله فارجُ مَن غضبت له (همان، خطبه ۱۳۰)؛ ولی اگر مبدأ فاعلی و غایی این حالت (خشم) منکر بود و روی ناچاری، خشم را فرونشاند یا به نحو شدید ظهور نکرد، چنین وصفی کمال محسوب نمیشود؛ نظیر آنچه در آیه ﴿واِذا بُشِّرَ اَحَدُهُم بِالاُنثی ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدًّا وهُوَ کَظیم؛ نحل، ۵۸) آمده است. در این مورد، حزن مذموم از یکسو و خشم مقدوح از سوی دیگر و «کظم غیر محمود» از سوی سوم مطرح است؛ و هرچند عدم اِعمال مقتضای غضب مزبور از مطلوبیت نِسْبی برخوردار است؛ ولی اینگونه از کظمها در ردیف فضائل نفسانی قرار نمیگیرند و این نمونه از کاظمها و کظیمها در سلسله سالکان مسیر حق واقع نمیشوند، زیرا اینان مشحون از خشم سربستهاند نه مهار شده. معنای کظیم در جریان میلاد دختر در جاهلیت، همانا مُمْتلی و مملوّ از غضب است؛ نه آنکه غضب به رضا تبدیل شده یا به حالت عادی بازگشته باشد، بلکه منتظر فرصت مناسب است تا فوران کند؛ نظیر مشک پر آب دهانه بسته.
قابل استفاده برای روانشناسان اسلامی👆
آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج ۱۵، صص ۵۶۲_۵۶۱
برداشت: برای مواردی که خشم نامناسب است، هدف درمان، حرکت در جهت تبدیل این هیجان به رضا است. طبیعتا برای چنین تبدیلی فرآیندها و فنون گوناگونی قابل استفاده خواهند بود.
#جنگ_شناختی یعنی اینکه وقتی #نادر_طالب_زاده، که عمرش را صرف مبارزه با ظلم و معرفی مستکبران جهانی کرد، فوت می کند، #بی_بی_سی متنی بنویسد که مخاطبان او را شخصی غیرمنطقی ارزیابی کنند، و زمانی که #مادلین_آلبرایت صهیونیست (وزیر خارجه اسبق آمریکا و از کودک کشان عراق) و توجیه کننده قتل پانصد هزار کودک عراقی میمیرد، #bbc او را یک سیاستمدار اهل دموکراسی و مظلوم و پناهنده فراری از جنایت نازی ها علیه او و خانواده اش می شناساند! اینجا:
https://www.bbc.com/persian/world-features-60872973.amp
و جالبتر اینکه وقتی کسی در این باره ارسالی بگذارد، مخاطبی بیاید و بگوید پس لابد شما با حرف آقای طالب زاده درباره سقوط هواپیمای اوکراینی موافقید!!!
و نتیجه: اینکه قتل عام ۵۰۰۰۰۰ کودک به دست فراموشی سپرده شود و شما هم نتوانید کلامی حرف بزنید و تمام.
این است معنای #جنگ_شناختی
روح نادر طالب زاده، که عمری در مبارزه با صهیونیزم و آمریکا تلاش مجاهدانه کرد و باعث خشم خصم بود، شاد باد
#نادر_طالب_زاده
http://eitaa.com/islamic_psychology