🔰 سبک جدید ثبتنام خودرو توسط شرکت کرمانموتور؛ «با تاخیر تحویل میدهیم، خسارت هم نمیدهیم»
🔸شرکتهای خودروسازی کرمانموتور سبک جدیدی را برای ثبتنام خودروهاهایشان در پیش گرفتهاند و آن هم اینگونه است که در بدو انعقاد قرارداد با مشتری، بند مربوط به پرداخت غرامت تاخیر در تحویل خودرو را از قرارداد حذف کردهاند و دیگر در صورت هر میزان تاخیر هم مشتری حق هیچگونه اعتراضی ندارد.
🔸این در حالیست که مبالغ دریافتی توسط مجموعه خودروساز، حتی یک روز هم جابجا نمیشود و درصورت بروز این اتفاق، شرکت به سرعت اقدام قانونی انجام میشود.
🔸نکته جالب توجه این است که بخاطر حذف بند مذکور از قرارداد، شرکت دیگر خود را موظف به پاسخگویی و تسریع در روند تحویل خودروها نمیداند و خودروهای ثبتنامی با تاخیرهای چندین ماهه تحویل مشتریان میگردند.
🆔 @istarnews_ir
🔰واگذاری فوری خودرو داخلی به جانبازان انصرافی از واردات خودرو
🔸براساس مصوبه جدید دولت، جانبازان مشمول واردات خودرو میتوانند با انصراف از واردات، نسبت به دریافت خودروی داخلی بدون نوبت و با واگذاری فوری بهرهمند شوند.
🆔 @istarnews_ir
🔰دوشنبه؛ حراج ربعسکه ضرب ۱۴۰۳
🔸روز دوشنبه (۲۱ آبان)، ربع سکه بهار آزادی ضرب سال ۱۴۰۳، نیم سکه طلای بهار آزادی ضرب سال ۱۳۸۶ و تمامسکه طلای بهار آزادی ضرب سال ۱۳۸۶ بانک مرکزی، بدون بسته بندی عرضه می شود.
🆔 @istarnews_ir
🔰جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش: از ابتدای اجرای طرح انسداد مرزها تاکنون ۲۵ کیلومتر دیوار در مرزهای شرقی نصب شده است
🆔 @istarnews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل اول استقلال به مس رفسنجان
⚽️ ابوالفضل زمانی در دقیقه ۱۰
⚽️ استقلال ۱ - ۰ مس
#فوتبال
🆔 @istarnews_ir
⚽️ پیروزی پرسپولیس مقابل گلگهر و صعود به صدر جدول
🔸گل گهر 0 _ 1 پرسپولیس
🔺گل: وحید امیری (51)
@istarnews_ir
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 خطرات اینترنت برای کودکان
✅اینترنت میتواند فرصتهای زیادی برای یادگیری و سرگرمی فراهم کند، اما همچنین خطراتی نیز به همراه دارد که میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
1️⃣ محتوای نامناسب
2️⃣ اعتیاد به اینترنت
3️⃣ خطرات امنیتی
4️⃣ خشونت
#پلیس_فتا
#کودکان_سایبری
🆔 @istarnews_ir
🔰 آمار اشتباه وزیر ناصادق درباره میزان مسکن تولید شده در دولت سیزدهم
🔸فرزانه صادق مالواجرد با وجود آن که بر شفافیت آماری تاکید دارد، اما اطلاعات خلاف واقع درباره میزان مسکن تولیدشده در دولت سیزدهم ارائه کرد.
🔸در حالی که طبق آمار وزارت راه، تا پایان دولت سیزدهم نزدیک به ۶۴۰ هزار واحد مسکن در قالبهای مختلف تکمیل و به متقاضیان تحویل داده شده، خانم مالواجرد با استناد به فقط یک جزء این آمار، رقم ۲۰ هزار واحد تولید مسکن در دولت گذشته را مطرح کرده که خلاف واقع است.
🔸با وجود اینکه در آمار رسمی وزارت راه و شهرسازی، اجرای نهضت ملی مسکن به تفکیک بخشهای مختلف مشخص شده است اما وزیر راه و شهرسازی فقط بخشی از برنامه را به عنوان کل اطلاعات مربوط به نهضت ملی مسکن ارائه کرده است./ چارسوق
🆔 @istarnews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روزهای طلایی حرم مطهر حضرت رضا (ع)
🔸ایرانیان در حرم حضرت رضا(علیهالسلام)، حجم عظیمی از کمکهای مالی و طلا را تقدیم جبهه مقاومت میکنند. از یک خانم مسن ویلچری تا جوانی که در کانادا آتشنشان است، دارایی خود را به مقاومت تقدیم میکنند!
🔸بعد از روزهای دفاع مقدس این دومین بار است که به صورت گسترده مردم ایران در پشت جبههها فعال شدهاند و به فرمان جهاد رهبر خود لبیک میگویند.
🆔 @istarnews_ir
ایستارنیوز/ اخبار رفسنجان و کرمان
#کتاب_خارو_میخک 🔰فصل اول (قسمت پنجم) 🔸مردان محله در مدرسهای که در نزدیکی ما بود جمع شدند، سربازان
#کتاب_خارو_میخک
🔰فصل دوم (قسمت اول)
روزها در چشم انتظاری از پی هم گذشت، پدر و عمویم برنگشتند و هیچ خبری هم از آنها برایمان نیامد. از بین دوستان و آشنایان و هرکسی که میتوانست خبری از آنها داشته باشد، خبر گرفتیم، پدربزرگ، مادرم و زن عمویم، حتی یک نفر را هم برای پرس و جو جا نینداختند؛ اما فایده ای نداشت.
خیلی از همسایهها هم مانند ما نگران بودند. مفقودین سربازان ارتش آزادیبخش فلسطین و مقاومت مردمی خیلی زیاد بودند. این محله هم مانند بقیه محلههای نوار غزه غرق در ناامیدی و سرخوردگی و هرج و مرج بود و مردم نمی دانستند با آنها چه میشود؟
پدربزرگم هر روز صبح عصایش را برمیداشت و به دنبال دو پسرش یعنی پدر و عمویم از خانه خارج میشد و از هرکه آنها را میشناخت و نمیشناخت سراغشان را میگرفت آن قدر که این همه درد و رنج او را فرسودهتر از پیش کرده بود. هر بار که پدر بزرگ به بیرون میرفت مادر و زن عمویم که بعد از جنگ به خانه خود بازنگشت و ما را رها نکرد پشت در خانه به انتظار پدربزرگ مینشستند تا برگردد و ببینند خبر جدیدی از آنه دارد یا نه؛ درحالیکه به خاطر ترس و دلهره از سرنوشت ناشناختهای که ممکن است بر سر شوهرانشان آمده باشد آرام و قرار ندارند.
خواهر و برادرهایم و پسرعموهایم میدانستند چه شده اما من کوچکتر از آن بودم که بفهمم دقیقاً اطرافم چه میگذرد. فکر و خیال و غم و غصهای که مادر و زن عمویم را فراگرفته بود مانع آنها میشد که از ما مراقبت کنند، به خاطر همین خواهر بزرگترم، فاطمه، عهدهدار بعضی کارها شده بود، او هر از چند گاهی مقداری غذا برایمان میپخت و خانه را تاحدی تمیز میکرد.
در یکی از روزها وقت غروب خورشید، یعنی همان وقتی که زمان برگشت پدربزرگم از جستجوی هر روزهاش بود، مادرم در را باز کرد و در حالی که انتظار پدربزرگم را میکشید، چشم به ته خیابان دوخت. پس از مدت کوتاهی پدربزرگ در ته آن خیابان پیدایش شد، پدربزرگ به عصایش که به سختی او را نگه داشته بود تکیه کرده بود. پدربزرگم چنان پاهایش را روی زمین میکشید که انگار خبری را بر دوش میکشد که شانههایش قدرت بر دوش کشیدن آن خبر را ندارند.
مادرم با فریاد به برادر بزرگترم، محمود گفت که برود کمک پدربزرگ کند. محمود دوید تا به او رسید. وقتی محمود به پدر بزرگ رسید، خشکش زد؛ صورت پدربزرگ از اشکهایش که همین جور پشت سر هم جاری بود، خیس شده بود. هرچه محمود تلاش کرد تا حرفی از دهان پدربزرگم بیرون بکشد، نتوانست تا اینکه آن دو به در خانه رسیدند. پدربزرگ خود را به دیوار خانه تکیه داد، پاهایش دیگر نمیتوانستند او را سر پا نگه دارند. همین که پدربزرگم اولین قدم را به داخل خانه گذاشت بر زمین افتاد پس از اینکه وارد پله شد، شروع به افتادن کرد، مادرم و زن عمویم او را بلند کردند و با نگرانی و پریشانی پرسیدند چه شده؟ چه خبر شده؟ از ترس و وحشت خبری که پدربزرگ قرار بود به ما بگوید و نمیدانستیم چه بود که او را این گونه ناتوان و شکسته کرده، میلرزیدیم. پدربزرگ نه قدرت حرکت داشت و نه حتی توان سخن گفتن. همه کمک کردند او را بلند کردند و روی تختش نشاندند. همه در خانه دور او جمع شدند و منتظر بودند تا کلمه ای از دهانش شنیده شود.
مادرم کوزه سفالی را به پدربزرگ داد تا کمی آب بنوشد و حالش بهتر شود اما او نمیتوانست آن را بلند کند، مادرم کوزه را برای او بلند کرد و جلوی دهانش گرفت و او چند قطرهای آب نوشید. نگاه پدربزرگم بیشتر به سمت زن عمویم بود. معلوم بود خبرهایی که دارد بیشتر درباره عمویم هست تا پدرم. همین زن عمویم را بیشتر مضطرب میکرد، زن عمو با التماس می پرسید: چه خبر شده ابوابراهیم؟ چی شده؟ ان شاء الله که همه چیز خیر باشد. در حالی که پدر بزرگ سعی می کرد خودش را کنترل کند، اشکهایش جاری شد و زن عمویم که فهمیده بود خبری که پیرمرد نمیتواند بر زبان آورد، چیست، گریه و زاری سر داد و فریاد زد: محمود مرد؟ پدربزرگ سرش را به نشانه آری گفتن تکان داد. گریه و زاری زن عمویم بیشتر شد، موهایش را میکشید و ناله میکرد. مادرم هم شروع به گریه کرد اما سعی میکرد زن عمویم را که ناباورانه و سوگوارانه فریاد میزد: «محمود مرده، محمود مرد.» آرام کند. مادرم گفت: ام حسن، محمود نمرده او شهید شده. فرزندان عمو و خواهر و برادرهایم همه گریه می کردند و من که سر جایم خشک شده بودم نمی دانستم چه اتفاقی رقم میخورد.
ادامه دارد...
#یحیی_سنوار
🆔 @istarnews_ir
🔰مدیر نمایندگی ستاد دیه:
🔸حدود ۲۵۰ محکوم جرائم غیرعمد در زندانهای استان کرمان وجود دارد
🔸 مدیر نمایندگی ستاد دیه استان کرمان گفت: در حال حاضر حدود ۲۵۰ مددجوی واجد شرایط جرائم غیرعمد در زندانهای استان تحمل حبس میکنند.
🆔 @istarnews_ir
🔰برنامۀ قطعی برق را از کجا ببینیم؟
🔸شرکت توانیر: باتوجه به شروع فصل سرما و افزایش مصرف گاز در بخش خانگی و محدودیت تامین سوخت گاز نیروگاهها و مطابق تصمیمات گرفتهشده مبنی بر ممنوعیت مازوتسوزی در برخی نیروگاهها، ضمن تاکید بر صرفهجویی جدی در مصرف گاز و برق، مشترکان میتوانند جهت اطلاع از برنامه زمانبندی اعمال محدودیت برق در بخش خانگی و تجاری به سایت شرکت توزیع نیروی برق استان مربوطه یا سامانۀ برق من مراجعه کنند.
🆔 @istarnews_ir