هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨 در منزل من، همه افراد، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد
⚠️ همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند
📝 رهبر انقلاب: من اين را مىخواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال #مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم. نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد، كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند. توقّع من، اين است.
📚بايد پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با كتاب محشور و مأنوس كنند. حتّى بچههاى كوچك بايد با كتاب اُنس پيدا كنند.
📚بايد خريدِ كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى - مثل اين لوسترها، ميزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و... -، به كتاب اهميّت بدهند.
📚اوّل كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند. ۱۳۷۴/۰۲/۲۶
📖 #هفته_کتابخوانی
💻 @Khamenei_ir
#معرفی_کتاب 📚
#کتاب #سنجاب_های_لهستانی 📘
✍️ نویسنده: #محمدعلی_جعفری
#نشر_شهید_کاظمی
#هفته_کتابخواني
🌐لینک خرید کتاب با 30 درصد تخفیف:👇👇👇
https://nashreshahidkazemi.ir/add610-7e438
👈 این اثر روایتهایی، از #اغتشاشات_آبان_۹۸ است که از شهرهای گوناگون و از قضا با زاویههای متفاوت و مکاشفه مبتنی بر واقعیت به نگارش درآمده است.
مهشکن🇵🇸
#معرفی_کتاب 📚 #کتاب #سنجاب_های_لهستانی 📘 ✍️ نویسنده: #محمدعلی_جعفری #نشر_شهید_کاظمی #هفته_کتابخواني
#معرفی_کتاب 📚
#کتاب #سنجابهای_لهستانی 📘
✍️ نویسنده: #محمدعلی_جعفری
#نشر_شهید_کاظمی
🌐لینک خرید کتاب با 30 درصد تخفیف:👇👇👇
https://nashreshahidkazemi.ir/add610-7e438
👈 این اثر روایتهایی، از #اغتشاشات_آبان_۹۸ است که از شهرهای گوناگون و از قضا با زاویههای متفاوت و مکاشفه مبتنی بر واقعیت به نگارش درآمده است.
💡 هدف این روایتها نه قضاوت و نه #تحلیل، که #توصیف آن چیزی است که بر مردم رفت و تجربهای که در زندگی روزمره از سر گذراندند.
✅ «#سنجابهای_لهستانی» حاصل روایت نویسندگانی است که شاهد آن خبر کذایی و حاشیههایش بودهاند؛ خواه وسط خیابان، خواه گوشه خانه.
📚 این مجموعه در پی آن است که این حجم از همه آوارِ اطلاعات در #فتنه_۹۸ را بر ذهن ثبت کند؛ پیش از آن که در شلوغی خاطر ذهن روزگار، فراموش شود.
❓امّا این حوادث را چگونه میتوان نوشت؟ چه کسانی آن را روایت کنند؟ تاریخنگاران که بیشتر به حوادث رسمی با وجهه سیاسی آن نگاه میکنند. آنچه بر سر مردم کوی و برزن رفته است، آن لحظه که روح و روان فردی در کوره واقعهای گداخته شده است را چه کسی روایت میکند؟🤔
❌ این دیگر کار تاریخ نگار نیست. روایت آن لحظهای که کودکی در پیش دبستانی، زندانی محبوس شده و همه آرزویش آغوش مادری است که از او دور مانده...😞 بیان واقعیّت از طریق روایتِ جذاب و پر کشش و با مکاشفه مبتنی بر واقعیت، کار #ادبیات است. روایتها در این کتاب، با فاصله کمی از زمان وقوع حادثه آماده ارائه شده است. از حوادث چندان نگذشته که نویسنده به قول نباکف بخواهد بگوید «حرف بزن حافظه».
#بریده_کتاب 📖
من میخواهم یکی از آنها باشم. یکی از همانهایی که ماشینش را خاموش کرده و ایستاده است وسط اتوبان.
یکی از همانهایی که لابه لای ماشینهای به هم چسبیده توی خیابان میدود و تند تند فریاد میزند: «خاموشش کن... خاموشش کن...»
یکی از همانهایی که بست نشسته است کف اتوبان و راه رفت و آمد را بسته است. دلم میخواهد یکی از آنها باشم. من هم میخواهم ماشینم را خاموش کنم...
📓 کتاب «سنجابهای لهستانی»، روایتهایی از اغتشاشات ۹۸ است که در قطع رقعی و ۱۵۰ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
این کتاب یکی دیگر از کارهای "روایتخانه" است. زیر نظر اساتیدی چون "بهزاد دانشگر" وباقلم اکثر شاگردان ایشان جمع آوری وتدوین شده است.
