#داستان
یکی از دوستان میگفت:
🍃 در #صحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمز دستشان است و دارد می رود،
کنجکاو شدم و برای دنبالش رفتم؛ دیدم رسید به پیرمردی👴🏻 و پای او را در تشت گذاشت و ماساژ می داد؛
رفتم نزدیک و گفتم حاجی این چه کاری است؟
گفتند "ایشان پدرم هستند"
#حاج_قاسم اینطوری حاج قاسم شد.
#حاج_قاسم
#جان_فدا
#جانفدا
@masjedalmahdi