eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
346 دنبال‌کننده
300 عکس
9 ویدیو
6 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
حیف است او غریب باشد ✍ سعیدتوتونکار 🔸بارها در این باره اندیشیده‌ام. آیا در حوالی این زمین و این زمان کسی مانند او را می‌شناسید؟! یا کسانی مانند ما؟! بی‌تردید نه.... حیف نیست او در میان ما غریب بماند؟! ناشناس باشد؟! غبطه نمی‌خورید دیگری، آن سوی دنیا به صلابت و سلامتش افتخار کند و دشمن گرداگرد ما از شکوه و عزتش به خود بلرزد و قدم‌هایش سست شود و آنگاه ما، مردمان او، فریادش نزنیم و به سویش نشتابیم و سایه‌اش را نگستریم و خنکایش را عالمگیر نکنیم و لطفش را فاش نسازیم و قهرش را بر سر شیطان نکوبیم و هنرش را در تمام چشم‌های منتظر نقاشی نکنیم و بر گوش‌های تشنه نسراییم؟! واقعا حیف نیست با او معاصر باشیم اما... 🔸هر روز ما که فدای روزگارانش باد، نباید نشانی از او داشته باشد؟! یادی از او نزد ما نباشد؟! او که آشکارترین نشانه است از آن حاضر غایب. گمان من این است، نزد او وعده ما با صاحب زمان است. نزدیک‌ترین نقطه به آن خورشید پنهان در غبار زمین و بغض آسمان. سید علی خامنه‌ای در زمان ما یک شخص نیست. او نشانه است. نشانه‌ها صاحب خود را نشان می‌دهند. نشانی را غلط نرویم. دیگران بگذار از حقد و حسد و غرور و کبر یا جهل و غفلت و سستی و ضعف از او به نیکی یاد نکنند. مگر ما کم از اینها دیده‌ایم. 🔸بگذار دشمن شبهات را آوار کند روی سر ما. از آن سکویی خواهیم ساخت برای بالا رفتن. بگذار ما را تهدید کنند از آن فرصت خواهیم ساخت. بگذار ما را با خاطرات انبیاء و اولیاء و اوصیاء هم‌خاطره سازند چه باک که شباهت به محبوب زیباترین لذت دوستان است. حالا که دشمن همه توانش را روی یک نفر و یک نقطه و یک کشور و یک نظام و یک اندیشه متمرکز کرده، ما نیز تمام توانمان را برای شکستن بازوی دشمن در آن نقطه جمع می‌کنیم. 🔸این یک فرصت تاریخی است. یک باریکه و گذرگاه بی‌تکرار، یک خاطره ماندگار. بگذار نام ما را در کنار او بنویسند و خاک ما را با او بیامیزند. بیایید جاهلیت را عقب برانیم... بیایید مسلمان زندگی کنیم و مسلمان بمیریم. بیایید از ولیّ خدا آنجا که شیطان بر او شوریده دفاع کنیم. بگذار نام ما را از مجاهدان بنویسند. https://eitaa.com/daftaretamrin
۱۹۶۸ تمام می‌شود، ما می‌مانیم و حتی می‌خندیم ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸وقتی جنبش دانشجویی ۱۹۶۸، یعنی همان سالی که به قول کورلانسکی جهان را تکان داد، شروع شد، همه می‌دانستند، آن‌ سال هم تمام می‌شود. هیچ کس بگیروببندهای پلیس آمریکا و حملات گازانبری‌شان به دانشجویان را باور نمی‌کرد، حتی شاید خود دانشجویان آنقدر که باید و شاید، خودشان را جدی نگرفته بود. 🔸دست بر قضا، اعتراض به جنگ ویتنام، بهانه شروع اعتراضات دانشجویان دانشگاه کلمبیا در آن سال شد. آن سال‌ها این فقط اعتراض به جنگ نبود که دانشجویان را به خیابان کشانده بود، در اروپای شرقی تحت تأثیر جنبش بهار پراگ، اعتراض علیه اقتدارگرایی کمونیسم شوروی بهانه اشغال خیابان بود. در فرانسه هم دلایل دیگری که در رأس آن بازیگری جریان چپ بود، دانشجویان را از سالن تئاتر به اشغال خیابان و مراکز حکومتی کشاند. 🔸بروز بارقه‌های اتمام جنگ، کاهش دوز اقتدارگرایی شوروی، همدستی کارگران با سرمایه‌داران، کل آن فضای ملتهب را آرام کرد و آن سال پرتلاطم که با آتش‌بس یک روزه آمریکا در ویتنام شروع شد، به شروع خروج و شکست مفتضحانه آمریکایی‌ها و پیروزی نیکسون در انتخابات ریاست‌جمهوری تمام شد. 🔸از سال ۱۹۶۸، تا همین سال ۲۰۲۴ جریان چپ، تمام تلاشش را کرد تا جنبشی فراگیر را رهبری کند و نظام سرمایه داری را واژگون سازد. اما هر سال این خصلت ستیزه‌جویی، مبارزه‌طلبی و مقاومت، مبتذل‌تر شد. دیگر کسی باور نمی‌کرد، چپ بودن یعنی چریک بودن. همه نمایش چپ در نقد نظام سرمایه‌داری خلاصه می‌شد. آرمان عدالت، قربانی همدستی پنهان چپ‌ها با راست‌های نظام سرمایه‌داری شد. 🔸هیچ کس باور نمی‌کرد و انتظارش را نمی‌کشید که در چهار گوشه جهان سرمایه‌داری، دوباره جنبشی سربرآورد که هم دانشجویان میان‌دارش باشند و هم چپ‌ها در آن نقشی نداشته باشند. هر چند دیگر چپ، چپ نبود، بلکه سرمایه‌داری چپش کرده بود. این بار هم دانشجویان در اعتراض به جنگ برخاسته بودند، اما آگاهی مبارزاتی‌شان را چپ‌ها نمی‌دادند. آنها نسخه‌ای از مبارزه عینی را در کتاب غزه دیده بودند، نه لایه کتاب‌ها و مانیفست‌های بی‌خاصیت مارکسیست‌ها. 🔸دیدند مقاومتی مقاومت است که شدیدترین سفاکی‌های ستمگران را متحمل شود، اما نبازد. مقاومتی که ظالم را ذله کند، مقاومتی که نمی‌شکند، نمی‌بُرد و شرط می‌گذارد. مقاومتی که مصادره نمی‌شود، همدست ظالم نمی‌شود و در ذاتش پیروز است. مقاومتی که ناممکن را ممکن می‌کند، ۵۶ سال تجربه خشونت و سرکوب پلیس آمریکا که چیزی نیست. 🔸حالا دانشجویان آمریکا و اروپا بیرون آمده‌اند نه به چند بهانه مختلف مثل آوریل و می ۱۹۶۸ که با یک هدف مشترک در آوریل و می ۲۰۲۴. فهمیدند ظلم بی‌پایان نیست، بلکه این مقاومت است که پایدار است. دولت‌های غربی می‌دانند ۲۰۲۴ سالی برای تمام شدن نیست، خیالشان راحت نیست. 🔸با چیزی مواجهند که نمی‌توانند درکش کنند، راه کنترلش را بلد نیستند. جنس این مقاومت را نمی‌شناسند. خارج از نظام سرمایه‌داری است، بیگانه است، سازش‌ناپذیر است، شاید سرکوب شود اما روحش زنده می‌ماند و سال به سال قوی‌تر می‌شود. نیاز ندارد ۵۶ سال صبر کند. ۲۰۲۴ وقتی تمام می‌شود که مقاومت بخواهد، نه آنهایی که عادت به ماندن و خندیدن دارند. مقاومت می‌ماند و می‌خندد چون خیالش راحت است و خشونت و عصبانیت حاکمان را به امید تبدیل می‌کند... @jafaraliyan
آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸بین «آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد» با «آموزش و پرورش آنگونه که ما می‌خواهیم»، تفاوت کُشنده‌ای وجود دارد. آنچه موجب می‌شود این تفاوت کشنده و سخت، پنهان شود یا پشت اغراض به ظاهر ملی و ژست‌های علمی پنهان بماند، آن است که جریان حامی نگاه دوم، خود را شریک مسأله مردم جا می‌زند. 🔸اما مساله مردم در خصوص آموزش و پرورش چیست؟ آن است که انتظارشان از «آموزش و پرورش آنگونه که هست» بالاتر است. رهبر معظم انقلاب نیز همصدا و همنظر با مردم و به نحو پیشرویی، سطح این انتظار را بالا برده است. ایشان در تمام این سال‌ها خواهان «آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد»، بوده است. 🔸سند ملی تحول آموزش و پرورش نیز در پاسخ به چنین مطالبه‌ای از سوی مردم و رهبری، نگارش شد و به مسئولین امر برای تهیه نقشه راه، سپرده شد. در مقابل این فضا، اما نگاه دوم و مدعی دیگری نیز وجود داشت و دارد که از سال‌های گذشته تا کنون با رنگ و لعاب‌های متفاوتی اعلام وجود کرده است. 🔸در دوره حسن روحانی، با سر دست گرفتن سند تحقیرآمیز 2030، می‌خواست بدلی برای مطالبه این تحول باشد. ابتدا به روشنی حرف از اجرای این سند می‌زدند، اما پس از مواجه شدن با ممانعت مردم و هوشیاری رهبر انقلاب، دست به اجرای مخفی آن زدند که راه اجرای آن موضوع هم، در دولت سیزدهم سد شد. 🔸در عین حال جریانی که بدنبال آموزش و پرورش باب میل خود بود، دست از فعالیت نَشُست. دوره همه‌گیری کرونا، فرصت بسیار خوبی پیدا کرد که حیثیت آموزش حضوری در محیط مدرسه را زیر سوال برد. حتی پس از آن همراه با موج اغتشاشات 1401، به روایت‌سازی و التهاب‌آفرینی حول مدارس دخترانه و ماجراهای مسمومیت‌های سریالی دامن زد. 🔸اما داستان به اینجا ختم نشد، پس از کنترل اوضاع و آرام شدن محیط مدارس، تیم های فکری این نگاه دوم مجددا دست به کار شدند و حول محمد خاتمی اقدام به نگارش سند جدیدی با هدف بی‌اعتماد‌سازی مردم به سیستم آموزش رسمی و زیرسوال بردن مشروعیت آن کردند. آنچه در این سند مشهود است، تحریک خانواده‌ها به انواع تکنیک‌های رنجاندن محیط مدرسه، معلمان و دیگر دانش‌آموزان از طریق فرزندانشان بود. 🔸القصه آنکه جریان نگاه دوم، با فهم انتظار مردم از بالارفتن سطح آموزش و پرورش، تلاش خود را برای دادن پاسخ غلط، و انحراف در تأمین چنین مطالبه‌ای، سامان دادند. یکی از مهم‌ترین انحرافات، حمله به کارویژه مهم و خطیر «پرورش» بود. اینکه معلم باید عنصری خنثی و سرد و بی‌نسبت با فرهنگ دینی جامعه باشد. اینکه پرورش جزء وظایف سیستم و نظام آموزشی نیست. 🔸دو پیامد دم‌دستیِ چنین القائاتی، معتبر‌شدن خصلتِ «معلم‌کارمندی» و ظهور پدیده «معلم‌بلاگر» بود. اما رهبر انقلاب با درک چنین حساسیتی، مفهوم «معلم مسئول» را در پاسخ درست به آن مطالبه به حق عمومی ارائه کردند. معلمی که همزمان مسئولیت دانش، تفکر و اخلاق دانش آموزان را بر عهده بگیرد و مثل فرزندان خود دلسوز آنان باشد. 🔸12 اردیبهشت ماه امسال نیز، جمعی از معلمان به دیدار با رهبر انقلاب رفتند. امسال نیز رهبر انقلاب فِقرات جدیدی را برای تأمین آن انتظار بالا، بیان کرد و خطوط آسیب و انحراف احتمالی از مسیر تحقق آن انتظار را مورد توجه قرار داد... @jafaraliyan