eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
941 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
80 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت در حجره ی در بسته خدایا جگرم سوخت مسموم جفایم من ابن رضایم یا ضامن آهو به دلم شعله فتاده صیاد مرا کشت و به من آب نداده مسموم جفایم من ابن رضایم چون مادر مظلومه بود سوز غم من گل گریه کند بر من و بر عمر کم من مسموم جفایم من ابن رضایم در شعله بسوزد دل پروانه چه سخت است با قاتل خود ماندن در خانه چه سخت است مسموم جفایم من ابن رضایم
به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا
یکی آب بیاره آقام بی قراره لباش تشنه مونده میگه یا حسین دلم رو سوزونده میگه یا حسین آهای کنیزا یه کم یواش‌تر برسه صدای آقا نگاه کنید پا داره میکشه رو خاکا آهای کنیزا امون از این غم زنده شده داغ شب هشتِ محرم این علی اکبرم داره جون میده کم کم امون از این غم تنت روی بومه کار تو تمومه اگرچه کشیدی تو خیلی عذاب نمونده تن تو زیر آفِتاب ای داد بیداد خوبه گذار تو به ساربان نیفتاد سر تو دست خولی و سنان نیفتاد ای داد بیداد رحمی نداشتن اما یه پیرهن که برا تنت گذاشتن به روی سینه تو آقا پا نذاشتن رحمی نداشتن او میکشید و خنجر کهنه حنجرو نمی برید و زینب چه آهی از تو سینه میکشید و او میکشید و او میبرید و ناله‌ی زهرا مادرش رو میشنید و ای وایِ من زینب به مقتل میرسید و او میبرید و
چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت در حجره ی در بسته خدایا جگرم سوخت مسموم جفایم من ابن رضایم یا ضامن آهو به دلم شعله فتاده صیاد مرا کشت و به من آب نداده مسموم جفایم من ابن رضایم چون مادر مظلومه بود سوز غم من گل گریه کند بر من و بر عمر کم من مسموم جفایم من ابن رضایم در شعله بسوزد دل پروانه چه سخت است با قاتل خود ماندن در خانه چه سخت است مسموم جفایم من ابن رضایم
به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا
یکی آب بیاره آقام بی قراره لباش تشنه مونده میگه یا حسین دلم رو سوزونده میگه یا حسین آهای کنیزا یه کم یواش‌تر برسه صدای آقا نگاه کنید پا داره میکشه رو خاکا آهای کنیزا امون از این غم زنده شده داغ شب هشتِ محرم این علی اکبرم داره جون میده کم کم امون از این غم تنت روی بومه کار تو تمومه اگرچه کشیدی تو خیلی عذاب نمونده تن تو زیر آفِتاب ای داد بیداد خوبه گذار تو به ساربان نیفتاد سر تو دست خولی و سنان نیفتاد ای داد بیداد رحمی نداشتن اما یه پیرهن که برا تنت گذاشتن به روی سینه تو آقا پا نذاشتن رحمی نداشتن او میکشید و خنجر کهنه حنجرو نمی برید و زینب چه آهی از تو سینه میکشید و او میکشید و او میبرید و ناله‌ی زهرا مادرش رو میشنید و ای وایِ من زینب به مقتل میرسید و او میبرید و
چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت در حجره ی در بسته خدایا جگرم سوخت مسموم جفایم من ابن رضایم یا ضامن آهو به دلم شعله فتاده صیاد مرا کشت و به من آب نداده مسموم جفایم من ابن رضایم چون مادر مظلومه بود سوز غم من گل گریه کند بر من و بر عمر کم من مسموم جفایم من ابن رضایم در شعله بسوزد دل پروانه چه سخت است با قاتل خود ماندن در خانه چه سخت است مسموم جفایم من ابن رضایم
به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا
یکی آب بیاره آقام بی قراره لباش تشنه مونده میگه یا حسین دلم رو سوزونده میگه یا حسین آهای کنیزا یه کم یواش‌تر برسه صدای آقا نگاه کنید پا داره میکشه رو خاکا آهای کنیزا امون از این غم زنده شده داغ شب هشتِ محرم این علی اکبرم داره جون میده کم کم امون از این غم تنت روی بومه کار تو تمومه اگرچه کشیدی تو خیلی عذاب نمونده تن تو زیر آفِتاب ای داد بیداد خوبه گذار تو به ساربان نیفتاد سر تو دست خولی و سنان نیفتاد ای داد بیداد رحمی نداشتن اما یه پیرهن که برا تنت گذاشتن به روی سینه تو آقا پا نذاشتن رحمی نداشتن او میکشید و خنجر کهنه حنجرو نمی برید و زینب چه آهی از تو سینه میکشید و او میکشید و او میبرید و ناله‌ی زهرا مادرش رو میشنید و ای وایِ من زینب به مقتل میرسید و او میبرید و
تو حجره رو خاکا ، جلوی کنیزا ، زدی دست و پا من بمیرم برات تو رو تشنه کشتن بمیرم برات حقتو خوردن / صدا زدی وای جگرم آب نیوردن با خنده هاشون دل زهرا رو آزردن بلاکشیدی / چقد رو خاک حجره دست و پا کشیدی هر چی کشیدی از اون آشنا کشیدی _ چشات پر ستاره ست ، دلت پاره پاره ست ، تو اوج جوونی مثه فاطمه تو هم توی قلبت یه دنیا غمه چه رنجی بردی / ولی شبیه فاطمه سیلی نخوردی پهلوتو به ضربه دشمن نسپردی جوونی اما / تو قد خمیده راه نمیری مثه زهرا نماز تو نشسته نیست از ورم پا ____ مثه مجتبی شد ، نصیبت بلا شد ؛ تو هم همسرت قاتلت بود آقا غم آشنا رو دلت بود آقا جعده جفا کرد / ولی به جاش تو کربلا رباب وفا کرد علی اصغرش رو  تقدیم آقا کرد دلم میلرزه / دیگه رسیده لحظه ی گریز روضه روضه ای که قد بهشت برام می ارزه _ لالایی لالایی، عزیزم کجایی ، تنت پشت خیمه ، سرت روی نی میمونه چش مادرت روی نی بخواب عزیزم / دعا بکن بیاد پیشت رباب عزیزم بعد تو زهر شده به کامم آب عزیزم چه دلخراشه / حرمله داره روی اسبش آب میپاشه ولی تو تشنه جون بدی و آب نباشه...