eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
750 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. آورده ام امشب غم پنهانی خود را بر شانه شب قدرِ پریشانی خود را رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم از برکت دست تو مسلمانی خود را در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک در راه خدا گرمی پیشانی خود را آیا چه بر اسلام گذشته است که بُرده_ از خاطر خود خاطره ی بانی خود را ایمان به تو و مادری‌ات هر که ندارد فریاد زده وسعت نادانی خود را پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب از قبله‌ی دل صورت بارانی خود را یک عمر به امید عطای تو نشستیم پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را بر چهره‌ی زهرای خودت خوب نظر کن بسپار به خاطر غم پایانی خود را
به‌مناسبت در خشکی دهانِ بیابان مباهله سوگند خورده است به باران مباهله پیش از غدیر چشمه‌ی جوشان عشق را انداخت مثل رود به جریان مباهله آرام و با وقار سخن گفته از علی در آیه‌های محکم قرآن، مباهله گلدسته‌ی اذان علی دوستانِ شهر سجاده‌ی اقامه برهان مباهله جاری‌ست در تمامی قرآن بدون شک حقی‌ست غیر قابل کتمان مباهله در سوره‌ی سعادت انسان، شروعِ راه در سوره‌ی مجادله، پایانْ مباهله در لحظه‌های سخت و نفس‌گیر جنگ نرم می‌ایستد میانه‌ی میدان مباهله می‌ایستد میانه‌ی میدانِ اعتقاد با تیغِ آب دیده و عریان مباهله با تیغ آب دیده و عریانِ منطقش گردن بریده است فراوان مباهله گردن بریده است فراوان به دست خویش از دسته‌های لشکر شیطان مباهله از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک در جنگ با اهالی نجران مباهله در جنگ با اهالی نجران زبان گشود با آیه‌های سوره‌ی انسان مباهله با آیه‌های سوره‌ی انسان رسیده است مثل تمام دشت به ایمان مباهله هر قدر گفته است غدیر از اباالحسن فریاد کرده است دو چندان مباهله گفتیم اباالحسن دلمان را روانه کرد بعد از نجف به سمت خراسان مباهله پرسید از بزرگ ترین مدح جد او شد منبر سلونیِ سلطان مباهله قربان آن امام رضایی که گفته است بوده‌ست اوج فضل به قرآن مباهله
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. آورده ام امشب غم پنهانی خود را بر شانه شب قدرِ پریشانی خود را رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم از برکت دست تو مسلمانی خود را در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک در راه خدا گرمی پیشانی خود را آیا چه بر اسلام گذشته است که بُرده_ از خاطر خود خاطره ی بانی خود را ایمان به تو و مادری‌ات هر که ندارد فریاد زده وسعت نادانی خود را پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب از قبله‌ی دل صورت بارانی خود را یک عمر به امید عطای تو نشستیم پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را بر چهره‌ی زهرای خودت خوب نظر کن بسپار به خاطر غم پایانی خود را
به‌مناسبت در خشکی دهانِ بیابان مباهله سوگند خورده است به باران مباهله پیش از غدیر چشمه‌ی جوشان عشق را انداخت مثل رود به جریان مباهله آرام و با وقار سخن گفته از علی در آیه‌های محکم قرآن، مباهله گلدسته‌ی اذان علی دوستانِ شهر سجاده‌ی اقامه برهان مباهله جاری‌ست در تمامی قرآن بدون شک حقی‌ست غیر قابل کتمان مباهله در سوره‌ی سعادت انسان، شروعِ راه در سوره‌ی مجادله، پایانْ مباهله در لحظه‌های سخت و نفس‌گیر جنگ نرم می‌ایستد میانه‌ی میدان مباهله می‌ایستد میانه‌ی میدانِ اعتقاد با تیغِ آب دیده و عریان مباهله با تیغ آب دیده و عریانِ منطقش گردن بریده است فراوان مباهله گردن بریده است فراوان به دست خویش از دسته‌های لشکر شیطان مباهله از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک در جنگ با اهالی نجران مباهله در جنگ با اهالی نجران زبان گشود با آیه‌های سوره‌ی انسان مباهله با آیه‌های سوره‌ی انسان رسیده است مثل تمام دشت به ایمان مباهله هر قدر گفته است غدیر از اباالحسن فریاد کرده است دو چندان مباهله گفتیم اباالحسن دلمان را روانه کرد بعد از نجف به سمت خراسان مباهله پرسید از بزرگ ترین مدح جد او شد منبر سلونیِ سلطان مباهله قربان آن امام رضایی که گفته است بوده‌ست اوج فضل به قرآن مباهله