درسی مهم از زندگی
دست نوشته های #علیرضا_بلورچی
رتبه پنجم کنکور در رشته برق
و دانشجوی سابق مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف
#یادداشت ۴۹ و ۵۰
#بسمه_تعالی
دیگراز جنجالهای درونی خسته شده ام، روحیه ام خراب شده، سجایای اخلاقی ام بد شده است، کلام زشت از دهانم خارج میشود، تندخو شده ام، یاد دنیا زیاد میکنم، خودنمایی زیاد دارم، و به اعمالم مغرورم، به آن چه ندارم دل بسته ام و خود را دست خالی میبینم
#جدأ دنیا جای عجیبی است، همه چیز با هم مخلوط شده است.
بدانید آدمی بهترین راه نجات را فقط با تقوا پیدا میکند.
اگر با تقوا باشیم، همه چیز حل است و عالم با اینهمه عظمت و پیچیدگی در نظرمان کوچک میآید، دیگر حسد نداریم، حب دنیا نخواهیم داشت و گناه نمی کنیم و فکر گناه هم به سرمان نمی آید. آن چه از این همه عمرم فهمیده ام این است که باید همه چیز را با ناله به درگاه خداوند در دل نیمه های شب حل کرد
تنها راه، زاری به در خانه خداست و بس.
ان شاءالله
#الاحقر_بلورچی ۶۵/۱۱/۱۰
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣5⃣
#جهاد هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو مینگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن میگفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد.
#جهاد همچنین از اشخاصی همچون #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت.
او درباره #سید_القائد #امام_خامنه_ای هم حرف می زد.
از سوی دیگر، #حاج_عماد یکی از بینظرترین فرماندهان #مقاومت محسوب می شود که مسئولیت صدور #انقلاب_اسلامی #ایران را برعهده گرفت.
#حاج_عماد همواره می گفت که من یک #پاسدار هستم اما نه فقط در #لبنان و #حزب_الله.
من #پاسدار_انقلاب هستم؛ #انقلابی که #امام_خمینی (ره) آن را به ثمر نشاند و اکنون من وظیفه دارم آن را به سراسر کشورهای دیگر صادر کنم.
وی تصریح می کرد که چارچوب فعالیت من تنها به #لبنان محدود نمی شود. به همین دلیل است که ما شاهد بودیم وی به عراق، فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی می رفت.
#شهیدجهادعمادمغیه
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
پدر شهیدغواص
پدر شهید یکی از ۱۷۵ غواص جنگ تحمیلی می گفت:
بهش گفتم : " پسرم ؛
تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛
بزار اونایی برن که نرفته اند .. "
چیزی نگفت و یه گوشه ساکت نشست ...
صبح که خواستم #نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد ، بهم گفت : " پدر جان !
شما به اندازه کافی نماز خوندی بذارین کمی هم بی نماز ها نماز بخونن
خیلی زیبا منو قانع کرد و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم
شادی روح همه شهدا صلوات
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
کریستف کلمب کاشف آمریکا نبود، یک قاتل، قصاب و نژادپرست بود که وقتی پایش را در آمریکا گذاشت شروع به کشتن بومیهای منطقه کرد...
مردم آمریکا مجسمهی کریستف کلمب را گردن زدند، به فاضلاب انداختند و آتش زدند تا نشان دهند کریستف کلمب کاشف نبود، قاتل بود!
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعجاز فتوا
✍️ امروز سالگرد صدور فتوای جهاد کفایی برای مقابله با داعش است. نگاهی به تحولات عراق بعد از حمله غافلگیرکننده این گروه تروریستی نشان میدهد که چگونه فتوای بهموقع مرجعیت در اعلام جهاد، همراه با جانفشانی رزمندگان مقاومت، تهدید را به فرصت بدل ساخت و کشور را از یک فتنه بزرگ نجات داد.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #نماهنگ
بهشت از دست آدم رفت
همون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون که
یجا از حق مردم خورد
🎙 #محمد_اصفهانی
☑️ #پیشنهاد_دانلود
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
Mohammad Esfahani - Ye Tike Zamin.mp3
6.78M
🎶 #اهنگ
بهشت از دست آدم رفت
همون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون که
یجا از حق مردم خورد
🎙 #محمد_اصفهانی
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
بسم الله قاصم الجبارین
نام رمان: #شاخه_زیتون 🌿
نویسنده: فاطمه شکیبا(فرات)
ژانر: اجتماعی، سیاسی
خلاصه: اریحا، نام شهری باستانی ست که یکی از اولین سکونتگاه های بشری بوده و اکنون در فلسطین است؛ و در زبان عبری به معنای مکان یا گل خوشبوست. اما داستان من نه درباره شهری در فلسطین است و نه درباره گل های خوشبو!
