eitaa logo
جهاد تبیین ۸
18.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
418 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210328-WA0133.
زمان: حجم: 4.37M
حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش اول
AUD-20210328-WA0134.
زمان: حجم: 3.24M
حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴‍ روحانی دقیقا از کدام مدل اداره اپیدمی میگوید ✍️ 🔹 روحانی دقیقا چه چیز را میخواهد درکتب دانشگاهی ثبت کند؟ از کدام مدل اداره کرونا میگوید؟ 🔸 از همان ابتدای همه گیری کرونا، که جنابشان از پذیرفتن مسئولیت ریاست ستاد مقابله با کرونا سرباز میزدند و نمکی بخت برگشته حیران نمیدانست چکار کند. تا اینکه با نامه رهبری، مجبور به پذیرش مسئولیت شد. بعدش هم هرچه دیدیم ناله و التماس وزیربهداشت بود. ✅ وقتی سیاه ترین روزهای کرونایی در ماه آبان رقم میخورد تا جاییکه روزانه بیش از 450 نفر قربانی میشدند، بنا به گفته شاهدان از جمله سید نظام الدین موسوی نماینده مجلس، شخص رئیس جمهور مخالف تعطیلی کشور بود. 🔹 تا اینکه بالاخره،پس از آنکه در 26 آبان 486 نفر جان دادند، پس از یک ماه التماس و اصرار وزارت بهداشت، با یک هفته تعطیلی نسبی کشور موافقت شد. 🔸 تصمیمی که اگر در فرسایش زمانی نمی افتاد، پشت دیوار روحیه اعلی حضرتی روحانی گیر نمیکرد و زودتر گرفته میشد، شاید اکنون تعدادی از صدها قربانی آبان ماه، زنده بودند. ✅ اکنون هم در حالیکه وضعیت شهرها یکی پس از دیگری به حالت قرمز و نارنجی در می آید، با لبخند و چراغ سبز روحانی، مردم راهی سفر شده اند. 🔹 موج شدیدی از جمعیت شناور، در کشور شکل گرفته که بی شک کمترین پیامدش جابجایی ویروس، و رشد و جهش بیشتر آن است 🔸 اینها تنها خلاصه ای کوتاه از شیوه مدیریت کرونا توسط دولت تدبیر و امید، در طول یکسالی است که از همه گیری کرونا میگذرد. مدیریتی بر مبنای التماس و قسم و ناله وزیر بهداشت و روحیه اعلی حضرتی رییس جمهور؛ 💢 روحانی اگر میخواهد بعنوان عبرت تاریخی در اداره یک اپیدمی نامش را در کتب درسی ثبت کند،حرفی نیست. گرچه بدون این کار هم عبرتی ماندگار در تاریخ خواهد بود. ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴یک خیانت بزرگ تاریخی به ملت ایران که هنوز هیچ دادگاهی برای آن تشکیل نشده است. ⏪شریعتمداری :دیوار که گناهی ندارد؛ دشمن از دروازه وارد شده! 🔹حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان با اشاره به موضوع سریال گاندو ۲، نظر او را درباره ماجرای دو تابعیتی ها پرسیده بود، گفت: آنچه از جاسوسی برخی دوتابعیتی ها اهمیت بیشتری دارد و متاسفانه تاکنون از آن غفلت شده است، چگونگی ورود آنان به مراکز حساس و تصمیم ساز نظام است. 🔻شریعتمداری در ادامه گفت: اگر به متن سوگندنامه دوتابعیتی مراجعه کنید، خواهید دید که آنها اولاٌ برای دشمنی با کشورشان قسم یاد کرده اند و ثانیاً سوگند خورده‌اند که دیگر ایرانی نیستند. 🔹مدیر مسئول کیهان گفت: مسئولانی که دو تابعیتی‌ها را به مراکز حساس به کار می‌گیرند، اگر از هویت واقعی آنها و سوگندی که خورده اند، بی اطلاعند، شایسته مسئولیت نیستند و اگر آنان را با اطلاع از هویتشان به کار می‌گیرند، خیانت و یا حرکتی شبیه خیانت مرتکب شده‌اند و البته بی اطلاع بودن از دوتابعیتی آنها نیز عذر قابل قبولی نیست و باید برای ورود به مراکز حساس تحقیق و بررسی لازم و اطمینان بخش صورت می گرفت و در هر سه حالت، پیگرد قضائی و مجازات قانونی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 وزیر دفاع دولت یازدهم روحانی که بخاطر ۱۰۰ تا سکه هدیه گرفته، خطاب به این سوال که چرا ۱۰۰ سکه دریافت کردید و کجا هزینه کردید می‌گوید: "نظام تشخیص داده ۱۰۰ تا سکه به من بده، به شما چه ربطی داره؟" جالب‌تر اینکه می‌گوید: "باور می‌کنید نشان این تو زندگی‌م مشخص نیست؟ و این ۱۰۰ سکه چیزی به من اضافه نکرد؟" بله برادر دهقان؛ باور می‌کنیم که این ۱۰۰ سکه در قبال دارایی و اموال شما هیچ است و چیزی به شما اضافه نکرده. ولی بدانید هر یک سکه از سکه‌های شما برای زندگی اقشار متوسط و ضعیف جامعه، یک چیزی به زندگی‌شان اضافه می‌کند! بعد از برجام، اعلی حضرت روحانی به آقایان ظریف، صالحی و دهقان نفری ۱۰۰ سکه، به عراقچی و تخت روانچی نفری ۷۵ سکه و به ۶ نفر دیگر نفری ۵۰ سکه(جمعاً ۷۵۰ سکه) اعطا کرده. از بخشش‌های پنهانی بی‌اطلاعیم. امام کاظم علیه‌السلام می‌فرماید: ان من له الغُنمُ فعلیه الغُرمُ. یعنی سود و غنیمت هرچیزی به کسی رسید، خسارت آن هم برای اوست! آقایان؛ از خسارت برجام که چیزی به شما نرسید! کاش حالا که برجام هم با شکست مواجه شده سکه‌هایی که از بیت‌المال گرفته‌اید را پس دهید! نه اینکه بگویید به شما ربطی ندارد! https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
تمرین ظهور در قرارگاه بی قرارها ✍️ پای حقیقت دیانت و ولایت ایستادن، بسیار دشوار است. امیر مؤمنان(ع) در خطبه ۱۸۹ فرمود" إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا يَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِينَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ. حقيقت امر ما سخت است و بر مردم سخت آيد. كسى آن را نتواند برداشت مگر بنده مؤمنى كه خدا قلبش را براى ايمان آزموده است و حديث ما را فرا نگيرد جز سينه هاى امين و خردهاى استوار". 🔹امیر مومنان خطاب به لشکر یاران بی وفا می فرمود "إنّه لا غناء في كثرة عددكم مع قلّة اجتماع قلوبكم. در زیادی شمار شما بی نیازی نیست، در حالی که اجتماع دل های شما اندک است". ♦️در روزگار امام محمد باقر ( علیه السلام )، وقتی از حضرت خواستند قیام کند، امام ، گلّه ای انگشت شمار را نشان داد و فرمود اگر به تعداد آنها یار داشتم قیام می کردم... 🔹سهل بن حسن در روزگار امام صادق علیه السلام از خراسان راه افتاد و ماه ها رنج سفر را به جان خرید و به محضر امام در مدینه رفت. اموالی را هم تقدیم و عرض کرد«چرا قیام نمی کنید در حالی که فقط در خراسان ، صدهزار شیعه پا به رکاب دارید و اینها هم خمس وزکات آنهاست؟». ♦️حضرت سکوت کردند. به اطرافیان فرمودند هیزم بریزند و تنور را روشن کنند. شعله ور که شد، به سهل فرمودند برو و در تنور بنشین ... سهل به دست و پاافتاد. «مولای من! ...از من درگذرید». حضرت پذیرفت... 🔹هارون مکی وارد شد و سلام کرد. امام پاسخ گفتند و فرمودند ای هارون! در تنور داخل شو! آتش زبانه می کشید. اما هارون اطاعت کرد و درِتنور را گذاشتند.... ♦️«خراسان چه خبر؟ شیعیان ما چه می کنند؟». امام می پرسید و سهل پاسخ می‌داد اما فکرش پیش هارون بود...امام از او خواست برخیزد و در تنور بنگرد.... هارون را دید که آرام در دل آتش نشسته .«ای سهل که ما را به قیام فرا می خوانی! در خراسان چند شیعه، این گونه اطاعت ما می کنند؟». سرش را پایین انداخت و گفت «حتی یک نفر هم این چنین نیست». 🔹امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف، در توقیع شریف و درباره "نقش همدلی شیعیان در تعجیل ظهور" فرمودند : "لو ان اشياعنا وفقهم الله لطاعته على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة و صدقها منهم بنا". ♦️اگر شیعیان ما -که خدا توفیق طاعت به آنها دهد- در وفای به عهدی که بر عهده آنهاست همدل بودند، میمنت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد، و قطعاً سعادت دیدن ما با حق معرفت و شناخت و راستی از جانب آنها نسبت به ما، زودتر برایشان فراهم می شد. 🔹خاصیت غربال‌کنندگی، خاصیت همیشگی انقلاب اسلامی آخرالزمانی است. انقلاب آخرالزمانی، فراز و نشیب بسیار دارد. محمّد بن منصور و او از پدرش روایت کرده است امام جعفر صادق(ع) فرمود؛ ♦️«نه، به خدا سوگند آنچه که شما دیدگان خود را بدان دوخته‌اید، پدید نمی‌آید، مگر بعد از ناامیدی. نه به خدا سوگند آنچه چشمان خود را به آن دوخته اید، آشکار نمی‌گردد؛ مگر اینکه غربال شوید. نه به خدا سوگند کسی که شما چشم به او دارید، نمی‌آید؛ مگر بعد از اینکه از هم امتیاز داده شوید. نه به خدا سوگند امری را که شما به آن چشم دوخته‌اید، به وقوع نمی‌پیوندد تا آنکه شقّی از سعادتمند معلوم شود». 🔹ما در چهل ساله انقلاب اسلامی، با وجود بدعهدی و سقوط برخی خواص متنفذ، دیدیم جوانان برومند بسیاری را که چگونه برای نائب امام زمان (عج) جان فشانی و اطاعت می کنند. خدا می‌داند آنان که برای نایب امام زمان(عج) چنین بی‌تاب و بی‌قرار می‌شوند، برای خود مولا چه جانفشانی ‌کنند! ♦️نشان به آن نشان که با یک سربند «یا صاحب‌الزمان» به دل دشمن زدند و بی‌سروسامان دوست شدند. باور همه آنها همان است که سید شهیدان اهل قلم خطاب به مقتدای عزیز تر از جان انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای، نوشت: 🔹«ما با حضرت عالی به عنوان وصی امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم... بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیرزدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیرزدن در رکاب حضرت مهدی(عج) و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما. کمترین مطیع شما سیدمرتضی آوینی». ♦️عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است- دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است/ تن بی‌سر عجبی نیست رود گر بر خاک- سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است. http://fi9.ir/odlohg 🔹ماموریت تبعیت از ولایت فقیه، تمرین بزرگ آخرالزمان است. و چیره شدن ۴۲ ساله بر معرکه گیری انواع متظاهران بی صداقت انقلابیگری، از طریق تبعیت از ولی فقیه، بزرگ ترین بشارت نزدیکی روزگار شیرین ظهور خواهد بود ان شاء الله. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🌹شهدای امام زمانی (10) 👇 💥شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد... دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید: یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را  بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🔹نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! 🔸بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ  انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. 🔸یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم... حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌ کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» 🔹به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند... من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن. 💥تشرف_به_محضر_امام_زمان 🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامهی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازه ها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من می آیید!؟ ☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو می بینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنه… ☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی… سرش را انداخت پایین و گفت: ؟ می تونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری؟! 🌟نفسی کشید و  گفت: دارم میرم باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌿نمی دانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهرهاش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. منبع : کتاب عارفانه