eitaa logo
متی ترانا و نراک
316 دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
17.1هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در بیستم سال 1356 وقتی و و و ، چهارتایی گیلاس های شان را به هم میزدند و به سلامتی شاه برای مستانه سر میکشیدند، خبر نداشتند که بی حرمتی به روح بلند (ع) و دهن کجی به یک ملت، کاری خواهد کرد که به سال نکشیده، در این جزیره ثبات ، آتشفشانی فوران کند که نه تنها این جزیره و اطرافش، بلکه کاخ سفید را هم به لرزه خواهد انداخت و حتی فرصت دوباره رئیس جمهور شدن را از او خواهد گرفت. اینقدر این سفر برای کارتر مهم بود که در تعطیلات کریسمس آمد به تهران! بعید است آمریکایی ها با وجود آن همه مستشار و جاسوس و نوکر در و آن عریض و طویل ، بی خبر بوده باشند از نارضایتی مردم از شاه، کارتر میدانست که شاه دارد در لجن فرو میرود و میخواست هرجور شده دستش را بگیرد و از باتلاق بیرون بکشد. کارتر داشت به شاه دلگرمی میداد تا محکم در برابر مخالفانش بایستد. از این رو طی دوماه، دوبار شاه را ملاقات کرده بود و اینهمه هندوانه زیر بغلش گذاشته بود؟! شاید همین تشجیع و تشویق های کارتر باعث شد که شاه چند روز بعد از سفر کارتر، دستور چاپ مقاله توهین آمیز به در را صادر کند و مردم قم به خیابانها بریزند، شهید شوند، برایشان چهلم بگیرند و در چهلم ها باز شهید شوند و دوباره چهلم و اینقدر خون ریخته شود تا سیل شود و کاخ های سلطنت چند هزار ساله را خراب کند.
🌷 💠نمازعیدفطر 🔰 بود که او را همراه خودم برای نماز📿 عیدفطر به مسجد محل🕌 بردم. مسجد دوقدمی خانه، وسط کوچه بود. قبل از شروع نماز کلی خوراکی🍱 و اسباب بازی جلویش گذاشتم تا مشغول شود. 🔰در رکعت اول حواسم به سمت کشیده شد،از لای انگشتان دستم نگاهش کردم. بچه خوش خوراکی بود، خوراکی‌هایش را مشت می‌کرد و می‌خورد😅 و در همان چند دقیقه اول⏰ همه را نوش‌جان کرده بود خیالم راحت بود که مشغول است. 🔰اواخر رکعت اول بود که متوجه شدم نیست❌ بانگرانی را تمام کردم. از صدای نمازگزاران متوجه شدم دسته‌گلی به آب داده است‍♀ شرمنده شدم. 🔰 را سرم کشیدم و سریع رفتم، محمدرضا را از بغل کردم و به سرعت از مسجد خارج شدم حتی کفش‌هام👡 را هم نپوشیدم🚫 و به خانه برگشتم. 🔰محمدرضا همه را برده در صف اول روی هم سوار کرده بود و داشت با آنها می‌کرد‌.چون بچه بازیگوشی🙃 بود کنترلش سخت بود و من دیگر تا وقتی که تشخیص دادم او را با خودم و هیئت نبردم❌ 🔰اما مسجد و هیئت را به آوردم و روی بچه ها کار کردم👌 📚برگرفته از کتاب 🌷 🌹🍃صلوات
🌸سرمایه ما اکانت‌های مجازی نیستند #اعتقادات ما هستند ... #تولیدمحتوا را جدی‌ نگرفته‌ایم ؛ و اگر حضور ما در #رسانه‌های‌اجتماعی به توزیع و نشر و جریان‌سازی نرسد به مفت نمی‌ارزد 👈در این جبهه تکلیف‌ها داریم ... #مصداق خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ #نشویم 🍃برای اَجر و ثواب آمده‌ایم🍃 اما نتیجه شده جمع آوری هزار و یک‌ جور مشغولیات ... #ازمن‌گفتن‌بودخوددانیدکه‌خودگرفتارم ... https://eitaa.com/jahfadarahbary