این ایده امروز به ذهنم رسید،
البته ایده جدیدی نیست😅
دوتا از جملات امام علی علیه السلام در کنار یه شکلات رو برای غدیر عیدی میدم انشاءالله ✨
ساده و کمهزینه(هزینهش زیر ۱۰۰ هزارتومن شد)
#عید_غدیر
مهشکن🇵🇸🇮🇷
✨هو اللطیف✨ 🏰"قلعهی بتنی" سرگذشت یک پیوند🌱 ✍️ فاطمه شکیبا قسمت دوازدهم خرداد 03 شنبه شب با نرگ
✨هو اللطیف✨
🏰"قلعهی بتنی"
سرگذشت یک پیوند🌱
✍️ فاطمه شکیبا
قسمت سیزدهم
ادامه خرداد ۰۳
امروز رفته بودیم شهرک سلامت. نوبت دکتر ریه داشتم، برای همان درد قفسه سینه. کلی شرمنده بابا شدم که برای پیدا کردن ریشهی واضح این درد و تنگی نفس نزدیک یک میلیون تومان خرج روی دستش افتاد.
به هرحال تست ریه پوستم را کند، هربار باید توی آن لوله فوت میکردم نفسم کم میآمد ولی پرستار اصرار داشت که باید باز هم فوت کنی. آخرش هم محکوم شدم به دوتا قرص و یک اسپری.
امروز داشتم به هشدارهای بعضی از اطرافیانم فکر میکردم. به توصیههایی مبنی بر سختگیری، محکم گرفتن، گربه را دم حجره کشتن، رو ندادن، محل نگذاشتن... کارهایی که باعث بشود دست نیافتنی به نظر برسم و به قول آنها، کاری کنم مهندس بیشتر قدرم را بداند و از این حرفها... بخواهم خوشبینانه نگاه کنم اسمش ناز کردن است و بدبینانهاش میشود بازارگرمی خالهزنکی.
ناز کردن یا بازارگرمی... متاسفانه یا خوشبختانه نه بلدم و نه خوشم میآید از این اداها دربیاورم. غرورم و ایستادن سر خط قرمزها سر جای خودش، ولی من آدمِ با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن نیستم. میگویند این مدل رفتار کردنم بعداً به ضررم میشود. کسی چه میداند؟ شاید راست بگویند. هیچکس از آینده خبر ندارد.
شاید هم منظور دیگران رفتار «باسیاست» است که متاسفانه آن را هم بلد نیستم. میتوانم منطقی همهچیز را تحلیل کنم و دنبال راه حل بگردم ولی نمیتوانم با بدجنسی و زبان ریختن و به موقع توجه کردن یا نکردن، کاری کنم طرفم آنطور که من میخواهم رفتار کند. نمیتوانم کسی را مثل موم در دستم بگیرم و خواستهام را بدون به زبان آوردن عملی کنم.
من زیادی سادهام. شاید اسم قشنگترش صداقت باشد. من فقط با همه سادگی و صداقت دخترانهام به میدان آمدهام. مثل این است که بخواهم با تیرکمان چوبی، موشک کروز رهگیری کنم. مثل این است که بخواهم با کارد میوهخوری به جنگ مینیگان ام۱۳۴ بروم. اصلا برای همین تا الان پشت دیوارهای بتنی قایم شده بودم. حالا اولین بار است که دارم بنا را میگذارم بر این که اگر فقط یک چاقوی میوهخوری توی دستم باشد، اگر صادقانه و بدون سیاست و گربه را دم حجره کشتن بخواهم برخورد کنم، طرفم با مینیگان من را به رگبار نمیبندد.
و اگر بست؟
با یک ذره جانی که برایم مانده، با همان چاقوی میوهخوری گلویش را میبرم!
من با کسی سر جنگ ندارم که بخواهم گربه را دم حجره بکشم و از همان اول خط و نشان بکشم و رویش را کم کنم و حالش را بگیرم. ازدواج است، جنگ که نیست، شطرنج که نیست. دختر هم با این ادا و اطوارها عزیز نمیشود؛ حتی اگر بشود من چنین عزتی را نمیخواهم. تنها چیزی که من میخواهم حریفی ست که مثل من با همان چاقوی میوهخوری – همان صداقت و سادگیاش – به میدان بیاید و بعد توی میدان دستانمان را بالا ببریم و همان چاقو را هم روی زمین بگذاریم.
شاید هم اینها همه از بیتجربگیام است، از نادانی ست. وگرنه وقتی زنهای دیگر چنین توصیهای به من میکنند حتما یک چیزی میفهمند، حتما زنان در طول هزاران سال یاد گرفتهاند راه سروکله زدن با جنس مرد و راه حفظ بقا در این جهان زنستیزِ مردسالار همین است که باسیاست باشی و ناز کنی و خود واقعیات را نشان ندهی. ولی من نمیخواهم اینطور باشم. میخواهم قواعد این جهان مردسالار زنستیز را بهم بریزم و به خودم حق بدهم خودم باشم، خودم را سانسور نکنم و از یک راه منطقی به هدفم برسم نه با رفتارهای نمایشی و فریبکارانه. این هم از همان ژستهای آرمانگرایانه است که از یک دخترِ جامعهشناسیخوانده برمیآید. و از آن میترسم که مثل خیلی از جوانهای آرمانخواهِ قبل از خودم، سرم به سنگ تجربه بخورد و بفهمم از این آرمانهای روشنفکری چیزی به آدم نمیرسد و این حرفها فقط برای توی کتابها و دیالوگ رمانهای فلسفی خوبند... آن وقت چیزی برای از دست دادن دارم...؟
مهشکن🇵🇸🇮🇷
✨هو اللطیف✨ 🏰"قلعهی بتنی" سرگذشت یک پیوند🌱 ✍️ فاطمه شکیبا قسمت سیزدهم ادامه خرداد ۰۳ امروز رف
من اصلا نمیدانم آن ناز کردنی که همه ازش حرف میزنند چطوری ست. دقیقا وقتی داشتم چنین چیزی را در وجودم کشف میکردم همهاش سوخت. حتی فرصت نکردم کمی به این گنجِ دفن شده در وجودم نگاه کنم و بفهمم چه شکلی ست. و انگار یک تکه از آن میلِ سوخته هنوز باقی ست، آن ته ته وجودم. دوده گرفته و نیمسوخته. و دارد اذیتم میکند.
تصمیم گرفتهام این دندان خراب را بکشم و بیندازم دور. من به روش خودم زندگی میکنم. صداقتم را، هرچه هستم را سر دست میگیرم و به میدان میروم. میدانم کلهخرابیِ محض است، حماقت محض برای منِ همیشه محتاطِ ریسکناپذیر.
یا کسی که با او طرفم لیاقت این صداقت را دارد و مثل خودم صادق است یا نیست. اگر هست که خوش به حالش، چون راهش میدهم به همان قلعه بتنی و همیشه همانقدر بیسلاح و بینیرنگ با او رفتار خواهم کرد. اگر نیست هم، متاسفانه مجبور است با بدترین حالت من مواجه شود. یعنی آن حالتی که همه صداقت و اعتمادت را خرج کردهای، جوانیات و اولین فرصت انتخابت را حرام کردهای و نه راه پس داری نه راه پیش. آن حالتی که چیزی برای از دست دادن نداری.
من بنا را بر صداقت گذاشتهام. به باسیاست رفتار نکردن. به ساده بودن. حالا دیگر این به او بستگی دارد که بخواهد با کدام وجه من روبهرو شود؟
قسمت اول یادداشت:
https://eitaa.com/istadegi/14366
ادامه دارد...
http://eitaa.com/istadegi
بعضی از آدمان،
میان سوال مطرح میکنن و زیر سوالت میبرن،
بعد وقتی بخوای از خودت منطقی دفاع کنی، میگن داری توجیه میکنی(که اصل این حرف یه مغالطه ست)
این کار شبیه اینه که زنگ رو بزنی و در بری!
و خب من قبلا فکر میکردم باید با همه منطقی صحبت کرد، ولی بعد دیدم با بعضیا کلا نباید بحث کرد! چون نیومدن که بشنون و گفتوگو کنن! اومدن روی تعصب شون اصرار کنند و برن!
دوست عزیز،
الان من هرچی بگم میگی شما توجیه میکنی،
باشه ما توجیه میکنیم🙄
شمام اگه این خط فکری رو قبول نداری، میتونی هزاران داستانی که خارج از این خط فکری هست رو بخونی ☺️
ما هم برای کسانی که این خط فکری رو دوست دارن داستان مینویسیم.
البته اگه فقط شعار احترام به عقاید ندی و اینا همهش ادا نباشه🙄😉
💚صلوات خاصه امام هادی(علیهالسلام):
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِياءِ، وَ إِمامِ الْأَتْقِياءِ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ . اللّٰهُمَّ كَما جَعَلْتَهُ نُوراً يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوابِكَ، وَأَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقابِكَ، وَحَذَّرَ بَأْسَكَ، وَذَكَّرَ بِآياتِكَ، وَأَحَلَّ حَلالَكَ، وَحَرَّمَ حَرامَكَ، وَبَيَّنَ شَرائِعَكَ وَفَرائِضَكَ، وَحَضَّ عَلَىٰ عِبادَتِكَ، وَأَمَرَ بِطاعَتِكَ، وَنَهىٰ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيائِكَ وَذُرِّيَّةِ أَنْبِيائِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ.
💚سالروز ولادت حضرت امام هادی (علیهالسلام) را تبریک میگوییم.
http://eitaa.com/istadegi
مهشکن🇵🇸🇮🇷
درباره مرحوم الهه حسیننژاد هم پرسیده بودید... راستش میخواستم صبر کنم تا یکم ابعاد قضیه روشن بشه و
خب
در این رابطه خیلی حرفها گفته شده،
منم دلم نمیخواد حرف تکراری بزنم؛
اما به عنوان کسی که جامعهشناسی خونده میگم:
۱. وجود یک مورد قتل، دلیل نمیشه بگیم زنان کلا در ایران امنیت ندارند و وای چقدر ما بدبختیم و دخترا دارن دائم کشته میشن. من نمیگم فقط همین یه مورد بوده... نه. باید به آمار رجوع کرد تا وضعیت امنیت زنان در ایران رو فهمید و نباید توی موج رسانه غرق بشیم. نباید اجازه بدیم رسانه و امواج رسانهای ذهن ما رو دست بگیرن و تصویری که میخوان رو توی ذهن ما بسازن. من واقعا نمیدونم آمار قتل یا آزار و سرقت توی تاکسی چطوریه، پس نمیتونم نظر بدم که این آمار بالاست یا پایین.
۲. شاید موارد مشابه مرحوم حسیننژاد بازهم بودن، ولی رسانه اونا رو بزرگ نکرده و ما حتی نفهمیدیم کی بودند و چی شده. و به احتمال زیاد این موارد خیلی کم و محدود بودند. خود من، بارها ساعت ده و یازده شب تنهایی سوار اسنپ شدم و به سلامت رسیدم خونه. این که یه مورد اقدام به سرقت منجر به قتل، انقدر توی جامعه برجسته میشه، نشون میده این موارد خیلی رایج نیست و اتفاقا امنیت زنان توی وضعیت نسبتا خوبیه.
۳. روی این فکر کنیم که چرا صاحبان رسانه و بلاگرها و غالبا پیجهای ضد نظام، این مسئله رو بزرگ کردند؟ آیا اونا برای هر مورد مشابهی این کار رو انجام میدن؟ شاید هم مسئله چیزی فراتر از دلسوزی برای این دختر عزیز باشه. شاید اصلا الهه براشون مهم نیست و چیزی که مهمه، کاسبی کردن با خون الهه ست!
شاید هدفشون جمع کردن لایک و فالوور و پول گرفتن از اسپانسرهاست و دغدغه امنیت بانوان ایرانی رو ندارند!
پس بهتره با این موجها همنوا نشیم.
۴. حرفی که خیلی زده میشه، اینه که طبق قانون مجازات اسلامی، خانواده الهه باید نصف دیه قاتل رو بدند تا قاتل قصاص بشه. بله واقعا این قانون هست، چون دیه زن نصف مرد هست و اگر مقتول زن باشه، خانوادهش درصورت درخواست قصاص، باید نصف دیه مرد(تفاوت دیه) رو پرداخت کنن تا حکم اجرا بشه. و همین مسئله باعث شده خیلیها باهاش کاسبی کنند و به اسم خانواده الهه پول جمع کنند، خیلیها هم به اسلام و احکام اسلامی انتقاد میکنند. درحالی که نمیدونن سال ۱۳۹۲، با دستور رهبری، این قانون اصلاح شده و تفاوت دیه زن و مرد، از صندوق تامین خسارات بدنی پرداخت میشه.
به عبارتی، طبق قانون خانواده الهه لازم نیست پولی پرداخت کنند و قاتل قصاص میشه.
۵. شایعات زیادی هم بوده که میگفتند قاتل طرفدار رهبر بوده که بعد معلوم شد بیاساسه.
امیدوارم خدا به خانواده الهه آرامش و صبر بده و روح الهه هم قرین رحمت الهی باشه.