ابر تیره آمد و روی سر ایران نشست
مرد میدان جهاد از بین ملت رخت بست
لحظه ای اشک و کمی خنده بهم پیچیده بود
رشته ی امیدِ برگشتت ولی از هم گسست
کل ایران تا سحر یکریز، بارانی شدند
بر دو بال استجابت رفته ای تا دور دست
غیرت و مردانگی، ایمان و صبر و اقتدار
راز مزد کم نظیر خادم پروانه است
خواب دیدم بین باغ سبز و زیبای رضا
در لباس نوکری، شیدایی و آرام و مست
جای تو خوب است؛ آیا حال ما را دیده ای؟!
از غم تو قلب ایران سوخت و پشتش شکست...
#رئیسی_عزیز 😭
#زهره_قاسمی