اریحا یک دختر ایرانی ست؛ متولد دهه هفتاد، با ظاهری معمولی و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مطالعات زنان. شما داستان را از جایی آغاز می کنید که اریحا برای سفری شش ماهه به آلمان آماده می شود؛ اما درواقع، داستان سه هزار سال پیش از تولد اریحا آغاز شده و احتمالا تا بعد از مرگ او هم ادامه خواهد داشت. داستان اریحا، یک داستانِ دخترانۀ امنیتی ست.
داستان اریحا، ستاره، وفاء، آرسینه، فلورا، مرضیه، راشل، لیلا و زینب، داستان همه دختران ایران که نه، داستان همه دختران جهان است. داستان جنگیدن برای بهتر شدن؛ برای قدرت گرفتن. داستان جنگیدن زن ها علیه زن ها... و داستان نبرد تمام عیاری که صحنه گردان و سربازانش زن ها و دخترانند.
توصیه می کنم دخترها بخوانند...
#رمان
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🔸 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸
لطفا قبل از آغاز، بخوانید!
شاید اولین دلیلم برای نوشتن این رمان، خودم بودم و سوال های پرشمار ذهنم. البته ایده اصلی این داستان را زندگی یکی از دوستانم به من داد و پی رنگش را هم نوشتم؛ اما فرصت نشده بود مفصل بنویسمش تا کرونا به دادم رسید و دوران قرنطینه، توفیق اجباری شد برای نوشتن!
برای نوشتن داستان، یک مثلث مطالعاتی در ذهنم تشکیل دادم، که کلمه «زن» در راس آن مثلث قرار داشت. بیشتر از نوشتن، زمان را صرف تحقیق کردم. گاه برای نوشتن فقط دو خط، یک نیم روز کامل انبوهی از مقالات و آرشیوها را مرور می کردم و حتی یکی دو کتاب میخواندم. حتی برای انتخاب اسم شخصیت ها، زمان زیادی را صرف کردم تا اسم روی شخصیت ها بنشیند.
نوشتن این رمان، برای من یکی از شیرین ترین تجربیاتم بود. بسیار شیرین تر از نوشتن دلارام من یا عقیق فیروزه ای یا نقاب ابلیس. چیزهای زیادی یاد گرفتم و با انسان های خارق العاده ای آشنا شدم.
نظریات بزرگان دینی و غیردینی در رابطه با زن، جایگاه زن در ادیان الهی، جایگاه زن در تمدن شرق و غرب، تاریخچه فمینیسم و جنبش های فمینیستی، نقش زنان در تحولات تاریخی(انقلاب ها، جنبش ها، جنگ ها و...)، زندگی زنان بزرگ و تاثیرگذار و بانوان شهید، و مهمتر از همه، مطالعه زندگی مهم ترین زنان تاریخ یعنی حضرت زهرا علیها السلام، حضرت مریم علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام، بخشی از منابعی بود که برای نوشتن رمان «شاخه زیتون» مورد مطالعه قرار گرفت. و با کمال تاسف باید گفت، با اینکه زنان حدود نیمی از جمعیت زمینند و قطعا در بسیاری از مقاطع تاریخی نقش آفرینی کرده اند، هنگامی که سخن از نقش زن به میان می آید، زمزمه وار و خلاصه از آن سخن گفته می شود و کسی علاقه ای به سخن گفتن در این رابطه ندارد. به طوری که برای مثال، هیچکس درباره زنان جانباز و شهید صدر اسلام یا زنان مبارز در انقلاب اسلامی ایران چیزی نمی داند. درحالی که به قول بازیگر نقش ابن زیاد در سریال مختارنامه: در جنگ شهری، نیمی از جمعیت زنان اند. برد با گروهی ست که بتواند زنان را به میدان بکشد.
شکی نیست که به زنان ظلم شده است؛ از ابتدای تاریخ تا عصر تکنولوژی؛ و در تمام جوامع، از غرب تا شرق. اما بیایید با خودمان روراست باشیم؛ علت اصلی ظلم به زن، خود زنها هستند نه مردها. برای پایان دادن به این ظلم تاریخی، دختران و زنان باید از خودشان شروع کنند. تا وقتی زنان جایگاه، توانمندی ها، استعدادها، وظایف و حقوق خود را نشناسند، مورد ظلم قرار خواهند گرفت و شاید بتوان گفت مستحق ستم هستند!
اتفاقا بخشی از تحقیقاتم همزمان شده بود با حادثه دلخراش قتل رومینا؛ و واقعا متاسف شدم برای رومینا، خودم و بسیاری از زنان و دخترانی که با نشناختن خودشان، تیغ داس را روی گردن رومینا و رومیناها قرار دادند. مقصر قتل رومینا و امثال او، خود زن ها هستند.
هیچ ادعایی مبنی بر واقعی بودن داستان ندارم اما چارچوب اصلی داستان را از چند حادثه واقعی الهام گرفته ام. همچنین برخی از قسمت ها را، از خاطرات دختران و بانوان شهید وام گرفته ام. شهدایی چون: شهید زهره بنیانیان، شهید پروانه شماعی زاده، شهید زینب کمایی، شهید معصومه خسروی زاده، شهید بتول عسگری، شهید راضیه کشاورز، شهید نجمه قاسمپور، شهید زهرا دقیقی و بسیاری از شهدای زن که مجال نام بردن آنان نیست.
در پایان، امیدوارم داستان من، به دختران و زنان سرزمینم کمک کند خودشان را بهتر بشناسند، و بفهمند "سعادت یا شقاوت انسان ها وابسته به وجود زن است و زن مبداء همه خیرات است..."(امام خمینی ره)
💞این ناچیز، تقدیم به تمام بانوان شهید و مادرشان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام...💞
✍ فاطمه شکیبا، بهار 1399
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
🔸 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸 لطفا قبل از آغاز، بخوانید! شاید اولین دلیلم برای نوشتن این رمان، خودم
🔸 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸
📗 رمان #شاخه_زیتون 🌿
یک #دخترانه_امنیتی
🖊نویسنده: #فاطمه_شکیبا
قسمت اول
اول شخص مفرد
1394 اصفهان
نمیدانم چقدر راه رفته ام. حتما انقدر که ابرها روی خورشید را بپوشانند و هوا بوی باران بگیرد. اصلا یادم نیست کجا هستم. هوای بهاری هنوز کمی سوز دارد. دست هایم را دور خودم می پیچم و نفس عمیق می کشم. کاش همه سال اردیبهشت بود؛ با باران تند و کوتاه بهاری و سبزی تازه درخت ها.
همیشه وقتی می خواهم درباره مسئله مهمی فکر کنم، راهم را می گیرم از کنار زاینده رود وانقدر راه می روم که به نتیجه برسم. الان اما، هنوز به نتیجه نرسیده ام. دیروز همان خانمی که هنوز اسمش را هم نمیدانم گفت با دوستانش صحبت کرده و رفتنم اشکالی ندارد. مثل همیشه در گلستان شهدا قرار داشتیم. آمد، مثل همیشه جدی و مهربان نشست و به حرف هایم گوش داد. به نگرانی هایم و دغدغه هایم. بعد هم گفت موضوع را هماهنگ کرده و مشکلی نیست. خودم دیگر فهمیده بودم نباید چیز اضافه ای بپرسم. آخر هم مثل همیشه، پیشانی ام را بوسید و رفت.
اسم واقعی اش را نگفته است اما خودم اسمش را گذاشته ام لیلا. نمیدانم چرا اما حس می کنم این اسم هم به چهره و هم به اخلاقش می آید. نه خیلی مهربان است، نه خیلی جدی. با وجود کم حرف بودنش، دوست داشتنی ست و با اولین مکالمه ام با او احساس صمیمیت کردم و راحت توانستم برایش حرف بزنم.
وزش باد تند شده است. حتما میخواهد باران ببارد. چادرم را محکم تر می گیرم و سخت تر راه می روم؛ مخالف جهت باد. بروم؟ نروم؟ نمیدانم... چه بوی بارانی می آید... هنگام باریدن باران، زمان اجابت دعاست. باید وقتی باران شروع شد دعا کنم.
رسیده ام به پل غدیر. راستی ساعت چند است؟ نمیدانم. دوست ندارم همراهم را از جیب دربیاورم، روشنش کنم و ساعت را ببینم. رسیده ام به پل غدیر. از پل بالا می روم و کنار نرده هایش می ایستم. تا چند دقیقه پیش هوا آفتابی بود و نور آفتاب باعث می شد موج های کوتاه زاینده رود بدرخشند، اما حالا هوا کاملا ابری ست و رنگ آب زاینده رود هم تیره شده. بارانِ کم جانی شروع به باریدن می کند. یکباره فکری به سرم می زند و از جا می جهم. می روم تا اولین ایستگاه اتوبوس و سوار اتوبوس های گلستان شهدا می شوم.
باران به شیشه اتوبوس می خورد. هنوز شدید نشده است. نه... الان وقتش نشده. دعا را وقتی می کنم که زیر باران بایستم. همیشه همینطور است. موقع باریدن باران، اگر خانه عزیز باشم می روم به حیاطشان و زیر باران دعا میکنم. عزیز هم همیشه وقتی می بیند حرص خوردنش بابت سرما خوردن من فایده ندارد، می آید و یک ژاکت می اندازد روی شانه ام.
اتوبوس به ایستگاه گلستان شهدا رسیده است. پیاده می شوم و به رسم همیشه، از روی جوی کنار پیاده رو می پرم. مثل همیشه، چادرم کمی به شمشادها گیر می کند. مثل همیشه می رسم جلوی در و وارد نشده اذن دخول می خوانم.
پرچم های ایران سر مزار شهدا با باد تکان میخورند. نمیدانم به زیارت کدام یکی بروم. اول از همه، یک فاتحه ازشان طلب می کنم که برایم بخوانند. درستش این است. زنده باید برای مرده فاتحه بخواند.
⚠️ #ادامه_دارد ...
🖊 #فاطمه_شکیبا
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
🔸 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸 📗 رمان #شاخه_زیتون 🌿 یک #دخترانه_امنیتی 🖊نویسنده: #فاطمه_شکیبا قسمت
🔸 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸
📗 رمان #شاخه_زیتون 🌿
یک #دخترانه_امنیتی
🖊نویسنده: #فاطمه_شکیبا
قسمت دوم
فقط راه می روم میانشان و یکی یکی نگاهشان می کنم. شهید بتول عسگری، شهید عبدالله میثمی، شهید اشرفی اصفهانی... راهم را کج می کنم به سمت قطعه مدافعان حرم. کسی در قطعه نیست. گل های کنار مزار شهید خیزاب تازه باز شده اند. شهدا را یکی یکی از نظر می گذرانم؛ از زنان شهید حج خونین سال 66 تا شهدای مدافع حرم فاطمیون و شهید شاهسنایی، مدافع امنیت. شهید علی نیسیانی... کنارش کمی مکث می کنم؛ نوشته یادبود مدافع حرم حسینی. از وقتی این سنگ را زده اند، برایم شده علامت سوال. تاریخ شهادتش سال 1383 را نشان میدهد. اینطور که پیداست پیکرش هم برنگشته ایران که سنگ یادبود زده اند. سال هشتاد و سه هنوز داعش نبود که کسی بخواهد برود دفاع از حرم؛ پس... نمیدانم. از کنار شهید می گذرم.
باران تندتر شده است. هوای بارانی را عمیق نفس می کشم و از سمت دیگر قطعه پایین می روم. قدم تند می کنم به سمت شهدای گمنام. به قطعه می رسم اما بالا نمی روم. همان پایین، برای شهید سیدحسین دوازده امامی دست تکان میدهم. راهم را ادامه می دهم تا برسم به زینب کمایی. از بزرگی زینب پانزده ساله و کوچکی منِ بیست و دو ساله خجالت می کشم. لبم را می گزم، التماس دعایی می گویم و می روم.
به خودم که می آیم، دوباره برگشته ام نزدیک ورودی گلستان. چشمم می خورد به شهید زهره بنیانیان...
شهید زهره بنیانیان... مقابل زهره می ایستم. قطرات آب از روی شیشه عکسش سر می خورند. انگار زهره گریه می کند. نمی دانم از چه؟ شاید از شوق نظر به وجه الله. راستی زهره هم رفته بود آلمان... اشتباه نکنم یک سال هم مانده بود اما آخر تاب نیاورد و رفت لبنان، آموزش نظامی دید و برگشت به کشورش. دوست دارم بپرسم چطور راضی شده برود؟ چه حسی داشته در بلاد غریب؟ هرچه بوده، جاذبه ای در این خاک زهره را صدا زده و کشانده همینجا. چیزی که زهره منتظرش بوده، در همین خاک پیدا می شده.
تکیه می دهم به حصار باغچه کنار مزار و برای بار هزارم نوشته روی سنگ را می خوانم. بسم رب الشهدایش را، نام و نام خانوادگی شهید را، نام پدرش را... «پاسداری به خون خفته از انبوه پاسداران انقلاب اسلامی، خواهر شهیده...» و می رسم به تاریخ شهادتش؛ نهم اردیبهشت پنجاه و نه... و امروز نهم اردیبهشت است!
اصلا یادم نبود. از شوق نفس در سینه ام حبس می شود. اینکه در سالگرد شهادت یک شهید، بدون اینکه خودت بخواهی کنار مزارش باشی، ظاهرا ساده است اما قطعا اتفاقی نیست. گردنم را کج می کنم و می پرسم: خب، حتما کارم داشتی دیگه؟ یا شایدم من کارت داشتم و تو وقت ملاقات دادی... راستی زهره، برم یا نرم؟
زهره ساکت است و باران تند. شاید هم صدای زهره بین صدای برخورد قطرات باران با سنگ مزارش گم شده است. گوش تیز می کنم. صدایی نمی شنوم. حتما گوش های من سنگین است. اگر دنیا و حواس دنیوی ام بگذارد، باید بتوانم صدایش را بشنوم. دستانم را باز می کنم تا قطرات باران رویشان بنشیند. بعد از چندثانیه، دستان ترم را می کشم به صورتم. باران رحمت خداست، تبرک است. رو به آسمان می کنم: خدایا نظر تو چیه؟
باران یک لحظه شدید می شود و بعد کم کم لطیف تر می بارد. دیگر سراپا خیس شده ام. مهم نیست. دوباره به زهره نگاه می کنم که انگار ایستاده روبه رویم، با چادر و دستکش مشکی اش. تنگ رو گرفته و لبخند می زند. او هم خیس شده زیر باران. زهره ای که مقابلم ایستاده، مثل عکسش سیاه و سفید نیست. جان دارد. چشم هایش برق می زنند. حسرتی که در دلم است را بلند می گویم: کاش وصیتنامه و یادداشت هات گم نمی شد. شاید اگه می خوندمشون می فهمیدم باید چکار کنم.
زهره جواب نمی دهد. باران ملایم تر شده است. ابرها دیگر مثل قبل درهم تنیده نیستند. صدای زنی مرا به خود میاورد: ببخشید خانم، باهاشون نسبتی دارید؟ دخترشونید؟
⚠️ #ادامه_دارد ...
🖊 #فاطمه_شکیبا
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
ان شاء الله از امشب رمان جدید ، قرار میدم ، همچنین کسانی که pdf رمان های دیگری دارند ، که میدونند مفید هست یا ضروری هست برام بفرستید تا در کانال قرار بدم
@nabi313
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
💢 #واجب_فراموش_شده #فصل_دوم 2⃣ : وجوب #امر_به_معروف #قسمت_سوم 3⃣ : #ﻭﺍﺟﺐ_حتمی ﺁﺣﺎﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﺴﺆﻭ
#واجب_فراموش_شده
#فصل_دوم 2⃣ :
وجوب #امر_به_معروف
#قسمت_چهارم 4⃣ :
ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﺤﻮﺭﻫﺎﻯ ﺍﺻﻠﻰ ﺗﻮﺻﻴﻪﻫﺎﻯ #ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ(ﻉ)
هركسى به هر طريقى كه مى تواند؛ يك #مسؤول يك طور مى تواند، يك مشترى نانوايى يك طور مى تواند، يك كارگر نانوايى طور ديگر مى تواند. طبق بعضى از آمارهايى كه به ما دادند، مقدار ضايعات نان ما برابر است با مقدار گندمى كه از خارج وارد كشور مى كنيم! آيا اين جاى تأسّف نيست؟! همه ى اينها #منكرات است و #نهى از آنها لازم است.
طبق #نهج_البلاغه، #اميرالمؤمنين(ع) #نهى از اينها را يكى از محورهاى اصلى توصيه هاى خود قرار داده است.
در باب #مسؤولان، آنطور مشى كردن و #عمل كردن و #دستور دادن و #قاعده معيّن كردن؛ در باب عموم مردم هم آنها را وادار كردن به حضور، به فعاليت و به احساس #مسؤوليت در مسائل اجتماعى، با همين #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر.
ﻧﺪﺍی #ﺧﺮﺩ
هرچند #فريضه_ى #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر يكى از بزرگترين #واجبات_اسلامى است و توصيه به آن در #قرآن و #گفتارهاى #پيامبر_خدا(ص) و #امير_مؤمنان(ع) و ديگر #امامان(ع) داراى لحنى كم نظير و تكان دهنده است، ولى اگر كسى از اين همه چشم پوشى كند و تنها به نداى #خرد انسانى گوش بسپرد، باز هم بى شك اين عمل سازنده را #فريضه و #تكليف خواهد شمرد.
به #نيكى خواندن و از #بدى بر حذر داشتن را كدام #خِرَدِ سالم، ستايش نمى كند؟ و كدام انسان #خير_خواه و #حسّاس، از آن روى مى گرداند؟
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ
مسأله ى #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر، مثل مسأله ى #نماز است. #ياد_گرفتنى است.
بايد برويد #ياد بگيريد. مسئله دارد كه كجا و چگونه بايد #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر كرد؟
📖 سیری موضوعی از بیانات #مقام_معظم_رهبری در زمینه #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
من به «قد قامت» یاران نرسیدم، ای کاش...
لااقل رکعت آخر به جماعت برسم!
سیب سرخی سر نیزه است، دعا کن من نیز...
این چنین کال نمانم، به #شهادت برسم
#شبتون_شهدایی
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادمغنیه
#رفیق_شهیدم
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
میلادی: Sunday - 14 June 2020
قمری: الأحد، 22 شوال 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️9 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️19 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️37 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️44 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💠 #حدیث_روز 💠
☑️ دنیا محل آزمایش است...
🔰 حضرت امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام):
💢 الدهرُ يَومانِ: فيَومٌ لَكَ و يَومٌ علَيكَ، فإذا كانَ لكَ فلا تَبطَرْ، و إذا كانَ عَليكَ فلا تَحزَنْ، فَبِكِلَيهِما سَتُختَبَرُ.
✍ روزگار دو روز است؛
⏳روزى به كام تو و روزى به زيان تو؛
چون به كام تو بود، سرمست مشو؛
چون به زيان تو بود، غمناك مباش؛
زيرا هر دو مايه آزمايش توست.
📚 تحفالعقول، ص ۲۰۷
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#شھادت مثل زلیخا است،
دنبال هر کسی نمیرود...
باید قلبی زیبا چون
یوسف داشته باشی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#صبحتون_شهدایی
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یادشان_باصلوات
🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓چرا میخوای کارمند بشی؟
⚡️نترس؛ شجاع باش!
✔️ نظر اهل بیت(ع) درباره کارمندی و تجارت
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#مقام_معظــــم_رهــــبری:
هر شخصی یک #فرعونی درون
خود دارد باید او را بیرون کرد و
با چکش #مــــراقبت دائم بر سر
این فیل سرکش نفـــس کوبید تا
به کمال وسعادت رسید.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#شهید_محــمد_اینانلو:
همسرم فوقالعاده مهربان و رئوف
بود قلبشبه بزرگیدریا بود در این
پنـج سال زندگی عاشقانه مشترک
من به ندرت عـــصبانیت ایشان را
دیدم بسیار #احـترام بزرگترها به
ویژهپدر و مادر و حتی مادر بزرگ
و پدر بزرگش را داشت طـوری که
من غبطه میخورم. به امور دینی
مثل #نماز_اول_وقت و... اهمیت
می داد و بیشـتر تاکیدش بر رزق
#حـــلال بود.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
✅ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
✍ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ! ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ مےگذاری، ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ مےپرسی، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ نمےروی، ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ مےپرﺳﯽ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ مےکنی، ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ مےشوی، ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ نمےکنی، ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ.
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ مالکیت!
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#ڪـــــلام_شهـــــید
#شهــید_رســـول_خلیلی:
برای زمینه سازی ظهـور امام زمان
عج تنها #شـعار دادن کافی نیست
باید حرکت کرد و در #عمل ارادت
خـــود را نــشان داد.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
✍#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی:
آقا، برادر عزیز، #هیچ_وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید یک موقع میبینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد، هی خودش را #توجیه می کند و میخواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.
🔰در انسان دو #نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان یکی می کشد به طرف #خدا. انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت، خدای خودش را در نظربگیرد.
🎤سخنرانی درروز۳خرداد۶۱
📚منبع:کتاب ذوالفقارص۵۳
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie