eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آره تنهايى رو خيلى دوست دارم مخصوصا وقتى تو مونسم باشى اون روزى كه هيچكى نيست دور و برم تو رو جون مادرت قسم، باشى اگه قسمتم نشه حرم بيام يه سلام عرض مى كنم از دور آقا لحظه هاى آخرم منتظرم مثل سلمانىِ نيشابور آقا من با هيچى مثل رفت و آمد از صحن سقاخونه حظ نمى كنم يه دقيقه موندن تو حرم و باهمه دنيا عوض نمى كنم حرمت اينقده جاى خوب داره كه يه گوشه ى مشخص ندارم وقتى فكر و ذكر من امام رضاست ديگه فرصت واسه هيچكس ندارم همه لحظه هايى كه از عمر من توى اين حرم گذشتُ دوست دارم كفشامم فهميدن از بس اومدم خيلى كفشدارى هشتُ دوست دارم
امنا زهرا ابانا علی علی همه روح اذانا علی علی اسدالله توانا علی علی تا ابد نام تو مانا علی علی به شهر علم نبی در-ذکر تو زینت منبر حیدر حیدر حیدر نفسُ نفس پیمبر-پهلوون بدر و خیبر حیدر حیدحیدر حیدر علی علی-نام اور علی علی تو یه دستی کندی در خیبر علی علی برتر علی علی-تا اخر علی علی فاطمه می گه ای جانم با هر علی علی …. عبدود محو وقارت علی علی حلال زاده هان کنارت علی علی لافتی الا تبارت علی علی قبله عالم مزارت علی علی رو‌ نوشت حق تعالی-پرچمت همیشه بالا- مولا مولا مولا بخدا کسی تا حالا-نگفته سلونی الا مولا مولا مولا سردار علی علی-یل پیکار علی علی نمی شی تا به ابد دیگه تکرار علی علی کرار علی علی-لا فَّرار علی علی یک جلوه از تو می شه علمدار علی علی
یه فرصت دوباره-یه زندگی تازه برای گریه کردن-دادی بهم اجازه پیرهن مشکی مارو-حضرت زهرا می دوزه تو ظرف اسپند روضت-گناه عالم می سوزه تو روضه با چشای تر می یاد مادرت اولین نفر می یاد با صدای اه فاطمه اشک ما همیشه در می یاد عزیز دلم حسین…. یه شکر از ته دل-یک نفس عمیقه بذار برم ببوسم-پرچم و یک دقیقه یه پیر غلام که یک عمره-تو روضه خیلی کار کرده بازم بساط چایی رو-باگریه برقرار کرده حس می شه توی مجلس عزات دست امام رضا تو این بساط شفا می ده نسیم پرچمات یه روز می میرم اخرش برات عزیز دلم حسین…. دور افتادم از عشقم_از همه ارزوهام کرببلاتو می گم-کرببلاتو می خوام خدا می دونه می میرم-اگه یه وقت قرار باشه که این فراق طولانی-بخواد ادامه دار باشه دلم می خواد تورو صدا کنم گریه شبیه بچه ها کنم دلم گرفته کربلا می خوام کجا برم چه قدر دعا کنم عزیز دلم حسین…
خدا روشکر که بازم زنده ایم رسیده ماه ماتم زنده ایم تا می تونیم بیا گریه کنیم مگه چندتا محرم زنده ایم؟ حیفه که سینه زن-تو این عزا نباشیم اینقدر محرما-بیاد و ما نباشیم می یایم تو روضه ها-با گریه بندگی کنیم یه سالو زنده ایم یه ماه و زندگی کنیم حسین حسین حسین حسین …. خدا می دونه با اینکه بدیم اجازه داده زهرا اومدیم به یاد نوکرای زیر خاک همونا که با هم سینه زدیم می گیم با چشم تر-سلام حسین مظلوم بمیره نوکرت-امام حسین مظلوم بیا صدا بزن-مارو برای اربعین قرار نوکرا-بازم مشایه اربعین حسین حسین حسین حسین
دیگه خستم بیا اقا تو محرم بیا اقا اگه زحمت نبود امشب پیش ما هم بیا اقا مادرت می کشه اه نیومدی جمعه اول ماه نیومدی من دلم میخواست که این جمعه بیای با دلم این دفعه راه نیومدی جون امام رضا بیا تا قبل عاشورا تاکه نرفته تن حسین به زیر و دست و پا بیا اقا بیا اقا بیا… این شبا کربلا می ری دور عمتو می گیری عمتون می ره که دیگه بپوشه رخت اسیری از حسین جدا می شه به زودیا بدنش پُر می شه از کبودیا جلوی علیِ اکبر روی نی رد می شه از کوچه یهودیا می بینه رو خاک اکبرو افتادن اب اور و می زنه با چشمای تر محکم گره اون معجرو اقا بیا اقا بیا…
بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله مثل روز اول-فکرم‌ توو گوداله خدا می دونه که خوب یادمه شده بود دور گودال همهمه برا این بود دیدم توو بوریا چند تا عضو از تن بابام کمه گریونم‌ هرشب با یاد تنش می میرم با داغ پیرهنش… یادمه ازارُ-بچه های زارُ رد شدن از بین_کوچه و بازارُ رد زخم و‌کبودی یادمه ازدحام ورودی یادمه گریه های رقیه داخلِ کوچه های یهودی یادمه ردِّ شلاقا بود روی تنش عمم هی فریاد می زد نزنش غارت گهواره-گوش بی گوشواره کار معجر می کرد-استینای پاره دور دستا طنابو یادمه اره بزم شرابو یادمه وقتی که خیزرون بالا می رفت گریه های ربابو یادمه نامحرم پیش چشم خواهرش می زد رو لبها با چوب ترش
بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله مثل روز اول-فکرم‌ توو گوداله خدا می دونه که خوب یادمه شده بود دور گودال همهمه برا این بود دیدم توو بوریا چند تا عضو از تن بابام کمه گریونم‌ هرشب با یاد تنش می میرم با داغ پیرهنش… یادمه ازارُ-بچه های زارُ رد شدن از بین_کوچه و بازارُ رد زخم و‌کبودی یادمه ازدحام ورودی یادمه گریه های رقیه داخلِ کوچه های یهودی یادمه ردِّ شلاقا بود روی تنش عمم هی فریاد می زد نزنش غارت گهواره-گوش بی گوشواره کار معجر می کرد-استینای پاره دور دستا طنابو یادمه اره بزم شرابو یادمه وقتی که خیزرون بالا می رفت گریه های ربابو یادمه نامحرم پیش چشم خواهرش می زد رو لبها با چوب ترش
نگیر از من یه نگاهو بده مزد این دو ماهو چه جوری کنار بذارم اخه این پیرن سیاهو عزاداریامون هرچی بود گذشت شبامون با سینه ی کبود گذشت یاد اربعین کربلام همش می کشم اهُ می گم چه زود گذشت می بینی تو چشام غمو یه دنیا دردُ ماتمو بذار به جون مادرت باز ببینم محرمو تو چشامه اشک نم نم داره باز می زنه قلبم انگاری همین دیشب بود شب هفتمه محرم چه قده واسه رباب داد می زدیم به یاد قحطی اب داد می زدیم یاد لحظه ای که دید شیرخوارشُ توی مجلس شراب داد می زدیم گریه و زاری کارمون مام اینه روزگارمون از روضه دست نمی کشیم فاطمیه قرارمون با لب تشنه رسیدی رو سرت عبا کشیدی مثل مار گزیده اقا به خودت هی می پیچیدی می شینی روی زمین و پا می شی داری می شکنیُ داری تا می شی فرشای حجره رو جمع می کنیُ داری روضه خون کربلا می شی فکر گلو و خنجری به یاد جسم بی سری وقتی که داری جون می دیدی شکر خدا نیست خواهری
دست من لرزونو چشم من گریونو می بینی تو این طشت لخته های خونو خواهرم حال زارم رو ببین جیگر پاره پارم روببین توی طشت داغی از کوچه ها تا همین لحظه دارم رو ببین می میرم با یاد روی کبود مادر من راهو گم کرده بود ….. مونده خوب تو یادم سوختم و جون دادم مثل اون گوشواره رو زمین افتادم مادر ناله ها زدیادمه چه جور اون بی حیا زدیادمه تو کوچه راه مادر رو گرفت اومدُ بی هوا زد یادمه گوشواره افتاد روخاکُ شکست تاخونه چند بار مادر می نشست ….. اینجا رو نی سر نیست بحث انگشتر نیست پای این طشت اخر صحبت زیور نیست غصه بی امونو می بینی سرای غرق خونو می بینی میون مجلس نامحرما می ریُ خیزرونو می بینی می میری با زخم دور و برش می بینی خاکستر روی سرش
نگیر از من یه نگاهو بده مزد این دو ماهو چه جوری کنار بذارم اخه این پیرن سیاهو عزاداریامون هرچی بود گذشت شبامون با سینه ی کبود گذشت یاد اربعین کربلام همش می کشم اهُ می گم چه زود گذشت می بینی تو چشام غمو یه دنیا دردُ ماتمو بذار به جون مادرت باز ببینم محرمو تو چشامه اشک نم نم داره باز می زنه قلبم انگاری همین دیشب بود شب هفتمه محرم چه قده واسه رباب داد می زدیم به یاد قحطی اب داد می زدیم یاد لحظه ای که دید شیرخوارشُ توی مجلس شراب داد می زدیم گریه و زاری کارمون مام اینه روزگارمون از روضه دست نمی کشیم فاطمیه قرارمون با لب تشنه رسیدی رو سرت عبا کشیدی مثل مار گزیده اقا به خودت هی می پیچیدی می شینی روی زمین و پا می شی داری می شکنیُ داری تا می شی فرشای حجره رو جمع می کنیُ داری روضه خون کربلا می شی فکر گلو و خنجری به یاد جسم بی سری وقتی که داری جون می دیدی شکر خدا نیست خواهری
دست من لرزونو چشم من گریونو می بینی تو این طشت لخته های خونو خواهرم حال زارم رو ببین جیگر پاره پارم روببین توی طشت داغی از کوچه ها تا همین لحظه دارم رو ببین می میرم با یاد روی کبود مادر من راهو گم کرده بود ….. مونده خوب تو یادم سوختم و جون دادم مثل اون گوشواره رو زمین افتادم مادر ناله ها زدیادمه چه جور اون بی حیا زدیادمه تو کوچه راه مادر رو گرفت اومدُ بی هوا زد یادمه گوشواره افتاد روخاکُ شکست تاخونه چند بار مادر می نشست ….. اینجا رو نی سر نیست بحث انگشتر نیست پای این طشت اخر صحبت زیور نیست غصه بی امونو می بینی سرای غرق خونو می بینی میون مجلس نامحرما می ریُ خیزرونو می بینی می میری با زخم دور و برش می بینی خاکستر روی سرش
از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه ی بابا نشسته ای رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای یک بار فکر زهر و دل پر شراره ای یک بار فکر واقعه گوشواره ای با این که بر سرِ پدرِ دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم آسمان روسریش پر ستاره شد دو ماه و نیم کار حسن مو شکافی و دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و...