💠 کابينه شايسته
فرصت چنداني تا آغاز به کار دولت جديد باقي نمانده است و رئيس جمهور منتخب مردم در حال تجميع کابينه خود است تا در اولين فرصت وزراي خود را به مجلس معرفي کرده و رسما مديريت اجرايي کشور را بر عهده گيرد. در اين ايام هر روز شايعات فراواني در مورد اعضاي کابينه احتمالي شنيده ميشود. اين گمانهزنيها هرچند تا حدودي طبيعي به نظر ميرسد و محصول اخبار به دست آمده و کنجکاويهاي سياسي افراد است، اما بايد توجه داشت که:
🔹️الف. بخشي از اسامي مطرح شده براي آن است که برخي در تلاشند تا نامزدهاي مورد نظر خود را به کابينه نزديک کنند، لذا با اين هدف دست به انتشار اين اخبار و رسانه اي کردن نامها ميزنند!
🔹️ب. برخي رسانهها نيز براي آنکه مشتريان خود را راضي نگه داشته يا حتي فالوورهاي جديد کسب کنند، هر روز فهرست کابينه دولت چهاردهم را منتشر ميکنند! در اين ميان، اين آرزو جاي يادآوري و افسوس دارد که کاش نظام انتخاباتي کشور به نحوي بود که نامزدهاي رياست جمهوري، نمايندگان گروهها و تشکلهاي سياسي بودند تا رأيمان به جاي فرد، به يک تيم مشخص و حتي کابينهاي معين تعلق ميگرفت تا در روز انتخاب، اوضاع دولت آينده بيش از پيش براي رأيدهندگان آشکار باشد!
با اين احوالات از رئيسجمهور منتخب مردم انتظار است که در بستن کابينه به ملاحظات زير توجه کند:
1️⃣ طبيعي و حق قانوني رئيس جمهور منتخب مردم است که از آشنايان و معتمدان خود در کابينه استفاده کند. اما در همين انتخاب نيز ملاک و معيار بايد شايستهسالاري باشد. به واقع هيچ چيز نميتواند بر شايستهسالاري حدي مشخص کند، بلکه تمامي معيارها و مؤلفههاي ديگر بايد مکمل اين عنصر اساسي باشد. بدون شک، تخطي از اين شاخص و کنار گذاشتن آن، تخطي از عهد و پيماني است که بين رئيس جمهور و جمهور ملت در پاي صندوقهاي رأي بسته شده است!
2️⃣ شايستهسالاري حکم ميکند که منتخب مردم در بستن کابينه به دور از تعلقات جناحي عمل کرده و شايستگان را حتي از اردوگاه سياسي ديگر هم به خدمت گيرد. اين امر اتفاقا اعتبار ارزشمندي براي رئيس دولت است تا به جامعه اين پيام را برساند که دغدغه او کارآمدسازي دولت است، نه تعلقات جناحي!
3️⃣ البته فراموش نبايد کرد که فراجناحي بودن نه آن است که انسجام کابينه از بين رود و دولت در درون خود با شکاف و گسست مواجه شود! به واقع حفظ يکپارچگي دولت و هماهنگي دروني شاخصي است که منتخب مردم در بستن کابينهاش بايد به آن توجه کند.
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 معیار بستن کابینه
دکتر مسعود پزشکیان در اولین گام مهم رسمی در مسیر تشکیل دولت، کابینه پیشنهادی خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرده و چند روز دیگر قرار است این افراد در معرض رأی اعتماد نمایندگان مردم قرار گیرند. بدون شک، خطا در این مرحله موجب تضعیف دولت شده و کار را برای خود شخص آقای پزشکیان دشوار خواهد کرد. در این مسیر توجه به رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی میتواند راهگشای رئیسجمهور باشد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در مراسم تنفیذ، بر بهکارگیری از توان و ظرفیت بالای نیروی انسانی این سرزمین سخن گفتند و از دولت خواستند تا از آن برای رسیدن به اهدافی که ذکر کردند و راهی که میخواهند بروند، بهره بگیرند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در توصیف این سرمایه بزرگ ایران زمین میفرمایند: «در میان ملّت ما کسانی که صاحب فکرند، صاحب ابتکارند، صاحب تجربهاند، صاحب آرای جدیدند، بیشمارند؛ وقتی انسان پای صحبت این و آن مینشیند، اینقدر حرف نو، فکر نو، ابتکار نو در سخنان گوناگون افراد در قشرهای مختلف میشنود که شگفتزده میشود. پیشنهادهایی که به صورت مکتوب میدهند، حرفهایی که حضوری میزنند، آنچه به عنوان اعتراض میگویند، آنچه به عنوان پیشنهاد میگویند، همه برای انسان از این جهت مژده است که نشاندهنده فکر نو، ابتکار نو، تجربه خوب و راهگشایی برای آینده است.» سرمایههای برشمرده انسانی وقتی به کار خواهد آمد که روحیه جهادی بر کارها حکفرما باشد. به واقع، با این رویکرد و این فرهنگ است که منابع به درستی و حداکثری بهکار گرفته خواهد شد و حاصل آن رفع مشکلات کشور و توسعه و آبادانی و پیشرفت خواهد بود. در نگاه رهبر حکیم انقلاب «کار جهادی»، یعنی «خستگیناپذیری، بیمزد و بیمنّت کار کردن، هدف را انجام وظیفه انسانی و خدایی قرار دادن و پیش رفتن»؛ کاری که در چارچوبهای قانونی و اداری دنبال میشود، اما با رویکرد جهادی کیفیت و برکت مییابد. با روحیه جهادی کارها پیش میرود و در بنبست بوروکراسی تنبل و ناکارآمد گیر نمیافتد و کار حل مشکلات مردم سرعت میگیرد. رهبر حکیم انقلاب معتقدند: «ما با کار جهادی کارهای بزرگی در کشور انجام دادیم و شهید رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) اهل کار جهادی بود؛ واقعاً شب و روز نمیشناخت؛ واقعاً دنبال آفرین و احسنت برای اینهمه کاری که میکرد، نبود.» به عبارتی، رهبری از آقای پزشکیان میخواهند که راه آن شهید فقید را ادامه دهد.
این تعابیر به خوبی حکایت از آن دارد که در بستن کابینه یکی از شاخصهای مهم آن است که افرادی با روحیه جهادی در شکلگیری کابینه بهکار گرفته شوند. شاخصی که کابینهای پویا و کارآمد را خواهد ساخت و مردم را به حل مشکلات کشور امیدوار خواهد کرد.
✍️ #مهدی_سعیدی
💠 وفاق باشکوه برای مقاومت
این روزها مسئله فلسطین و مبارزه و ایستادگی در برابر رژیم حیوانصفت صهیونی به مهمترین مسئله جهان اسلام و همه آزادیخواهان جهان بدل شده و افراد و گروههای متنوعی را با باورهای و گرایشهای متفاوت در کنار هم قرار داده است. آنهایی که در دهها موضوع فکری، سیاسی و ... اختلاف نظر دارند و جدالهایشان به صفآرایی در برابر هم ختم میشود که گاه امیدی به حل آن نیست، امروز در فرصت تاریخی بهدست آمده پس از عملیات باشکوه «طوفانالاقصی» در جبهه مقابله با رژیم منحوس صهیونی همافق شده و گرد هم آمدهاند.
امروز جبهه متحد دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین دیگر چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب نمیشناسد، قالیباف و جلیلی و پزشکیان و زاکانی و عراقچی و حسن خمینی و ... نمیشناسد! دعواهای انتخاباتی تمام شده است و همه و همه در یک صف ایستادهاند تا مانع قدرت گرفتن این غده سرطانی شوند که منافع غرب را در سرزمینهای جهان اسلام دنبال میکند. به همین دلیل است که تمام قد در صف حامیان آن ایستادهاند و چشمها را بر این همه جنایت بستهاند!
اردوگاه مبارزه با رژیم صهیونیستی حتی از دور دستها نیز در حال یارگیری است و خیلیها را که شاید انتظار نمیرفت، در صف خود میبیند. همین دیروز بود که «جواد موگویی» نویسنده و مستندساز ایرانی نوشت که در فرودگاه بیروت «عطاءالله مهاجرانی» را دیده است و او درباره حضورش در لبنان گفته است: «باید صدای بمباران را شنید تا از فلسطین حرف زد» و اذعان داشته است: «من هنوز هم انقلابیام. امروز مقاومت در اوج شکوه و وحدت است. آقای خامنهای یعنی وحدت...» و از عشقش به حاجقاسم سلیمانی گفته است! همین پریروز بود که «فرخ نگهدار» اپوزیسیون کهنهکار از سوی جیرهخواران صهیونیستی خارجنشین مورد طعن قرار گرفت که به قلم بهدستی در خدمت جمهوری اسلامی بدل شده است، چرا که قدرت و ایستادگی جمهوری در برابر رژیم صهیونیستی را ستوده بود!
📍 امروز مبتنی بر دکترین وحدتی که بنیانگذار آن بزرگمرد تاریخ ایران زمین، حضرت روحالله الموسوی الخمینی (ره) است، اردوگاه باشکوهی شکل گرفته است که تاریخ کمتر چنین جمع باشکوهی را به خاطر دارد. اردوگاهی که تجلی واقعی کثرت در عین وحدت است و وجه مشترک همه آنان حریت و آزادگی است. هر کسی که هنوز در درون وجود خود نوری از انسانیت و شرافت و اخلاق میبیند و به تعبیر «بزرگ آزاده عالم» حضرت اباعبدالله الحسین (ع) اگر دین ندارد، لااقل آزاده باشید، امروز از سراسر جهان خود را در مختصات جبهه مقاومت تعریف کرده است. اردوگاهی آخرالزمانی که نویدبخش ظهور منجی عالم بشریت (عج) است!
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 مکتب مقاومت
هشت سال دفاع مقدس، دفتر گرانقدری است که درسها و عبرتهای فراوانی برای امروز ما دارد و تورق برگهای آن میتواند چراغ راه امروز و آینده ما باشد. در نیمه راه جنگ هشت ساله، پس از عملیاتهای والفجر مقدماتی و خیبر و بدر که تعداد زیادی از فرماندهان بزرگ دفاع مقدس یکی پس از دیگری به شهادت رسیده بودند و سپاه اسلام دیگر بزرگانی، چون مصطفی چمران، حسن باقری، محمد بروجردی، احمد متوسلیان، محمدابراهیم همت، مهدی باکری، حمید باکری، مهدی زینالدین، عباس کریمی، محمد جهانآرا، کاظم نجفی رستگار، علیرضا موحد دانش و ... را در میان خود نداشت. فقدان این عزیزان که هر یک کوههای استوار و قوامبخش یک لشکر بودند، ناامیدی نسبت به آینده جنگ را در دل بخشی از رزمندگان ایجاد کرده بود و این سؤال مطرح بود که آینده دفاع چه خواهد شد و چگونه میتوان جالی خالی بزرگان سپاه اسلام را پر کرد؟
در لابهلای این فضای غبارآلود، فرماندهان جدید سپاه اسلام و طراحان جوان و خوش فکری که جایگزین بزرگان شده بودند، خود را آماده میکردند تا پیچیدهترین عملیات هشت سال دفاع مقدس را طراحی کنند که حاصل آن عملیات ظفرآفرین والفجر ۸ و کربلای ۵ بود!
حقیقت آن بود که در ورای نامها، مکتبی انسانساز خلق شده بود که هر روز در حال رویش بود و از هر گوشه این سرزمین جوانانی در حال جوانه زدن و قدکشیدن بودند که پرچم جهاد و مقاومت را در دست گرفتند و راه قهرمانان وطن را ادامه دادند و خالق والفجر ۸ و کربلای ۵ شدند.
امروز نیز در داستان جبهه مقاومت و عرصه ایستادگی جریان حق در برابر جریان باطل، با روندهایی مشابه همان ایام مواجه هستیم و در روزگاری که داغ فقدان بزرگانی، چون حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی مهندس، اسماعیل هنیه، سیدحسن نصرالله، عباس نیلفروشان و دیگر فرماندهان جبهه مقاومت بر سینههای ما سنگینی میکند، امیدها به آیندهای بهتر از امروز، در قلبها در حال جوشیدن است. بدون شک، شجره طیبه مقاومت اسلامی روز به روز در حال ثمر دادن است و فردا متعلق به جوانان مؤمن انقلابی است که در مکتب سیدحسن نصرالله تربیت یافتهاند. رهبر حکیم انقلاب به خوبی فرمودهاند: «سید مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.»
✍️ #مهدی_سعیدی
🔘 شکست هیمنه رژیم جعلی
آنچه در ادبیات جنگ شناختی این روزها تأملبرانگیز است، توجه به این حقیقت است که بیش از آنکه خود پدیده عینی و بیرونی، محور شکل دادن به شناخت آدمی باشد، آنچه در ذهن انسان به عنوان فاعل شناسا پدیدار میشود، اساس و مبنای شناخت قرار میگیرد و عقل به آن استناد میکند. در این نگاه، با نوعی تقدم سوژه بر ابژه مواجه هستیم که حاصل آن اصالت یافتن ذهن و ادراک آدمی در مواجهه با پدیده است. با این مبنا دیگر مهم نیست که در بیرون چه اتفاقی افتاد، مهم آن است که در ذهن افکار عمومی چگونه آن ماجرا ثبت شده است. بنابراین هر کس بتواند دستگاه معرفتی و ذهن انسان را مدیریت و مهار کند، میتواند قضاوتهای افراد در مواجهه با پدیدههای سیاسی ـ اجتماعی را شکل و جهت بخشد. مبتنی بر همین اصل رژیم صهیونیستی در دهههای اخیر و طی سالهای متمادی با در اختیار داشتن رسانهها تلاش کرده است تصویری شرافتمندانه از خود ارائه دهد که حاصل آن مظلومنمایی و فریب افکار عمومی جهانیان باشد. در این تصویر صهیونیستها ملتی مظلوم بودند که عدهای غیرمتمدن عرب، زندگی را بر آنان سخت کرده و مانع صلح و آرامش در منطقهاند و صهیونیستها تنها برای تحقق «زندگی»، مجبور به دفاع از خود شده و دست به اسلحه بردهاند! اما آنچه طی این ماهها رخ داد، دیگر بیرون از کنترل اتاقهای عملیات روانی و اراده استادان جنگ روایتهای رژیم صهیونیستی بود. امروز «کودککش» بودن این رژیم بر همگان عیان شده است. به واقع، طوفانالاقصی خود به رسانهای بدل شده است که همه هیمنه امپراتوری رسانهای صهیونیستها را به چالش کشیده و در عملیاتهای متعددی آن را بیاعتبار کرده است.
امروز حتی عجز و ناتوانی نظامی این رژیم پر ادعا که خود را از برترین کشورهای صاحب قدرت نظامی معرفی میکرد نیز عیان شده است. وعده صادق 2 نشان داد، همه ادعای این رژیم در دفاع هوایی بیاعتبار است و جمهوری اسلامی هر نقطهای از سرزمینهای اشغالی را اراده کند، خواهد زد! تلاش مذبوحانه رژیم جعلی صهیونیستی در حمله به جمهوری اسلامی، با وجود بلوف ها و رجزخوانیهای چندهفتهای هم آنقدر بیاعتبار و بیاثر بود که صدای حامیان این رژیم را نیز در آورد و هیچ اثری در تضعیف توان جمهوری اسلامی نداشت.
تصویر کشوری که با دروغ بزرگنمایی شده است، این روزها در اذهان عمومی جهانیان در حال شکسته شدن است و جعلی بودن آن بیش از پیش آشکار شده است و این همه به برکت منطق مقاومت و ایستادگی است که رزمندگان جبهه مقاومت با خونشان فریادگر آن بودهاند!
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 عقبگرد ممنوع!
معمولاً دیدارهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی با اعضای مجلس خبرگان در طول سالهای اخیر، یکی از مهمترین دیدارهای ایشان بوده که سخنان مهم و راهبردی در آن مطرح میشود. آخرین سخنرانی معظمله در دیدار امسال که چند روز پیش شکل گرفت نیز حاوی نکات مهم فراوانی بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار به آفت ارتجاع در انقلاب و جامعه اسلامی اشاره کردند و در بررسی حرکت انقلاب به سمت اهداف متعالی خود فرمودند: «برای اینکه جامعه اسلامی به این هدف نزدیک بشود و یک جامعه توحیدی به وجود بیاید، تلاشهایی لازم است و موانعی وجود دارد. همیشه در راه حرکت به سمت این هدف موانعی پیش میآید، انگیزههایی وجود دارد برای جلوگیری از این حرکت؛ انگیزه وجود دارد. این انگیزهها متوجّه این است که نگذارند انقلاب و نظام به سمت هدف خودش حرکت کند و پیش برود و توفیق پیدا کند؛ [میخواهند] آن را متوقّف کنند بلکه به عقب برگردانند.» حقیقت آن است که انقلاب همچون هر پدیدهای آفاتی دارد که در صورت آلوده شدن به آن در معرض افول و بیماری قرار گرفته و جایگاه خود را متزلزل خواهد یافت. بسیاری از انقلابها در مسیر تداوم خود دچار آفت شده و خیلی زود از حرکت در مسیر آرمانی که طرحریزی کرده بودند، باز ماندند و به سرنوشت شوم سقوط و انحطاط محکوم شدند! به فرموده رهبر حکیم انقلاب «یکی از مهمترین آفتهای همه انقلابها ارتجاع است.» (29/11/1396)که باید برای مواجهه با آن چاره اندیشید. نکته قابل ملاحظه در بررسی ابعاد مسئله آن است که خطر ارتجاع آفت جوامعی است که توانستهاند در مسیر پیشرفت و تعالی قدم بردارند و از نعمات حاصله برخوردار شوند! و اکنون در میانه راه بر اثر عواملی، در مسیر واپسگرایی و بازگشت به عقب قرار میگیرند، به جای آنکه در برابر مشکلات ایستادگی کرده و شکرگزار نعمتهای حاصله باشند. به واقع آفت ارتجاع و خطر رجعت به گذشته به مثابه عاملی برای انحطاط و نابودی آفتی است که میتواند دامنگیر انقلابیون و جوامع انقلابی شود!
📍 نکته پایانی آنکه همه انقلابیون باید در مواجهه با خطر ارتجاع آگاه باشند و با بازخوانی آرمانهای انقلاب و ایستادگی در برابر انحرافات ایجاد شده و مبارزه با فسادی که میتواند مسیر انقلاب را تغییر دهد، برای حفظ هویت انقلاب تلاش کنند و در این مسیر به هدایتهای پرچمدار تعالی انقلاب، یعنی رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیازمندیم. به واقع، در پیوند میان امت و امام جامعه و توجه به رهنمودهای ایشان در تشخیص خط اصیل انقلاب از خطوط انحرافی است که عبور از باتلاق عقبگرد و ارتجاع ممکن خواهد شد.
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 به دنبال ناآرامی
جنگ به افق فلسطین به روزهای سرنوشتساز خود نزدیک شده است و رژیم غاصب صهیونیستی بیش از هر روز دیگر خود را دچار زوال و نابودی میانگارد. درست مانند هفت دهه پیش که مهمترین مسئله آنان، «بقا و ماندن» بود! صهیونیستها عامل این فلاکت و فروپاشی را هدایت مقاومت از تهران میدانند. سر مار ایران است و تا آن هوشیار و قدرتمند است، ضربات بر پیکر رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت!
برای مهار ایران، آنان به خوبی دریافتهاند که تهدیدات نظامی جوابگو نخواهد بود. صهیونیستها هنوز از خفت و خواری وعده صادق ۱ و ۲ رهایی نیافتهاند؛ لذا وعدههای صادق بعدی بدون شک شکنندهتر خواهد بود. آنچه در اتاقهای فکر این رژیم مورد توجه قرار گرفته و به عنوان تنها راه شاید بتواند مؤثر افتد، راهاندازی مجدد فتنهای از درون است. باید ایادی داخلی رژیم صهیونیستی در ایران بار دیگر فعال شوند و خیابانها ناآرام شود تا فتنه مهسای دیگری کلید زده شود.
به دنبال این طراحی است که سلسله اقداماتی عجیب در فضای مجازی وایرال میشود، دختر دانشجویی در دانشگاه علوم تحقیقات تهران عریان شده و فیلمهای او به سرعت دست به دست میشود! چند روز بعد مرد جوانی خودش را از بالای ساختمان چارسوی تهران به پایین پرتاب کرده و خودکشی میکند. در این میان، پسر دانشجویی هم در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی فوت شده است و جمعی در آن دانشگاه گرد هم میآیند! اخبار خودکشیهای روزمره که معمولاً در میان اخبار شنیده نمیشود، این بار با آب و تاب فراوانی در حال وایرال شدن است. فضای مجازی که متأسفانه مدتهاست حساب و کتاب مشخصی ندارد؛ این روزها برخی بیتدبیریها در حوزه معیشت و اقتصاد، همچون گران قیمت خودرو و ... هم بر این شرایط افزون شده و ذهن جامعه را آشفته کرده است و خواسته یا ناخواسته کمککار اثربخشی سناریوی ناآرام سازی صهیونیستها شده است.
وضعیت حساس ایجاد شده در مواجهه جبهه مقاومت و جبهه استکبار جهانی ایجاب میکند که هوشیاری مردم و مسئولان بیش از پیش شده و نسبت به نقشههای دشمن هوشیار عمل کنند. سال گذشته رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم یادآوری فرموده بودند: «اینکه میگوییم دشمن دارد ضعیف میشود معنایش این نیست که نمیتواند مکر کند، نمیتواند دشمنی کند، نمیتواند ضربه بزند؛ میتواند؛ مشغول نقشهکشیاند. ما باید خوابمان نبرد، ما باید غافل نشویم. ما یعنی چه کسانی؟ یعنی مسئولین و آحاد مردم.»
✍️ #مهدی_سعیدی
🟢 گمنام در صحنه
بیش از چهار دهه از شکلگیری مجموعهای که نام «بسیج مستضعفین» به خود گرفته است، میگذرد؛ اما بسیج بیش از آنکه با سازمانش هویت یافته باشد، با فرهنگ و تفکر و سبک زندگی بسیجی تعریف میشود.
به واقع، عنوان بسیجی به فردی تعلق میگیرد که مرام و مسلک و سبکی خاص از زندگی را برگزیده و به شاخصهای آن پایبند است. ویژگیهای بسیجی بودن البته ویژگیهای عجیب و غریبی نیست. بسیجی تیپ خاصی ندارد، لباس خاصی بر تن ندارد، با ادبیات متفاوتی سخن نمیگوید و مثل همه ما زندگی می کند و کار میکند و درس میخواند و...؛ تفاوت بسیجی با غیر بسیجی در باور، نیت، جهت و کیفیت مرام و اقدامات اوست.
🍃 مهمترین شاخصهای تفکر بسیجی را میتوان حضور در صحنه دانست. بسیجی عارفی عزلتنشین نیست كه تنها به ذكر و خودسازی فارغ از اتماع زیست كند؛ بلكه مجاهدی تیزبین است که همواره در صحنه حاضر است. صحنه آنجایی است که کشور و ملت نیازمند یاری است. این صحنه میتواند حادثهای طبیعی از جمله سیل و زلزله باشد، یا مقابله با بیماری فراگیری که سلامت جامعه را نشانه رفته است، یا تهاجمی نظامی دشمنی که خاک وطن را هدف قرار داده یا شبیخونی فرهنگی که ذهنها و قلبهای یک ملت را نشانه رفته است!
🍃 گمنامی را میتوان شاخص دیگر تفکر بسیجی دانست. بسیجی در زمانهای که سلبریتی شدن به یکی از مهمترین جذابیتها و مطلوبات زندگی بدل شده است، به دنبال اسم و رسم نیست و با دوربین و شهرت و لایک نسبتی ندارد و نشان در بینشانی دارد. بسیجی با خالق هستی معامله کرده و کار را تنها برای رضای او انجام میدهد و رضای او در گمنامی است!
🍃 زیست در دنیایی که به برکت گسترش تفکر فردگرایی اومانیستی با سود و منفعتطلبی عجین شده است، برای یک بسیجی دشوار است. او در مکتبی تربیت یافته که بها و ارزش کارها با کسب رضایت الهی سنجیده میشود. لذا بسیجی برای کسب قدرت یا منافع شخصی و مادی و رضایت دیگران وارد کارزار نمیشود. در این نگرش، اگر عملی مبتنی بر اخلاص صورت نگیرد، بیارزش بوده و بهایی نخواهد یافت.
🍃 بسیجی در مواجهه با مردم خاضع و فروتن و مهربان است و در برابر دشمن شجاع و غیور. او زندگیاش را وقف خدمت به مردم کرده است؛ لذا هر که را دیدید که در صف اول خدمت به مردم قرار دارد، در هر پست و مقامی بدون شک او یک بسیجی است.
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 ناامیدسازان
«ناامیدسازی» هدف اصلی جنگ شناختی است که دشمن راه انداخته است. جامعه به امید زنده است و منطق مقاومت با امید آبیاری میشود. در این میان، اگر امیدها به تردیدها و یأسها و ناامیدیها بدل شود، مقاومت دچار انفعال شده و ارادهها سست خواهد شد و دشمن پیشاپیش پیروز معرکه حق و باطل خواهد شد.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آخرین دیدارشان در جمع اقشار گوناگون مردم از سناریوی دشمن برای ناامیدسازی سخن گفتند و فرمودند: «یک عدّهای البتّه همّتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را میکنند؛ تلویزیونهای خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامههای خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری قضایا را تصویر میکنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد؛ امّا در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.»
این دغدغه به خوبی تقابل دو روایت را آشکار میکند. آنجا که روایتی از یک رخداد، «روایت ناامیدساز» از پدیده است و آنجا که روایتی دیگر «روایت امیدساز»ی است که آرامش و اعتماد را به جامعه تزریق میکند. در روایت اول، قطعههای پازل به نحوی چیده میشود که مخاطب پس از پایان مطالعه ماجرا، دچار انفعال و یأس و ناتوانی شده و همه چیز را پایان یافته میبیند و پیروز میدان را جبهه باطل میخواند! این در حالی است که در روایت دوم تصویری حقیقی از واقعیت ارائه میشود که حاصل آن القای احساس موفقیت و امید به تحول و تغییر در ذهن مخاطب خواهد بود. در روایت اول حقیقت تحریف شده و تنها نیمه خالی لیوان دیده میشود. ضعفها بزرگنمایی و موفقیتها کوچک انگاشته میشود! در روایت دوم حقیقت به درستی روایت شده و نیمه پر لیوان نمایان میشود. ضعفها دیده میشود، اما از بزرگنمایی پرهیز میشود.
🔸️روایت اول ارادهها را سست کرده و ایستادگی را میشکند و بستر را برای فروپاشی جبهه مقاومت فراهم میکند.
🔸️ روایت دوم ارادهها را تقویت کرده و ایستادگی را قوام میبخشد و پایههای مقاومت را مستحکم و گفتمان مقاومت را فراگیر میکند! امروز در معرکه بزرگ صفآرایی جبهه مقاومت اسلامی در برابر تمام اردوگاه استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل، نیازمند تریبونها و رسانههایی هستیم که روایت امیدساز را دنبال کنند و بر شجاعت و مقاومت جامعه بدمند؛ نه آنکه با روایت ناامیدسازشان دلها را تهی کرده و مقاومت را تضعیف کرده و خواسته یا ناخواسته در پازل دشمن بازی کنند!