🔰خرید کتاب با 30 درصد تخفیف👇👇👇
https://nashreshahidkazemi.ir/add610-7e438
#هفته_کتابخواني
#ما_ملت_امام_حسینیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #مطالعه
#روایت_عشق
https://eitaa.com/istadegi
#ارسالی_از_کاربران
#روایت_فتنه_98
دیشب وقتی بعد از مدتها برای خرید از خانه بیرون آمدم، تازه هوای سرد پاییزی را حس کردم و به یاد آوردم که پاییز شده است. باد سرد پاییزیای که در چادرم پیچید، بوی روزهای ملتهب پاییز نود و هشت را میداد. دقیقا بوی روز بیست و پنجم آبان هزار و سیصد و نود و هشت. انگار همان روز بود. همان روز بود که همراهم را در خانه جا گذاشتم و موقع بازگشت از کلاس، دیدم نه خبری از اتوبوس هست و نه تاکسی. خیابان احمدآباد خلوت بود. همه دنبال راهی بودند برای بازگشت به خانه؛ که پیدا نمی شد. تمام خیابان های اصفهان قفل بود و همه، محکوم به ماندن در جایی که بودند.
هوا مثل همین الان سرد بود. دقیقا مثل الان... و من، ناچار پیاده به سمت خانه راه افتادم. تنها و پیاده، بدون هیچ وسیله ای برای ارتباط با خانه و خانواده ام. هنوز گیج و گنگ از آنچه اتفاق افتاده بودم و فضا به قدری ملتهب بود که در آن هوای سرد، گرمم شد.
بوی آشوب می آمد، بوی آتش، بوی بنزین. مرور آنچه از وقایع سال هشتاد و هشت خوانده بودم، بدجور مرا ترساند. مخصوصا که وقتی به فلکه احمدآباد رسیدم، دود و آتش به حدی بود که بزرگمهر دیده نمی شد. جمعیت متراکم و پراکنده، این سو و آن سوی میدان، درگیر شعار و اعتراض... هربار صدای ترقه ای و فریادی، مرا از جا می پراند و این نگرانی در سرم چرخ میخورد که نکند بخاطر حجاب و چادرم مورد حمله قرار بگیرم؟ نکند راهم بسته شود؟ نکند...؟
جمعیت معترض زیاد نبود. آنچه زیاد بود، ترس مردم بود. سر چهارراهی دیدم که تنها چهار، پنج جوان کم سن و سال با چوب های خشک آتش زده و موتوری که جلوی ماشین ها پارک کرده بودند، یک چهارراه را بند آوردند. دیدم زنی التماس میکرد اجازه بدهند رد شود چون بچه اش بیمار است، اما با تهدید ساکتش کردند. خیلی چیزها را دیدم که گفتنشان سخت است...
اصلا هیجانانگیز نبود. وحشتناک بود. انتظار برای یک فاجعه، لرزیدن برای شنیدن یک خبر ناگوار یا به تماشا نشستن یک جنگ، اصلا هیجان ندارد. این که تمام راه را، دم غروب یک روز پاییزی، پیاده بروی و بلرزی، با شیشه های خرد شده مواجه شوی، حواست را جمع کنی که چادرت آتش نگیرد و کسی به تو حمله ور نشود، وحشتناک ترین حس دنیاست. حسی که من فقط یک بار تجربه کردم و همان یک بار، تجربه گرانی بود برای این که تا آخر عمر، یادم باشد امنیت اتفاقی نیست.
#فتنه_98
#هفته_کتابخواني
#ما_ملت_امام_حسینیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #مطالعه
#روایت_عشق
https://eitaa.com/istadegi
⭕️ روی تقویم، روز شهادت حاج قاسم 13 دی 98 است اما یکی از اتفاقاتی که پس از سالها به امریکا جرات این جنایت را داد، 24 آبان 98 بود.
تصمیم یک شبه برای سه برابر کردن نرخ بنزین، شورشهای خیابانی و القای تصویر «ایران ضعیف» به دشمن.
قطعا اگر دولتی مدبر داشتیم، امروز حاج قاسم کنارمان بود.
👤 امیرحسین ثابتی
#فتنه_98
#هفته_کتابخواني
#ما_ملت_امام_حسینیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #مطالعه
#روایت_عشق
https://eitaa.com/istadegi
📖 در منزل من، همه افراد، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد
📝 رهبر انقلاب: من اين را مىخواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال #مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم. نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد، كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند. توقّع من، اين است.
📚بايد پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با كتاب محشور و مأنوس كنند. حتّى بچههاى كوچك بايد با كتاب اُنس پيدا كنند.
📚بايد خريدِ كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى - مثل اين لوسترها، ميزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و... -، به كتاب اهميّت بدهند.
📚اوّل كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند. ۱۳۷۴/۰۲/۲۶
📖 #هفته_کتابخوانی
#کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم