eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
522 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
✨ عمه‌ی مادرم هرسال نیمه شعبان در خانه جشن می‌گیرند، جشنی که توی فامیل معروف است به مخلصانه بودنش. انقدر عمه‌جان با اخلاص و عشق این مراسم را برگزار می‌کنند که خیلی‌ها حتی به نیت حاجت گرفتن می‌آیند مجلس‌شان و هیچ‌وقت هم کارشان در مهمان‌داری لنگ نمی‌ماند. امسال از دو ماه قبل زنگ زدند به مادرم، دعوتمان کردند و گفتند: بگو دخترت بیاد برامون حرف بزنه. 🗓 قبلا هم چند سال پیش، در جشن نیمه شعبان‌شان کتاب معرفی کرده بودم، ولی صحبت کردن در مراسم‌های خانگیِ زنانه اصلا در تخصصم نبوده و نیست. روز نیمه شعبان هم می‌خواستم نروم و دقیقه آخر قانع شدم به رفتن و اصلا حرفی توی ذهنم نبود. می‌خواستم وقتی رسیدیم از دست عمه‌جان قایم بشوم و کلا از یادشان برود چنین پیشنهادی داده بودند. عمه‌جان اما زرنگ‌تر از من بودند. تا رسیدیم، دستم را گرفتند و مرا نشاندند روی مبل، کنار خانم مولودی‌خوان. با همان صراحت لهجه‌ی بامزه‌شان گفتند: تو آقای مجلسی! بعد از مولودی حرف بزن برامون. 💢 تمام وقتی که مولودی‌خوانِ روشندل مجلس، روی صفحات بریل دست می‌کشید و مدح امام زمان (عج) می‌خواند، من درمانده بودم که چه بگویم و وقتی میکروفون به دستم رسید، خدا به دلم انداخت از بنی‌اسرائیل شروع کنم؛ از برخورد بنی‌اسرائیل با منجی و رفتار منفعلانه و تنبلی و سستی نشان دادن در زمان عمل، در پیچ مهم تاریخ که باعث شد مهر ذلت بر پیشانی‌شان بخورد. از بنی‌اسرائیل رسیدم به همین جامعه‌ی الان‌مان و این که الان وقت سستی و ناامیدی نیست، وقت یک گوشه نشستن و به دعا بسنده کردن هم نیست؛ و این که فرموده‌اند برترین اعمال انتظار فرج است، منظور از انتظار ناامید نشدن و تلاش کردن است نه معطل شدن. 👥 مخاطبانم بیشتر خانم‌های میانسال و خانه‌دار بودند، مشتاقانه گوش می‌دادند و در چشمان‌شان این سوال می‌درخشید که: من باید چکار کنم؟ من جوابی برای این سوال نداشتم. تنها پیشنهادم (غیر از یک دعوت ریز و غیرمستقیم به مشارکت در انتخابات) این بود که هرکس باتوجه به موقعیت و توانمندی‌های خودش کنشگر باشد؛ همین. 🔻 بعد از من، یکی از خانم‌ها گفت من چند کلمه حرف دارم. شروعش از پلاستیک بود، پلاستیک‌هایی که ما با سرمستی و بی‌خیالی مصرف می‌کنیم و دور می‌اندازیم به امید این که بازیافت شوند، اما فقط در طبیعت رها می‌شوند، در گلوی ماهی‌ها گیر می‌کنند و دور پای پرندگان می‌پیچند. شیرابه‌هایی که از زباله‌های ما رها می‌شوند و به سفره‌های آب زیرزمینی و منابع آب راه می‌یابند، خاک را نابود می‌کنند و کوه‌هایی می‌سازند که جای کوه‌های واقعی را می‌گیرد. گفت که چند سال است تولید پسماند را در خانه‌شان به حداقل رسانده، بجای پلاستیک از کیسه و سفره‌ی پارچه‌ای استفاده می‌کند، دور ظروف یکبار مصرف را خط کشیده، زباله‌های تر را (مانند پوست میوه) می‌خشکاند و برای خوراک دام به دامداری‌ها می‌دهد، از تفاله‌ی چایِ خشکیده به عنوان کود گلدان استفاده می‌کند و خلاصه، ماهی یک بار لازم است زباله بیرون در بگذارد، هم حجم پسماندش کم است هم آلایندگی‌اش. و فقط این نیست، چند سال است که یک گروه تشکیل داده و در فضای مجازی و حقیقی، مردم را تشویق می‌کند به زندگیِ بدون پسماند. 💬 خانم‌ها سوال می‌پرسیدند و راهکار می‌خواستند برای هرنوع زباله، حتی بعضی پیشنهاد هم می‌دادند. مثلا خاله‌ام گفت استخوان و پسماند مرغ را فریز می‌کند و وقتی می‌روند مسافرت، می‌دهند به چوپان‌هایی که بین راه می‌بینند تا برای غذای سگ نگهبان گله استفاده شود. مادربزرگم گفتند پوست بادام و گردو را جمع می‌کنند و به نانوایی‌هایی می‌دهند که تنور آتشی دارند، به عنوان سوخت تنور به درد می‌خورد. 💭 داشتم با خودم فکر می‌کردم برای بعضی از ما مذهبی‌ها، کارهای این‌چنینی با عنوان حفاظت از محیط زیست در اولویت آخر هم نیست. انگار از میان تمام مشکلات کشور، چسبیده‌ایم به مسائل فرهنگی و سیاسی و گاه اقتصادی، حواسمان نیست که تمدن نوین اسلامی، خاک و آب و هوای سالم می‌خواهد و خدا آبادیِ زمین را از ما خواسته است. و اتفاقا بعد از مهمانی، با آن خانم درباره فعالیت‌هایش صحبت می‌کردیم و با این که چندان مذهبی نبود، می‌گفت مذهبی‌ها در این زمینه هم توصیه‌پذیرترند. می‌گفت وقتی به مساجد می‌رود تا مردم را در این باره آگاه کند، با دقت‌تر به او گوش می‌دهند و عمل می‌کنند. می‌گفت برای صحبت در مهمانی امروز، سری به رساله حقوق امام سجاد (علیه‌السلام) زده و از مطالبی که درباره حقوق گیاهان و جانوران در آن گفته شده، شگفت‌زده است. 💫 حالا بانوان خانه‌دار یک راه خوب برای کنشگری و تاثیر پیدا کرده بودند. می‌توانستند نگهبان آب و خاکِ سرزمین‌شان باشند، و دیگران را هم به این جهاد فرابخوانند، به این قدم کوچک در هموار کردن راه ظهور. ✍ ش . شیردشت‌زاده @rabteasheghi
⭐️ زنان پیشروی نوغان 🗓 از همان روزی که امام رضا(علیه‌السلام) پای به روستای نوغان نهاد، این روستا در تاریخ شیعیان ماندگار شد. اگر چه مامون در تمام دوران ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام) در‌ تلاش بود تا از محبوبیت ایشان بکاهد و همواره این هراس را داشت که حلقه‌ای عظیم از دوستداران گرد آن امام همام شکل گیرد ولی فراموش کرده بود که حق و حقیقت و نور ولایت خاموش شدنی نیست؛ نوغان و زنانش به او نشان دادند که حتی با شهادت آن حضرت، عشق به ضامن آهو عشق به عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دیرینه و جاودان خواهد ماند. 🏴 بیش از هزار سال پیش، در روزی که انسانیت به راستی عزادار شهادت هشتمین خورشید تشیع بود، شیرزنان نوغان طرحی بی‌بدیل را رقم زدند. تاریخ گواهی می‌دهد که بانوان محله نوغان اولین گروهی بودند که با نشان دادن جرأت و شجاعت بر گرد پیکر مطهر امام رضا(علیه‌السلام) جمع شده و به عزاداری پرداختند وحتی در صدد برآمدند برای امام رضا(علیه‌السلام) مقبره‌ای احداث کنند. البته به آسانی این اتفاق نیفتاد چرا که در حکومت سراسر ظلم و تزویر مامون عباسی این شیرزنان با بخشیدن مهریه خود به همسران‌شان، اجازه عزاداری برای مولای‌شان را کسب کردند. ▪️زنان نوغان، سیاه‌پوشانی که از سر ارادت به حضرت دوست بر سروسینه‌زنان از خانه‌ها بیرون آمده و در حالی که گل و خاک بر سر می‌ریختند، با مولای خود وداعی تاریخی را رقم زدند. 💫 ماجرای نوغان از جاهایی است که شجاعت زنان از مصلحت‌اندیشی مردان سبقت گرفته است. 🔆 بانیان این حرکت به عزاداری در روزهای شهادت بسنده نکردند، بلکه هر ساله و در سالگرد این ایام باز هم زنان نوغان بودند که در دهه آخر صفر به استقبال از زائرین رضوی در جوار آن مضجع شریف می‌پرداختند و محوریت نذورات نوغانی‌ها به این ایام اختصاص یافت. 📖 در منابع ذکر شده که زنان نوغانی در دهه آخر ماه صفر، نقش پررنگی در اقامه عزای اهل بیت در مشهد داشته‌اند و با پررنگ نگه داشتن مراسم روضه‌خوانی و راه‌اندازی اولین دسته‌های سینه‌زنی با وجود خفقان حاکم، دِین خود را به شریعت ادا کرده اند. 🚩 در سال‌هایی که عزاداری در زمان رضاشاه ممنوع بود، مادران و زنان بی‌تاب روضه گرفتن برای امام هشتم بودند. برخی از خانم‌ها مشتاقانه مراسم را به جا می‌آوردند و حاضر بودند که در این راه هر اتفاقی را تحمل کنند. 🔻 از دوره صفوی که اوج قدرت مذهب شیعه در ایران است، در محله نوغان و محله‌های منتهی به حرم رضوی(علیه‌السلام) مراسم عزاداری تا زمان رضاخان پررونق ادامه یافت اما در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری به صورت علنی متاسفانه متوقف شد. اما بعد از انقلاب اسلامی دوستداران اهل بیت(ع) با زنده نگه داشتن سنن حسنه عزاداری هم به اجتماع خدمت کردند و هم به نوعی در مسیر عاقبت به خیری و خودسازی با سرعت بیشتر حرکت کردند. 🏴 شهادت امام رئوف (علیه‌السلام) بر بانوان فعال جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت باد. @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
💢 زن جانش را فدا می‌کند برای این‌که حکومت به نااهل نرسد! ✨ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از شوهرش دفاع نمی‌کرد، از زمام‌دار به حق دفاع می‌کرد. مسئله‌ی زن و شوهری نیست، مسئله‌ی دختر عمو، پسر عمویی نیست. مسئله‌ی دوستی و رفاقت نیست، مسئله وظیفه است، مسئله هدف است. می‌آید پشت در، شروع می‌شود تهدیدها اما اثر نمی‌کند. 💡 نمی‌گوید من حالا باردار هستم، مصلحت نیست درافتم؛ بماند چند روز دیگر آتش‌شان فروکش کند، بماند شاید من فارغ بشوم بعد بروم به میدان‌شان... 💫 نه! نکته‌اش در همین است که در شدیدترین موقعیت‌ها، بزرگترین وظیفه‌ها انجام بگیرد و شدیدترین لطمه‌ها بر جسم و جان وارد بیاید. لذا شروع کرد به مبارزه. 🔥 آن‌پشت در آمدن، آن سِقط شدن محسن شش‌ماهه، آن ورم بازو، آن عظیم که منجر می‌شود به این‌که دختر پیغمبر را بزنند. 📛 یک زن را چه کسی می‌زند؟ چرا می‌زنند؟ مگر این‌که ایستاده‌است و مقاومت می‌کند؟ مردان و ریش‌سفیدان و قدرت‌مندان مهاجر و انصار زیر بار رفتند، بعضی فریب خوردند، بعضی کوتاهی کردند... این زن نه فریب می‌خورد، نه تنبلی می‌کند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت دهد، این است که زدند... 🚨 اگر خطبه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را نگفتی، گریه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) هم معنی پیدا نمی‌کند. اگر نفهمیدیم که زهرا (سلام‌الله‌علیها) آن‌جا چگونه سخن گفته است، نمی‌فهمیم گریه‌ی او به چه معناست... 🎙 سخنرانی رهبر حکیم انقلاب در دهه ۵۰، مسجد امام حسن (علیه‌السلام) ، مشهد مقدس @rabteasheghi