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 مبارزه با اختلافافکنی
نظامهای سیاسی از مجموعهای از انسانها با تفاوتها و گرایشهای گوناگون شکل گرفتهاند که گرایشها و تعلقات متفاوتی دارند. هیچ جامعهای را نمیتوان یافت که در آن تکثر و تنوع وجود نداشته باشد. ایران اسلامی نیز مانند هر جامعه دیگری، جامعهای متکثر است که مبتنی بر عواملی پایدار و قوامبخش، قرنهاست یکپارچگی خود را در برابر بدخواهان و دشمنان این ملت حفظ کرده است.
به روایت تاریخ، جامعه اسلامی ایران بر تفاوتها و اختلافات فائق آمده و اجازه نداده است تفاوتها به واگراییها بینجامد و آن را به عاملی برای تهدید منافع ملی کشور بدل کند. دشمن نیز به خوبی این موضوع را درک کرده است که مهمترین عامل قوامبخش جمهوری اسلامی یکپارچگی و وحدت این ملت بزرگ است، بنابراین در سالهای اخیر بهشکل ویژه این عامل قدرتبخش ملت ما را نشانه رفته است و همه ابزارهای خود را برای اختلافافکنی فعال کرده تا در یک جنگ شناختی تمامعیار، دلهای بخشهای گوناگون مردم را نسبت به یکدیگر مملو از نفرت و کینه کند و میان آنها فاصله بیندازد!
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در ابتدای امسال با تأکید بر جایگاه «اتحاد دلهای مردم و اتحاد عزمها و ارادههای مردم» به مثابه شاخصی برای منافع ملی کشور، یادآور شدند: «ما در این زمینه متأسفانه مشکلاتی داریم، عقبافتادگیهایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملیمان اختلال ایجاد میکنیم. همه ما در این غفلت شریکیم.»
این روزها نیز مسائل متعددی از نقد عملکرد دولت چهاردهم گرفته تا تحقق «وعده صادق۳»، یا دلایل سقوط سوریه و ... به عاملی برای اختلافافکنی در جامعه تبدیل شده است. این وضعیت در حالی است که ما در جنگی تمام عیار با دشمن صهیونیستی و حامیان غربی او هستیم و وحدت و همدلی و وفاق، بیش از هر چیز دیگر لازمه ایستادگی ما در برابر دشمن است. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با مداحان اهل بیت (ع) در هفته جاری با صراحت اعلام داشتند: «با اختلافافکنی دشمن باید مبارزه کرد.»
🔆 این سخنان به مثابه فصلالخطابی برای همه آنهایی است که دانسته یا نادانسته در مسیر اختلافافکنی حرکت میکنند. امروز زمانه وحدت و همدلی است و در این مسیر باید چشم خطاپوش داشت و از پرداختن به حواشی و بزرگنمایی خطاها گذشت و اختلاف نظرها و انتقادها را در برابر دشمن نمایش نداد که رمز پیروزی و موفقیت جبهه حق بر جبهه باطل، بدون شک برادری و همدلی و وحدت کلمه خواهد بود.
✍️ #مهدی_سعیدی
🔘 در تراز یک مکتب
قرون اخیر در زندگی بشر، زمانه جولان مکاتب و ایسمهایی است که هر یک مدعیاند تصویری متفاوت از حقیقت ارائه کردهاند و بهتر از دیگران هم از واقعیت هستی خبر دادهاند و هم میتوانند راه سعادت و کمال بشریت را ترسیم کنند. رقابت بین این مکاتب، یکی از مشغولیتهای انسانهای زمانه ما بوده است!
ایسمها برای آنکه جذاب باشند و هوادارانی را به دور خود گرد آورند، باید زاینده و پویا و روزآمد بوده و متناسب با زمانه حرفهایی برای گفتن داشته باشند! یکی از مؤلفههای این روزآمدسازی، تربیت «ابرمردانی» است که همچون ستارگان درخشانی در آسمان تیره و تار تاریخ درخشیدهاند و راه هدایت و رستگاری را برای یک ملت ترسیم کردهاند! این ابرمردان خود مخلوق مکتبی هستند که به آن تعلق دارند و آنچنان بزرگ و موسع و با عظمت شدهاند که کلام و مرام آنها دارای ابعاد و ظرفیت لازم برای بدل شدن به یک «مکتب» است!
بدون شک، اسلام ناب محمدی(ص) را میتوان بزرگترین مکتب انسانساز تاریخ بشریت دانست که توانسته است در طول چهارده قرن گذشته خود را بازخوانی کرده و روزآمد نگه دارد و متناسب با شرایط زمانی و مکانی گوناگون، صورتبندیهای نوین و متنوعی برای جهانیان ارائه دهد. در طول چهارده قرن گذشته، صدها و شاید هزاران چهره بزرگ انسانی را میتوان یاد کرد که همگی در این مدرسه شاگردی کرده و آنقدر عظمت یافته و به مقامات عالی رسیدهاند که به مثابه قلههای انسانیت و مردانگی شناخته میشوند و میتوان از آنان به مثابه یک مکتب یاد کرد!
مبتنی بر این دیدگاه است که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در ۲۸ دی ماه ۱۳۹۸، چند روز پس از شهادت سردار رشید اسلام از تعبیر «مکتب سلیمانی» سخن گفتند و در جلسات متعددی ابعاد آن را برشمردند! معظمله به خوبی میدانستند که راه و رسم ماندگاری حقیقت با عظمت «حاج قاسم» استعلای مقام او از جایگاه یک فرد به جایگاه یک مکتب است. حاج قاسم در تراز یک مکتب، الگو و چراغ هدایت و راهنمای عملی است که توانایی شاگردپروری دارد و میتواند در میان نسلها و قشرهای مختلف جامعه تکرار و تکثیر شود.
نباید فراموش کرد که «مکتب سلیمانی» چیزی بیرون از مکتب حضرت روحالله و امام خامنهای نیست، او خود پرورشیافته این مکتب است. مکتب سلیمانی روزآمدشده مکتب خمینی و خامنهای است و حجتی است برای آنهایی که به ظاهر و منافقانه از مکتب خمینی و خامنهای دم میزنند، اما با روح و گوهر و تجلی عینی آن در زمانه ما که «مکتب حاج قاسم» باشد، بیگانهاند!
✍️ #مهدی_سعیدی
💢 همه چیز به مردم ختم میشود
حضرت امام خمینی(ره) را میتوان جزء پیشگامان و سرسلسله جریانی دانست که معتقدند اسلام دارای الگوی حکمرانی بوده و این الگو در زمانه ما قابل تحقق است. ایشان افزون بر این باور نظری، در عمل نیز برای تحقق آن تلاش کردند و توانستند پس از قرنهای متمادی استقرار حکومتهای خودکامه سلطنتی در این سرزمین، سلسله پادشاهیها را برچیده و برای اولین بار نظام سیاسی مبتنی بر الگوی اسلام بنا بگذارند.
الگوی حکمرانی اسلامی که حضرت امام(ره) نظریهپردازی آن را برعهده داشتند، الگویی بود که با محوریت مردم معنا میشد. الگویی که در آن تحقق اهداف حکومت اسلامی اعم از امنیت، عدالت، رفاهت و معنویت، با اجرای شریعت اسلامی ممکن خواهد شد، اما در این میان این مردم هستند که امور کار را در اختیار دارند و اراده آنان است که پیشبرنده کشور خواهد بود.
در الگوی حکمرانی مطلوب حضرت امام(ره) با نظام مردمسالاری دینی مواجه هستیم که در آن همه چیز به مردم ختم میشود و مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی وکیل و خادم ملت هستند و بیرون از چارچوب وکالت خود حق فعالیت ندارند. در این الگو مردم پایهای از مشروعیت کارگزاران به شمار میآیند و مورد اعتماد مسئولان هستند و آنان را ولی نعمتان خود میدانند. حاکمان تابع اراده مردم هستند و خود را از جنس مردم میدانند؛ چرا که در این الگوی حکمرانی، میزان رأی ملت است، آن مردمی که سیاسی بوده و سیاستورزی را جزئی از حقوق و وظایف خود میدانند.
حضرت امام(ره) و شاگرد خلف ایشان، حضرت امام خامنهای با این باور به جایگاه ملت توانستند انقلاب بزرگ ملت ایران را به ثمر بنشانند و تداوم بخشند و در این امر نیز این مردم بودند که عملاً در برابر همه مشکلاتی که زیادهخواهان در طول بیش از چهار دهه ایجاد کردند، ایستادند تا جمهوری اسلامی از این همه چالش و بحران سربلند بیرون آید.
از قیام مردم قم در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ که سرآغاز حرکت اسلامی مردم به شمار میآید تا ایستادگی ملت ایران در برابر رژیم صهیونیستی و جبهه استکبار جهانی که این روزها در اوج خود قرار دارد.
امروز نیز رمز بقای جمهوری اسلامی مردم هستند و دشمنان جدایی مردم از مسئولان را نشانه گرفتهاند؛ لذا همه تلاشها باید برای حفظ مردم و کسب رضایت و اعتماد آنان باشد. هر اقدامی که این رضایت و اعتماد را مخدوش میکند، چه با شعارهای به ظاهر اسلامی باشد و چه غیر از آن! اقدامی در مسیر تقویت نظام اسلامی نیست و باید کنار گذاشته شود.
✍️ #مهدی_سعیدی