eitaa logo
جهاد تبیین
19.4هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
6.9هزار ویدیو
330 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعبانی_سارویی
1_9701764637.pdf
306.2K
جملات آماده برای گفتگوی چهره‌به‌چهره در محورهای افزایش مشارکت و روایت پیشرفت. 🍃🇵🇸🇮🇷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولا علی (ع): در میان اعضای بدن حریص‌تر و ناسپاس‌تر از چشم وجود ندارد، پس خواسته‌های آن را برآورده نکنید که شما را از یاد خدا بازمی‌دارد ✅ @iransiasat_ir 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ مهم و افشا کننده ⁉️چرا آمریکا به اندازه بودجه یک کشور به منوتو بودجه می داد؟ 🎙 شهرام همایون از فعالین سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران و ساکن آمریکاست که این معما را باز می کند‼️
♦️خداییش از حق نگذریم روحانی با همه کم کاریاش تیم رسانه‌ای خوبی داشت 🔹مثلاً؛ تو دولت قبل یه هواپیمای بویینگ که مرجوعی اسپانیا بود رو خریدن و با کلی جشن و سر و صدا آوردن ایران،آخوندی وزیر راه و صالحی معاون رئیس جمهور و پزشکیان نائب رییس مجلس رفتن فرودگاه برا استقبال بعد توی سخنرانی با ذوق زدگی گفتن بوی نویی میده😂 خلاصه رسانه‌های کشور تا چند هفته درگیر این هواپیمای خوشبو بود تا اینکه خبر رسید هواپیما نقص فنی داره و نمیتونه پرواز کنه😒 🔹بعد توی دولت رئیسی با وجود تمام تحریم‌های زمان روحانی بلکه بیشتر تا الان ۶۰ فروند هواپیما خریدن و هیچکی خبر نداره!!! نه واقعا خبر داشتی؟؟ ✍" امینی آزاده "
قهر با انتخابات هرگز (1).mp3
5.93M
🟦 این صوت را بشنوید و برای هرکس که احیانا می خواهد با انتخابات قهر کند بفرستید 🔶 علی (ع) می فرمایند: حتی اگر مسئولان حکومتی بد و ظالم باشند بهتر است از این که حاکمیت تضعیف شود و جامعه به هرج و مرج کشیده شود 🔹قهر با انتخابات، قهر با خود است. کسی با خودش قهر نمی کند. کسیکه عاقلانه فکر می کند به امنیتش ضربه نمی زند و کشورش را به هرج ومرج نمی کشاند و به آینده اش پشت نمی کند. 🔶 بعضی می‌گویند "قبلا که درانتخابات شرکت کردیم به نتیجه دلخواه نرسیدیم و ثمری ندیدیم پس انتخابات را رها می کنیم" 🔹جواب می دهیم به هزار دلیل ثمر داشته و سؤال می کنیم آیا اگر خانه ای که تهیه کردیم مطابق با میل ما نبود آن را ترک می کنیم آیا اگر خودرو ما مطابق با میل ما نبود آن را وسط خیابان رها می کنیم،اگر در رشته تحصیلی مورد علاقه قبول نشدیم درس و تحصیل را رها کردیم آیا اگر شغل آنچنانی پیدا نکردیم بیکار در خانه نشستیم.؟! @jahadetabeen8
Shab8_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
38.51M
استحضار، غسل، تشیع، دفن و... بهترین شیوه برای درک عقبه های فیامت، از زبان استاد میرزا محمدی که در قالب دعا و نیایش از زبان امام سجاد(ع) در دعای ابو حمزه ثمالی، آمده است 👇 🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 الـهي اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلي مِنْكَ بِالْعَفْوِ وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ ◼️ فرازهایی از روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام ☑️التماس دعا
🌷🌷مبحث ۱۳۶۶ بهمن ۱۴۰۲ شمسی با یاد خدا و عرض سلام و تبریک💐 🌹ولادت قبله ی سوم, امام چهارم ,معصوم ششم ,حضرت امام سجاد علیه السلام بر ساجدان و عابدان مبارک💝💖🤲 💐گل گفتار پیشین : عالیترین مقام آدم: مسجود ملائک وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ . ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺟﺰ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ﺟﻦ ﺑﻮﺩ ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ . [ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ] ﺁﻳﺎ ﺍﻭ ﻭ ﻧﺴﻠﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻣﻦ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﻳﺎﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻳﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻤﺎﻳﻨﺪ ؟ ! [ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻭﻧﺴﻠﺶ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ، ﺑﺪ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻨﻲ [ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ] ﻫﺴﺘﻨﺪ .( کهف ۵۰) 💞علی ابن الحسین كنیه آن حضرت ابوالحسن و ابو محمد است . 💐و القاب مشهوره ی آن حضرت: زین العابدین و سید الساجدین ، سیدالعابدین ، زین الصالحین ، وارث علم النبیین ، وصی الوصیین، منارالقانتین ، خاشع ، المجتهدالزّاهد، العابد، البكاء ، السجاد و زكی ، امین و ذوالثفنات است. 🌺به روایت امام صادق ( ع): نقش نگین انگشتر آن حضرت: الحمدلله العلی بوده و به روایت امام محمد باقر علیه السلام العزت لله و به روایت ابوالحسن موسی: خَزِیَ وَ شَقِیَ قاتِلُ الحُسَین بن علی . ابن بابویه از حضرت باقر علیه السلام روایت كرده است : پدرم علی بن الحسین علیه السلام هرگز یاد نعمتی از خدا را نكرده مگر اینكه سجده كرد برای شكر آن نعمت و هرگز آیه ای از كتاب خدا را نخواند، مگر آنكه سجده كرد و هرگاه حق تعالی از او بدی را دفع می كرد كه از او در بیم بود یا مكر مكركننده ای را از او می گردانید سجده می كرد و هرگاه توفیق می یافت میان دو كس را اصلاح كند، برای شكر آن سجده می كرد و اثر سجده در جمیع مواضع سجده آن حضرت بود، و به این سبب آن حضرت آن حضرت را سجاد می گفتند . و نیز از امام محمد باقر علیه السلام روایت كرده كه در موضع سجده پدرم اثرهای آشكار و برآمدگیها بود ، كه در هر سال دو مرتبه آنها را از ین می بردند و در هر مرتبه ثفنه و برآمدگی پنج موضع را می بریدند به این سبب آن حضرت را ذوالثفنات می خواندند . مؤلف گوید : اهل لعنت گفته اند: ثفنه یعنی آنچه از شتر موقع خواب به زمین برسد و سفت شود و پینه ببندد و از این معلوم می شود كه پیشانی و دو كف دست و زانوهای مبارك آن حضرت از كثرت سجده پینه می بسته . همچنین روایت كرده است كه چون زهری حدیثی از حضرت علی بن الحسین علیه السلام نقل می كرد و می گفت : كه سفیان بن عُیَیْنَه پرسید : چرا ایشان را زین العابدین می گویی؟ گفت : « برای آنكه شنیده ام از سعید بن المسیب كه روایت كرد از ابن عباس ، كه حضرت رسول( ص) فرمود : در روز قیامت منادی ندا كند، كجاست زین العابدین ، گویا می بینم فرزندم علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام در آن هنگام با تمام وقار و سكون صفوف اهل محشر را بشكافد و بیاید.»  💖و در كشف الغمه است : سبب ملقب شدن آن حضرت به زین العابدین ، آن است كه شبی آن جناب در محراب عبادت به تهجّد ایستاده بود، پس شیطان به صورت مار عظیمی ظاهر شد و پای حضرت را گزید به نحوی كه حضرت ناراحت شد ولی توجه نكرد و پس از آنكه از نماز فارغ شد، فهمید كه او شیطان است، پس فرمود: « دور شو ای ملعون» و باز متوجه عبادت خود شد. پس شنید كه هاتفی سه مرتبه او را ندا كرد : « اَنتَ زینُ العابدین ، تو زینت عبادت كنندگانی» پس این لقب ظاهر و در میان مردم مشهور گشت . ( بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۳و ۵ ) امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمود: در روز قیامت، منادی ندا می دهد که « زین العابدین کجاست؟ » و من گویا علی بن الحسین را می‌بینم که در بین جمعیت با غرور و سربلندی راه می‌رود.» 💐منابع : منتهی الامال ص ۷۳۹ علل الشرایع ص ۳۳۰ ، باب ۱۶۵ مناقب ج ۳ ، ص ۳۰۴ 💖🌺🌹 🦋نکته قابل تامل: اوج عبودیت ، عبادت است اوج عبادت، نماز است اوج نماز ، سجده است و شیطان به خاطر عدم سجده، مشمول لعن خدا و رجیم شد! نکند خدای ناکرده ...😭 🌷سیروس کامران ماوردیانی گیلانی🌷
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ پست ویژه. ☝️انحرافات پنهان! 🔴 آقای هاشمی در بحث بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸؛ از فرصت رحلت امام (ره) استفاده کرد و با اعمال نفوذ، بخشی از اختیارات رهبری را گرفت و در اختیار رئیس جمهور قرار داد و در واقع اسب ریاست جمهوری را برای خودش زین کرد و ...! ⛔️ ریشه بخشی مهم از گره های کور سیاسی و مشکلات موجود کشور به این موضوع برمی گردد. 🔹جواب تند رهبر انقلاب به دکتر مرندی درمورد ؛ ✨«آقای مرندی، من این بحث کنترل جمعیت شما را هیچ قبول ندارم و مطمئنم پشت این قضیه توطئه است» 👈 واکنش عجیب هاشمی رفسنجانی به موضع رهبری...
👇 ۲۷ بهمن سالگرد شهادت 💥شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد... دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید: یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را  بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🔹نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! 🔸بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ  انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. 🔸یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم... حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌ کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» 🔹به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند... من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن. 💥تشرف_به_محضر_امام_زمان 🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامهی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازه ها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من می آیید!؟ ☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو می بینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنه… ☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی… سرش را انداخت پایین و گفت: ؟ می تونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری؟! 🌟نفسی کشید و  گفت: دارم میرم باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌿نمی دانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهرهاش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. منبع : کتاب عارفانه
🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت... مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد... 🍂🍃پرواز به سبک شهدا🍂🍃👇 👈آیت الله حق شناس👳، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی👼 داشتند بین دونماز، سخنرانیشان 🗣را به این شهید بزرگوار🌹 اختصاص داده و با آهی😞 از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: “این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند👁 اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!" سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر👨‍👨‍👦‍👦 از دوستان به سمت منزل احمدآقا 🏡که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله 🕌در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم.🕌 به جز بنده وخادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت🔑 به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی🙇 در حال سجده است. اما نه روی زمین ! بلکه بین زمین وآسمان🌏 مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید"🌺 منبع : کتاب عارفانه
۲۷ بهمن سالگرد شهادت التماس دعا: