eitaa logo
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
86 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
105 فایل
#جهاد_کبیر یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه‌ی با تو قرار گرفته اطاعت نکن! اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ #تبعیّت_نکن! تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف ....(بیانات ولی امرمسلمین۳خرداد ۹۵)
مشاهده در ایتا
دانلود
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
روند را باید دید ! ✳️این اربعین پر بود از اقدامات فردی و سیستمی برای فلسطین منظورم از سیستمی، مثلا موکب ندا الاقصی است یا تصویر شهدای طریق الاقصی بر روی عمود ها و شخصی از نصب پرچم بر روی کوله ها تا نذر برای شهید هنیه در مسیر 🔻و انصاف است که این حداقل های شخصی نشان از یک اجتماعی شدن مسئله فلسطین در یکی از اجتماعی ترین رویدادهای جامعه مذهبی ایرانی یعنی اربعین بود صفحات شخصی من ایتا و تلگرام و بله و اینستا پره از نمونه هایش و یا رفقایی که با این بهانه یاد یک جامانده کرده اند ❌اما باز دیدم گاهی دوستان از عدم کثرت، یا به تعبیری عدم کثرت به میزان توقعشان با نسبت اتفاق طوفان الاقصی و ظلمی که به غزه رفت، گلایه داشتند با مثال هایی از فلان موکب ها یا فلان شهرهای عراق و... ✅اما باید روند را دید؛ تا همین چهارسال پیش توصیه اکید همه دوستان بین الملل عدم استفاده از هیچ نماد فلسطینی و پرچم فلسطینی یا مقاومت فلسطینی از سوی ایرانی ها در عراق بود. اما حال شعار از سوی خود عراقی ها "کربلا طریق الاقصی" است برای طیف زیادی از اربعینی ها نه تنها اربعین و فلسطین یک فرصت، که یک الزام به هم پیوسته تبدیل شد و این دستاورد بسیار جدی و مهمی است ✳️باید روند را دید و ادامه داد انشالله که تداوم یابد حقیر رو هم فراموش نکنید @Thirdintifada
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
. 🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب(۱) #انقلاب‌زدایی از سیاست‌ورزیِ رسمی ۱. یکم شهریور، س
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب (۲) بازطراحیِ مشروطۀ سکولار در متن انقلاب 🖊مهدی جمشیدی ۳. لاجوردی در وصیّت‌نامۀ خویش می‌نویسد: «به همان اندازه، بلکه صدچندان که به امام قاطع و سازش‌ناپذيرم عشق می‌ورزم، نسبت به سازش‌کاران و مدافعانِ عملیِ ضدانقلاب - اگر در لفظ و اعتقاد هم مخالف باشند - نفرت دارم. بيم آن دارم حوادث مشروطه، مجدداً تکرار شود.» شاید برجسته‌ترین خصوصیّت انسان انقلابی این باشد که «قاطع» و «سازش‌ناپذیر» است؛ یعنی در برابر اقتضاها و تحمیل‌های زمانه، تسلیم نمی‌شود و برای «ماندن»، از «هویّتِ» خویش نمی‌کاهد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، برای ما مهم است که «چرا بمانیم و چگونه بمانیم»؛ در این سخن، اصالت با ماندن نیست و نباید به هر قیمتی، ماندن را برگزید و نباید ارزش‌ها را به حاشیه سوق داد. نظام منهای انقلاب، یعنی صورت منهای سیرت، یعنی ساخت حقوقی منهای ساخت حقیقی، یعنی سکولاریسم پنهان، یعنی پوچ و پوک و تهی شدن. نظام جمهوری اسلامی بدون منطق و مبنای انقلابی، یعنی انقلاب، یک لحظۀ تاریخی بوده و سپری شده و اکنون باید محافظه‌کارانه، در پی حفظ قدرت بود و بس. آنان که منفعل و واداده‌اند - و به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، حاکمانی که همچون «شاه‌سلطان‌حسین» هستند – انقلاب را یک‌شبه می‌فروشند و جام زهر تعارف می‌کنند تا کمی بیشتر در قدرت بمانند. در تجربه‌های متعدّد دهۀ شصت، مشاهده کردیم که بسیاری از کارگزاران نظام، عقب‌نشینی و انفعال را توصیه کردند و این امام خمینی بود که مصمّم و جزمی ایستاد و استقامت ورزید. آنان که با «استقامت» بیگانه‌اند، به‌زودی پا پس می‌کِشند و به رنگ غیرانقلابیِ زمانه درمی‌آیند و اسیر فشارها و فضاها می‌شوند. چنین است که باید از تکرار تجربۀ مشروطه در انقلاب هراسید؛ روزی که انقلاب به دست «روشنفکران» بیفتد، مشروطۀ سکولار به راه خواهد افتاد. و مگر چنین نشد و در دهۀ هفتاد، روشنفکرانِ سکولار در مسندِ قدرت ننشستند و از انقلاب به اصلاح و از سرمایۀ انقلابی به سرمایۀ اجتماعی و از اسلام به دموکراسی عبور نکردند؟! تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای از تحوّلات دهۀ هفتاد به عنوان «واگرایی‌های دهۀ هفتاد»، پرده‌ای از وقایع مشروطه را نشان می‌دهد که به شکلی دیگر در اکنونِ ما تکرار شد. خطر مشروطۀ سکولار، همچنان در میان است و جریان روشنفکریِ سکولار، جانِ تازه گرفته و در لایه‌های مختلف قدرت، حضور و حیات دارد و گاه با فتنه‌انگیزی خیابانی و گاه با فریب‌کاری انتخاباتی و گاه با روایت‌پردازی رسانه‌ای، نفس‌های انقلاب را به شماره می‌افکند. ۴. لاجوردی ادامه می‌دهد: «چون عاشق نظام بوده‌ام، از آن ترس داشتم که افشای چهرۀ سازش‌کاران، لطمه‌ای ناچيز به نظام وارد آورد.» مسأله این است که اصحاب استحاله و نفاق و سازش، در قدرت رسمی به سر می‌برند و خود را به نظام، گره زده‌اند. دراین‌حال، هزینه‌های روشنگری، متوجّه نظام نیز خواهد شد و بر این اساس لاجوردی از سخن صریح و بی‌پرده می‌گریزد و استخوان در گلو و خار در چشم، با کنایه و اشاره می‌نویسد و می‌گوید. این شرایط، اکنون حادتر و شدیدتر شده است؛ چراکه بسیاری از نیروهای سیاسیِ سکولار، سالیان سال در قدرت بوده‌اند و حیثیّت و اعتبار نظام را به خود پیوند داده‌اند و به این دلیل، واکنش صریح را دشوار کرده‌اند. نظام، هزینۀ اینان را می‌دهد و در، همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که لاجوردی احساس کرده بود. بنا بود که لیبرال‌ها به درون قدرت راه نیابند و عرصۀ رسمی، ملاک‌ها و معیارهای جدّی داشته باشد، اما ساده‌نگری‌های و تساهل‌ها، وضع را دچار قفل‌شدگی و انسداد کرده است. البته همیشه، مصلحت در نگفتن یا صریح نگفتن نیست و اگر جبهه و جریانِ منسجم و هم‌افزایی در میان باشد، می‌توان با کمترین هزینه، روشنگری کرد، اما افسوس که چنین نیست. ۵. لاجوردی با دوراندیشی می‌نویسد: «مبادا سختی‌های حرکت و فشارهای بين‌المللی موجب شود تعادلی را که شعار نه شرقی و نه غربی، تا حدودی ايجاد کرده، به هم بزنند.» از جمله واگرایی‌هایی دهۀ هفتاد، یکی همین بود که به عنوان تنش‌زدایی و گفتگوی تمدّن‌ها و آشتی با جهان، سیاست انقلابی از دستورکار خارج شد و از سیاست خارجی، انقلاب‌زدایی صورت گرفت. معیشت مردم در این برهه، به سیاست خارجی گره زده شد و این‌طور القا شد که دشواری معیشت، ناشی از آرمان‌گراییِ انقلابی است و اگر به خصومت و معارضه با جهان ادامه بدهیم، چالش‌ها ادامه خواهند داشت. هر دولتی که از راه رسید، به صد زبان و بیان این تحلیل غلط را به افکار عمومی خوراند و در ذهن‌ها جاگیر کرد. ازاین‌رو، جامعۀ کنونی، تحریم‌اندیش است و گمان می‌کند انقلاب، بی‌منطق و لجباز و ماجراجو است. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از دادشهر | حمزه شکریان
♨️ وفاق ملی یعنی چه؟ «تمام مخالفان را نابود کنید تا ما با دوستان به وفاق برسیم!» @dadshahr_iranian
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
♨️ وفاق ملی یعنی چه؟ «تمام مخالفان را نابود کنید تا ما با دوستان به وفاق برسیم!» #قهقرا @dadshahr
✴️ یک تقارن جالب ☺️ همزمان که در این روزها، قطعی شد گروه علمی مهندسی کامپیوتر دانشکده، من را از لیست مدرسان گروه کامپیوتر در سال جدید تحصیلی حذف کرده، آن هم بدون آنکه حتی یک تماس بگیرند و اطلاع بدهند! از آن سو افرادی که در فتنه‌ی ۱۴۰۱، سردمدار تحریک دانشجوها بوده‌اند و اقدام علیه امنیت ملی انجام داده‌اند، به دانشگاه بازگشته‌اند که علی شریفی زارچی یکی از آنها است. ❇️ جهت اطلاع مخاطبان: طی پنج سالی که بدون وقفه، مدرس دروس متعدد در دانشکده‌ی مهندسی دانشگاه تهران (دانشکدگان فارابی) بوده‌ام، حتی یک بار هم از حیث علمی، انضباطی، ارزشیابی دانشجویی و ... تذکر شفاهی و کتبی نداشته‌ام و واقعا مایلم بدانم با چه بهانه‌ای این حذف صورت گرفته است؟ 💢 چون قطعاً نمی‌توانند به زاویه‌ نگاه سیاسی اشاره کنند و حتماً باید دلیلی در چارچوب آیین‌نامه‌ی آموزشی ارائه کنند. همزمان در این سال‌ها: 🔸 ده‌ها نشست علمی برای اساتید گرامی و دانشجویان سراسر کشور؛ 🔹 به مدت یک سال نماینده‌ی دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران در کمیته موقت تدوین کنوانسیون مقابله با جرایم سایبری سازمان ملل؛ 🔸 دو سال پیاپی، مسئول ارتباطات سازمانی کنفرانس‌های ملی فضای سایبر دانشگاه تهران؛ 🔹 و ... بوده‌ام 🔴 یادتان باشد جماعتی که همواره گفته‌اند «دانشگاه را سیاسی نکنید»، خودشان سیاست‌زده‌ترین و رانتی‌ترین فضای دانشگاهی را در تاریخ جمهوری اسلامی رقم زده‌اند! ‼️ ✍️ تمدن‌نگار | شکوهیان‌راد @SHRChannel
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
آن روز که با تغییر آن دولت حکم هیات علمی من و امثال من را از فلان دانشگاه، بی سروصدا ملغی کردند، ما ززآ نبودیم. علیه امنیت ملی لجن پراکنی نمی کردیم. مشکل حراستی و اعتقادی نداشتیم. بی سروصدا حذف شدیم. چون نگاه سیاسی ما انقلابی بود و اقتصاد اسلامی را دنبال می کردیم.ما یک شریفی زارچی نبودیم... ☘️کانال تحلیل‌های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
🔻نَقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی 🖊مهدی جمشیدی ۱. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس‌جمهور و هیئت دولت تصریح کردند که دربارۀ «بیشترِ» وزرای پیشنهادیِ‌ رئیس‌جمهور و در مقام مشورت به ایشان گفتم: «نمی‌شناسم و نظری ندارم». در این گفته، دو نکته وجود دارد: نخست این‌که ایشان، «همۀ وزرای پیشنهادی» و یا حتی اکثریّت آنها را نمی‌شناختند و تأیید نکردند و این برخلاف روایتی است که مدعی بود «همۀ وزرا» به تأیید ایشان رسیده است و بدین‌جهت باید به همۀ آنها رأی داد؛ دیگر این‌که با وجود آن‌که ایشان دربارۀ بیشترِ وزرای پیشنهادی، شناخت و نظری نداشتند، اما این افراد به «مجلس» معرفی شدند و این یعنی لازمۀ معرفی وزرا به مجلس، «تأیید رهبر» نیست و مجلس باید به‌طور «مستقل» و «مسئولانه» تصمیم بگیرد و تصوّر نکند که معنی مشورت رئیس‌جمهور با رهبر انقلاب این است که اگر مجلس به برخی از وزرا، رأی اعتماد ندهد، این است که در برابر موضع رهبر انقلاب ایستاده است. خطای اخیر رئیس‌جمهور در «روایت‌‌پردازیِ ناراست» از مشورت با رهبر انقلاب، و همچنین «ساده‌نگری» و «ناپخته‌گی» و «نسجیده‌کاریِ» ‌اکثریّت مجلس در اطمینانِ مطلقِ‌ به نقل رئیس‌جمهور - که هم برخلاف سیره و منطقِ رهبر انقلاب بود و هم ناسازگار با عقلانیّت انقلابی – تبدیل به یک تجربۀ تأسّف‌برانگیز در دولت و مجلس شد. ۲. سخن رهبر انقلاب نشان داد که موضعِ‌ جوانِ‌ نوپایی همچون امیرحسین ثابتی، درست بود و عقلای سیاسی‌کارِ ‌اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، ره به خطا بردند و نامعقول و کودکانه عمل کردند؛ درحالی‌که در طول یک هفته، وی را به شهرت‌طلبی و تندروی و خودنمایی متهم کردند و در جهت ترور شخصیّت او کوشیدند. او درست عمل کرد، اما مخالفان پُرمدعایش، نشان دادند که از «فهم سیاسی»، بهرۀ ناچیز دارند؛ هرچند سال‌هاست که در عرصۀ سیاسی و مجلس، حضور دارند. بسیار در همه‌جا بوده‌اند اما اندک آموخته‌اند؛ مدعی‌اند، اما تهی‌دست هستند؛ از عقلانیّت انقلابی - که به هر بهانه بر زبان خویش، لفظ آن را جاری می‌کنند - جز همین لفظِ‌ القاشده و رسانه‌ای، درک و تحلیلی ندارند؛ و در اثر یک نطقِ‌ بی‌منطقِ‌ کوتاه، هیجان‌زده و اغوا می‌شوند و استدلال‌ها و شواهد را به‌راحتی کنار می‌گذارند. وقتی مجلس در چنین موقعیّت ساده و پیش‌پاافتاده‌ای، این‌چنین «عاجز» و «عوام‌زده» و «زودباور» است، در موقعیّت‌های دشوار و پیچیدۀ سیاسی، هرگز نمی‌توان به آن تکیه کرد. باید به حال انقلاب گریست که امر سیاسی در آن این‌قدر تنزل یافته که اکثریّت نمایندگان مجلسش، از عوامِ کوچه‎‌وبازار، «سطحی‌تر» و «احساسی‌تر» نظر می‌دهند. اگر معرکه‌ای رخ بدهد که حیات و تقدیر انقلاب به آن وابسته باشد، هرگز نمی‌توان به چنین مجلسی دل‌خوش داشت؛ زیرا به‌آسانی می‌توان آن را به بازی گرفت و با یک نقل‌قولِ بی‌اساس، رأی آن را جابجا کرد. این وضع به آن معنی است که حتی در میان نیروهای سیاسی نیز، عقلانیّت رو به ضعف و کاستی نهاده و کج‌روایت‌ها می‌توانند اینان را نیز در بازیِ ساخته‌گیِ خویش، هضم کنند. ۳. به عنوان یک برداشت راهبردی و پهن‌دامنه باید گفت امر سیاسی در جامعۀ کنونی، سخیف و سطحی و فرومایه شده و عقول در برابر احساسات، زانو زده‌اند و تفکّر مستقل و خلاف‌آمد، به انحطاط کشیده شده است. همه‌چیز به «روایت» وابسته شده و هرکه بتواند جریان رسانه‌ای بیافریند و موج روایتی ایجاد کند، برنده خواهد بود. دیگر «استدلال»، مؤثّر نیست، بلکه بی‌منطقی و قشری‌گری و تعصّب و لجاجت و هیجان‌زدگی، رایج گردیده است. تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، استدلال است. به‌آسانی می‌توان دروغ گفت و انتخاب شد. کسی دربارۀ «صدق» و «کذب»، پرسش نخواهد کرد و «دلیل» نخواهد طلبید. «تفکّر»، دچار بن‌بست شده و این در سیاست، بیش از همه‌جا خود را نشان می‌دهد. امر سیاسی، به شارلاتانیسمِ گره‌خورده به قدرت، فروکاهیده شده و نظریۀ مردم‌سالاریِ‌ دینی، استحاله شده است. هرکه به معیارهای اصیل انقلاب، متعهدتر و وفادارتر است، تندرو و افراطی و متحجّر خوانده می‌شود و بوقلمون‌صفت‌های دَم‌دَمی‌مزاج و آفتاب‌پرست‌های رنگ‌پذیر، به مظهر عقلانیّت انقلابی یا اصلاح‌طلبیِ ‌مردم‌گرا تبدیل شده‌اند. الفاظ با معانیِ حقیقی‌شان بیگانه شده‌اند تا سیاستِ ‌معطوف به سعادت، به سیاستِ‌ معطوف به قدرت تبدیل شود. امر سیاسی در اینجا، مبتنی بر مردم‌سالاری است، اما برآمده از منطق و عقلانیّت نیست، همچنان‌که نسبتی با انقلابی‌گریِ‌ مؤمنانه ندارد. هنگامی‌که سازوکارهای تعلیم و تربیت دینی، علیل شوند و نفسانیّت در سیاست، جولان بدهد، شاید بتوان از مردم‌سالاری سخن گفت، اما نمی‌توان از مردم‌سالاریِ ‌دینی سخن گفت. و این مرض تا جایی پیش می‌رود که حتی مجلسی که باید عصارۀ ملّت باشد، به تجلّی‌گاهِ فروبستگیِ‌ عقلانیّت و استقلال نظر تبدیل می‌گردد. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
آن روز که با تغییر آن دولت حکم هیات علمی من و امثال من را از فلان دانشگاه، بی سروصدا ملغی کردند، ما
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بستن سنگ‌ها و رها کردن سگ‌ها ! یادی کنیم از این اتفاقات گذشته،که دوباره با تغییر دولت ، شاهد تحولات اسااااسی در کشور هستیم وخواهیم بود ‌، 😏 پ.ن : برشی از سریال وضعیت زرد ،که براساس ماجراهای واقعی ساخته شده ،من جمله ماجرای خسارت محضی به نام !